از جدول های منتشر شده
مرکز آمار ایران نشان می دهد در سال 1365 که کشور ما 49 میلیون و 445 هزار
نفر جمعیت داشت، از نظر بُعد خانوار رقم 5.1 را به ثبت رساند.
در سال 1375 جمعیت کشور به 60 میلیون و 55 هزار نفر و بُعد خانوار به 4.8 رسید.
10 سال بعد در حالی جمعیت ایران به 70 میلیون و 495 هزار نفر افزایش یافت که بُعد خانوار در عدد 4 ثابت شد.
در سال 1390 بیش از پنج میلیون نفر به جمعیت کشور افزوده شد اما بُعد خانوار به 3.5 کاهش یافت.
بر
پایه نتایج سرشماری پارسال (1395) جمعیت کشور به مرز 80 میلیون نفر (79
میلیون و 926 هزار) نزدیک شد و در زمینه بُعد خانوار به 3.3 رسید.
همه
اینها این مفهوم را می رساند که در سه دهه گذشته متوسط شمار اعضای خانواده
ایرانی از بیش از پنج نفر (5.1) به بیش از سه نفر (3.3) رسیده است.
این
امر در مناطق شهری بیش از روستایی نمایان بوده است؛ به گونه ای که بر پایه
آمار 60 سال گذشته، رشد جمعیت مناطق شهری کشور از 5.2 درصد در سال های
1335 تا 1345 به 1.97 درصد در سال 1395 رسید.
رشد منفی در مناطق
روستایی کشور از سال های 1370تا 1375 آغاز شد و از 1.21 درصد در سال های
1365تا1370 به منهای 0.64 در پنج ساله بعدی رسید.
این روند در سال های 85-1375 به منهای 0.44، 90-1385 به منهای 0.67 و در سال های 95-1390 به منهای 0.73 رسید.
** هشدار مقام های بلندپایه ایرانی
از
چند سال پیش هشدارها درباره منفی شدن نمایه های مهم جمعیتی و تاثیر
ویرانگر آن بر آینده اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و امنیتی کشور به گوش می رسد.
رهبر معظم انقلاب نیز با تاکید بر این امر بود که سی ام اردیبهشت ماه
1393 «سیاستهای کلی جمعیت» را ابلاغ کردند و بر مواردی مانند ترویج تشکیل
خانواده، کاهش سن ازدواج، افزایش نرخ باروری، حمایت از زوجهای جوان، تحکیم
بنیان خانواده، تربیت نسل صالح و کارآمد، ایجاد اشتغال موثر و مولد و
توسعه روستایی انگشت نهادند.
ایشان همچنین لزوم شناسایی مولفههای
هویتبخش ملی (ایرانی، اسلامی، انقلابی)، تدوین شاخصهای بومی توسعه انسانی
و نهادینهسازی سبک زندگی اسلامی- ایرانی را گوشزد کردند و در آخرین بند
«رصد مستمر سیاستهای جمعیتی در ابعاد کمی و کیفی با ایجاد سازوکار مناسب و
تدوین شاخصهای بومی توسعه انسانی و انجام پژوهشهای جمعیتی و توسعه
انسانی» را خواستار شدند.
رهبر معظم انقلاب سوم مرداد 1391 در دیدار
کارگزاران نظام گفتند: آنطوری که افراد متخصص و عالم و کارشناسان علمیِ این
قسمت تحقیق و بررسی کردند و گزارش دادند، ما در سال 71 به همان مقاصدی که
از تحدید نسل وجود داشت، رسیدیم. از سال 71 به این طرف، باید سیاست را
تغییر می دادیم؛ خطا کردیم، تغییر ندادیم. امروز باید این خطا را جبران
کنیم.
ایشان تاکید کردند در سیاست تحدید نسل حتما باید تجدیدنظر شود و
ادامه دادند: اگر چنانچه با همین وضع پیش برویم، تا چند سال دیگر نسل جوان
ما کم خواهد شد- که امروز قاعده جمعیتی ما جوان است- و بتدریج دچار پیری
خواهیم شد؛ بعد از گذشت چند سال، جمعیت کشور هم کاهش پیدا خواهد کرد؛ چون
پیری جمعیت با کاهش زاد و ولد همراه است. یک زمانی را مشخص کردند و به من
نشان دادند که در آن زمان، ما از جمعیت فعلی مان کمتر جمعیت خواهیم داشت.
رهبر
معظم انقلاب آبان ماه 1392 نیز در دیدار اعضای همایش ملی «تغییرات جمعیتی و
نقش آن در تحولات مختلف جامعه» گفتند: ما هم در یک برههای از زمان غفلت
کردیم، کاری که باید انجام بدهیم انجام ندادیم. درحالیکه امروز در [بعضی
از] همین کشورهای غربی از کاهش باروری دارند زیان میبینند و پشیمانند و در
بعضی از کشورهای غربی مطلقا کاهش باروری وجود ندارد.
