بورس تهران در سال جاری 9 روز کاری را پشت سرگذاشته است. شاخص کل در این بازه زمانی، رشد حدود 7/ 0 درصدی را تجربه کرده است. شاخص کل هموزن اما با ثبت رشد بیش از 3/ 5 درصدی مواجه بوده است. این موضوع مطابق آنچه در گزارشهای پیشین دنیای اقتصاد گفته شد، نشان میدهد در این بازه زمانی نمادهای کوچکتر از جذابیت بیشتری نزد سهامداران برخوردار بودهاند. در جریان معاملات دیروز هرچند اقبال معاملهگران به کوچکترهای بازار سهام و درنتیجه رشد این نمادها همچنان ادامه داشت اما تحرکات قابل توجهی نیز در نمادهای خودرویی به وجود آمد (در معاملات روز چهارشنبه هفته گذشته این نمادها با رشد قیمت مواجه شده بودند). دیروز شاخص گروه خودرو تحت تاثیر پیشتازی دو نماد بزرگ این صنعت یعنی «خساپا» و «خودرو» رشد حدود 4 درصدی را تجربه کرد و در صدر صنایع بورسی با بیشترین بازدهی قرار گرفت.
در بازههای زمانی متعددی در بورس تهران پس از دورههای نزولی قیمت سهام، در مدت زمان کوتاهی شاهد توجه سهامداران به نمادهای کوچک بودهایم. پس از رشد قیمتی کوچکترهای بازار به تدریج ظرفیت این نمادها برای تحرک بیشتر پر میشود و نقدینگی راه نمادهای متوسط و بزرگ (از منظر ارزش بازار) را پیش میگیرد. بررسیهای «دنیای اقتصاد» از روند کنونی شکل گرفته در بازار سهام (یعنی توجه به نمادهای کوچکتر پس از نزول قیمتها و در ادامه تحرکات در شرکتهای متوسط و بزرگ) مشابه دو مقطع در دو سال گذشته بوده است. در این دو مقطع پس از تجربه رشد قیمتها در نمادهای کوچک و پرشدن ظرفیت این صنایع برای رشد بیشتر، صنعت خودرو بهعنوان اولین صنعت جذاب بازار وارد مسیر صعودی میشود. علت این موضوع را میتوان در سهام شناور بالاتر شرکتهای خودرویی جستوجو کرد. به عبارت دقیقتر به دلیل بالاتر بودن سهام شناور این شرکتها سهامداران آسانتر میتوانند زمینه تحرک این نمادها را فراهم کنند. در ادامه به تشریح این دو مقطع پرداخته شده است.
مقطع اول. به زمستان سال 94 برمیگردیم. زمستان آن سال پس از یک دوره طولانی مدت افت قیمتها و پس از آن توجه معاملهگران به نمادهای کوچک آغاز شد. رفته رفته توجه معاملهگران از نمادهای کوچک به نمادهای زیرمجموعه گروه خودرویی معطوف شد. برجام این توجه را به اوج خود رساند. برجام و به دنبال آن مجموعهای از اخبار در مورد قراردادهای جدید در گروه خودرویی، شاخص کل بورس تهران را وارد مسیر صعودی کرد. به عبارتی نوسانهای مثبت در نمادهای کوچک و در ادامه استقبال از خودروییها به رشد دستهجمعی بازار انجامید.
مقطع دوم. در بهار سال 95 نیز پس از افت قیمتها در روزهای پایانی زمستان شاهد توجه معاملهگران به نمادهای کوچک و در ادامه اقبال معاملهگران به نمادهای خودرویی بودیم. روندی که البته پایدار نماند. بر همین اساس بود که در پایان بهار آن سال شاهد نزول بیش از 10 درصدی شاخص کل سهام بودیم. مقطع زمانی کنونی در حالی یک سکانس تکراری از دو مقطع نامبرده را نشان میدهد که برای مقایسه این سه بازه زمانی باید مجموعهای از محرکها و ریسکها را در نظر گرفت. همانطور که اشاره شد در زمستان 94 عامل برجام مهمترین نقش در همه گیر شدن رشد بازار را داشت. در بهار 95 اما نبود محرک خاص در کنار فشار فروش در نمادهای عمده بازار را به ورطه نزول کشاند.
