كيهان:آرزوهاي لگدمال شده!
«آرزوهاي لگدمال شده!»عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در آن ميخوانيد؛ديروز مردم ايران با حضور چند ده ميليوني و ماندگار خود در تظاهرات روز 22 بهمن، بارديگر - و به قول حضرت امام(ره)- تحليل ها و آرزوهاي آمريكا و اسرائيل را زيرگام هاي استوار خود لگدمال كردند و احتمالا آمريكا، اسرائيل و متحدان اروپايي و منطقه اي آنها را به اين نتيجه كه چند سال قبل «كاسپار واين برگر» وزير دفاع وقت آمريكا بر آن تاكيد ورزيده بود رساندند كه براي سقوط و براندازي جمهوري اسلامي ايران تنها يك راه وجود دارد و آن «از ميان برداشتن ملت ايران است»!
چرا كه به گفته «واين برگر» نظام جمهوري اسلامي ريشه در باورهاي ديني مردم دارد و از آنجا كه جدا كردن اين باورها از مردم امكان پذير نيست و يا به سختي امكان پذير است، مردم ايران به عنوان يك ملت بايد از ميان برداشته شوند. واين برگر بعد از تصويب قطعنامه «تحريم تسليحاتي ايران» نيز در دفاع از تصويب اين قطعنامه گفته بود «...در صورتي كه قطعنامه تحريم تسليحاتي ايران با قاطعيت اجرا شود، ريشه توانايي ايران براي ادامه جنگ به سرعت خشك مي شود واين به مفهوم آن است كه موجوديت ايران به عنوان يك ملت به خشكي مي گرايد و دنياي مدرن از پديده اي ناهمگن به نام جمهوري اسلامي ايران رهايي مي يابد»!
«ساموئل هانتينگتون» صاحب نظريه معروف «جنگ تمدن ها» چند سال قبل از پيوستن به موشه دايان رفيق گرمابه و گلستان خود در آن دنيا، در همايش بين المللي «دموگرافي» كه در فوريه سال 2005 در نيكوزيا، پايتخت قبرس بر پا شده بود، اين پرسش را مطرح كرده بود كه؛ «چرا آمريكا با مرتجع ترين كشور منطقه - منظورش عربستان سعودي است- كه به صورت نظام پادشاهي قرون وسطايي اداره مي شود و در آن از رأي و نظر مردم در اداره كشور كمترين نشانه اي نيست، بيشترين دوستي و نزديكي را دارد و در همان حال بيشترين دشمني و مقابله خود را روي كشوري مانند ايران كه همه اركان و كانون هاي تصميم ساز آن با رأي مردم شكل گرفته، متمركز كرده است؟» هانتينگتون به اين پرسش پاسخي نمي دهد و فقط در پايان سخنان خود اعلام مي كند كه پاسخ اين پرسش را بر عهده شركت كنندگان در همايش ياد شده مي گذارد و البته اشاره مي كند «اين برخورد به ظاهر دوگانه، توضيح و پاسخي منطقي و قابل قبول دارد»!
دو سال بعد- مارس 2007- خانم كانداليزا رايس وزير خارجه وقت آمريكا در دولت بوش در مصاحبه با روزنامه سعودي «شرق الاوسط» - چاپ لندن- بدون اشاره به همايش نيكوزيا، پرسشي را كه هانتينگتون- شايد به خاطر حفظ پرستيژ خود- بي پاسخ گذاشته بود، پاسخ داد « در اين مصاحبه ابتدا خبرنگار شرق الاوسط توضيح مي دهد كه دولت حماس برآمده از رأي مردم فلسطين است و سپس مي پرسد؛ چرا دولت شما- آمريكا- كه طرفدار دموكراسي و پشتيبان رأي مردم است(!) دولت حماس را به رسميت نمي شناسد و در مقابل، محمود عباس را رئيس دولت فلسطين مي داند»؟ خانم رايس كه انگار پرسش شرق الاوسط را نشنيده است، پاسخ درباره دولت حماس و اسماعيل هنيه را وامي گذارد و با پيش كشيدن نام جمهوري اسلامي ايران مي گويد؛ «ما انكار نمي كنيم كه ايران يك كشور دموكرات است و دولت و مجلس در آن با رأي مردم انتخاب مي شوند ولي بايد توجه داشت كه امروزه «مشروعيت» در دو شكل «مشروعيت داخلي» و «مشروعيت بين المللي» مطرح است، جمهوري اسلامي ايران مشروعيت داخلي دارد ولي مشروعيت بين المللي ندارد»! خانم رايس در پاسخ به ابهام خبرنگار شرق الاوسط مي گويد «قبول داريم كه دولت و مجلس ايران با رأي مردم انتخاب شده اند اما، اين فقط نشانه «مشروعيت داخلي» است ولي خواست و رأي مردم ايران بايد در خانواده بين المللي نيز مشروعيت داشته باشد كه جمهوري اسلامي ايران فاقد اين مشروعيت است»!!
به بيان ديگر، «براي آمريكا و متحدانش «دموكراسي» فقط يك بهانه است و از نگاه آنها رأي و نظر مردم تنها هنگامي نشانه دموكراسي خواهد بود كه نتيجه آن بيرون از منافع آنان نبوده و تضمين كننده زورگويي ها و غارتگري هاي نظام سلطه بين الملل باشد»!
يك ماه بعد از صدور قطعنامه 1929 شوراي امنيت سازمان ملل عليه جمهوري اسلامي ايران كه به بهانه مقابله با برنامه هسته اي كشورمان - و به نوشته واشنگتن پست براي حمايت از جنبش سبز(!)- تصويب شده بود، دولت آمريكا لايحه اي با عنوان «قانون جامع تحريم ايران» را از تصويب كنگره گذراند- 9 ژوئيه 2010/ 18 تير 1389- براساس اين مصوبه شركت هاي آمريكايي از صدور فرآورده هاي نفتي پالايش شده- از جمله بنزين- به جمهوري اسلامي ايران منع شده و شركت هاي غيرآمريكايي نيز در صورت صدور بنزين به ايران مشمول تحريم تجاري آمريكا مي شدند- اين تحريم به توليد بنزين در جمهوري اسلامي ايران تا مرز صدور اين فرآورده نفتي انجاميد- بعد از اين مصوبه، شركت هاي نفتي از تحويل سوخت به هواپيماهاي مسافربري كشورمان در فرودگاه هاي اروپايي و برخي فرودگاه هاي كشورهاي فسقلي عرب خودداري ورزيدند و مسافران را با دردسرهاي فراواني روبرو كردند. در همان هنگام «رابرت گيتس» وزير دفاع وقت آمريكا در پاسخ به اين سؤال خبرنگار روزنامه آمريكايي نيويورك تايمز كه «اين تحريم ها به جاي دولت ايران، مردم ايران را نشانه رفته است» گفته بود؛ «ترجيح مي دهم به اين پرسش در وقت ديگري پاسخ دهم».
ده ها و صدها نمونه ديگر از اين دست اعترافات صريح و بي پرده مقامات رسمي آمريكا و متحدان اروپايي و منطقه اي آنها را مي توان فهرست كرد كه در آن بدون پرده پوشي تاكيد مي كنند طرف مقابل و حريف رو در روي آمريكا و متحدانش در چالش 33 ساله و پرحادثه آنان با ايران اسلامي، «مردم ايران» هستند و نظام جمهوري اسلامي ايران فقط از آنجا كه خواست همين مردم را نمايندگي مي كند، با خشم و كينه آنها روبرو بوده و هست. اكنون به آساني مي توان يك بار ديگر و براي چندمين بار بر درستي و حكيمانه بودن نظر امام راحل(ره) پي برد و بدون كمترين ترديدي حضور چندده ميليوني ديروز مردم در راهپيمايي سراسري 22بهمن را لگدمال كردن تحليل ها و آرزوهاي آمريكا و اسرائيل و متحدان اروپايي و منطقه اي آنها دانست.