** نگاهی به وضع غرب
نگاهی به آمارهای منتشر شده از روند منفی جمعیتی در کشورهای غربی پرده برمی دارد.
آنگونه
که تارنمای رادیو سوئد تیرماه پارسال نوشت: سال ٢٠١٥ نخستین سالی بود که
در کشورهای اتحادیه اروپا، شمار مرگ ها بیشتر از تولد ها شد. در این سال
پنج میلیون و 100 هزار کودک در اتحادیه اروپا به دنیا آمدند و پنج میلیون و
200 هزار شهروند از جهان چشم فروبستند.
با این همه، افزایش مهاجرت به اتحادیه اروپا باعث کاهش رشد منفی جمعیت شده است.
به
نوشته این رسانه اروپایی، آخرین آمار نشان میدهد نفوس اتحادیه اروپا به
٥١٠ میلیون نفر رسیده که یک میلیون و 800 هزار نفر بیشتر از سال پیش شده
است.
نگرش منفی برخی گروه های غربی به مهاجران، سیاست بنیادین تری را
پیش پای این کشورها قرار داده است: تبلیغ و تشویق برای ازدواج و فرزندآوری
بیشتر.
ساخت انیمیشن های غربی مانند «لک لک ها» با هدف فرهنگ سازی این
رویکرد و بازیابی جایگاه خانواده و کندسازی رشد منفی جمعیت صورت می گیرد.
تدوین
سیاست های تشویقی در بخش اشتغال مانند مرخصی های ویژه زنان باردار،
تسهیلات ویژه والدین صاحب فرزند، کمک هزینه های تربیت فرزند، تسهیل
بازنشستگی مادران و... با همین هدف در کشورهای گوناگون غربی دنبال می شود.
بنابراین
هم از منظر قانونی و هم از دیدگاه تبلیغی- ترویجی موضوع گسترش بُعد خانوار
در صدر برنامه های دولت های غربی قرار گرفته است تا مانع جایگزینی
روزافزون نیروی کار مهاجر به جای جوانان بومی شوند.
** بایسته های رشد جمعیتی
در
شرایطی که «امروز جمعیت جوان و بانشاط و تحصیلکرده و باسواد کشور، یکی از
عامل های مهم پیشرفت کشور است»* باید برای آن برنامه ریزی کرد.
نیروی
انسانی کارآمد و توجه به ابعاد تربیتی و پرورشی آن یکی از اصول ثابت در
سیاست های کلی اصلاح الگوی مصرف (1389)، سیاستهای کلی اشتغال (1390)،
سیاست های کلی تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی (1391) و سیاست های
کلی اقتصاد مقاومتی (1392) است.
بر این پایه، برنامه هایی مانند تغییر
قانون در بیمه فرزندان سوم، اعطای تسهیلات کاری به مادران و پدران، رایگان
سازی بسیاری از خدمات بیمارستانی برای زایمان، پیشرفت های علمی در درمان
ناباروری و حمایت های دولتی از زوج های نابارور با همین رویکرد پیگیری می
شود.
دستاورد اجرای این برنامه ها آنچنان شد که معاون مرکز آمار ایران
بیست و پنجم اسفندماه 1395 به ایرنا گفت: بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس
و مسکن، متوسط نرخ رشد سالیانه جمعیت به 1.24 درصد رسیده است که این آمار
نشان می دهد شیب کاهش رشد جمعیت بسیار ملایم شده است.
«علیرضا زاهدیان» افزود: اگر روند پیشین کاهش رشد جمعیت ادامه مییافت، در سال 1395 باید به نرخ رشدی کمتر از یک درصدی میرسیدیم.
وی ادامه داد: به طور متوسط در پنج سال گذشته سالیانه 955هزار و 320 نفر به جمعیت کشور اضافه شده که امیدبخش است.
مقایسه
نتایج سرشماریهای 1385 تا 1395 نشان میدهد در سال 1385 متوسط سالیانه
نرخ رشد جمعیت 1.6 درصد بود که تا سال 1390 با 3.1 درصد کاهش به 1.29 درصد و
با کاهش 0.05 درصدی تا سال 1395 به 1.24 رسید.
همزمانی سیاست های
قانونی و حمایت های رسمی با شیوه های تبلیغی و ترویجی غیرمستقیم برای تشویق
جوانان به ازدواج و فرزندآوری می تواند موفقیت در این زمینه را تضمین کند.
گرچه ملایم شدن شیب کاهش رشد جمعیت، خبر خوشی است اما باید توجه داشت
در کنار سیاست های کمی برای افزایش جمعیت، باید به راهکارهای ارتقای شاخص
کیفی جمعیت نیز توجه کرد تا آینده کشور به دست نیروی انسانی توانمند،
کارآمد، متعهد و خلاق به بهترین شکل رقم بخورد.