برای ناظران بازار این موضوع از بدیهیات است که نوسانات اخیر بیشتر ناشی از سفتهبازی سرمایهگذاران در بازار است. البته اینکه چرا تقاضای سفتهبازی بیش از عرضه آن است، دلایل گوناگونی دارد که در جاي خود قابل بررسي است. در واقع خود سفتهبازی که علت نوسانات است، معلول پدیده دیگری است، اما میتوان با قطعیت تمام گفت که بازار آتی قادر است تبعات ناشی از این سفتهبازی و ریسک ناشی از آن را به حداقل برساند.
مشکل بزرگی که امروز دامان هم صادرکنندگان و واردکنندگان و هم سرمایهگذاران را گرفته است، نااطمینانی شدید از ارزش ریال ایران در آینده است. در حقیقت با نوسانات شدید نرخ ارز، نه تنها واردکننده نمیداند که در افق زمانی که میخواهد کالای وارداتیاش را بفروشد، بهای کالایش تا چه حد افزایش مییابد و آیا میتواند کالای خود را بفروشد و باز به کار خویش ادامه دهد، بلكه صادرکننده نيز نمیداند که چه زمانی باید ارز خود را به فروش برساند تا زیان نکند. از سوی دیگر در زمانی که بازار ارز با تحولات روزانه و شدیدی مواجه است، سرمایهگذار نیز نمیداند که آیا برگشت سرمایه و سودی که انتظار دارد محقق میشود یا نه. تمامی اینها حکایت از نااطمینانی بالایی دارد که میتواند تولید و مصرف ملی را دچار مشکل کند.
اگرچه دولت مدعی است که با ارزی که در دست دارد و با قیمتی که برایش تعیین کرده قادر است تا تمامی مشکلات را برطرف کند، اما مساله اینجاست که با وجود همین شکاف قیمتی، بین این بهای دولتی و بهای بازار آزاد محدودی که وجود دارد، چرخه اقتصاد بیشتر دچار مشکل میشود، زیرا انگیزهها برای کسب منفعت از این شکاف قیمتی آنقدر بالاست که یک ناظر بزرگ که تمام توان خود را صرف عدم شکلگیری بازار کند نیز نمیتواند به مقصود برسد. از همین روست که امروز بسیاری از فعالان اقتصادی، تصمیمات خود را نه بر مبنای بهای اعلامی که بر مبنای همان بازار زیر پوستی اتخاذ میکنند. در نتیجه بانک مرکزی دیر یا زود باید اجازه تشکیل بازار را به شکل گذشته بدهد.
حال اگر معیار همچنان بر مبنای بازار آزاد است و نوسانات به قوت خود باقی است، چگونه میتوان از نااطمینانی ناشی از سفتهبازی برای افرادی که در بخش واقعی اقتصاد فعال هستند، جلوگیری کرد؟ اینجاست که اهمیت بازار آتی مشخص میشود. با وجود قیمتهای آتی، تولیدکنندگان، واردکنندگان و سرمایهگذاران میتوانند در مورد تامین یا فروش ارز خود با قیمت مشخصی در آینده مطمئن باشند و ریسک ناشی از بهای ارز در امر تولید و مصرف به میزان قابلتوجهی کاسته میشود.
اگر بانک مرکزی به دنبال آن است تا شوکهای بازار ارز باعث بروز شوک تولیدی و مصرفی برای اقتصاد نشود، به جای بستن بازار که عملا این چند هفته نشان داد، تاثیری بر اقتصاد ندارد و صرفا از شکل قانونی به شکل پنهان تغییر میکند، میتواند از بازار آتی استفاده کند. فراموش نکنیم که همین تغییر ظاهری بازار و راه افتادن دستفروشها به جای صرافیهای مجاز، مشکلات عدیده کلاهبرداری و دزدی را افزایش میدهد و همه اینها موجب افزون شدن ریسک اقتصادی است، اما با دوباره قانونی شدن بازار آزاد و تشکیل بازار آتی نه تنها این نااطمینانیها رخت بر میبندد بلکه سفتهبازان نیز به عنوان تعدیلکنندگان قیمت و راهنمای بازار میتوانند میدان تازهای را به جای بازار فعلی داشته باشند.
*مرکز تحقیقات دنیای اقتصاد