این خط، بیش از همهجا، در مصاحبه یکی از خبرگزاریهای اصولگرا با محمد هاشمی خود را نشان میدهد. این خبرگزاری روز گذشته به نقل از محمد هاشمی نوشت: «ممکن است روحانی به نفع من یا جهانگیری کنارهگیری کند». برادر رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت که در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کرده، در گفتوگو با «ایرنا» این نقلقول را تکذیب و تأکید کرد «نامزد اصلی جبهه اعتدال و اصلاحطلبان جناب آقای دکتر روحانی بوده و هست». خبرگزاری مذکور هم در واكنش، فایل صوتی مصاحبه با او را بر خروجی سایت خود قرار داد.
در این فایل، مصاحبهكننده برای رسیدن به مقصودی که خود را در تیتر خبر نشان داده بود، میپرسد: «شایعه شده شما میخواهید به نفع روحانی کنار بروید؟» هاشمی اینگونه جواب میدهد: «دو جریان در صحنه هست. بحث این است که ما رقابت درونجناحی نداریم... من بهعنوان رقیب روحانی یا روحانی رقیب من، جهانگیری رقیب روحانی و بالعکس وجود ندارد. این بستگی دارد به عرصه انتخابات که چگونه باشد و کی (چه کسی) حضور داشته باشد». حالا مصاحبهکننده به سؤال اصلی خود میرسد: «یعنی حتی ممکن است که شما گزینه نهایی باشید و آن دو بزرگوار کنار بروند یا آقای جهانگیری باشد یا آقای روحانی؟» و محمد هاشمی جواب میدهد: «ببینید هر احتمالی ممکن است. من میگویم مبنای ما رقابت درونجناحی نیست».
مصاحبهکننده ادامه میدهد: «اگه اینطور است چرا آقای جهانگیری کاندیدا شده؟» و هاشمی جواب میدهد: «ایشان هم همینطور بود. ایشان صریحتر اعلام کرد که برنامههایش با آقای روحانی اختلافی ندارد. مکمل همدیگر هستند؛ حتی گفتند آمدند که توضیح بدهند که چگونه دولت را تحویل گرفتند؛ اما این نکته هست؛ نه در جناح راست و نه در جناح اعتدال و اصلاحطلب رقابت درونجناحی نخواهد بود. اینکه کی باشد و کی شانسش بیشتر است، بستگی به عرصه نهایی انتخابات دارد» و باز مصاحبهکننده میگوید: «یعنی بستگی به نظرسنجیها دارد:» و هاشمی جواب میدهد: «عوامل مختلف، دیگر. فقط نظرسنجی هم نه».
این خبرگزاری در کنار انتشار این فایل صوتی، این توضیح را هم منتشر کرده که مؤید همان خط پیشگفته است. در این توضیح آمده است: «همانطور در فایل صوتی (از ٠١:١٠ تا ٠١:٢٠) پیداست، خبرنگار از محمد هاشمی درباره احتمال کنارهگیری روحانی به نفع او سؤال میکند که وی در پاسخ میگوید هر احتمالی ممکن است. مصاحبه آقای محمد هاشمی با دقت و دقیق پیاده شده است و تیتر نیز تأیید سؤال خبرنگار مبنی بر احتمال کنارهگیری روحانی به نفع او طرح شده که وی این احتمال را تأیید میکند و طبیعی است تأیید این احتمال به معنای نفی احتمالات دیگر نیست و بر اساس این بود که خبرنگار در تیتر، از قید «ممکن است» استفاده کرده است».