گفتني است روز چهارشنبه 19 بهمن ماه جاري نيز حضرت آقا در ديدار فرماندهان و كاركنان نيروي هوايي ارتش فرموده بودند؛
« در 22 بهمن امسال نيز به توفيق الهي و با هدايت خداوند متعال همه خواهند ديد كه مردم ايران چگونه به ميدان خواهند آمد»... و ديديم كه آمدند.
نگاهي هر چند گذرا به تبليغات گسترده و فراگير مقامات و رسانه هاي غربي طي سه ماه گذشته از تمركز آنها روي سه محور حكايت مي كند؛
اول: تاكيد بر اين كه جمهوري اسلامي ايران تحت تاثير تحريم ها به آخر خط رسيده است و چاره اي جز كوتاه آمدن ندارد! و به زودي نشانه هاي كوتاه آمدن را مي توان در نگاه مسئولان بلند پايه نظام مشاهده كرد!
بيانات تاريخي رهبرمعظم انقلاب در خطبه هاي جمعه تهران، پاسخ شكننده اي به اين توهم پراكني بود. حضرت آقا از يكسو به اقتدار جمهوري اسلامي ايران كه از تمامي سال ها و دوران هاي پيشين، فراتر و درخشان تر است اشاره فرمودند و از سوي ديگر براي نشان دادن اقتدار ايران اسلامي و ضعف و ناتواني آمريكا و متحدانش نمونه ها و اسناد انكارناپذيري از پيروزي هاي ايران و شكست هاي آمريكا، اسرائيل و اروپايي ها را در يك ويترين كه براي همگان قابل رويت باشد به نمايش گذاشتند. وقتي حزب الله در جنگ 33 روزه و حماس در جنگ 22 روزه فقط با حمايت جمهوري اسلامي ايران بر آمريكا و اسرائيل غلبه مي كنند، نتيجه تهديد بي اساس و يا حمله احتمالي و احمقانه آمريكا به ايران پيشاپيش قابل پيش بيني است. نيست؟!
دوم: دشمنان با سياه نمايي اين توهم را مي پراكندند كه مردم با كاستي ها و دشواري هايي در زندگي روزمره خود روبرو هستند و از اين روي در راهپيمايي 22 بهمن كه نشانه مشروعيت و مقبوليت مردمي جمهوري اسلامي ايران است حضور چشمگيري نخواهند داشت!
سوم: با اشاره به همان علت پيش گفته- محور دوم- اعلام مي كردند كه از حضور مردم در انتخابات مجلس شوراي اسلامي نيز كاسته خواهد شد.
... و ديروز، مردم پاكباخته و دشمن شناس ايران اسلامي با بصيرت مثال زدني خود و حضور بي نظير و چند ده ميليوني در تظاهرات 22 بهمن از يكسو محور دوم از آرزوهاي دشمن را زيرگام هاي استوار خود لگدمال كردند. و از سوي ديگر ترديدي باقي نگذاشتند كه در انتخابات مجلس نهم نيز همانگونه كه حضرت آقا پيش بيني كرده اند، حضوري حماسي و بارها گسترده تر و فراتر از موارد مشابه خواهند داشت.
و بالاخره، حضور چند ده ميليوني ديروز مردم در تظاهرات و راهپيمايي 22 بهمن بار ديگر و براي چندمين بار به آمريكا و متحدانش فهمانده است كه حريف رو در روي آنها مردم ايران هستند كه يكپارچه در برابر نظام سلطه بين المللي ايستاده و خواهد ايستاد، مخصوصا امروزه كه طعم شيرين اين رودررويي را در انقلاب هاي اسلامي منطقه و خيزش مردم در آمريكا و اروپا عليه نظام سلطه نيز به چشم ديده است.
خراسان:همه راه ها به«قدس» ختم مي شود
«همه راه ها به قدس ختم مي شود»عنوان يادداشت روز روزنامه خراسان به قلم سيدمحمد اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛هنوز آتش تحولات منطقه خاموش نشده است. بهار عربي وارد دومين سال خود شده و همه منتظر به ثمر نشستن ثمراتش در تابستان عربي هستند. سيرتحولات در هريک از دانه هاي تسبيح بيداري اسلامي، «تونس، مصر، ليبي و ...»، براساس اقتضائات منطقه اي متفاوت است. با اين حال همه آنها در يک نقطه به هم گره خورده اند: مسئله فلسطين.
باز هم فلسطين
شدت تحولات منطقه خاورميانه و شمال آفريقا در بيش از يک سال گذشته چنان بوده که ممکن است به نظر برسد مسئله فلسطين به حاشيه رفته باشد اما با توافق اخير جنبش حماس و فتح براي تشکيل دولت واحد فلسطيني، چشم ها بار ديگر به سوي سرزمين اشغال شده و آرمان فلسطين بازگشتند. حماس، که دولت در غزه را در اختيار دارد، با فتح، که دولت در کرانه باختري و رود اردن در دست اوست، براي تشکيل دولت واحد فلسطيني توافق کردند.
حماس و اخوان المسلمين مصر، يک روح در ۲بدن
هرچند در توافق اخير ابهام هايي وجود دارد، اما بر آيند تغيير در جهان اسلام بر مدار آرمان هاي فلسطيني پيش رفته است. با وقوع انقلاب در مصر، اسرائيل بزرگترين حامي خود در منطقه را براي هميشه از دست داده است. مقامات اسرائيلي بارها اعتراف کرده اند که ديگر هيچ کسي براي آنها «مبارک» نخواهد بود. با سقوط دولت سابق مصر، گذرگاه هاي غزه به مصر باز شدند و اسماعيل هنيه، که پيش از اين ممنوع السفر بود، به مصر رفت. اخوان المسلمين مصر تاکنون اظهارنظرهاي چند پهلو درباره پايبندي به پيمان صلح کمپ ديويد بين مصر و اسرائيل داشته و با زيرکي تصميم گيري را به راي پارلمان واگذار کرده است. اما بايد بار ديگر يادآوري کرد که عامل مهم انقلاب مصر، سرخوردگي مردم به خاطر سرسپردگي حکومت سابق مصر در برابر آمريکايي ها و اسرائيلي ها بود. گفته هاي اسماعيل هنيه را هنگامي که بر پيشاني مرشد کل اخوان المسلمين بوسه مي زد نبايد از خاطر بريم: «روابط ميان حماس و اخوان بسيار قوي بوده و حماس يک روي اخوان در فلسطين است، ... حماس همان امتداد جنبش مادر در مصر است و بنيانگذار آن شهيد حسن البناء است» بنابراين مصر پس از مبارک ديگر براي رژيم صهيونيستي، «مبارک» نيست.
قلب تونس، براي فلسطين مي تپد
بازگشت حزب النهضه در تونس و اظهارنظر راشد الغنوشي، رهبر النهضه، اميد اسرائيلي ها را در مورد تونس هم نااميد مي کند. اسماعيل هنيه، نخست وزير دولت فلسطيني در غزه، ۳ماه پيش با الغنوشي تماس گرفت و تغييرات در تونس را «به نفع آرمان فلسطين» دانست اما ميزان توجه مردم تونس به آزادي فلسطين، ۲ماه پيش در مراسم استقبال مردم تونس از اسماعيل هنيه ديدني بود. فرودگاه بين المللي قرطاج تونس هنوز فريادهاي «مردم خواهان آزادي فلسطين هستند» را از خاطر نبرده است.
