شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 14 - ۱۱ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۲۸ بهمن ۱۳۹۱ - ۰۶:۵۴

اعترافات صمیمانه عارف لرستانی

ايران اكونوميست :با عارف لرستاني است خيلي‌ها بعد از سريال «قهوه‌تلخ» آشنا شدند. او با خلوص نيت به سؤالات ما جواب داد و اعتراف كرد كه دروغگويي را معادل كلاهبرداري مي‌‌داند و اگر جايي پايش به دعوا كشيده شود از كتك زدن و خوردن باكي ندارد.
کد خبر: ۱۵۸۳۰
aref-lorestani

مجله ایده آل: با عارف لرستاني است خيلي‌ها بعد از سريال «قهوه‌تلخ» آشنا شدند. او با خلوص نيت به سؤالات ما جواب داد و اعتراف كرد كه دروغگويي را معادل كلاهبرداري مي‌‌داند و اگر جايي پايش به دعوا كشيده شود از كتك زدن و خوردن باكي ندارد. هرچه جلوتر رفتيم تصوير واقعي او را همان‌طور ديديم كه خودش مي‌گفت. گفت‌وگوي ما با عارف لرستاني را بخوانيد و بعد خودتان قضاوت كنيد.
اگر بخواهي به صورت كلي از خصوصيات اخلاقي‌ات بگويي چه مي‌گويي؟

طبيعتا هيچ‌كس راجع به خودش بد نمي‌گويد. (مي‌خندد) من آدم خوشبيني هستم. سعي مي‌كنم قوانين زندگي را رعايت كنم؛ از راهنمايي و رانندگي گرفته تا قوانين آپارتمان‌نشيني. تلاش مي‌كنم به مردم احترام بگذارم البته شايد يكجايي عصباني هم شوم و نتوانم آنطور كه دلم مي‌خواهد عكس‌العمل نشان دهم اما تمام سعي‌ام را مي‌كنم كه اين اتفاق نيفتد. منظورم اين نيست بگويم كسي هستم كه همه چيز برايم خط‌كشي شده است، نه در يك جاهايي با اينكه دلم مي‌خواهد با اصول رفتار كنم ناخواسته اصولم را زير پا مي‌گذارم من هم مثل هر انساني اشتباه مي‌كنم اما مي‌دانم كه مرتكب اشتباه شده‌ام و به خودم در این موارد حق نمي‌دهم.

آدم‌ها قانونمند مي‌شوند

مهم‌ترين خصيصه‌اي كه در جامعه رنجت مي‌دهد، چيست؟

بي‌قانوني. مردم ما متاسفانه قوانين را رعايت نمي‌كنند البته اين موضوع هم برمي‌گردد به فشاري كه در زندگي متحمل مي‌شوند. آدم‌هايي كه آرامش ندارند حرف منطقي را هم سخت قبول مي‌كنند. به نظر من منشا اين بي‌قانوني‌ها برمي‌گردد به فشارهايی كه روي مردم هست. نمي‌توان گفت اين مردم آدم‌هاي بدي هستند همين آدم‌ها را اگر در جايي مثل كيش كه قوانين درست اعمال مي‌شود ببينيم متوجه مي‌شويم كه چقدر قانونمند و منطقي هستند.

حكم صادر نمي‌كنم

آخرين دروغي كه گفته‌‌اي را يادت هست.

بله. چهارشنبه گذشته دروغ گفتم اما نمي‌توانم بگويم چرا و به چه كسي دروغ گفته‌ام.

