سهراب مرادی، ژیمناستی که قهرمان وزنهبرداری المپیک شد
قهرمان المپیک ریو میگوید، در کودکی ژیمناستیک کار کرده و در آن پیشرفته هم داشته اما نبود امکانات در این رشته و وجود پیشینه خوب وزنهبرداری در شهرش او را به سالن وزنهبرداری کشاند.
کد خبر: ۱۵۱۰۹۹
به گزارش ایران اکونومیست؛ سهراب مرادی از جمله شخصیتهای کم حرف ورزش ایران است که همیشه سعی کرده بیشتر سرگرم تمرین و دست و پنجه نرم کردن با وزنهها باشد تا حضور در رسانهها. اکنون قهرمان المپیک ریو در گفتوگویی در مورد خیلی مسائل، از جمله خانواده، مدرسه، و البته سالن کوچکی که در آن وزنه زد، صحبت کرد.
در ادامه گفتوگو با قهرمان المپیک ریو را میخوانید:
- سهراب مرادی در چه خانوادهای بزرگ شد؟
سه برادر و ۲ خواهر هستیم که ما پسرها وارد وزنهبرداری شدیم. البته برادر بزرگم وزنهبرداری را کنار گذاشته اما برادر کوچکم تمرین میکند.
- پدرومادرتان ترجیح میدادند دنبال چه کاری بروید؟
خانواده من گفتند هر کاری که در آن راحتترم، انجام دهم. به من امر و نهی نکردند که چه کار کنم.
- سالن تمرین نزدیک منزلتان بود؟
وزنهبرداری در شهر ما خیلی طرفدار دارد و به خاطر پیشینه آن وارد وزنهبرداری شدم. از این رو سالن نزدیک خانهمان بود، البته شرایط مناسبی نداشت به طوری که سالن کوچکی داشت و وزنه را که میانداختیم به دیوار میخورد بنابراین باید خیلی حواسمان را جمع میکردیم.
- اهل درس خواندن بودید؟
در مورد درس از من سوال زیاد میشود اما اگر من میخواستم درس بخوانم که قهرمان المپیک نمیشدم، تمام انرژیام را برای رسیدن به مدال المپیک گذاشتم. شاید در ورزش موفقتر بودم از این رو برایش وقت گذاشتم نتیجهاش را هم گرفتم.
البته درس خواندن برای من راحتتر بود بر عکس ورزش که خیلی طاقتفرسا است. من در مدرسه درسم خیلی خوب بود اما ورزش کردن سن دارد در حالی که درس را میتوان از الان هم شروع کرد.
- کدام درس را بیشتر دوست داشتید؟
از عربی اصلا خوشم نمیآمد، تاریخ و جغرافی را خیلی دوست داشتم.
- از مدرسه فرار میکردید؟
نه آن طور آدمی نبود که بخواهم اذیت کنم. کلا بچه شیطانی نبودم.
- به رشته دیگری علاقه نداشتید؟
من قبلا کشتی و ژیمناستیک کار می کردم. البته در ژیمناستیک خیلی خوب بودم اما امکانات در ژیمناستیک کم است و باشگاه مجهز در شهر ما پیدا نمیشد.
- سهراب مرادی در پر قو توانست قهرمان المپیک شود؟
وضعیت خانواده من در حدی بود که امکانات اولیه را تامین میکردند و وضع مالی مناسبی نداشتیم. البته زمانی که ۱۵ ساله شدم و وارد تیم ملی شدم دیگر سیستم حمایت کرد.
- شرایط مالی خانواده به گونهای بود که به شما در ورزش کمکی شود؟
نه کمکی نمیکرد البته وزنهبرداری رشته پرهزینهای نیست از طرفی زمانی که وارد ورزش میشوی تا ۱۹-۱۸ سالگی دنبال پول نیستی.
- خودتان در این سالها منبع درآمد دیگری نداشتید؟
نه، پولش را هم نداشتم که بخواهم کاری را شروع کنم.
- اکنون؟
فعلا دارم ورزش میکنم.
- دور بودن از خانواده و حضور در اردوها چقدر باعث شد پدر و مادرتان بین شما و بقیه اعضای خانواده فرق بگذارند؟
به هر حال آن کسی که دورتر است، عزیزتر است. اما فکر میکنم این دوری از خانواده خیلی آدم را سرد میکند. از این رو من خیلی متفاوتتر از بقیه هستیم. وقتی هم به من میگویند چرا این اخلاق را دارم، واقعا نمیدانم چه بگویم، شاید به خاطر این که با آهن سروکار دارم.
