معاون وزیر توسعه اقتصادی لهستان گفت: اکنون گردش مالی میان دو کشور در حدود ۳۰۰ میلیون دلار است و انتظار می رود این رقم به میزان قابل توجهی افزایش یابد.
کد خبر: ۱۵۲۴۹۸
به گزارش ایران اکونومیست؛ «تادوز کاسینسکی» معاون وزیر توسعه اقتصادی لهستان در گفتوگوی تفضیلی تاثیر توافق هستهای ایران بر روابط تجاری و اقتصادی دو کشور را تشریح کرد که مشروح این گفتگو به شرح زیر است:
پیش از ورود به روابط تجاری و اقتصادی حال حاضر ایران و لهستان، تفاوت روابط دو کشور پیش از برجام و بعد از برجام را چگونه ارزیابی میکنید؟
قصد دارم به زمان خیلی دورتر از زمان توافق هستهای یعنی به جنگ جهانی دوم برگردم که در آن زمان مردم لهستان، سیبری را ترک کردند و به ایران آمده بودند که در میان آنها مادر و مادربزرگ من هم حضور داشتند.
این ایرانیها بودند که لهستانیها را که در آن مقطع شبیه به مردگان متحرک شده بودند را نجات دادند که دو سال بدون البسه و غذا در سیبری سکونت داشتند؛ در واقع آنها را به زندگی برگرداندند.
بعد از جنگ جهانی دوم، بیشتر لهستانیها به بریتانیا مهاجرت کردند و به همین دلیل من هم در لندن به دنیا آمدم. بنابراین کشور ما همیشه یک نگاه بسیار مثبت به سمت ایران دارد. نکته مهمتر اینکه هیچگاه درگیری بین دو کشور وجود نداشته و روابط گذشته ایران و لهستان بسیار مثبت ارزیابی میشود.
بدیهی است که به واسطه معاهدههای جهانی لهستان هم با محدودیتهایی مواجه شد و پس از اعمال تحریمها علیه ایران، شکستن این تحریمها بسیار سخت بود چراکه هزینه بسیار سنگینی در پی داشت.
شاید بتوان گفت که مطابق با نص قانون، کار خود را ادامه میدادیم اما قلب ما همیشه با ایرانیها بوده است.
ممکن است بگویید، با این وجود توافق هستهای ایران و کشورهای ۵+۱ و به تبع آن رفع تحریمهای مربوط به دوران هستهای، تا چه حد بر روی سطح همکاریهای ایران و لهستان در یکسال اخیر تاثیر گذاشته است؟
توافق برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) نه تنها مثبت بوده بلکه ما آن را یک فرصت بزرگ برای همکاری تلقی میکنیم.
موقعیتهای مشابهی پیش از این توسط لهستان در سال ۱۹۸۹ میلادی تجربه شده است؛ یعنی درست زمانیکه از وضعیت اقتصادی ضعیف خارج شدیم و در آن مقطع لهستان دارایی بسیار اندکی داشت و دچار تورم بالا، افزایش نرخ بیکاری و فقدان دانش عملی شده بود؛ ایران نیز همچون همان دوران لهستان، چنین شرایطی را تجربه کرده است.
در حال حاضر لهستان موقعیت خود را با موفقیت احیا کرد و معتقد هستم میتوانیم پیشنهادهای زیادی را برای همکاری با یکدیگر در این زمینه داشته باشیم که ایران میتواند از با استفاده از تجربیات گذشته لهستان اقدامات کارآمد و ناکارآمد را در دروان پس از رفع تحریمها را تشخیص دهد و اقدامات راهگشا را به کار گیرد.
لهستان در مرکز اروپا قرار گرفته و با جمعیت ۳۸ میلیون نفری به جمعیت ۵۰۰ میلیون نفری کشورهای اتحادیه اروپا دسترسی دارد. موقعیت جغرافیایی شما(ایران) نیز دسترسی لهستان به تمام منطقه خاورمیانه را فراهم می کند باید گفت اقتصاد دو کشور بسیار شبیه به هم است و خطری وجود ندارد که بگوییم اقتصاد یک طرف۱۰ برابر بزرگتر از طرف دیگر است؛ اگر یکی از طرفین دارای اقتصاد بسیار بزرگ تری بود، شراکت بیمعنی بود.
خوشبختانه اندازه اقتصادی ایران و لهستان بسیار شبیه به هم است و هر دو کشور منافع یکسانی را در بسیاری از حوزهای مهم تخصصی از قبیل کشتی سازی، داروسازی و معدن با یکدیگر سهیم هستند که این موضوع به ما اجازه میدهد بدون ایجاد خطر از سوی یکی از طرفها برای طرف دیگر، با یکدیگر کار کنیم.