سوريه در مدار مقاومت مي ماند
در مورد بحران کنوني در سوريه شايد شرايط متفاوت به نظر برسد. دولت بشار اسد، حامي جدي جريان مقاومت در منطقه، به خطر افتاده است. بنابراين آيا با فرض احتمال سقوط اسد، مبارزان فلسطيني حمايت همسايه شمالي رژيم صهيونيستي را از دست مي دهند؟ بگذاريد پاسخ اين پرسش را از زبان سيد حسن نصرا...، دبيرکل حزب ا... لبنان بشنويم: «آنها مي خواهند نظام سوريه را برکنار کنند تا نظامي جايگزين در اين کشور حکمفرما شود. برخي از دوستان به ما گفتند که نسبت به اين مسئله نگران نيستند چرا که نظام جديد نيز از مقاومت حمايت خواهد کرد.» از منظر تاثيرگذاري بر موضوع فلسطين، هيچ ضمانتي وجود ندارد که تغيير نظام در سوريه به نفع اسرائيل شود. بشار اسد در سالهاي حکومت اش حداقل امنيت را در مرز با اسرائيل و بلندي هاي جولان حفظ کرده است. اما با رفتن او گروهي به قدرت مي رسند که باز هم اسلامگرا هستند. بزرگترين گروه مخالف بشار اسد، اخوان المسلمين سوريه است. گروهي که معتقد به مبارزه مسلحانه و تند و تيزتر از خاندان اسد، مي تواند تهديدي جدي براي اسرائيلي ها باشد.
موسم تغيير فرا رسيده است
بار ديگر بايد به ياد آوريم که در توافق گروه هاي فلسطيني هم چيزي براي اسرائيل کنار گذاشته نشده است. نظر روزنامه صهيونيستي «جروزالم پست» در اين باره خواندني است: «هرچه قدر عباس به حماس نزديک شود، به همان ميزان از اسرائيل دور مي شود.» نتانياهو پس از اعلام خبر توافق فتح و حماس اعلام کرد که محمود عباس بايد بين صلح با اسرائيل و مصالحه با حماس يکي را انتخاب کند اما چه کسي است که نداند پس از بارها مذاکره بي نتيجه با طرف هاي اسرائيلي، همين توافق «انتخاب» محمود عباس است. اظهارات اسماعيل هنيه در سخنراني ۲۲بهمن ميدان آزادي و تاکيد بر عدم به رسميت شناختن رژيم صهيونيستي مويد همين ادعا است. به روشني پيداست که حماس قصد دارد به خوبي از نسيم بهار عربي در جهت آرمان هايش استفاده کند. موسم تغيير فرا رسيده است. در خاورميانه جديد، همه راه ها به «قدس» ختم مي شود.
رسالت:باشكوهترين حضور حماسه ملت
«باشكوهترين حضور حماسه ملت»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن ميخوانيد؛ديروز در تهران و ايران غوغا برپا بود . همه آمده بودند يكصدا و يك آهنگ !بوي عطر پيروزي و سرور همه جاحس ميشد. ايران يكپارچه شور و شكوه و حماسه بود.
ايران ديروز لبريز از عطر وفاداري به نظام و آرمانهاي امام و شهيدان بود .مردم ايران در يوم الله 22 بهمن 90 نشاط و سرزندگي و رضايت خود را به مردم جهان نشان دادند. ديروز تهران پاك ترين هواي خود را تجربه مي كرد . ديروز هواي تهران كاملا صاف بود و بادي ملايم گونههاي مردم را مي بوسيد و نوازش مي داد. روايت داريم اگر خداوند بخواهد دعاهاي بندگان خود را اجابت كند يكي از علائم آن نسيمي است كه گونه هاي مومنان را نوازش مي كند. راستي ديروز كدامين دعا به نقطه اجابت رسيد .
مردم دعا ميكردند اين نظام تا ظهور حضرت حجت (عج) پايدار بماند . مردم دعا مي كردند خداوند دشمنان اسلام را به راه راست هدايت كند و اگر هدايت نمي شوند آنان را از سرراه نظام جمهوري اسلامي بر دارد . مردم براي علو درجات امام خميني (ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي دعا ميكردند و ازخدا مي خواستند همچنان در مسير هدايت هاي ولايت فقيه قرار گيرند و به آرمانهاي انقلاب ، امام و رهبري وفادار باشند. مردم ازخداوند مي خواستند به وحدت آنها بركت دهد تا پشت دشمنان اسلام و اهل فتنه را بشكنند .
مردم ازخداوند مي خواستند عقب ماندگيهاي به جامانده ازجور حكومت هاي فاسد قاجار و پهلوي جبران شود و كشور در مسير پيشرفت قرار گيرد. مردم آمده بودند از خداوند بخواهند اجر دانشمندان جوان را در رسيدن به قلههاي عزت و عظمت و پيشرفت دو چندان كند و شهداي دانشمند را با اولياي خودش محشور گرداند .
ديروز ملائكه آسمان بر عزم راسخ ملت ايران در دفاع از دستاوردهاي الهي نظام درود مي فرستادند . در تهران سيل جمعيت از ميدان امام حسين (ع) تا ميدان فردوسي، ازميدان فردوسي تا ميدان انقلاب و از ميدان انقلاب تا ميدان آزادي مثل يك رود خروشان از نخستين ساعات روز تا ساعاتي پس از پايان مراسم در برابر دوربين هاي خبرنگاران و گزارشگران بين المللي ظاهر شدند و تصويري از سرافرازي ملت و افتخار ملي ايرانيان را به ثبت رساندند .
مولايمان خامنهاي عزيز چهارشنبه گذشته در ديدار همافران نيروي هوايي پيش بيني فرموده بودند كه ؛ 22 بهمن همه خواهند ديد كه ملت چگونه به ميدان ميآيد ! بر اساس برآورد ناظران بي طرف در داخل و خارج ، ديروز تهران و ايران شاهد بي سابقهترين حضور درميادين حضور حماسي و سياسي بود .
راهپيمايي يوم الله 22 بهمن روز تجلي قدرت حق بر باطل است لذا هر سال پرشكوهتر و باعظمت تر ازسال گذشته برگزارمي شود . مردم ايران نشان دادند پس از 33 سال همچنان پاي انقلاب ايستاده اند. ديروز سه نسل در كنار يكديگر به خيابانها آمده بودند و نسل دوم و سوم مومنتر و عاشق تر در اين ميدان حضور داشتند.
ديروز حيرت جهانيان از اين حضور حماسي را از لابه لاي اخبار و تحليل ها و تصاويري كه خبرنگاران شبكه هاي مختلف از تهران مخابره كردند به خوبي ديديم . ديروز مردم ايران موفق شدند زيباترين و باشكوه ترين صحنه پيوند امت و امامت را در جشن33 سالگي انقلاب به نمايش درآورند.