در اینجا سوالی مطرح میشود: ادامه روند کنونی به مسیر بازار در کدام مقطع شبیهتر است؟ برای بررسی این دو موضوع باید به شرایطی که اکنون بازار سهام با آن دست و پنجه نرم میکند، پرداخت. در شرایط کنونی، بهطور قطع محرک قدرتمندی همچون برجام وجود ندارد. با این حال تحت تاثیر چند عامل این امکان وجود دارد که نقدینگی قابل توجهی وارد بازار سهام شود. اول آنکه انتظار میرود مطابق وعدهها از سمت صندوق تثبیت بازار نقدینگی وارد بازار سهام شود. الزام صندوقهای با درآمد ثابت به سرمایهگذاری پنج درصدی در سهام محل دیگری برای انتظار تزریق نقدینگی به بازار سهام است. از این محل پتانسیل ورود حدود 4 الی 5 هزار میلیارد تومان به بورس تهران وجود دارد. این دو موضوع در کنار هم میتواند محرک رشد قیمتها در بازار سهام باشد. البته در مورد عملی شدن همچنان ابهاماتی وجود دارد و زمان بندی انجام این دو موضوع روشن نیست.
از سوی دیگر در مقطع کنونی امکان ورود پولهای خرد به بازار در آستانه نزدیک شدن به مهمترین اتفاق سیاسی کشور در سال 96 یعنی انتخابات ریاست جمهوری نیز مطرح میشود. این فرضیه در بین سهامداران وجود دارد که با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری، دولت تلاشهایی برای بهبود قیمت در بازار سهام انجام دهد. این فرضیه میتواند منجر به تهییج سرمایهگذاران برای ورود به بورس تهران شود و در نهایت تزریق نقدینگی از محل این سرمایهگذاران یک عامل حمایتی دیگر از بازار سهام شود. رسیدن قیمت اکثر سهام به کف تکنیکال نیز میتواند محرک دیگری برای رشد قیمتها در بازار سهام در مقطع کنونی باشد. ضمن آنکه نزدیک شدن به فصل مجامع نیز به دلیل تعدیل نسبت قیمت بر درآمد سهام با ایجاد فرصتهای جذابتر برای خرید میتواند رشد عمومی قیمت سهام را در ادامه به دنبال داشته باشد.
در حالی که این محرکها میتواند رشد قیمتها در بازار سهام را فراگیر کند، با این حال نباید ریسکهای پیرامون بازار سهام در این مقطع زمانی را از نظر پنهان داشت. سهامداران عمده شرکتها مترصد کوچکترین فرصت برای فروش سهام و تامین نقدینگی هستند. از این رو ریسک فشار فروش در نمادهای بزرگ مانعی بر سر راه رشد قیمت عمومی سهام به شمار میرود. علاوه بر این، ریسک افت قیمتها در بازارهای جهانی نیز میتواند شرایط پیش روی بورس تهران را تغییر دهد. بر اساس موارد مزبور سه سناریو برای ادامه مسیر بورس تهران در مقطع فعلی عنوان میشود.
سناریوی اول: تقویت محرکهای موجود در بازار میتواند مسیری مشابه مسیر بازار در زمستان سال 94 را پیشروی معاملهگران قرار دهد.
سناریوی دوم: فشار فروش در نمادهای عمده بر محرکهای موجود در بازار سهام غلبه کرده و در نهایت مسیر بورس تهران، تجربه روند بورس در بهار95 خواهد بود.