علاوه بر این به لحاظ جغرافیایی هر دو کشور دارای منافع متقابلی هستند. لهستان در مرکز اروپا قرار گرفته و با جمعیت ۳۸ میلیون نفری به جمعیت ۵۰۰ میلیون نفری کشورهای اتحادیه اروپا دسترسی دارد.
می خواهم بگویم که در این زمینه بسیار شبیه به ایران هستیم. همانطور که جمعیت شما حدود ۸۰ میلیون نفر است که تقریبا دو برابر ما است؛ اما مسئله مهمتر آن است که موقعیت جغرافیایی شما(ایران)، دسترسی لهستان به تمام منطقه خاورمیانه را فراهم می کند.
تراکنشهای مالی و تجاری دو کشور در حال حاضر چگونه است؟ به هر حال تسهیل روابط مالی ایران و کشورها یکی از محورهای مهم رفع تحریمها بود.
همچنان یکسری موانع وجود دارند که مانع از برقراری ارتباط بانکهای ایرانی به سیستم مالی جهانی میشوند و بانکهای مطرح اروپایی نسبت به ارتباط با بانکهای ایرانی بیرغبت ماندهاند علیرغم رفع تحریمها و اطمینانبخشی از سوی آمریکا مبنی بر اینکه تراکنشهای تجاری در حال حاضر با تهران مجاز است، اما همچنان یکسری موانع وجود دارند که مانع از برقراری ارتباط بانکهای ایرانی به سیستم مالی جهانی میشوند و بانکهای مطرح اروپایی نسبت به ارتباط با بانکهای ایرانی بیرغبت ماندهاند.
بار دیگر میخواهم به نکتهای بسیار جالب در شباهت اقتصاد دو کشور اشاره کنم؛ در اقتصادِ با محوریت «برنامهریزی شده» به دور از اقتصاد «آزاد»، بانکها فقط به لحاظ اسمی عنوان بانک را با خود یدک میکشیدند و صرفا دفاتری برای توزیع پول بودند در حالی که خدمات پولی از قبیل اعطای وام و... را ارائه نمیدادند.
پیش از اینکه تغییرات اقتصادی را از حالت قدیمی یعنی اقتصاد «برنامهریزی شده» به «اقتصاد آزاد» آغاز کنیم، در مدل قدیمی بانکهایی در لهستان فعالیت میکردند که به درستی ساماندهی نشده بودند، در نتیجه ورشکسته شدند و به دنبال آن پول سپردهگذاران خود را از دست دادند. در عین حال بانکهایی را هم در بخش مالی داشتیم که به اندازه کافی نظارت بر روی آنها وجود نداشت؛ بنابراین به چرخه اقتصادی کشور کمکی نشد و این مسئله تجربیاتی را برای ما به همراه داشت.
زمانیکه بحران مالی در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ میلادی به اقتصاد جهانی ضربه وارد کرد و بیش از هر نقطه دیگری بر روی کشورهای اروپایی تاثیر نامطلوبی گذاشت، اما لهستان تنها کشوری بود که به دلیل رگولاتورهای بزرگ، بانکهای خود را از دست نداد و با بحران داخلی هم روبرو نشد. این میتواند یکی از حوزههای همکاری دو کشور باشد تا با یکدگیر بر روی آن کار کنند.
همزمان با توسعه اقتصادی در ایران، این کشور نیازمند توسعه بازار سرمایه و بیمه نیز خواهد بود که دولت لهستان در این زمینه میتواند به منظور کمک به ایران پیشنهادهایی را ارائه دهد که لهستان چگونه در این بخش به توسعه رسیده است. بنابراین آمادگی داریم تا تجارب خود را در اختیار ایران قرار دهیم تا برای توسعه اقتصادی خود بهره گیرد.
اگر سیستم مالی ایران میلی به همکاری نشان ندهد در این صورت هیچ بانک لهستانی به ایران نخواهد آمد و طبیعتا اگر سیستم خدمات مالی لهستان هم میلی برای صادرات خارجی نداشته باشد در این صورت بانکهای ایرانی علاقمند به انجام تراکنش با ما نخواهند بود برای تحقق توسعه اقتصادی باید یک سیستم بانکداری رسمی به منظور حمایت از بنگاههای اقتصادی کوچک، متوسط و شرکتها راه اندازی شود و با توجه به اینکه در ایران و لهستان اکثریت شرکتها در اندازه کوچک و متوسط فعالیت میکنند نیازمند فاینانس ویژه هستند اما بانک ها لزوما نمیدانند که چگونه شرکتهای کوچک و متوسط را فاینانس کنند. در عین حال فاینانس شرکتهای کوچک و متوسط بسیار سخت است و به همین دلیل ایران و لهستان به همکاری یکدیگر نیاز دارند که منتظریم ارتباط سیستم خدمات مالی در ایران و سیستم خدمات مالی لهستان برقرار شود.
