عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی دولت یازدهم بیتردید یکی از پرخبرترین و البته پرحاشیهترین وزیران این دولت است؛ تنها وزیری از کابینه روحانی که در دوره چهار ساله وزارت، برای دومین بار استیضاح میشود؛ آخوندی در استیضاح اول توانست با حمایت و سخنرانی محمدرضا باهنر نایبرئیس اول مجلس نهم به عنوان سخنران مخالف طرح استیضاح، مجددا از مجلس رأی اعتماد بگیرد و باید دید امروز چگونه مرز میان سقوط و ابقا را طی خواهد کرد.
مسکن مهر؛ کابوسی که آخوندی را از صدر به ذیل میکشاند
آخوندی در روز رأی اعتماد هیئت دولت (تیرماه ۹۲) به نمایندگان مردم قول داد تا طرح نیمهکاره مسکن مهر را به پایان برساند و با همین وعده بود که در کنار چند وزیر دیگر توانست با رأی اعتماد ناپلئونی از فیلتر مجلس عبور کنند؛ اما بلافاصله و پس از ورود به ساختمان شهید کلانتری، ساز مخالفت با مسکن مهر را کوک کرد و اندک زمانی بعد در پاسخ به یک خبرنگار عدالتخواه که نظرش را درباره این طرح پرسیده بود، آن را «مزخرف» خواند؛ حتی مدتی پس از آن و در یک نشست خبری وقتی از او پرسیدند که چرا این واژه را استفاده کردی؟، در اظهاراتی که بسیاری از تحلیلگران آن را بیاحترامی به مسکن مهرنشینان می دانستند، گفت: «واژه مزخرف برای طرح مسکن مهر نه تنها کملطفی نیست، بلکه زیاد هم هست!».
این آخرین اظهار مرحمت و لطف وزیر راه و شهرسازی در حق اقشار آسیبپذیر و مستضعف نبود بلکه آخوندی در طول دوران وزارت خود در بیش از ۲۰ سخنرانی با انواع و اقسام واژههای تحقیرآمیز از مسکن مهر یاد کرد و مردمی که ساکن آن هستند را شهروندانی درجه چندم خواند. این در حالی است که در نخستین سالگرد تشکیل دولت یازدهم، در دیدار هیئت دولت با رهبر انقلاب، ایشان صراحتا عنوان کردند اگر مخالفتی با طرح مسکن مهر دارید، اشکالی ندارد؛ ولی نباید آن را به عنوان مستمسکی برای اجرا نکردن طرح قرار دهید.
وزیر لیبرال راه و شهرسازی که در یک سخنرانی، از اقتصاد لیبرالیستی دفاعی قاطع داشت و البته پس از فشارها و انتقادات گسترده، ناچار به عذرخواهی شد، بُغض خود با مسکن مهر را در تأخیر در اجرای این طرح و دادن وعدههای متعدد زمانی، علنی کرد. او بارها و بارها قول داد تا پایان سال ۹۴، یا تا پایان هفته دولت در سال ۹۵ یا تا پایان دهه فجر سال جاری و ... این طرح را به اتمام برساند اما اینچنین نشد و اکنون نیز مجریان طرح مسکن مهر قول دادهاند تا پایان دولت یازدهم این طرح را به اتمام برسانند که با توجه به حجم بالای واحدهای نیمهکاره و همچنین مجتمعهای مسکن مهری که کار ساخت و ساز آنها به پایان رسیده ولی خدمات روبنایی و زیربنایی آنها باقی مانده است، اجرای این وعده نیز بسیار دور از دسترس به نظر می رسد و وعده دروغین دیگری به پرونده قطور وعدههای تهی آخوندی اضافه می کند.
تقلای بیهوده در باتلاق رکود بازار مسکن
آخوندی میگوید که تخصصش مسکن و اقتصاد است؛ اما در بخش اقتصاد مسکن نیز کارنامه سیاهی از خود بر جای گذاشته است؛ به گونهای که بسیاری از سازندگان و فعالان صنعت ساختمان، او را مسئول رکود چهار ساله و عمیق حاکم بر بازار مسکن میدانند. رکودی که تلاشهای ناکام وزارت راه و شهرسازی برای خروج از آن، بیشتر به یک دست و پا زدن در باتلاق میماند تا راهحلهای اقتصادی، علمی و موثر برای خروج از رکود.
طرحهایی همچون لیزینگ مسکن، فروش اقساطی مسکن، بورس مسکن، صندوقهای سرمایهگذاری زمین و ساختمان (فرابورس)، انواع صندوقهای وابسته به بانک مسکن خصوصا صندوق پسانداز مسکن یکم و ... نه تنها هیچ فایدهای برای مردم نداشت، بلکه همان بازار نیمهجانی هم که با وامهای اندک بانک مسکن در جریان بود را کاملا به احتضار برد!
برگزاری همایش؛ تدبیری برای کاهش سوانح جاده ای
حال که در حوزه مسکن که وزیرش مدعی است در آن تخصص دارد، اوضاع چنین است، جایی برای پرداختن و بررسی اوضاع حوزه حمل و نقل وجود ندارد.