اهل قضاوت كردن هستي؟

قضاوت به معناي تحليل بله. در كل كسي هستم كه آدم‌ها را تحليل مي‌كنم اما چيزي كه روي آن تاكيد دارم اين است كه بگويم «به نظر من» اين شخص اشتباه كرده يا درست مي‌گويد. راجع به آدم‌ها هيچ‌وقت حكم نمي‌دهم. مي‌گويم به نظر من اين آدم، آدم درستي هست يا نادرست و اين واژه «به نظر من» را هيچ‌وقت در اول صحبت‌هايم فراموش نمي‌كنم. بله. من هم مثل بقيه راجع به آدم‌هاي ديگر حرف مي‌زنم، قضاوت مي‌كنم و اجازه مي‌دهم ديگران هم مرا قضاوت كنند و درباره من بگويند ولي نمي‌گذارم راجع به من حكم بدهند و بگويند عارف آدم خوبي است يا عارف آدم بدي است. مي‌گويم بگو به نظر من اينطور است.

براي عيدديدني به خانه يكي از اقوام رفته بوديم. بچه آنها يك كرگدن پلاستيكي داشت. من خيلي آن كرگدن را دوست داشتم. هر كاري كردم نتوانستم آن را در جيبم نگذارم.

تا به حال كلاهبرداري كرده‌اي؟

واقعا سعي كرده‌ام اين كار را انجام ندهم. اگر از دوستانم سؤال كنيد به شما مي‌گويند هميشه به آنها گفته‌ام كه بچه‌ها دروغ همان كلاهبرداري است. معتقدم دروغ بركت را از زندگي مي‌برد. به همه مي‌گويم تو رو خدا بياييد دروغ نگوييم. زماني بود كه با يكي از دوستانم در كاري شركت داشتيم. او هميشه براي توجيه كار دروغ مي‌گفت. من مطمئن بودم آن پروژه به خاطر دروغ‌هايي كه شريك من مي‌گفت، زمين مي‌خورد به اين دليل كه موج منفي وارد پروژه مي‌شد و ديگران متوجه مي‌‌شدند كه او دروغ مي‌گويد. خب، آدم تا يك‌جايي مي‌تواند دروغ بگويد .

خيلي‌ها مي‌گويند لذتي كه در بخشش هست در انتقام نيست. نظر تو چيست؟

تا دلتان بخواهد آدم‌ها را آسان مي‌بخشم حتي اگر كسي قصد داشته باشد سرم را ببرد وقتي مي‌آيد و مي‌گويد آقا ببخشيد اشتباه كردم مي‌گويم دمت گرم. من بخشيدن را خيلي لذتبخش‌تر از انتقام مي‌دانم وقتي در جايگاه بخشش قرار مي‌گيري يعني بزرگواري.

اگر بخواهي يكي از خصوصيات خودت را پاك كني كدام خصيصه را پاك مي‌كني؟

دلم نمي‌خواهد هيچ‌كدام از خصوصياتم را پاك كنم. فقط دلم مي‌خواهد بتوانم از خود گذشته‌تر از اينكه هستم باشم، خودخواهي نداشته باشم و بتوانم در بعضي مواقع پا روي دلم بگذارم. گاهي اوقات آدم‌ها دچار عارضه منيت مي‌شوند و من هميشه از اين منيت بدم مي‌آمده چه براي خودم و چه براي ديگران. دلم مي‌خواهد يك‌ذره هم خودخواهي نداشته باشم. وقتي زندگينامه آدم‌هاي بزرگ را مي‌خوانم و مي‌بينم اولين قدمي كه برداشته‌اند و باعث بزرگي‌شان شده است از خودگذشتگي‌شان بوده حس مي‌كنم خيلي مواقع خودخواهي مانع پيشروي در كارهايم مي‌شود.

حسادت خصيصه‌اي است كه در همه ما به نسبت كم و زياد وجود دارد. آيا برايت پيش آمده كه نسبت به بازيگر خاصي يا نقش خاصي حسادت كني؟

بله. خيلي پيش آمده است اما من اسم آن را رقابت مي‌گذارم نه حسادت. هميشه تا حدودي از جايگاهي كه در آن قرار گرفته‌ام راضي هستم به اندازه تلاشي كه كرده‌ام جايگاه‌ام به دست آورده‌ام. اما دلم مي‌خواست در كارهاي كارگردانان بزرگي مثل مسعود كيميايي بازي كنم. خب، البته طبيعي است كه هر بازيگري دلش بخواهد يك‌بار جلوي دوربين مسعود كيميايي قرار بگيرد.