با این وصف در حال حاضر روابط سیستم بانکی میان لهستان و ایران چگونه است؟
اگر سیستم مالی ایران میلی به همکاری نشان ندهد در این صورت هیچ بانک لهستانی به ایران نخواهد آمد و طبیعتا اگر سیستم خدمات مالی لهستان هم میلی برای صادرات خارجی نداشته باشد در این صورت بانکهای ایرانی علاقمند به انجام تراکنش با ما نخواهند بود.
بنابراین دو کشور باید تمایلات یکدیگر را ارزیابی و نظام بانکی، شرکتها، نوع توسعه صادرات و زیرساختهای مورد نیاز را برای توسعه همکاری ترغیب کنند.
امیدوار هستم که بانکهای لهستانی به زودی در ایران شعبهای را افتتاح کنند و بانک های ایرانی هم در لهستان دفتر نمایندگی و شعبه خود را افتتاح کنند زمانیکه یک سیستم خدمات مالی میان دو کشور، مطابق با میل نسبی بانکها داشته باشیم در این صورت فاز دوم همکاریهای بانکی دو کشور آغاز میشود؛ یعنی جاییکه بانکهای مرکزی دو کشور باید مذاکرات افتتاح حساب برای یکدیگر را آغاز کنند. در این شرایط امکان آغاز فعالیت نظام بانکی دو کشور منطبق برای بانکهای بازرگانی فراهم میشود تا در مرحله نخست شرایط برای مراودات و تراکنشهای بانکی میان دو کشور مهیا شود.
در مرحله آخر باید منتظر بانکهای بازرگانی باشیم تا حضور داشته باشند؛ یعنی بانکهای لهستانی دفتر نمایندگی داشته باشند و امیدوار هستم که به زودی در ایران شعبهای را افتتاح کنند و بانک های ایرانی هم در لهستان دفتر نمایندگی و شعبه خود را افتتاح کنند.
این مسئله می تواند روابط بانکی را به حالت عادی سازی درآورد و نه تنها در جهت امکانات بانکداری قرینه برای مستند کردن و اعتبارات صادرات از آن بهره برد، بلکه فاینانس پروژههای متعدد در زیرساختها و حوزههای مختلف را به همراه خواهد داشت.
با توجه به این آمادگی، تاسیس شعب بانکی در دو کشور در چه مرحلهای قرار دارد؟
تازه در اول راه هستیم؛ مطمئن شدن از این موضوع که شعبهای در مکانی مناسب داشته باشیم بسیار حائز اهمیت است.
شرکتهای لهستانی علاقمند به انجام امور تجاری در ایران هستند، بنابراین نیاز به حمایت مالی داریم و اکنون زمانی است که مسئولان اقتصادی ایران باید توسعه سیستم مالی را آغاز کنند در حال حاضر شرکتهای لهستانی امروز چقدر به تجارت با ایران تمایل دارند؟
مطمئنا بسیاری از شرکتهای ایرانی را میبینیم که علاقمند به انجام امور تجاری با لهستان هستند؛ ضمن اینکه شرکتهای لهستانی هم علاقمند به انجام امور تجاری در ایران هستند، بنابراین نیاز به حمایت مالی داریم و اکنون زمانی است که مسئولان اقتصادی ایران باید توسعه سیستم مالی را آغاز کنند.
ارزش تجاری تهران و ورشو در حال حاضر در چه سطحی است؟
حداکثر سطحی که در روابط بازرگانی دوجانبه کسب کردهایم، ۷۵۰ میلیون دلار در۱۰ سال پیش بوده است. در زمان بحران جهانی میزان صادرات ما به ایران به ۳۰ میلیون دلار کاهش یافت و واردات ما از ایران نیز به ۲۰ میلیون دلار تنزل پیدا کرد که گردش مالی میان دو کشور در حدود ۵۰ میلیون دلار شد.
از زمانیکه تحریمهای ایران رفع شده، صادرات خود به جمهوری اسلامی ایران را در طول یکسال اخیر به بیش از ۸۰ درصد و واردات خود را از این کشور ۳۵۰ درصد افزایش دادهایم که عمدتا به دلیل واردات نفت خام از ایران است و اکنون گردش مالی میان دو کشور در حدود ۳۰۰ میلیون دلار است.
البته این رقم نیمی از سطح روابط دو کشور را در چند سال اخیر شامل می شود و انتظار داریم که این سطح از گردش مالی به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کند.
در حال حاضر در مرحله ای هستیم که باید به شرکتهای لهستانی این مطلب را تفهیم کنیم که ایران مکانی بسیار مناسب برای همکاری است و این لزوما درست نیست که ایران به اندازه کافی پول ندارد آیا موانع خاصی بر سر راه شرکتهای لهستانی برای سرمایه گذاری در ایران و بالعکس وجود دارد؟
میخواهم بگویم که فقدان دانش و اطلاعات طرفین از یکدیگر یکی از موانع است؛ کمبود سرمایه نیز یکی دیگر از موانع است چراکه که هر دو کشور لزوما غنی از پول نقد نیستند.
