... توسعه اينترنت و تكنيكهايي چون «كپي» و «پيست» كردن (!) نيز مزيد بر علت ميشود كه گاهي اخبار و آمار ناصحيح و حتي عجيب و غريب توليد شده توسط يك منبع خبري به سرعت در ساير سايتها و نشريات منعكس شود. حال هر چند كه ممكن است منبع اوليه، خبر خود را اصلاح يا حذف كند، اما نقلقولها و بازتابهاي آن همچنان در ساير سايتها منتشر شده و پابرجا است.آخرين نمونه از اين دست اخبار، خبري است كه در روزهاي گذشته در برخي سايتهاي اقتصادي و سايتهاي دولتي منتشر شده و عينا به نقل بخشي از آن ميپردازيم: به گزارش يكي از خبرگزاريها، واحد اطلاعات اكونوميست در گزارش ماه دسامبر 2012 خود سرانه توليد ناخالص داخلي ايران در سال گذشته را پنج هزار و 820 دلار برآورد و پيشبيني كرد كه اين ميزان در سالجاري به شش هزار و 450 دلار افزايش خواهد يافت. متخصصان اكونوميست انتظار دارند كه طي سال آينده براي مردم ايران سرانه توليد ناخالص داخلي هفت هزار و 40 دلاري به ثبت برسد و اين در حالي است كه سرانه توليد ناخالص داخلي ايران در سال 93 به هفت هزار و 770 دلار خواهد رسيد كه افزايش 660 دلاري نشان ميدهد. در همين حال اعتقاد بر اين است كه سرانه توليد ناخالص داخلي ايران در سال 1394 به هشت هزار و 710 دلار افزايش خواهد يافت و ...» در ادامه خبر نيز رشدهاي مشابهي براي سالهاي آتي و با دقت بالايي تا پنج سال شمسي آينده پيشبيني شده است!در حالي كه يك محاسبه ساده نشان ميدهد كه تحقق اين ارقام به اين معني است كه رشد توليد سرانه ايران در سال گذشته حدود 11 درصد بوده است و طبق اين خبر اين روند قرار است ادامه پيدا كند و براي سالهاي آتي هم رشدهاي بين 10 تا 14 درصد در انتظار اقتصاد ايران است! براي اينكه تصور بهتري داشته باشيم كه اين اعداد چقدر رويايي و در حقيقت پرت هستند، بايد بدانيم با اين اعداد تقريبا هر 6 سال توليد و اندازه اقتصاد ايران دو برابر خواهد شد!
متاسفانه براي چندمين ماه پياپي است كه مشابه اين خبر منتشر ميشود و سايتهاي متعددي نيز به نقل مجدد اين خبر ميپردازند. همين منبع خبري در ماههاي گذشته نيز تحت عناويني چون گزارش اكونوميست در ماه سپتامبر و گزارش اكونوميست در ماه آگوست به توليد خبر مشابهي اقدام كرده بود.اينكه يك منبع خبري چرا هر ماه اين خبر غلط را منتشر ميكند، يك بحث است؛ ولي اينكه چرا سايتها و خبرگزاريهاي تخصصي اقتصادي نيز به نقل چنين خبري ميپردازند اين سوال را پديد ميآورد كه آيا هيچگونه درك و تصوري نسبت به اعداد مطرحشده وجود ندارد؟ و سخن آخر اينكه فرض كنيم هيچ سررشتهاي از آمار و اقتصاد و نرخ رشد اقتصادي و وضعيت اقتصاد ايران و جهان نداشته باشيم، حداقل اين سوال مطرح ميشود كه از كي تا به حال اكونوميست بر مبناي سال هجري شمسي هم گزارش رشد اقتصادي ميدهد؟!