انقلاب اسلامي مراحل تكاملي را خوب طي كرده است . مرحله سرنگوني استبداد و برچيده شدن بساط استعمار در ايران به گونه اي طي شد كه قدرت باز توليد استبداد و استعمار در ايران به كلي منتفي است. مرحله استقرار نهادهاي نظام جمهوري اسلامي دومين گام درحركت تكاملي انقلاب بود كه آن هم به يمن هوشمندي امام و رهبري شكل گرفت و در چارچوب وظايف خود عمل ميكنند مرحله استقرار دولت اسلامي هم به فضل خدا طي شده و نظام طي 33 سال گذشته 10 دولت را تجربه كرده است . اكنون نظام در مرحله « جامعه سازي » است . جامعه اسلامي ؛ جامعهاي برخوردار از آزادي ، عدالت و رفاه عمومي است . جامعهاي برخوردار از عزت و استغناي ملي و نيز نقش آفريني مردم دراداره كشور است .
جامعه اي برخوردار از پيشرفتهاي علمي ، سياسي و اقتصادي است. 22 بهمن سال 90 فرصتي براي رونمايي از قدرت انقلاب در پديداري جامعه اسلامي بود . بخشي از جامعه امروز ايران مسير كمال معنوي و عبوديت و معرفت الهي را به سرعت دارد طي مي كند. اين سرعت ما را به شكل گيري امت اسلامي رهنمون مي سازد .
تعميق ارزشهاي انقلاب در ايران از يك سو و پيروزي هاي پي در پي مسلمانان درجهان اسلام در فصل بيداري اسلامي، شكل گيري امت اسلامي را نويد مي دهد . امروز استكبار جهاني فقط در برابر يك دولت يا ملت در ايران نيست بلكه در برابر امت اسلامي قرار دارد . جامعه اسلامي امروز ايران يك الگوي صحيح براي مسلمانان جهان است.
كساني كه ميخواهند در جهان با عزت و كرامت زندگي كنند الگوي موفق ايران اسلامي در پيش روي آنهاست . ملت ما وظيفه دارد اين الگو را هر روز شفاف تر ، كارآمدتر و اصيل تر در برابر جهانيان به نمايش درآورد.
مردم سالاري:نظرسنجي براي پول ملي با چه معياري؟
«نظرسنجي براي پول ملي با چه معياري؟»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاري به قلم حميدرضا شکوهي است كه در آن ميخوانيد؛ شش ماه از آغاز به کار وب سايت طرح اصلا ح پول ملي سپري مي شود; سايتي که در آن درباره نام واحد پول ملي و حذف صفرها از آن از مردم نظرسنجي مي شود.
اما پرسش اين است که اين نظرسنجي با چه معياري انجام مي شود و اصلا چه کسي گفته براي موضوعاتي با اين ميزان اهميت که نه تنها در زندگي روزمره امروز مردم، بلکه در زندگي نسل هاي بعدي هم مي تواند تاثيرگذار باشد، مي توان به نظرسنجي پرداخت و از عموم مردم نظرخواهي کرد؟
انتخاب نام واحد پول ملي و حذف صفرها از پول ملي دو موضوع جداگانه هستند که نظرسنجي در مورد هرکدام از اين دو بايد جداگانه صورت گيرد.
ضمن اينکه اين دو موضوع موضوعات حساس و پيچيده اي هستند که حتي کارشناسان و صاحبنظران اقتصادي هم که در اين حوزه داراي تخصص اند در مورد چگونگي و زمان اعمال آن دچار اختلا ف نظر هستند; حال، چطور مي توان انتظار داشت با نظرسنجي از عموم مردم که اغلب داراي تخصصي در اين حوزه نيستند به نتيجه گيري پرداخت و تصميم صحيحي اتخاذ کرد؟
اگر حتي با اغماض بتوانيم نظرسنجي در مورد نام واحد پول ملي را بپذيريم- که البته آن نيز موضوعي کارشناسي وتخصصي است- نمي توانيم بپذيريم که بايد در مورد حذف صفرها از پول ملي به نظرسنجي عمومي پرداخت. چرا که حساسيت اين موضوع به مراتب بيشتر است.
البته برخي مسوولا ن مرتبط اعلا م کرده اند که اين نظرسنجي ها، تنها يکي از معيارهاي بررسي و تصميم گيري در اين مورد است اما به اعتقاد من، نظرسنجي در مورد اين موضوعات کارشناسي، حتي کوچکترين معيار بررسي و اتخاذ تصميم هم نبايد باشد.
معلوم نيست به چه دليل دولتي که در حوزه هاي مختلف بارها نشان داده به نظرات مردم يا نمايندگان مردم در مجلس شوراي اسلا مي چندان اعتقادي ندارد، در اين مورد خاص به نظرسنجي از مردم علا قه مند شده است.
اگر واقعا مسوولا ن قصد نظرسنجي و نظرخواهي از مردم را دارند پيشنهاد مي کنم در مورد موضوعات مهمتري که ارتباط تنگاتنگي با زندگي عموم مردم دارد و در عين حال ارائه نظر در مورد آن نياز به تخصص بالا يي ندارد نظرسنجي کنند; مسايلي ماننداينکه اجراي طرح هدفمندي يارانه ها به شيوه کنوني تا چه حد در زندگي مردم تاثير مثبت داشته، طرح مسکن مهر چقدر مشکل مسکن مردم را حل کرده، مردم چقدر وعده هاي دولت در مورد ايجاد اشتغال را باور دارند، مردم چقدر دولت را در کنترل نابساماني هاي بازار سکه و ارز موفق مي دانند و...
مسوولا ن دقت داشته باشند که نظرسنجي، معيارها و اصولي دارد که بهتر است مسوولا ن، ابتدا آن معيارها و اصول را بشناسند و بعد اقدام به عملي ساختن نظرسنجي هاي مدنظر خود کنند.
شرق:مصر؛ یک سال پس از «مبارک»
«مصر؛ یک سال پس از مبارک»عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم حجتالله جودكي است كه در آن ميخوانيد؛امروز يك سال از كنارهگيري حسني مبارك از قدرت ميگذرد. در يك سال گذشته مردم مصر رشد فكري خوبي پيدا كردند از اين بابت كه در مسير نفي حاكميت استبدادي گام برداشتند. درست است كه آنها توانستند فقط به برخي از اهداف خود برسند اما طي اين مدت آنها هرگز از هدف اصلي خود كه نفي حاكميت استبدادي بوده، خسته نشدهاند و به راه خود ادامه دادند. در عين حال كه مبارزه مردم تكامل پيدا كرد نظاميان هم كه ادامه حاكميت مطلقه بودند، پيچيدهتر شدند و از ابزار و وسيلهاي براي سركوب مردم و منصرف كردن آنها استفاده كردند.
طي سال گذشته نظاميان به ايجاد درگيري مذهبي و ديني در مصر و ايجاد فتنههاي مختلفي مانند حادثه ورزشگاه پورت سعيد كه بيش از 75 كشته برجاي گذاشت، دست زدند. در مقابل مردم شناخت بهتر و بيشتري از نوع رفتار حكومت ديكتاتوري پيدا كردند و توانستند با اتحاد خودشان توطئههاي دشمن را به حداقل برسانند.
شايد نخستين دستاورد مردم مصر در سال گذشته تشكيل مجلس شورا باشد، گرچه گروههاي انقلابي مانند جوانان انقلاب در اين مجلس تعداد اندكي راي آوردند و اخوانالمسلمين 45درصد آرا را به دست آورد و حزب تندروي سلفي نور كه از سوي عربستان تغذيه ميشود با صرف يكصد ميليون دلار و توزيع خواربار بين مردم و خريد آراي مردم 25 درصد كرسيهاي مجلس را به دست آورد با اين وجود آنچه كه در مصر پيروز شد ليبراليسم بود چرا؟ زيرا براي نخستين بار اين تفكر موفق شد كه سلفيهاي تندرو را وادار كند كه براي رسيدن به قدرت از ابزار پارلمانتاريستي استفاده كنند، كساني كه اساسا اعتقادي به آراي مردم نداشتند. اين نخستين پيروزي مردم مصر بود.