- منظورشان این است زیاد دلتنگ نمیشوید؟
بله. به من میگویند چرا مانند آدمهای دیگر احساساتی نیستم. واقعا نمیدانم چه بگویم شاید به این دلیل است که همیشه در اردو بودهام.
- شخصیت خودتان به چه صورت است؟ آدم احساسی هستید؟
خیلی کم احساسی هستم. به هر حال وقتی مستقل میشوی بازگشتن به فضای خانواده کمی سخت میشود و آدم بیشتر احساس معذب بودن دارد.
وقتی خانه میروم و رفتار بقیه اعضای خانواده را با هم میبینیم با خودم میگویم چرا من مثل آنها راحت نیستم. شاید خواهران و برادرانم بیشتر به هم نزدیک باشند تا من با آنها.
- در زندگی شخصی شما مشکلاتی وجود داشته که بخواهد روی زندگی ورزشی تان هم تاثیر بگذارد؟
این که یک نفر از ورزش دور میشود۹۰ درصد آن به دلیل مشکلات بیرون از ورزش است. حالا یکی در برابر مشکلات زندگی دوام میآورد اما یکی دیگر نه. فکر نمیکنم بهتر از کسانی بودم که در رده جوانان با هم وزنه میزدیم اما مسائل زندگی شاید آنها را از ورزش حرفهیی دور کرد در حالی که شرایط خوبی داشتند.
- خود شما چقدر درگیر مشکلات شخصی بودید؟
خیلی زیاد. در هر زمینهای که فکر کنید.
- این مشکلات چه چیز بوده است و چطور توانستید آنها را پشت سر گذاشتید؟
هر مسالهای که در زندگی فکر کنید بود؛ رابطهای، احساسی، مالی و ... تمام آنها در حد اعلا وجود داشت. برای پشت سر گذاشتن آنها فقط صبر میکردم تا حل شوند.
- سهراب مرادی هدفش را خیلی دوست داشت که تمام مشکلات را به خاطر آن تحمل کرد؟
به نظرم کسی تا عاشق وزنهبرداری نباشد نمیتواند در آن به جایی رسید. تا با وزنهبرداری زندگی نکند نمیتواند قهرمان جهان و المپیک شود.
- کسانی بودند که بخواهند شما را از راهی که میروید برگردانند؟
آنهایی که میگفتند برگرد، قصد بدی نداشتند، از روی نصیحت و خوبی این حرفها را میزدند که سهراب ما بیشتر از تو داریم درد میکشیم، بنابراین وزنهبرداری راکنار بگذار.
اما من میدانستم این مشکل حل میشود و اطرافیان به خاطر آن مشکل به من میگویند وزنه را کنار بگذارم. همچنین میدانستم با رها کردن وزنه مشکلم حل نمیشود و سر جای خود هست.
- چرا در دو سالی که محروم بودید وزنهبرداری را کنار نگذاشتید؟
هنوز خیلیها به من میگویند چطور توانستی دوباره به وزنهبرداری برگردی. آن دو سال فقط تمرین میکردم. جدا از مشکلات زندگی شخصی میدیدم هنوز انرژی و توان برای وزنهبرداری دارم و میتوانم موفق باشم. البته برخی اتفاقات هم رخ داد و مشکلاتی هم پیش آمد با این حال این ذهنیت را برای خودم به وجود آوردم که اگر یک ورزشکار دوران اوج قهرمانیاش تا ۲۶-۲۵ سالگی است قرار نیست برای من نیز همان اندازه باشد. شاید برای من از ۲۷ سالگی شروع شود. بنابراین با این تفکرات جلو آمدم.
- یعنی تاکنون خودتان دچار تردید نشدهاید؟
بله. زمانی که فشار زیاد بود. با خودم میگفتم دنبال چه چیز میگردم، مطمئنم نبودم اصلا به مسابقهها اعزام میشوم یا میتوانم مدال بگیرم؟
- خانواده چقدر شما را در مسیری که قدم گذاشتید همراهی کردند؟
بهترین کمکی که یک خانواده میتواند به ورزشکار کند این است که او را راحت بگذارند. اجازه دهد ورزشکار کار خودش را انجام دهد نه این که برایش تعیین تکلیف کنند.
- متاهلید یا مجرد؟
مجرد
- شاید اگر متاهل بودید شرایط برایتان سختتر هم میشد؟
پس متاهل نشوم (با خنده).
- برای ۳۰۰ سکه چه برنامهای دارید؟
هنوز که ندادند فعلا حواله است. اما میخواهم پولی روی آن بگذارم و در تهران یک خانه کوچک بخرم.