بهترين آدمي كه از نظر اخلاقي مي‌شناسي و دوست داري شبيه او باشي چه كسي است؟

پدرم. پدر من خيلي مهربان است. همه زندگي او در خدمت خانواده است و آن از خودگذشتگي كه گفتم را دارد. او بسيار رئوف است. دلم مي‌خواهد مثل او باشم. از نظر من پدرم ته دنياست.

آدم خسيسي هستي؟

به هيچ‌وجه. تا آنجايي كه توانستم نه براي خودم و نه براي ديگران خساست به خرج نداده‌ام. يادم مي‌آيد در مدرسه هر كدام از بچه‌ها كه از وسايل من خوش‌شان مي‌آمد به آنها مي‌دادم. الان هم همين‌طورم اگر كسي چيزي لازم داشته باشد بدون ترديد دريغ نمي‌كنم.


اهل دعوا و كتك‌كاري هستي؟

بله. بچه كه بودم خيلي. يادم مي‌آيد دبيرستاني بودم يك روز ظهر در كوچه خانه‌مان در كرمانشاه به خاطر موضوعي 4 نفر سر من ريختند و تا توانستند مرا زدند. خب، ساعت 2 ظهر بود و كسي آن وقت روز در كوچه نبود كه ما را از هم جدا كند. ما 5 نفر نزديك 10 دقيقه همديگر را كتك زديم. در اين دعوا گوشه‌دندان من شكست اما چون آدم دعوايي بودم كم نياوردم و من هم حسابي آنها را کتک زدم. يك دعواي خيلي معروف هم در محوطه تئاتر شهر داشتم. بعد از اجراي تئاتر چند نفر از اوباش و اراذل آن منطقه براي ما مزاحمت ايجاد كردند كه منجر به يك دعواي مفصل شد. در واقع آن كتك‌كاري آخرين دعواي من تا به امروز است. چشم‌تان روز بد نبيند 12-10 نفر بي‌دليل آمدند و ريختند سر ما و درگیری بدی پیش آمد.

هم كتك مي‌‌‌زنم و هم مي‌خورم

واقعيت دارد كه در دعواها هم كتك مي‌زنی و هم كتك مي‌خوری؟

نكته اين است كه از دعوا نمي‌ترسم البته سعي مي‌كنم هيچ‌وقت شروع‌كننده مشاجرات نباشم اما از آنجايي كه به فيزيكم اعتماد دارم هيچ‌وقت از دعوا نترسيدم ولي هميشه از دعوا بدم مي‌آيد مگر اينكه گريبانم را بگيرد. البته وقتي دعوا شروع شود ديگر نمي‌ترسم و تا ته كتك‌‌كاري پيش مي‌روم.

كردها مردمان بسيار صادق و رفيق‌هاي خوبي هستند

تو اصالتا كرد هستي. از خصايص اخلاقي مردم كرمانشاه برايمان بگو.

كردها مردمان بسيار صادق و رفيق‌هاي خوبي هستند اما مي‌توانند در عين حال دشمنان خطرناكي هم باشند به همان اندازه كه با تو رفاقت مي‌كنند اگر به آنها خيابت كني به همان اندازه كه با تو خوب هستند مي‌توانند خطرناك هم باشند. براي اينكه حق آدم‌ها را رعايت مي‌كنند و وقتي كه تو حق آنها را رعايت نمي‌كني عصباني مي‌شوند و عصبانيت‌شان مي‌تواند خطرناك باشد براي اينكه حق تو را داده‌اند. در كل كردها صفر و صدند، يعني حد وسط ندارند؛ يا خيلي مهربانند يا خيلي خشن.
آخرین اخبار