پيروزي بعدي مردم مصر، رسيدن به اين جمعبندي است تا زمانيكه نظاميان در قدرت هستند امكان شكلگيري جامعه مدني در آن كشور وجود ندارد، به همين دليل آنها در تلاش هستند تا نظاميان را وادار كنند تا قدرت را به مردم واگذار كرده و به پادگان خود برگردند و به وظيفه اصلي خود كه حفظ و حراست از مرزها و دفاع از ميهن است بپردازند. آنان ميخواهند كه نظاميان در اقتصاد و سياست دخالت نكنند و هركس به ايفاي وظيفه اصلي خود بازگردد.
نكته سوم اينكه مردم توانستند به نظاميان بفهمانند كه حاكميت فوقالعاده يا قانون فوقالعاده (قانون حكومت نظامي) كه بر اساس تعداد بيش از 10 هزار نفر از جوانان انقلابي ميدان تحرير به زندانهاي طولاني مدت محكوم شدند، بايد لغو شود و ژنرال طنطاوي در سالگرد شروع انقلاب و بعد از تشكيل مجلس به مردم قول دادند كه قانون فوقالعاده را ملغي خواهند كرد مگر در مواقع ضروري و اين يكي از همان ايراداتي است كه مردم به سخنان آقاي طنطاوي گرفتهاند، زيرا اين استثنا بازهم راه را براي اعمال قدرت نظاميان هموار ميكند تا بتواند در مواقع ضروري از آن استفاده كرده و جنبش مردمي را سركوب كنند.
مردم مصر با اين وجود هوشيارتر از گذشته شعارهاي خود را تنظيم كردهاند، اصرار آنها بر علني كردن دادگاه مبارك براي اين است كه مردم مصر هرچه بيشتر با چهره پنهان حاكميت استبدادي و ابزارهاي آن آشنا شوند تا واكسينه شده و بار ديگر به دام استبداد نيفتد زيرا با وجود اينكه جنبشهاي مدني و مردمي در مبارزه با حاكميتهاي استبدادي موفق ميشوند ولي همچنان استبداد گاهي با استفاده از ابزارهاي متفاوت ديگر كه ملتها از آن ناآگاه هستند به صحنه بازميگردند و اين خطري است كه انقلاب آنها را تهديد كرده و ميكند. گاهي و به ويژه در دوران اخير استبدادگران از روش انتخابات يكبار مصرف براي رسيدن به قدرت استفاده ميكنند.
در اين روش آنان انتخابات را به گونهاي هدايت ميكنند كه مردم نمايندگان آنها را برگزينند و با شيوههاي ظاهرا دموكراتيك قدرت را به آنان بسپارند و ايشان پس از رسيدن به قدرت و گرفتن ابزارهاي قانوني مورد نياز به تحكيم روش سابق خود ادامه ميدهند و به اين گونه مردم خلع سلاح ميشوند زيرا حاكميت استبدادي آنان را متهم ميكند كه شما نمايندگان قانوني خودتان را قبول نداريد و از دستورات آنان پيروي نميكنيد. آنان فراموش كردهاند كه هيچ قدرتي مشروعيت ندارد. مردم فقط به افراد ماموريت ميدهند و اگر آنها ماموريت خود را آنگونه كه مردم ميخواهند انجام بدهند آنگاه اقداماتشان مشروع خواهد بود و الا از سوي مردم نامشروع تلقي خواهد شد.
تهران امروز:حماسههاي پيدر پي يك ملت انقلابي
«حماسههاي پيدر پي يك ملت انقلابي»عنوان يادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم سيدجواد سيدپور است كه در آن ميخوانيد؛مراسم سي و سومين سالگرد پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي ايران با حضور ميليوني ملت انقلابي و مسلمان در تهران و ساير شهرها و مناطق كشور در شرايطي برگزار شد كه توجه رسانههاي داخلي و خارجي امسال بيش از همه سالها به نحوه برگزاري اين مراسم دوخته شده بود. توجهات از آن روي بيشتر بود كه از يكسو در آستانه انتخابات مهم مجلس قرار داريم و از سوي ديگر زمان زيادي از تصويب تحريمهاي يكجانبه و پر سروصدا اما توخالي غربيها عليه ايران نميگذرد.
تصور ناظران غربي بر اين بود تحريمهاي يكجانبه بر عمق جامعه ايراني تاثير خواهد گذاشت و مناسبتهاي مختلف از جمله سالگشت انقلاب اسلامي ميتواند فرصت خوبي براي پي بردن به اثرات اين تحريمها باشد ضمن اينكه حضور با شكوه يا كمرنگ مردمي در اين مراسم هم ميتواند عيار مناسبي براي سنجش ميزان مشاركت مردمي در انتخابات پيش رو باشد.
بر همين اساس غربيها منتظر روز موعود بودند تا به محك اقدامات ضد ايراني خود بپردازند و ميزان تاثير اقداماتشان را بر روحيه انقلابي ملت ايران بسنجند، اما در همان حال هم ملت انقلابي ايران اسلامي بيش از دشمنان به اهميت حضور باشكوه خود در مراسم يومالله 22 بهمن پي بردند فلذا عزم خود را براي حضوري بسيار پررنگتر از گذشته به نمايش گذاشتند. هنوز ساعتي به آغاز رسمي مراسم مانده بود كه دوربينهاي صدا و سيما و ساير رسانههاي داخلي و خارجي در حال ثبت واقعهاي غير منتظره بودند. فوج فوج بر ميزان جمعيت اضافه ميشد. ايستايي در كار نبود و به گواه لحظاتي كه رسانههاي خارجي هم ثبت و ضبط ميكردند، حماسهاي در حال شكلگيري بود. ساعت كه به نيمه ظهر رسيد، بر همگان مسجل شد كه ملت كار را تمام كرده و اميد دشمنان را به نااميدي تبديل كرده است.
گزارشهاييكهاز اقصي نقاط كشور ميرسيد همين نويد را ميداد. نوعي از اتحاد و همدلي و حضور گسترده در جاي جاي كشور ملاحظه ميشد و اين همان اتفاقي بود كه دل دوستداران انقلاب اسلامي را شاد و دشمنان را مأيوس كرد.درباره آثار مثبت حضور ميليوني مردم انقلابي در مراسم 22 بهمن ميتوان به اين موارد اشاره كرد:
1 - اثبات عملي عدم تاثير تحريمها بر روحيه انقلابي و ايستادگي ملت اولين اثر مثبت برگزاري شكوهمند سالگرد انقلاب اسلامي ايران بود. حضور پرشكوه مردم نشان داد كه دشمنان در شناخت واقعي ملت ايران و تخمينشان از روحيه ايستادگي ايرانيان در برابر فشارها و تحريمها تا چه حد خطا بودهاند.