از زمان آغاز فعالیت عباس آخوندی در صدر وزارت راه و شهرسازی، سوانح متعددی در حوزههای جادهای، ریلی، هوایی و دریایی رخ داده که عمدتا حاصل بیتدبیری وزیر دولت تدبیر و امید بوده است؛ سوانحی که جان عده زیادی از هموطنانمان را گرفت. مهمترین سانحه جادهای، تصادف دو اتوبوس در بزرگراه تهران ـ قم بود که بیش از ۵۰ نفر از هموطنان یزدیمان کشته شدند. تنها راهکار وزیر راه و شهرسازی برای کاهش سوانح جادهای، برگزاری مجدد نشستهای کمیسیون ایمنی راهها بود؛ خروجی نشستهای این کمیسیون نیز برگزاری چند جلسه بیحاصل، همایشهایی درباره ایمنی جادهها و مراسم نکوداشت متوفیان تصادفات جادهای بود.
سوءمدیریت گریبان وزیر را گرفت
در دوره وزارت آخوندی سانحه دردناک تصادف دو قطار در مسیر دامغان ـ سمنان رخ داد و عده زیادی از هموطنان آذری ما که برای زیارت حضرت علیبنموسیالرضا (ع) عازم مشهد مقدس بودند، را به کام مرگ کشاند. بروز سانحهای با چنین ابعاد گسترده ای در ایمنترین حوزه حمل و نقلی دنیا ـ ریلی ـ صرفا یک دلیل داشت و آن هم بیتدبیری و سوء مدیریت وزیر راه و شهرسازی بود؛ وزیری که بیتدبیری خود در وقوع این سانحه را با جمله: «جای هیچ نگرانی نیست، همه کشتهشدگان بیمه بودهاند» تکمیل کرد؛ به گفته سیدحسین نقویحسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، آخوندی در پی سانحه ریلی دامغان، مدیرعامل شرکت راهآهن را برای ابقای خود قربانی کرد.
در بخش سوانح هوایی نیز سال دوم وزارت آخوندی با سانحه سقوط پرواز تهران ـ طبس در شهرک آزادی تهران، اندکی پس از برخاستن آنتونف ۱۴۰ از فرودگاه مهرآباد گره خورد. بیش از ۴۰ تن کشته و ۸ نفر مجروح شدند و آخوندی از مجروحان این سانحه در بیمارستان سوانح و سوختگی تهران عیادت کرد.
به گفته کارشناسان صنعت تعمیر و نگهداری هواپیما، علت سقوط آنتونف ۱۴۰ علیرغم تلاش وزیر راه برای انداختن تقصیرها به گردن تحریمها، چیزی جز سوء مدیریت نبود؛ بهانه آخوندی مبنی بر تشدید تحریم هوایی ایران برای توجیه سانحه آنتونف ۱۴۰، به دلیل تست هواپیماهای آنتونف با حضور سازندگان اوکراینی آن در داخل کشور، مقبول مردم، رسانهها و نمایندگان مجلس واقع نشد. کارشناسان معتقدند آنتونف ۱۴۰ از سوءمدیریت مدیران ارشد سازمان هواپیمایی و منصوبان وزیر راه سقوط کرد نه از تحریمها.
بازی تبلیغاتی در فضای مبهم قراردادهای خرید هواپیما
از دیگر اقدامات وزیر راه و شهرسازی در پیچیدهتر کردن مشکلات صنعت حمل و نقل هوایی، مطرح کردن نمایشی و تبلیغاتی خرید هواپیماهای نو بود. آخوندی با هدف فرار از انتقاداتی که متوجه وی و وزارتخانه متبوعش در بخشهای مختلف از جمله رکود بازار مسکن، روند کند اجرای طرح مسکن مهر و سوء مدیریتش در وقوع سانحه ریلی استان سمنان بود، مرتبا موضوع مبهم و نمایشی خرید ۱۸۰ فروند انواع هواپیماهای سبک، نیمهسنگین و سنگین از شرکتهای بزرگ هواپیماسازی دنیا شامل بوئینگ، ایرباس و ایتیآر را مطرح میکند تا بلکه بتواند کارنامهای موفق از خود نشان دهد. قراردادهایی که علیرغم اصرار وزیر راه و شهرسازی مبنی بر پایبندیاش به قانون دسترسی آزاد به اطلاعات، در فضایی کاملا مبهم و به صورت غیر شفاف -حتی برای بسیاری از مقامات ارشد نظام و نمایندگان مجلس- منعقد شد و معلوم نیست با ورود ترامپ به کاخ سفید چه سرنوشتی در انتظار اجرای آنهاست.
اگرچه صنعت هوانوردی کشور به ورود هواپیماهای مدرن به ناوگان هوایی نیازمند است، اما برخی کارشناسان این صنعت معتقدند با توجه به نیاز فرودگاههای ایران به تردد هواپیماهای کوچک، در حال حاضر بهترین کار برای رونق این صنعت، خرید هواپیماهای سبک و کمتر از ۵۰ نفره است تا بتوانیم طرح «ایرتاکسی» را پیادهسازی کنیم چراکه از کمتر از ۹۰ فرودگاه موجود در کشور، نیمی از آنها غیر فعال بوده و نیم دیگر فعال نیز، توانایی پذیرایی از هواپیماهای بیش از ۱۰۰ نفر ظرفیت را ندارند. حال باید دید وزارت متولی حمل و نقل کشور با چه هدفی اقدام به خرید تعداد زیادی بوئینگ ۷۷۷ باظرفیت بیش از ۲۰۰ نفر کرده است؟ اقدامی که در نهایت به سود صنعت گردشگری کشورهای همسایه و ترویج سفرهای برونمرزی خواهد بود.