بورس تهران رفتهرفته به آخرین روزهای کاری سال 1395 نزدیک میشود. حالا در آخرین ماه سال، درست برخلاف سال گذشته، ارزش معاملات بورس به شدت کاهش یافته است و احتیاط خریداران در فضای بازار کاملا حس میشود. ریسکهای دور و نزدیک سرمایهگذاری در بورس تهران، جو معاملات سهام را کمرونق کرده است. این در حالی است که بورس تهران، امسال بر بام خوشبینیها آغاز به کار کرد و انتظار میرفت سال 1395 سالی پررونق برای بازار سهام باشد. حالا اما، فضای عدم اطمینان، آخرین ماه سال را تبدیل به یکی از کمرونقترین ماههای سال 95 کرده است. ریسکهای نزدیکتر مانند تقاضای نقدینگی از سوی فعالان حقیقی و حقوقی بازار و همچنین ریسکهای دورتری مانند انتخابات ریاستجمهوری ایران در سال آینده، روند آتی قیمتهای جهانی و رفتار غرب در برنامه جامع اقدام مشترک، دست به دست هم دادهاند تا خریداران بالقوه سهام، محتاطتر از پیش بازار را دنبال کنند. در برهه فعلی، شناخت بهتر ریسکهای آتی بازار سهام میتواند فرصتهای احتمالی بازار را تبیین کند. این ریسکها به تفصیل در همایشی به نام «چشمانداز اقتصاد ایران در سال 96» مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت تا سرمایهگذاران بورسی بتوانند با شناخت ریسکهای سال آینده، نقشه راه بهتری برای سرمایهگذاریهای خود ترسیم کنند. آخرین ماه سال جاری در حالی عبور میکند که با وجود ارائه اولین پیشبینیهای سود امیدوارکننده برای سال مالی آتی و با آنکه تقریبا یک سوم اسفندماه نیز به اتمام رسیده است، هنوز تحرکات مثبت چشمگیری در بازار سهام صورت نگرفته است. همانطور که در گزارشهای پیشین مطرح شده بود، اغلب شرکتهای بورسی اولین پیشبینیهای سود سال 96 خود را با تعدیلات مثبت روانه کدال کردهاند. این موضوع میتوانست تا حدودی فعالان بازار را به آینده سهام خوشبین کند و باعث ایجاد فضایی مثبت در بورس شود، اما در این میان ملاحظاتی وجود دارد که مانع از اقبال سهامداران به خرید سهام میشود.
مخاطرات نزدیک و کمبود نقدینگی
تسویه اعتبارات کارگزاران: مانند آنچه در شهریور ماه سال جاری تجربه شد، این روزها خریدهای اعتباری کمرنگتر شدهاند. سال مالی برخی از شرکتهای کارگزاری سهام در انتهای سال خورشیدی به پایان خواهد رسید. این شرکتها برای بستن حسابهای خود تلاش میکنند اعتبارات اعطایی به مشتریان خود را تا انتهای سال تسویه کنند. در نتیجه مشتریانی که اقدام به اخذ اعتبار برای خرید سهام کردهاند، برای پرداخت بدهیهای خود دست به کار خواهند شد. در نتیجه طبیعی است اگر این افراد برای تامین نقدینگی کارگزارها، در بازار سهام اقدام به فروش کنند. افزایش توان بالقوه فروش توسط این افراد، باعث سرکوب شدن تحرکات مثبت سریع میشود. چنانچه در نمادی صف خرید ایجاد شود، عدهای از سهامداران برای کشیدن ماشه فروش تردید نخواهند کرد؛ بنابراین از توان بازار برای صعود کاسته میشود.
نیاز به نقدینگی شب عید: از طرف دیگر و با رسیدن به آخرین روزهای سال، اشخاص حقیقی و حقوقی برای تامین مخارج ضروری خود، حاضرند در هر نمادی فروشنده باشند. در این زمینه عمدتا به اشتباه فرض میشود که این اشخاص حقوقی هستند که بیشترین فشار فروش را در آخرین روزهای سال به بازار سهام تحمیل میکنند؛ اما آمار معاملات در هفتههای اخیر نشان داده است که خالص خرید سهام توسط اشخاص حقوقی در برهه فعلی مثبت است. به عبارت دقیقتر این اشخاص حقیقیها هستند که در واپسین روزهای سال بیشتر فروشندهاند. این فضا اگرچه در سال گذشته تجربه نشد، اما شرایط اسفند امسال با اسفند سال گذشته به کلی متفاوت است. در اسفند 94، خوشبینیها به بازار سهام به حدی افزایش یافته بود که فعالان بازار تلاش میکردند به هر قیمتی شده وارد بازار شوند. متوسط ارزش معاملات روزانه بورس در اسفند 94 اختلاف معناداری با ارزش معاملات این روزها دارد. ضمنا در اسفند 94 خالص خرید سهام توسط اشخاص حقوقی به شدت منفی بود.
احتیاط خریداران: در چنین فضایی، خریداران بالقوه سهام نیز تلاش میکنند تا حد ممکن از خرید اجتناب کنند. از آنجا که محرکهای سرمایهگذاری در بورس در شرایط فعلی به حدی پرتوان نیست که فروشندگان احتمالی را از فروش سهام منصرف کند، خریداران نیز استراتژی صبر را انتخاب میکنند. به عبارت بهتر، فعالانی که دارای نقدینگی بدون استفاده هستند صبر میکنند تا عوامل ایجادکننده فشار فروش از بازار رخت ببندد. در این صورت میتوانند سهام را با کمترین قیمت ممکن خریداری کنند و متحمل زیان کمتری از محل خواب پول شوند.