2 - اتحاد و همدلي ملت بهرغم تمام اختلاف سليقههايي كه در كشور وجود دارد،بار ديگر به همگان نشان داده شد. ملت اثبات كرد كه كثرت در عين وحدت و وحدت در عين كثرت را در عرصه عمومي جامه عمل ميپوشاند و اينگونه نيست كه وجود برخي اختلاف سليقهها يا كج رفتاريهاي برخي سياستمداران، باعث شود ملت عرصه را خالي كنند. ملت هر جا كه لازم باشد براي دفاع از انقلاب و نظام جمهوري اسلامي وارد عمل ميشود و برخي مباحث و اختلاف نظرهاي سياسي احزاب و جريانهاي سياسي هم تاثيري بر روحيه انقلابي و اتحاد اسلامي آنان ندارد.
3 - و بالاخره اينكه حضور پر شكوه مردم نويد مشاركت گسترده در انتخابات مجلس نهم را ميدهد. برخي گمان ميبرند كه با تبليغات مسمومي كه مبني بر عدم شركت در انتخابات راه انداختهاند، ملت هم به حرف آنان توجه كرده و ميزان مشاركت انتخاباتي كاهش پيدا خواهد كرد اما اتفاقي كه در سالگرد انقلاب اسلامي رخ داد ثابت كرد كه اين تحليل هم برخطاست و مردم مسلمان بدون توجه به اين تبليغات مسموم يا ساير اقدامات رذيلانه، فقط به فكر ايفاي وظيفه ديني و انقلابي خويش است و تحت تاثير هيچ تحريم يا تبليغي عرصه را آنهم در بزنگاههاي حساس خالي نخواهد كرد.
ابتكار:نفتپاشي عربستان روي آتش تحريمها !
«نفتپاشي عربستان روي آتش تحريمها!»عنوان سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم محمدعلي وكيلي است كه در آن ميخوانيد؛مطالعه رفتار عربستان با ايران ظرف سه دهه گذشته، نشانگر خصومت تمامعيار اين کشور عليه کشورمان است؛ دولتمردان ايران همواره واکنشي ملايم و نرم همراه با گذشت، نسبت به عملکرد آن کشور از خود نشان دادهاند. در مقاطعي با پيشقدم شدن دولتمردان وقت ايران، تب رقابت و خصومت هرچند براي دورهاي کوتاهمدت فروکش کردهاست اما در اندکزماني به بهانههاي مختلف، باز اختلافات ميان دو کشور فوران ميکند. عليرغم آن که حمايت همهجانبه عربستان از تجاوز رژيم بعث عراق عليه تماميت ارضي ايران، امري فراموشناشدني است بايد تاکيد کرد که هيچگاه دامنه و عمق خصومت آن کشور به وسعت کنوني نميرسد.
در حال حاضر آن کشور در سه جبهه، به مقابله مستقيم با کشورمان روي آوردهاست. با تحولات صورتپذيرفته در منطقه بهويژه پس از انقلابهاي عربي، عربستان بيش از گذشته خود را در رويارويي با تحولات منطقه بازنده و همچنين، شرايط ژئوپلتيک فعلي را به نفع ايران ميداند.
نفوذ ايران در عراق و لبنان اين کشور را عقدهاي کرده بود؛ گسترش دامنه اين نفوذ به مصر، تونس، يمن و بحرين دولتمردان عربستان را بيمناک ساختهاست. عربستان آتشبيار معرکه تقابل غرب با حق هستهاي ايران شده و به بهانه پيشرفتهاي هستهاي کشورمان، تلاش تسليحاتي گستردهاي را بهکار بستهاست؛ هر روز شاهد عقد قراردادهاي ميلياردي اين کشور با آمريکا در جهت خريد تجهيزات نظامي هستيم. اين در حالي است که ايران همواره اعلام کرده، حاضر است دستاوردها، تجربيات و فناوري هستهاي خود را در اختيار جهان اسلام قرار دهد. حوزه انرژي، عرصه ديگري براي ابراز دشمني عربستان با ايران است. دير زماني است که کشورهاي عضو کلوپ اوپک، تحتتاثير اختلاف روش ايران و عربستان دوقطب متضاد را تشکيل دادهاند؛ بخشي از اعضا با محوريت ايران، تابع استراتژي پايبندي به سهميهبندي و دفاع از قيمت بالاتر نفت هستند اما گروهي به رهبري عربستان با ملاحظه خواست غرب، خواهان افزايش سهميهها و کاهش قيمت ميباشند.
از سويي رهبران ايران بسيار تلاش ميکنند تا از اهرم نفت به عنوان كارت برنده عليه اسرائيل استفاده نمايند؛ آنها قصد دارندکه صادرکنندگان مسلمان نفت را قانع نمايند تا با قطع صادرات نفت، آمريکا و غرب را از حمايت همهجانبه از رژيم صهيونيستي بازدارند؛ اما از سويي ديگر، عربستان نقش ترمز را براي استفادههاي انقلابي از نفت ايفا کرده و ميکند.
غرب بخش مهمي از مشکلات اقتصادي خود را با فاکتور نفت عربستان حل کردهاست؛ در حقيقت نفت اين کشور به عنوان برگي برنده براي غرب، در تقابل با جهان اسلام بهکار گرفته شدهاست.
در شرايط کنوني که دامنه تحريمهاي غرب عليه کشورمان نفت ايران را هدف قراردادهاست، باز اين عربستان و امارات هستند که به خريداران نفت ايران اطمينان ميدهندکه آمادهاند تا نفت خود را جايگزين سهميه ايران نمايند؛ به عبارت ديگر اين کشورها با بهکارگيري روشي خصومتآميز و با نفتپاشي روي آتش تحريمها، در جبهه دشمنان ايران قرار گرفتهاند. به نظر ميرسد مماشات و نرمش با اين دو همسايه قدرناشناس، ايجاد فرصتي براي دشمن جهت تجهيز و تمهيد ضربات عليه ايران ميباشد.
شکي نيست که عربستان کشوري مهم و تاثيرگذار در منطقه بهويژه در عرصه انرژي است؛ روابط حسنه با اين کشور،کمک موثري به صلح و ثبات منطقهاي است اما اهميت وجود اين رابطه، نبايد به انفعال مواضع ايران در قبال خيانتهاي هرروزه عربستان و ناديده انگاشتن نقش کنوني آن کشور در پيشبرد اهداف دشمنان اين مرز و بوم منجرگردد.
عملکرد دولت عربستان طي دوسال گذشته، عملکردي همراه با سراسر دشمني عليه ملت ايران بودهاست. همراهي آن کشور در پروسه سناريوسازي آمريکا در خصوص اتهام واهي ترور سفير عربستان توسط ايران تا شرکتش در طرح هاي تحريم عليه کشورمان، همه و همه نشان از عزم دولتمردان سعودي براي تقابلي تمامعيار عليه ايران است. بهياد داريم که مطابق سند «ويکيليکس» سفير سعودي در آمريکا، از قول پادشاه آن کشور خطاب به آمريکائيها خواستار قطع سر مار؛ يعني، جمهوري اسلامي ايران شده بود. در هر حال، تا کنون دولتمردان عربستان حسننيت و نرمش ايران را با دشمني پاسخ دادهاند. انتظار مردم ما نيز از دولتمردان خود، اينست که اين همه نرمش و انفعال در مقابل زيادهخواهي سعوديها و ديگر شيوخ حاشيهنشين، با عزت و اقتدار ايراني ناسازگار است.
بديهي است حداقل انتظار، اين است که ديپلماسي کشور از وضعيت انفعالي خارج شود و موضعي تهاجمي در منطقه اتخاذ نمايد؛ به همسايگان بفهماند که در واقع دود تحريم نفت ايران به چشم آنان خواهد رفت. اين درست نيست که ايران، همواره آب بر آتش روابط غيردوستانه بريزد ولي در مقابل، عربها نفت به آتش تحريمها بپاشند!
