این مدعیان البته به طور روشن نمیگویند به اسارت درآوردن بیکاری و اخراج تورم و رکود از کشور و انواع وفور نعمتها که وعده میدهند را با کدام رویکرد، جهتگیری و روشها در صحنه جهانی و داخل میخواهند پیگیری و اجرا کنند؟ آیا این رویکردها به گونهای خواهد بود که هر تحریم کنگره یا دولت آمریکا علیه ایران بتواند همچون دورهای مورد توافق شورای امنیت قرار گرفته و به قطعنامه شورا تبدیل شود؟ یا اینکه رویکردشان مبتنی بر اجماعشکنی بینالمللی علیه ایران در جهان با حفظ پرستیژ و اعتبار انقلابی ملت ایران خواهد بود؟ اگر اولی است که چندان راه به جایی نبرده و نخواهد برد و از آن آب و نان و معیشت چندانی هم حاصل نخواهد شد و اگر دومی است که این همان سیاست اعمال شده و جهتگیری و رویکرد دولت دکتر حسن روحانی است.
مدعیان امروز آب و نان چند برابری برجام، بدیهیات بسیاری را نادیده میگیرند و از این روست که انتقادهای آنها با اینکه حجم و گستره وسیعی دارد نزد قاطبه مردم از حد بهانههای سیاسی به قصد و آرزوی کسب کرسیهای قدرت، فراتر دانسته و تفسیر نمیشود.
فهرست کوتاهی از این بدیهیات به شرح زیر است:
۱- مردم و نظامی که بیرون از مدار آمریکا در جهان میایستند و بی اذن قدرتهای بینالمللی به انرژی هستهای صلحآمیز بومی دست مییابند به پرداخت هزینههای آن واقف هستند؛ انقلاب اسلامی ایران اساساً انقلابی فقط برای آب و نان در جهان شناخته نمیشود، اما بحث اصلی کنترل و مدیریت و کاستن از بار هزینهها از دوش ملت و طی کردن مسیر پیشرفت و تعالی است؛ آحاد ملت ایران بر این باورند که با بهره از روشهای خلاق میتوان این هزینهها را کنترل و مدیریت کرد و معمولا نمایندگانی را برمیگزیند که وعدههای واقعبینانه داده و رویکردی متعادل را عرضه میکنند.
۲- فقط با شعار تسمه از گرده بیکاری و رکود میکشیم، نمیتوان از این ملت رأی ستاند، باید بفرمایند چگونه؟ مردم جهتگیریها را تشخیص میدهند.
۳- برجام بنا نبوده تمام مشکلات ایران در عالم خصوصاً با آمریکا را حل و فصل کند، قرار بوده تحریمهای هستهای شورای امنیت را بردارد که برداشته است.
۴- بنا بوده ایران را از قطعنامههای ذیل بند ۷ منشور شورای امنیت خارج کند که چنین شده است.
۵- بدون تعطیلی نیازهای فوری هستهای کشور، بهانههای اجماعساز بینالمللی برچینده شده اما شاکله دانش و صنعت هسته حفظ و پیشرفتها در این حوزه ادامه دارد.
۶- زمینه (تاکید میشود زمینه) و بستر فعالیت بهتر کشور بنا بوده با برجام فراهم شود که شده است.
۷- مشکلات بانکی در مسیر اجرای برجام، ارتباط به برجام ندارد و تحت تاثیر تحریمهای اولیه و غیرهستهای آمریکا ایجاد شده است.
۸- کاستن از تاثیر منفی مشکلات بانکی نیاز به اجماع، مطالبهگری و ممارست دارد و اینگونه نیست که با تغییر روحانی همه بانکهای غربی بیترس از آمریکا به روی ایران آغوش بگشایند.
۹- علاوه بر تحریمهای هستهای و رفع موانع بیمهها و کشتیرانی و فروش نفت و ... برجام تحریمهای غیرهستهای را نیز تا حد زیادی مورد هجمه قرار داده و نظام آنها را خدشهدار کرده است، قراردادهای خرید هواپیما و رفع تحریمهای بانک سپه که غیر هستهای بوده، از مصادیق این مهم است.
۱۰- هر چند دامن زدن به آب و نان بیشتر برجام و نشاندن آن به جای سند توسعه کشور! در دوره مذاکرات از سوی برخی نیز انجام شد، اما پس از عقد توافق هستهای این منتقدان دولت بودهاند که به مثابه حربه انتخاباتی به آن دل بستهاند. با توجه به بدیهیاتی که بخشی از آن در بالا آمد، پیگیری مسیر پیش روی برجام و کشور وظیفهای است که طبعاً دولت روحانی با امتداد و ادامه خود بهتر از نامادریهای برجام میتواند پیش ببرد، چراکه خود رکن رکین ایجاد این فضای تنفسی مهم برای کشور و انقلاب اسلامی بوده و به چم و خم کار آشناتر است.
خلاصه کلام این که برجام به ماهوی خود هر آنچه را باید انجام داده و ریلگذاری کرده است؛ بهره بهتر از آن و آمادگی برای مقابله منطقی با کارشکنیهای آمریکا در مسیر، نیازمند آمادگی و تلاش است.
با بهانههای سیاسی نمیتوان فرش را بهراحتی از زیر پای ملت کشید؛ ملتی که در میانه راه نرمش قهرمانانه خود بوده و به تدبیر و امید دل بسته و پای کار آن ایستاده است؛ ملتی که میخواهد انقلابی و تعادلبخش باشد و نمايندگانش معرف و مصداق چهره رحمانى اسلام در جهان.