سناریوی سوم: روند طی شده شاخص سهام در روزهای آتی متفاوت با دو دوره پیش از آن خواهد بود. روند قیمتها در بازه زمانی کنونی تحتتاثیر رشد قیمتها در نمادهای کوچک و متوسط ادامه پیدا میکند. به بیان دیگر کسب بازدهی در سهمهای کوچک و عدم تحرک در سهمهای بزرگ موجی از خروج نقدینگی را از سهمهای بزرگ به سمت سهمهای کوچکتر ایجاد میکند. این رشدها نمیتوانند رشدی فراگیر همانند زمستان 94 را رقم بزنند. ضمن آنکه شاخص کل سهام تحتتاثیر رشد نمادهای کوچک نیز قادر به تحرک خاصی نخواهد بود.«دنیای اقتصاد» به مقایسه مقطع کنونی بورس تهران با دو مقطع نامبرده از منظر سه کارشناس بازار سهام پرداخته است.این کارشناسان دلایل تقویتکننده این سناریوها را تبیین کردهاند.
تداوم حرکت نقدینگی به سمت نمادهای کوچک و متوسط
ولید هلالات، تحلیلگر بازار سهام: شاخص کل بورس اوراق بهادار در ابتدای سال جاری در سطح 77هزار و 230 واحد قرار داشت و در این مدت رشدی در سطح 7/ 0 درصد را تجربه کرده است. این موضوع در حالی است که شاخص هم وزن که تغییرات آن به تعداد نمادهای مثبت و منفی بستگی دارد، رشدی در سطح 3/ 5 درصد داشته است. این اختلاف معنادار حاکی از آن است که نقدینگی بازار عمدتا به سمت سهمهایی با ارزش بازار کمتر یا به عبارتی دیگر نمادهای کوچکتر حرکت کرده است.
باید اذعان کرد در سایه ابهامات سیاسی و اقتصادی این اتفاقات کاملا مورد انتظار بود. بیش از 50 درصد ارزش بازار سهام به شرکتهای متاثر از قیمتهای جهانی وابسته است و در سایه عدم رشد قیمتهای جهانی طبیعی است که این بخش بازار که نمادهایی با ارزش بازار بالا را در اختیار دارد، متعادل و کم تحرک باشد.همچنین رصد معاملات طی چند روز اخیر نشان از بهبود ارزش معاملات دارد به شکلی که اگر روند ارزش معاملات 4 روز اخیر را بدون لحاظ کردن بلوکها و اوراق بدهی پیگیری کنیم، ورود نقدینگی کاملا مشهود خواهد بود، اما جهتگیری این تزریق کاملا به سمت سهمهایی با ارزش بازار متوسط و کوچک است.
اگر سوال اصلی را اینطور مطرح کنیم که روند فعلی، در آینده چگونه پیش خواهد رفت، باید بگوییم متغیرهای کلان و تاثیرگذار در این مقطع زمانی، آنقدر پر رنگ و پرتعداد است که نمیتوان پاسخی قطعی داد. این متغیرها را میتوان در دو بعد داخلی و بینالمللی تقسیمبندی کرد. در حال حاضر ناامنی و درگیریهای سیاسی در منطقه وارد فاز جدیدی شده که تحلیل آن ساده نیست و بازی آن نیز کوتاهمدت نخواهد بود. در عرصه سیاست داخلی نیز انتخابات یک وزنه بسیار مهم و اثرگذار خواهد بود.
بنابراین اگر تحولات یکباره و محسوس در بازارهای کالایی در سطح جهانی رخ ندهد، قطعا بهدلیل ابهامات موجود در عرصه سیاسی، بازار نقدینگی خود را به سمت سهمهای نسبتا کوچک و متوسط هدایت میکند و روند فعلی ادامهدار خواهد بود. همین موضوع اتفاقا فشار فروشی بر نمادهای نسبتا بزرگ بازار ایجاد میکند. به بیان دیگر ایجاد بازدهی در سهمهای کوچک و عدم تحرک سهمهای بزرگ موجی از خروج نقدینگی را از سهمهای بزرگ به سمت سهمهای کوچکتر ایجاد میکند. در نتیجه به نظر میرسد شاخص کل که ارزش شرکتها در آن لحاظ میشود، توان رشد ندارد، اما شاخص هموزن مسیر صعودی را ادامه میدهد. خروج از این مسیر و تغییر آن تنها در صورتی میسر خواهد بود که یا یک عامل بیرونی همچون اقتصاد جهانی و بازار کالایی رشد بااهمیتی را به نمایش بگذارد یا اینکه در عرصه سیاسی اتفاقی دور از ذهن رخ دهد.