مخاطرات دورتر، ریسکهای سیاسی
انتخابات ریاستجمهوری: بورسبازان مجبورند تمام رویدادهای سیاسی و اقتصادی را دنبال کنند، چرا که رویدادهای مهم، هرچند کمارتباط به حوزه سرمایهگذاری بورسی در نگاه اول، میتواند انحراف شگرفی بین پیشبینیها و واقعیتها ایجاد کند. انتخابات ریاستجمهوری اگرچه کمارتباط با بورس بهنظر میرسد، اما میتواند دورنمای اقتصادی کشور را دچار تحولات عمیق کند. در شرایط عادی، ابقای یک رئیسجمهور میتواند باعث ایجاد ثبات در سیاستهای اقتصادی شود. با ثباتبخشی به سیاستهای اقتصادی، میتوان انتظار داشت که شرکتها بتوانند برنامهریزیهای بلندمدت خود را به طور منسجمتر پیگیری کنند. در نتیجه این ثبات و با فرض شرایط عادی، قاعدتا سودآوری شرکتها پایدارتر خواهد بود و در نهایت فعالان بازار سهام میتوانند با خیالی راحتتر سهام مورد نظر خود را انتخاب و خریداری کنند. در چنین شرایطی یکی از عوامل رونق بازار سهام مهیا خواهد بود. بدون جانبداری، میتوان ادعا کرد که فعالان بورس از آنچه از صندوق رای بیرون خواهد آمد مطمئن نیستند. به محض آنکه بازار به جمعبندی نسبتا جامعی از نتایج انتخابات برسد، نسبت به آن واکنش نشان خواهد داد. این واکنش میتواند مثبت یا منفی باشد و تلویحا نشاندهنده رای بورسبازان خواهد بود. در برهه فعلی تنها میتوان ادعا کرد که بورس در این باره به جمعبندی نرسیده است؛ بنابراین نه فشار فروش و نه فشار خریدی به طور غیرعادی در بازار حس نمیشود. در آینده نزدیک احتمالا بازار به انتخابات واکنش نشان خواهد داد، اما از آنجا که هنوز ابعاد ریسک انتخابات شناخته شده نیست، بنابراین در حال حاضر احتیاط در خرید سهام منطقیترین رهیافت بهنظر میرسد.
برجام و رفتار ترامپ: در سال آینده برجام میتواند از دو محل مورد چالش قرار بگیرد. چنانچه برجام را دستاورد دولت فعلی بدانیم، عدم ابقای حسن روحانی در رأس قوه مجریه، میتواند این دستاورد را مورد تهدید قرار دهد. در واقع تهدید داخلی برجام را میتوان انتخابات ریاستجمهوری در سال آینده دانست. از طرف دیگر غرب، خصوصا رئیسجمهور تازهوارد ایالات متحده میتواند برجام را که مذاکرات آن برای دو سال تمام بهعنوان مهمترین ریسک سیستماتیک بازار سهام تلقی میشد، مورد تهدید قرار دهد. اگرچه انتظار نمیرود که برنامه جامع اقدام مشترک مستقیما نقض شود، اما هر اقدامی که با روح برجام مغایرت داشته باشد، میتواند ریسک سرمایهگذاری در بورس تهران را افزایش دهد. مذاکرات هستهای که دو سال به طول انجامید، از سال 92 تا اواخر سال 94، به جرأت تنها عامل نوسان قیمتها در بازار سهام بود. حال اگر برجام به هر نحوی تهدید شود، احتمالا بورس تهران باز هم دچار نوسان مقطعی و یا تغییر روند به صورت بلندمدت خواهد شد. در این شرایط البته نرخ ارز میتواند تنها نقطه امید فعالان بازار سهام شود.
قیمتهای جهانی: بورس تهران در حالی به استقبال سال جدید خورشیدی میرود که قیمت کالاهای اساسی در بازارهای جهانی تا حدودی با رشد مواجه شده است. رالی صعودی قیمتهای جهانی در تابستان سال جاری، با رشد انفجاری قیمت زغالسنگ آغاز شد. افزایش قیمت زغالسنگ، در حالی که این ماده معدنی هنوز در کشور چین بهعنوان یکی از مهمترین حاملهای انرژی در حال استفاده است، منجر به افزایش قیمت تمام شده بسیاری از کالاها شد. این افزایش قیمت رفتهرفته به سایر بازارها نیز سرایت یافت. در همین حال، قیمت فلزات اساسی از جمله روی و مس نیز وارد روند صعودی شد، در نتیجه اقبال به سهام شرکتهای صادراتمحور از جمله استخراج کانههای فلزی و فلزات اساسی در بورس تهران افزایش یافت.
پس از آن، قیمت برخی محصولات پتروشیمی (به تابعیت از افزایش قیمت نفت) از جمله متانول نیز وارد مدار صعودی شد، تا سودآوری تعداد قابلتوجهی از شرکتهای بورسی افزایش یابد. حالا این شرکتهای بورسی در حالی سال جدید مالی را آغاز میکنند که قیمتهای بالاتری برای محصولات خود در اولین پیشبینی سود سال آینده فرض گرفتهاند. اگرچه بسیاری از این شرکتها تلاش داشتهاند که مفروضات خود را محافظهکارانه انتخاب کنند، اما ریسک افت قیمتهای جهانی میتواند روند قیمت سهام این شرکتها را مورد تهدید قرار دهد.