- سهراب مرادی با طلای المپیک و مدال آسیایی چقدر از لحاظ مالی تامین است؟
خدا را شکر. آدم کم توقعی هستم. البته ایران هم جزو کشورهایی است که به ورزشکارانش اهمیت میدهد و کم نمیگذارد و واقعا این مسائل را باید گفت.
- بعد از طلای المپیک به دنبال گرفتن امتیاز یا جوایزی از ارگانهای مختلف بودید؟
من دنبالش نبودم، کسانی که جوایز دادند دستشان درد نکند آنهایی هم که چیزی ندادند باز هم دستشان درد نکند.
- قولی بوده که بعدا عملی نشده است؟
بله، ممکن است آن موقع "طرف کلهاش داغ بود" قولی داده اما بعد سرد شده و گفته حالا قول دادم میتوانم انجام هم ندهم.
- به نظرتان این که در لیگ برخی رشتهها پول بیشتری وجود دارد و طبیعتا قرارداد بازیکنان هم بالاست اما قهرمان المپیک باید ۱۵۰ میلیون تومان بگیرد عادلانه است؟
من دوست دارم قراردادم به جای ۱۵۰ میلیون، مثلا ۲ میلیارد باشد تا با آرامش کامل ورزش کنم و دغدغه نداشته باشم اما وقتی چنین پولی نمیدهند کاری نمیتوان کرد. فکرم نمیکنم این مساله هیچ وقت درست شود.
- بعد از طلای المپیک چقدر مردم شهرتان شما را تحویل میگیرند؟
متر و اندازه نگرفتم اما کاش میدیدید که چقدر خوشحال بودند. البته وظیفهای هم ندارند که چون قهرمان شدم به من احترام بگذارند. با این حال واقعا استان و شهرم همیشه هوای من را داشتهاند.
- تاکنون شده از شما درخواست توقعی داشته باشند. مثلا مشکلی را حل کنید یا برای کسی کاری درست کنید؟
بله. میگویند اما خبر ندارند که من درگیر مشکلات خودم هستم.
- سیاست را دوست دارید؟
نه. کاری با سیاست ندارم.
- سهراب مرادی نمیخواهد یک روزی نماینده مردم شهرش در مجلس شود؟
نه نمی خواهم.
- تمایل دارید روزی در همین سالن آزادی که تمرین کردهاید، مربیگری کنید؟
مربیگری سختتر از تمرین کردن است. مربی باید با سلیقههای مختلف کنار بیاید و هر نتیجهای هم به دست آید گردنش است.
- پس برای آینده چه برنامهریزی دارید؟
نمیدانم، من هیچ تصمیمی برای آینده نمیگیرم. الان که ورزش میکنم باید جلوتر برویم و ببینم چه چیزی پیش میآید.
- به سالنی که در آن وزنه میزدید سر زدهاید؟
آن سالن خراب شد. ۱۲-۱۰ سال پیش که مدال آسیایی گرفتم یک مجموعه خوب ساختند که یک سالن وزنهبرداری خوب دارد. آن زمان مدال آسیایی خیلی ارزش داشت.
- سهراب مرادی برای خداحافظی از وزنهبرداری برای خودش زمان تعیین کرده است؟
نه. یک مسیری است که من در آن قدم برمیدارم و حالا باید دید تا کجا میتوان پیش رفت.
- آدم خونسردی هستید؟
نمیدانم باید از بقیه سوال کرد.
- چرا بعد از طلای المپیک خیلی خونسرد بودید؟
شاید انتظار داشتم اول شوم. البته پایم هم درد میکرد و دیگر حال و حوصله نداشتم.
- در زمان کودکی ذوق خریدن لباس جدید را داشتید؟
خوشی عید در دوران کودکی بود. ذوق خرید لباس عید داشتیم و از قبل برای عیدهایی که قرار بود بگیریم حساب و کتاب میکردم و این که با آنها چه چیز بخرم. در دوران کودکی برای آمدن عید ثانیه شماری میکردیم اما الان فرقی ندارد عید بیاید یا نه دیگر آن حال و هوا وجود ندارد.
- با عیدیهایی که میگرفتید چه چیزهایی میخریدید؟
آن موقع که این طور نبود بچه بگوید لپ تاپ یا تبلت میخواهم، ما هم با پول عیدی مان شمشیر پلاستیکی و از این چیزها میخریدم.
- کدام سین سفره هفت سین را بیشتر دوست دارید؟
سیب
- چرا؟
همین طوری. از سیب خوشم میآید. باید میگفتم سکه؟؟ (با خنده).