نشانی دیگر از رسانه اصولگرا
این خبر، تکذیب و بعد هم انتشار فایل صوتی آن تنها مهر تأیید برای اثبات این ادعا نیست که رسانههای اصولگرا یا تحلیلگران آن درصدد بودند خواسته یا ناخواسته آنچه را طراحی کردند، آشکار کنند؛ یعنی «کنارهگیری روحانی». این خبرگزاری همان روز یعنی دوشنبه در بسته تحلیلی خود با عنوان «تحلیل چرایی ثبتنام اسحاق جهانگیری در انتخابات» همین گمانه را طرح و تقویت میکند. در این بسته تحلیلی پرویز امینی، تحلیلگر جریان اصولگرا میگوید: «... گفته بودم که اصلاحطلبان در انسداد مضاعفاند؛ چون مجبورند به انتخابی به نام روحانی تن بدهند که آسیبپذیریهای اجتماعی کنونی او و نیز بهمن نارضایتی پیشروی او ولو رئیسجمهور دولت دوازدهم باشد، شرایط را برای آنها که همه تخممرغهای سیاسی خود را در سبد روحانی گذاشتهاند، دشوارتر خواهد کرد و پیشنهاد کردم برای انسدادزدایی با نامزدی غیر از روحانی در انتخابات شرکت کنند؛ بنابراین نامزدی جهانگیری از موضع اصلاحطلبان آنها را از تله انسدادی که در آن گرفتار شده بودند، میتواند خارج کند و...».
پرویز امینی در انتهای تحلیل خود به احتمال ردصلاحیت روحانی هم گریزی میزند و میگوید: «...البته ممکن است روحانی بر اثر تحلیلهای تازهتر و عینیتر و گرفتن بهانه رد صلاحیت احتمالی خود بعد از اعلام صلاحیتها، به نوعی جهانگیری را از حضور در رقابت منصرف کند». این نشان میدهد، موضوع كنارگذشتهشدن احتمالی رئیسجمهور در قطعات پازل انتخابات جریان راست دیده شده است؛ یعنی اگر «قطعه» ردصلاحیت را کنار بگذارند، قطعه دیگر پازل میتواند «کنارهگیری» رئیسجمهور مستقر باشد.
تکمیل پازل
برای تکمیل این پازل قطعات دیگری هم لازم است. اول بازی «همه» در برابر «یک» تا نشان دهند همه اصولگرایان توان خود را برای یکدورهایکردن روحانی جزم کردهاند؛ یعنی قرار است همه آرای خود را به سبد رأی نامزد نهاییشان تقدیم کنند و یک نامزد متکی به سبد آرای مجموع را راهی میدان رقابت با حسن روحانی کنند. برای این منظور همه باید ثبتنام میکردند. از این همه رئیسی و قالیباف گزینههای جدیتر هستند. سعید جلیلی هم نیامد تا از همین ابتدا سبد رأی خود را تقدیم رئیسی کرده باشد که اصرار بر مستقلآمدن دارد.
تیپ شخصیتی رئیسی آنگونه که در اولین مواجههاش با خبرنگاران قرار گرفت، او را چهرهای در قامت ریاستجمهوری نشان نمیدهد. به علاوه اینکه آمدن و حضورش در صحنه رقابت منجر به دامنزدهشدن به حاشیههایی خواهد بود که شاید الان مقطع مناسبی برای آن نباشد. احتمالا تنها گزینه محتمل اصولگرایان، قالیباف است، با سبد رأی مشخص. به نظر میرسد رئیسی هم با کنارهگیری میتواند این سبد رأی را تقویت کند. همانطور که محمد هاشمی در همین مصاحبه تأکید میکند: «نه در جناح راست و نه در جناح اعتدال و اصلاحطلب رقابت درونجناحی نخواهد بود»؛ یعنی جریان راست هم با وجود اختلافاتی که در متن با یکدیگر دارند، در نهایت با یک گزینه روانه میدان خواهند شد که آن گزینه میتواند قالیباف باشد. اما در برابر قالیباف، در این سوی میدان کدام بازی شکل خواهد گرفت.
