به گزارش شرق، پرونده اين مرد زماني به جريان افتاد که دختر نوجواني با ماموران پليس تماس گرفت و گفت مدتي است در يک مرکز روان درماني مورد آزار جنسي قرار مي گيرد. او به پليس کرج گفت: نمي توانستم درس بخوانم و مي خواستم ترک تحصيل کنم. از طريق زني با اين مرکز آشنا شدم، مدير اينجا گفت مي تواند کمکم کند. او مدعي شد در هند دوره هاي فوق تخصص در اين خصوص ديده است. مرد ميانسال که پرويز نام دارد خيلي خوب صحبت مي کرد و حرف هايش باعث شد به او اعتماد کنم.
چند جلسه اول که وارد کلاسش شدم فکر کردم واقعا مفيد است اما بعد از مدتي آزارهاي اين مرد شروع شد. او مي گفت هر انساني نقاطي در بدنش دارد که مي تواند انرژي منفي را از آنجا خارج کند و دوباره به آرامش برسد. او راه هاي مختلفي را به ما پيشنهاد مي کرد و حرف هايي مي زد که من نمي توانستم اجرا کنم. خيلي برايم سخت بود. اما وادارم مي کرد به حرف هايش گوش کنم. بعد از مدتي چند دختر نوجوان ديگر هم که مشکلاتي مثل من داشتند وارد کلاس شدند مربي آن مرکز به ما مي گفت بايد همگي با مرداني که در مرکز هستند رابطه برقرار کنيم.
دختر نوجوان ادامه داد: او چندين بار ما را هيپنوتيزم کرد و مورد آزار قرار داد. هرچه مي گفتم من از اين کارها خوشم نمي آيد و مقاومت مي کردم، مي گفت اين تنها راه درمان است. ديگر نتوانستم کارهاي اين مرد را تحمل کنم و تصميم گرفتم از آنجا فرار و به پليس شکايت کنم. ماموران با توجه به اين شکايت تحقيقات خود را آغاز کردند و متوجه شدند پرويز -متهم- دفتر خود را در نزديکي دبيرستان دخترانه تاسيس کرده و با همکاري همسرش دختران نوجوان را اغفال مي کند و مورد آزار جنسي قرار مي دهد. پليس همچنين متوجه شد پرويز علاوه بر دختر نوجواني که شاکي پرونده است چند دختر ديگر را هم به همين شيوه مورد آزار قرارداده و آنها را وادار کرده با مردان ديگر که در کلاس هايش شرکت داشتند رابطه برقرار کنند.
متهم و همسرش با دستور قضايي بازداشت و بازجويي ها از آنها آغاز شد. پرويز که منکر تعرض به اين دختران بود گفت: قصدش کمک به افرادي است که مشکل رواني دارند و از آنجايي که دوره هاي مختلف در هند ديده است مي تواند از طريق مديتيشن مشکلات مردم را حل کند. او توضيح داد: «البته همه روش هايي که انتخاب مي کردم مربوط به مسايل جنسي نبود و بيشتر اين روش ها در مورد نحوه رسيدن به آرامش بود و براي اينکه کسي به آرامش برسد بايد انرژي منفي را از بدنش خارج کند. اين روش ها در هند استفاده مي شود و من کار غيرقانوني نکردم.»
چند دختر نوجوان ديگر هم در ادامه رسيدگي به اين پرونده شکايت هاي خود را به ماموران دادند و مدعي شدند پرويز از آنها بهره برداري جنسي کرده است. با توجه به اين شکايت ها متهم يک بار ديگر تحت بازجويي قرارگرفت و اينبار گفت: براي اينکه اين دختران به آرامش برسند با توجه به سني که داشتند نياز بود تا مسايل جنسي در ذهن شان حل شود و به همين دليل من با آنها رابطه برقرار مي کردم. روابطي که ما داشتيم اصلابا اجبار نبود. من پيشنهاد مي دادم که به جز من با مردان ديگر که هم کلاسي هاي آنها هستند رابطه داشته باشند اما باز هم اجباري در آن نبود.
در ادامه تحقيقات شهلا، همسر اين مرد مورد بازجويي قرار گرفت. او گفت: پرويز از من مي خواست برايش مشتري جور کنم؛ البته من نمي دانستم او با دختران رابطه برقرار مي کند اما مي دانستم کلاس هاي درمان از طريق مسايل جنسي برگزار مي کند. او براي اين کلاس ها شهريه هاي بالايي از دختران مي گرفت و زندگي ما از اين راه تامين مي شد. به همين دليل من سعي مي کردم برايش مشتري جورکنم. پسرها را خودش جذب مي کرد و دخترها را هم من مي آوردم.
زن جوان گفت: با اينکه در دفتر کار شوهرم بودم اما نمي دانستم او با دختران روابط جنسي دارد و تا زماني که يکي از آنها شکايت نکرده بود حتي به او شک نکرده بودم. با توجه به اينکه چهار دختر نوجوان عليه متهم به اتهام تجاوز به عنف شکايت کرده بودند پرونده به دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد. بعد از انجام تحقيقات از سوي قضات شعبه 79 دادگاه کيفري استان تهران، پرويز و همسرش به زودي پاي ميز محاکمه مي روند.