انتخابات، مهمترین محرک بورس 96
ایمان مقدسیان، کارشناس بازار سهام: از ابتدای سال جاری شاهد تحرک جدی سهامداران در نمادهای کوچکتر بازار بودیم. موضوعی که به وضوح در اختلاف شاخص کل و شاخص هموزن خود را نشان میدهد. در ادامه و بهطور محسوس در معاملات روز گذشته نمادهای متوسط نیز وارد گردونه معاملات شدند. به نظر میرسد در حال حاضر با توجه به حجم معاملات و نقدینگی موجود در بازار نمادهای بزرگ توان حرکت و رشد نداشته باشند و در نتیجه نمادهای متوسط و کوچکتر بیشتر خودنمایی کنند.
در مجموع محرکهای کنونی بورس تهران را میتوان در دو حوزه داخلی و بینالمللی مورد تحلیل قرار داد. در حوزه داخلی انتخابات ریاست جمهوری، مهمترین محرک برای بورس تهران است چرا که مطابق سنت دورههای مختلف این انتخابات، جذابیت سهام نزد معاملهگران افزایش پیدا میکند.در حوزه بینالمللی اما طی روزهای اخیر شاهد افزایش درگیریهای منطقهای هستیم. نکته قابل توجه معاملات روز گذشته بورس تهران اما عدم واکنش بازار به این اتفاقات بود. به طوری که دیروز بازار سهام شروعی مثبت را تجربه و این فضا تا پایان معاملات نیز ادامه پیدا کرد. شاید بتوان این موضوع را اینگونه مورد بررسی قرار داد که بازار سهام در روزهای گذشته نگرانی از این موضوعات را لحاظ کرده و در حال حاضر اولویت محرکهای پرقدرتتر همچون انتخابات با غلبه بر عوامل منفی بینالمللی اثر این عوامل را کمرنگتر کرده است.
در این میان باید توجه داشت که به دنبال افزایش جذابیت بازار سهام در نمادهای کوچک و متوسط بازار، طبیعتا فشار فروش در میان بزرگترهای بورسی ایجاد میشود. چرا که با توجه به زمان طولانیمدت اصلاحات قیمتی، سهامدارانی وجود دارند که با نیاز به نقدینگی به جمع فروشندگان بازار میپیوندند.حال سوال اساسی این است که آیا فشار فروش در این نمادها بر میزان نقدینگی جذب شده در نمادهای متوسط رو به پایین غلبه میکند یا خیر؟ جواب این پرسش اما تنها و تنها به حجم ورودی نقدینگی بستگی دارد و نمیتوان پاسخ دقیقی به آن داد. بر این اساس به نظر میرسد با توجه به متغیرهای مذکور حرکت صعودی بازار ادامه پیدا کند و نمادهایی که از جذابیتهای تکنیکالی برخوردار بوده و پتانسیل ورود نقدینگیهای کوچکتر را دارند، در مسیر رشد قرار گیرند. از این رو بورس در مقطع کنونی تا حدودی به وضعیت بازار سهام در زمستان 94 شباهت دارد با این تفاوت که دیگر محرک پرقدرتی همچون برجام وجود نداشته و طبیعتا شاهد رشدی همانند رشد بورس در این بازه زمانی نخواهیم بود.
نوسانگیری سهامداران در خودروییها نیست
حسام حسینی، تحلیلگر بازار سهام: حرکت این روزهای صنعت خودرو بیشتر به یک نوسانگیری از سوی سهامداران شباهت دارد. با توجه به اینکه نمادهای این گروه طی چندماه اخیر روند منفی را گذراندهاند؛ به نظر میرسد هماکنون با خبرهای مثبت و رشد تولیدی که (طی یکسال اخیر) در این صنعت بوده فضا برای نوسانگیری سهامداران مهیا است.به نظر نمیرسد روند فعلی بیش از یک نوسانگیری باشد. طی چند هفته آینده بار دیگر این شرکتها با صف فروش از سوی سهامداران مواجه میشود.