ثبتنام جهانگیری با کدام هدف
تأکید بر ثبتنام جهانگیری از سوی بزرگان اصلاحات برای چه صورت گرفته است. عباس عبدی در همان بسته تحلیلی، به تسنیم گفته است: «از این حیث که رفتارهای طرف مقابل خود را نمیتوان پیشبینی کرد؛ باید احتیاطهای لازم را انجام داد. بهویژه وقتی جناح مقابل در انتخابات لشکر سلم و تور را به میان آورده و بیش از ١٠ نفر را نامزد کرده؛ بنابراین بهتر دانستند که در محدودکردن نامزدی به آقای روحانی محتاط باشند و خود را محدود نکنند. البته بنده معتقد بودم که نیازی به این کار نیست؛ چون طرف مقابل براساس عقلانیتی تصمیم میگیرد که ما را بینیاز از این احتیاطها میکند. ولی درهرحال بسیاری نیز احتیاط را شرط عقل تلقی میکنند که درست هم هست. درهرحال گمان نمیکنم که این ورود تأثیری بر سرنوشت انتخابات بگذارد».
احتیاط واجب
سخن از احتیاطی است که جریان اصلاحطلب به خرج داده است؛ یعنی قائلبودن به اینکه همه گزینههای اصولگرایان، در این انتخابات روی میز است، از گزینه با احتمال رد صلاحیت گرفته تا احتمال کنارهگیری و اگر هر یک از این دو گزینه محقق شود، اصلاحطلبان به عنوان کنشگر سیاسی باید همه احتمالات را در نظر میگرفتند. یکی از این کارتها اسحاق جهانگیری و ورود او به صحنه است. گزینهای که روز آخر اصلاحطلبان توانستند با مجوز شخص روحانی او را متقاعد به ثبتنام کنند. اگر یک روی قضیه، کمک جهانگیری به روحانی در مناظرههای انتخاباتی باشد، روی دیگر حضور او برای احتمال هرگونه «نبودن» روحانی در صحنه رقابت است. برای همین منظور هم احتمالا همه بزرگان اصلاحطلب متفق شدند تا گزینهای به غیر از روحانی در صحنه باشد.
الیاس حضرتی دراینباره به ایلنا گفته: «آقای جهانگیری تصمیم بسیار بزرگ و مهمی گرفتند و این در حالی است که از حدود شش تا هفت ماه گذشته، دوستان ما تأکید داشتند که باید در کنار روحانی، کاندیدایی را معرفی کنیم که یار و یاور روحانی باشد. در سیاست همواره باید همه جوانب را درنظر گرفت؛ چراکه همیشه حداقل یک درصد احتمال خطر وجود دارد».
تدبیر هاشمی
آمدن نامزد دیگر در کنار روحانی تصمیم شورای سیاستگذاری و بزرگان اصلاحطلب بوده است. برخی مثل محمد هاشمی حتی اعلام کردهاند این توصیه مرحوم آیتالله هاشمی هم بوده است. هاشمی در همان مصاحبه گفته: «حاج آقا اسم پنج نفر را بردند که در عرصه انتخابات حضور داشته باشند و این افراد شامل آقایان ناطقنوری، محمدرضا عارف، اسحاق جهانگیری، محمدجواد ظریف و خود من است». حسین مرعشی هم قبلا این نکته را درباره ثبتنام اسحاق جهانگیری مطرح کرده و آن را توصیه آیتالله دانسته بود. البته در کنار توصیه آیتالله، نظر مثبت روحانی و رئیس دولت اصلاحات و شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان هم جلب شده است.
عبدالواحد موسویلاری هم در گفتوگو با خبرآنلاین آمدن جهانگیری را تصمیم شورای عالی سیاستگذاری دانسته: «اما اینکه جهانگیری تا آخر خط با یک اراده شخصی میماند یا به عنوان کسی که برآمده از یک طیف است و تصمیم جمع را در نظر میگیرد، دو موضوع پیشِرو است که نظر من این است که او راه دوم را ترجیح خواهد داد. بالاخره او در نهایت حتما تابع جمعی است که پشت آمدن او به انتخابات ایستادهاند...».
در اینجا سخن از ماندن و رفتن جهانگیری نیست، بلکه سخن از تبعیت از تصمیم جمعی اصلاحطلبان است؛ تصمیمی که احتمالاً بسته به کارتهای بازی است که جریان راست در مقابل اصلاحطلبان قرار میدهد. جریان رسانهای راست تا به اینجا رونمایی از کارت اول را آغاز کرده است.