تا
زمانی که در سپهر سیاسی ایران، اصولگرایان و اصلاح طلبان اصیل رقابت می
کردند، فضای اخلاقی جامعه و مشخصاً عرصه سیاست، بسیار منزه تر از امروز
بود، به عنوان مثال انتخابات ریاست جمهوری 1376 را به یاد آورید که یک
رقابت تمام بین دو جریان اصلی سیاسی کشور وجود داشت که البته در آن ایام به
جناح راست و جناح چپ موسوم بودند.
در آن انتخابات، دو جناح با تمام
قوا مقابل هم ایستاده بودند و از هیچ تلاشی برای مغلوب کردن حریف فروگذار
نمی کردند. آنها یکدیگر را نقد و ای بسا گاه در انتقاد از هم، مبالغه نیز
می کردند ولی فضای عمومی رقابت ها، آکنده از دروغ پردازی و کارهای چرک و
کثیف نبود. طرفین ، دستکم به حداقل های اخلاقی پایبند بودند.
بعدها
اما، با ورود افراطیون دو طرف به عرصه - از کسانی که در دوران امام
راحل(ره) ترجیح می دادند سکوت کنند تا برخی جوانانی که نه پختگی سیاست را
دارند و نه آراسته به زیور ادب و متانت هستند - اوضاع دگرگون شد و چون
تندروها صدایی قدرتمندتر دارند، آلودگی صوتی شان فضای سیاست را آکنده کرد.
از
آنجا که در کشور ما تحزب به معنای واقعی کلمه وجود ندارد، زمانی که یک
عنصر تندروی سیاسی خود را اصولگرا یا اصلاح طلب می نامد، هر چه می گوید و
هر آنچه انجام می دهد به اسم کلیت آن جریان سیاسی ثبت می شود و شگفتا که
نیروهای اصیل دو جریان، از این افراطیون بی اخلاق ابراز برائت نمی کنند؛
شاید چنین می پندارند که چرا باید چنین پیاده نظام هایی را که به رقیب می
تازند را مهار کرد و ای بسا گمان می برند که در انتخابات، به آرای تندروها
نیز نیاز دارند.
چنین می شود که اینان، بدون پایبندی به اصول
اخلاقی، هر چه می خواهند می کنند و فارغ از این که نتیجه اعمال شان به رأی و
قدرت می انجامد یا نه، فضای اخلاقی جامعه را نیز به آلودگی و رذالت دچار
می کنند.
اگر در ایام ماضی، "یک کلاغ،چهل کلاغ" باب بود، اینان
امروز از یک و چهل عبور کرده اند و "صفر کلاغ،صدکلاغ" می کنند. یعنی بدون
آن که اساساً چیزی وجود داشته باشد، شروع به خبرسازی می کنند.
از
انتشار عکس اش معذوریم ولی چندی پیش در کانال های یکی از همین جریان های بی
اخلاق، عکسی از جوانی با ته ریش در یک محفل عیش و نوش با دختران آنچنانی
منتشر شد و زیرش این توضیح را نوشتند که این پسر فلان مقام دولتی است که در
اروپا خوش می گذراند و ...!
و حال آن که آن عکس اساساً ربطی به هیچ فرد
ایرانی نداشت و یک شهروند اروپایی را نشان می داد ولی کسانی که مدعی اخلاق
هستند، هم تهمت زدند و هم علیرغم تمام ادعاهایشان، عکس زنان و دختران نیمه
عریان را در شبکه های اجتماعی، موبایل به موبایل چرخاندند.
اغلب
مردم هم که درگیر هزار مشکل مالی و غیر مالی هستند، با دیدن این تصویر
برانگیخته می شوند و به همدیگر می فرستند و نمی دانند که بازیچه دست چه
افراد بی اخلاقی شده اند!
یا مثلاً از قول جان کری، وزیر خارجه سابق
آمریکا خبری درباره برجام و علیه وزیر خارجه ایران جعل می کنند یا تصویر
زنی را کنار فلان مقام رسمی فتوشاپ می کنند و شایعات آنچنانی می سازند یا
ویدئوهای کوتاه تخیلی می سازند و به تلگرام روانه می کنند و... .
خلاصه آن که در ذهن های مریض خود دروغ تولید می کنند و عمدتاً هم با پول
های بیت المال، بی اخلاقی های تولیدی شان را به جامعه پمپاژ می کنند و چقدر
هم چرک و کثیف!
شرم آور است که خود را پیرو امیرالمؤمنیی می دانند
که می فرمود برای به دست آوردن قدرت، حاضر نیست دانه ای را به ستم از دهان
مورچه ای بگیرد ولی برای این که در فلان انتخابات چند رأی بیشتر بیاورند،
حاضرند به انسان های زیادی دروغ های بی پایان ببندند و در کارگاه های شایعه
سازی شان، انواع تهمت ها را تولید کنند و هیچ حد و مرزی هم برای بی اخلاقی
هایشان قائل نشوند.
آقایان و خانم ها! مدیران کارگاه های دروغ سازی و تهمت پراکنی! به راستی آیا به حیات بعد از مرگ ایمان ندارید؟!
عصرایران