ملت ما:پيوند امام و ملت عامل پيروزي انقلاب
پيوند امام و ملت عامل پيروزي انقلاب»عنوان سرمقاله روزنامه ملت ما به قلم سيد ابوالقاسم رئوفيان است كه در آن ميخوانيد؛بيشاز سه دهه از انقلاب اسلامي ايران ميگذرد. هرچه بيشتر از سن انقلاب سپري ميشود، عظمت و اثربخشي اين انقلاب مشخصتر ميشود، بيداري اسلامي در منطقه و جنبش اشغال والاستريت و اتفاقاتي كه در راستاي تحول آزادي در بين ملل جهان به وقوع پيوسته و در حال وقوع است، بخشي از آن مربوط به انقلاب اسلامي است. رمز بقای انقلاب اسلامي ايستادگي در مقابل ظلم و وحدت كلمه است.
امام به عنوان رهبر انقلاب اسلامي با چهار ويژگي توانست اين ثمره ايستادگي را براي ملت ايران و ملل تحت سلطه جهان به ارمغان آورد كه شهيد مطهري از آن به عنوان چهار آمن امام نام ميبرد، عبارت است از: آمن به رب، آمن به كتاب، آمن به سبيل و آمن به هدف. اين چهار آمن موجب قدرت امام در مقابل استبداد جهاني شد.
نتيجه اين مقاومت 22 بهمن بود كه پيروزي انقلاب اسلامي را رقم زد. رهبر معظم انقلاب به اين نكته اشاره ميكند كه ايستادگي مردم ايران اوج باورهاي آنها به رهبري امام بود. آنچه باعث وحدت و همدلي مردم شد نقش مهم رهبري امام رضوانالله تعالي عليه به پشتوانه اراده اسلامي بود.پيروزي انقلاب اسلامي هم ناشي از اين پشتوانه و ايمان و اتكال به خداوند و قدم برداشتن در راه حق بود كه توانست پرچم سلطه ظالمانه و مستكبرانه امريكا و سايه شوم استبداد داخلي را پايين كشيده و به پرتگاه نابودي سوق دهد.بهطور كلي دو عامل امام و ملت باعث به ثمر رساندن اين انقلاب شد. در عصري كه دولتها به تكنولوژي پيشرفته و ابزار و لوازم جنگي توسل پيدا ميكنند ملت ايران توانست تحت رهبري هوشمندانه ايشان، هوشياري خود و اتكا به خداوند متعال و با ابزار بسيار كمي كه در اختيار داشت چنين نتيجه شگفتانگيزي به بار آورد.
اينها گشايشهايي است از طرف خداوند متعال. بعد از سي سال همچنان شاهد حضور مردم در صحنه ميباشيم وفاداري ملت به امام، انقلاب، خون شهدا و ايمان به هدفي است كه انقلاب بر پايه آن بنا گذاشته شده است. در بهمن سال 57، امام همان امام سال 42 بود، دين مبين اسلام همان دين مبين سال 42 بود.
اين دو عامل تغييري نكرده بود. در 22 بهمن سال 42 عنصري به صحنه آمد كه در خرداد آن سال موجود نبود و عامل سوم حضور مردم درصحنه بود كه انقلاب را به پيروزي رسانيد و نظام استكبار را به زير كشيد. بنابراين مسئولان نبايد كاري را انجام دهند كه باعث كاهش حضور مردم در صحنه شود.
دنياي اقتصاد:چرا بازار آتی ارز ضروری است؟
«چرا بازار آتی ارز ضروری است؟»عنوان سرمقاله روزنامه دنياتي اقتصاد به قلم دکتر پویا جبل عاملی است كه در آن ميخوانيد؛پیشنهاد تشکیل بازار آتی ارز، به خصوص با وجود نوسانات شدید بازار مورد توجه بسیاری از کارشناسان قرار گرفته است.
برای ناظران بازار این موضوع از بدیهیات است که نوسانات اخیر بیشتر ناشی از سفتهبازی سرمایهگذاران در بازار است. البته اینکه چرا تقاضای سفتهبازی بیش از عرضه آن است، دلایل گوناگونی دارد که در جاي خود قابل بررسي است. در واقع خود سفتهبازی که علت نوسانات است، معلول پدیده دیگری است، اما میتوان با قطعیت تمام گفت که بازار آتی قادر است تبعات ناشی از این سفتهبازی و ریسک ناشی از آن را به حداقل برساند.
مشکل بزرگی که امروز دامان هم صادرکنندگان و واردکنندگان و هم سرمایهگذاران را گرفته است، نااطمینانی شدید از ارزش ریال ایران در آینده است. در حقیقت با نوسانات شدید نرخ ارز، نه تنها واردکننده نمیداند که در افق زمانی که میخواهد کالای وارداتیاش را بفروشد، بهای کالایش تا چه حد افزایش مییابد و آیا میتواند کالای خود را بفروشد و باز به کار خویش ادامه دهد، بلكه صادرکننده نيز نمیداند که چه زمانی باید ارز خود را به فروش برساند تا زیان نکند. از سوی دیگر در زمانی که بازار ارز با تحولات روزانه و شدیدی مواجه است، سرمایهگذار نیز نمیداند که آیا برگشت سرمایه و سودی که انتظار دارد محقق میشود یا نه. تمامی اینها حکایت از نااطمینانی بالایی دارد که میتواند تولید و مصرف ملی را دچار مشکل کند.
اگرچه دولت مدعی است که با ارزی که در دست دارد و با قیمتی که برایش تعیین کرده قادر است تا تمامی مشکلات را برطرف کند، اما مساله اینجاست که با وجود همین شکاف قیمتی، بین این بهای دولتی و بهای بازار آزاد محدودی که وجود دارد، چرخه اقتصاد بیشتر دچار مشکل میشود، زیرا انگیزهها برای کسب منفعت از این شکاف قیمتی آنقدر بالاست که یک ناظر بزرگ که تمام توان خود را صرف عدم شکلگیری بازار کند نیز نمیتواند به مقصود برسد. از همین روست که امروز بسیاری از فعالان اقتصادی، تصمیمات خود را نه بر مبنای بهای اعلامی که بر مبنای همان بازار زیر پوستی اتخاذ میکنند. در نتیجه بانک مرکزی دیر یا زود باید اجازه تشکیل بازار را به شکل گذشته بدهد.
حال اگر معیار همچنان بر مبنای بازار آزاد است و نوسانات به قوت خود باقی است، چگونه میتوان از نااطمینانی ناشی از سفتهبازی برای افرادی که در بخش واقعی اقتصاد فعال هستند، جلوگیری کرد؟ اینجاست که اهمیت بازار آتی مشخص میشود. با وجود قیمتهای آتی، تولیدکنندگان، واردکنندگان و سرمایهگذاران میتوانند در مورد تامین یا فروش ارز خود با قیمت مشخصی در آینده مطمئن باشند و ریسک ناشی از بهای ارز در امر تولید و مصرف به میزان قابلتوجهی کاسته میشود.