دولت جدید لهستان شروع به اصلاح سیاستهای صادراتی خود کرده است. ما میخواهیم شرکت های خارجی را برای ورود به بازار این کشور ترغیب کنیم، همچنین میخواهیم شرکتهای لهستانی وارد بازارهای خارجی شوند و به عنوان مثال برای سرمایه گذاری آنها فاینانس فراهم کنند.
در حال حاضر در مرحله ای هستیم که باید به شرکتهای لهستانی این مطلب را تفهیم کنیم که ایران مکانی بسیار مناسب برای همکاری است و این لزوما درست نیست که ایران به اندازه کافی پول ندارد.
حقیقت این است که بعضی از این سرمایهها در دست بخش خصوصی است و ما به دنبال آوردن آنها به لهستان هستیم تا آن را به سرمایه دولت لهستان وصل و سپس به سرمایه گذاری در ایران کمک کنیم. به عبارت دیگر به سرمایه بخش خصوصی ایران کمک می کنیم تا با پول قرضی بر روی پروژهای که به ایران بر میگردد، سرمایه گذاری کند.
در مورد انگیزهها صحبتی داشته باشیم، لهستان برنامه ویژه ای را تحت عنوان رفتن به ایران با هدف ترغیب شرکتهای لهستانی به منظور بررسی فرصت های سرمایه گذاری وتجاری در ایران را آغاز کرده است. چه اهداف گوناگونی در این برنامه است و آیا از زمان شروع تا کنون موفق بوده و توانسته آنها را به دست آورد؟
بله درست است. این برنامه از حدود دو سال پیش شروع شده و در ابتدا باهدف آگاه کردن مردم، کارآفرینها و تجار خود درباره احتمالات متعددی برای همکاری با بازارهای نوپای ایران کلید خورد و بعد از آن اعزام هیئت های تجاری و سپس به دنبال حمایت از شرکتهای خود در بازارهای ایران هستیم.
تقریبا هر ماه یا هر دو ماه یکبار، تجار لهستانی به ایران میآیند ضمن اینکه هیئتهای تجاری ایرانی هم از لهستان بازدید به عمل میآورند. بنابراین سعی میکنیم که جلسات و سمپوزیمهایی را با شرکتهای لهستانی به منظور ارائه برنامهها در باره موضوعات تجاری سازماندهی کنیم.
سخت است که بگوییم برنامه ای شبیه به رفتن به ایران موفق بوده یا نه و علت آن این است که چیزی نیست که یک شبه اتفاق بیافتد. زمانیکه با تجار کشور خودمان صحبت میکردم، میگفتند که با طرف ایرانی بحث های بسیار مهیج و ملموسی داشتهاند.
فاینانس قراردادها راهی برای دولت ایران به منظور اطمینان دادن از اینکه به توافقها متعهد است، محسوب می شود. در حال حاضر منتظر طرف ایرانی هستیم تا در این رابطه گام بردارد محمد جواد ظرف وزیر خارجه ایران سال گذشته با یک هیئت به لهستان سفر کرد و در طول این سفر سه یادداشت تفاهم در زمینه همکاری انرژی، سرمایه گذاری و جابجایی هیئتهای نمایندگی امضاء شد. نتیجه این قراردادها تا کنون چه بوده است؟
در زمان حضور وزیر امور خارجه ایران در لهستان به یاد می آورم که تقریبا ۵۰۰ شرکت لهستانی حضور داشتند. این مسئله نشان میدهد که به چه میزان منفعت شرکتهای لهستانی در بازار ایران بزرگ است و در آن سفر سخنرانی آقای ظریف بسیار امیدوار کننده بود.
قراردادهای جدیدی امضاء شد و آن دیدار بسیار مهم ارزیابی می شود؛ ضمن اینکه انتظار نتایج خوبی از آن داریم.
در طول آن دیدار، سه قرارداد مهم بازرگانی به امضاء رسید. درست قبل همین سفرمان به ایران با یکی از هئیتها و شرکتهای لهستانی دیداری داشتم که قراردادی را در طی دیدار وزیر خارجه ایران از لهستان در سال گذشته به امضاء رسانده بودند. بازخورد دیدار بنده با آنها مثبت و بسیار امیدوار کننده بود. در حال حاضر منتظر واکنش از طرف ایرانی هستیم تا فاینانس قراردادها را آغاز کنیم.
فاینانس قراردادها راهی برای دولت ایران به منظور اطمینان دادن از اینکه به توافقها متعهد است، محسوب می شود. در حال حاضر منتظر طرف ایرانی هستیم تا در این رابطه گام بردارد.