اگر بانک مرکزی به دنبال آن است تا شوکهای بازار ارز باعث بروز شوک تولیدی و مصرفی برای اقتصاد نشود، به جای بستن بازار که عملا این چند هفته نشان داد، تاثیری بر اقتصاد ندارد و صرفا از شکل قانونی به شکل پنهان تغییر میکند، میتواند از بازار آتی استفاده کند. فراموش نکنیم که همین تغییر ظاهری بازار و راه افتادن دستفروشها به جای صرافیهای مجاز، مشکلات عدیده کلاهبرداری و دزدی را افزایش میدهد و همه اینها موجب افزون شدن ریسک اقتصادی است، اما با دوباره قانونی شدن بازار آزاد و تشکیل بازار آتی نه تنها این نااطمینانیها رخت بر میبندد بلکه سفتهبازان نیز به عنوان تعدیلکنندگان قیمت و راهنمای بازار میتوانند میدان تازهای را به جای بازار فعلی داشته باشند.
جهان صنعت:حداقل دستمزد با چه شیوهای
«حداقل دستمزد با چه شیوهای»عنوان سرمقاله روزنامه جهان صنعت به قلم امیرحسین آزاد است كه در آن ميخوانيد؛ تعیین حداقل دستمزد در ایران همه ساله از مباحث پرچالش و بعضا تنشزا بوده و در حالی که به خاطر فرا رسیدن زمستان سرمای کشور طبیعت را فرا میگیرد اما تنور تعیین حداقل دستمزد جنب و جوش و گرمایی در این فصل ایجاد میکند. همواره پس از اعلام حداقل دستمزد، کارفرما پذیرش این افزایش را نوعی ایثار به منظور کمک به کارگران تلقی کرده و نمایندگان کارگری نیز که این افزایش را از روی اجبار یا میل پذیرفتهاند و به پای آن موافقتنامه امضا گذاشتهاند همچنان ژست مخالفت با حداقل دستمزد اعلام شده گرفته و با کارگران معترض به این افزایش همآوا میشوند.
وزارت کار نیز خرسند و سرمست است از اینکه توانسته در چارچوب یک فرآیند قانونی و براساس تصمیماتی که معمولا توسط شورای اقتصاد یا هیات دولت به طور غیررسمی تعیین میشود، توافق کارگران و کارفرمایان را به عنوان شرکای اجتماعی خود برای تعیین حداقل دستمزد کسب کند.
مهمترین مشکل و مساله سهجانبهگرایی در کشورهای در حال توسعه و به ویژه ایران صورت سهجانبهگرایی نیست چراکه به لحاظ قانونی، سهجانبهگرایی در عالیترین سطح در قوانین کار و تامین اجتماعی در ایران دارای قوت قانونی است. آنچه مساله به نظر میرسد محتوای سهجانبهگرایی، یعنی فقدان نمایندگان واقعی با مشخصه مقبولیت، فراگیری و مشروعیت نمایندگان کارگری و کارفرمایی است و متاسفانه تا زمانی که این نهادسازی توام با دانش و بصیرت صورت نگیرد، جایگاه شرکای اجتماعی در نظام تصمیمگیری احساسی، انفعالی و بیمحتوا خواهد بود که پیامد آن در درازمدت میتواند به علت نبود اعتماد کارگران به تصمیمات آنها تبدیل به ناهنجاریهای اجتماعی شود.
دولت لازم است با توجه به ضعف بنیادین فکری در شرکای اجتماعی خود به ویژه جامعه کارگری با توجه به اعتبارات در اختیار، آموزشهای لازم را برای مجموعه جامعه کارگری و کارفرمایی به ویژه نمایندگان آنها فراهم کند و با برگزاری همایشهای داخلی و همچنین استفاده از تجربیات سازمان بینالمللی کار و دیگر کشورها مهارتهای تخصصی و فنی شرکای اجتماعی خود را در حوزههای سهجانبهگرایی ارتقا بخشد. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی باید بداند داشتن شرکای اجتماعی قوی، معقول و منتقد در درازمدت به مراتب از شرکای مطیع، بیبرنامه و کاملا احساسی بهتر و موثرتر خواهد بود.
گسترش صنعت:بازار منطقه نیازمند نگاهی نو
«بازار منطقه نیازمند نگاهی نو»عنوان سرمقاله روزنامه گسترش صنعت به قلم نادر هوشمندیار است كه در آن ميخوانيد؛توسعه روابط اقتصادی اولویت کشورهای در حال توسعه است. در ایران نیز برنامهریزان با در نظر گرفتن تمامی جوانب، اهدافی را در این بخش ترسیم کردهاند. امروز اما مسایل اقتصادی و سیاسی رسیدن به این اهداف را با چالش روبهرو کرده است و از همینروست که تغییر مسیر در برنامهها و سیاستهای اقتصادی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
در این بین بازار منطقه بهعنوان یکی از اولویتهای توسعه روابط اقتصادی میتواند مورد توجه بیشتر قرار گیرد. بازاری که حضور پررنگتر در آن نیازمند نگاهی نو و تدوین سیاستهای جدید (با در نظر گرفتن مناسبات سیاسی و مصالح ملی) است.
بیشک توسعه روابط تجاری با کشورهایی همچون عراق و افغانستان میتواند نقطه عطفی در تاریخ تجارت ایران باشد. این اتفاق اما مشروط بر این استکه با مدیریت و تدبیر درست همراه باشد.
در اتخاذ هرگونه تصمیمی برای این مهم باید توجه داشت که این کشورها طی چند دهه گذشته به دلیل آنچه بر آن گذشته، دچار یک عقبماندگی تاریخی در فرآیند توسعه شدهاند و در برهه فعلی ضرورت سرمایهگذاریهای گسترده را بیش از پیش احساس میکنند. ضرورتی که این کشورها و بخصوص عراق را به یک بازار بزرگ و بس جذاب برای تجار، سرمایهگذاران و تولیدکنندگان تبدیل کرده است.
نگاهی به شرایط خاص همسایه غربی و تکیه بر گفتهها و تحلیلهای صاحبنظران اقتصادی نشان میدهد عراق طی حداقل ۱۰ تا ۲۰ سال آینده بزرگترین منطقه سرمایهگذاری خاورمیانه خواهد بود که با توجه به موقعیت جغرافیایی و تشابهات فرهنگی و مذهبی، ایران بیش از هر کشور دیگری میتواند از این فرصت بینظیر جهت افزایش نقش و مشارکت خود در اقتصاد عراق بهره ببرد.
در کنار این نیاز، توان بالای ایران در بخشهای مختلف اعم از ساخت سد، نیروگاه، جاده و تولیدکنندگان بزرگ و خوشنامی در حوزه صنایع غذایی، فولاد و پتروشیمی میتواند برگ برندهای در برابر سایر کشورها و سرمایهگذاران باشد. از طرفی باید به این نکته توجه داشت که ایران تنها کشوری نیست که قصد دارد از فرصتهای موجود در بازار عراق بهرهمند شود.
سایر کشورهای همسایه عراق بویژه ترکیه و کشورهای توسعه یافته که بیشتر آنها در این ایام با بحران و رکود اقتصادی مواجهند، به دنبال کسب سهم از این بازار هستند و طبیعی است کسب سهم مناسب توسط فعالان بخش خصوصی کشورمان در گرو رقابت با این رقباست.
حساسیت در این بازار رقابتی برای مسوولان نیز مشهود بوده است و بر همین اساس پیمانکاران، سرمایهگذاران و تولیدکنندگان داخلی تا حدودی از حمایتهای دولت از طریق پوشش ریسک و عدم نگرانی از فضای امنیتی حاکم بر این کشور برخوردار شدهاند.
به نظر میرسد تغییر نگرش به این بازار و دیگر بازارهای منطقه آرامآرام به یکی از اولویتهای تصمیمسازان اقتصادی بدل شده و میتوان این امید را داشت تا سهم مناسبی از بازار منطقه را کسب کرد.