اگر قرار باشد به حادثه پلاسکو بپردازیم و ابعاد آن را
مورد توجه قرار دهیم، نادیده گرفتن حاشیه بزرگی که پس از فروریختن این سازه
غول آسا بروز و نمود پیدا کرد و به فاصله یک هفته از ماجرا، هنوز به شدت
پررنگ و موثر است، ممکن نیست؛ سیل اخباری که هرچند گاه تفاوت ماهوی دارند،
اما همه در یک ویژگی با هم مشابهند: تکذیب!
از
کشف پیکر برخی مفقودان تا دریافت پیامک از محبوس شدگان و حتی اظهار نظرهای
رسمی منتشر شده از مسئولان، بسیاری از اخبار منتشر شده پیرامون این رویداد
در زمان کوتاهی از اننتشار تکذیب شدهاند. روندی آزار دهنده و بسیار رنج
آور که اعتراض همگان را به دنبال داشته و کاری کرده که تمیز دادن میان
اخبار تکذیب نشده و اخباری که کذب خوانده شدند، به سادگی میسر نباشد.
یعنی
میبایست زیر و بم اخبار در این باره را در آورده باشیم تا تازه بتوانیم
درباره اخبار تکذیب نشده ای که ساعاتی از انتشارشان گذشته، اظهار نظر کنیم.
این در حالی است که از روز دوم وقوع این حادثه به بعد، اکیپ تصویربرداران و
خبرنگاران شبکه خبر در محل حادثه مستقر شدند و پخش زنده تصاویر از محل
حادثه در دستور کار رسانه ملی قرار گرفت. اقدامی که حتی نتوانست مانع از
تکذیب اخبار منتشر شده از این رسانه شود!
بدین
ترتیب عجیب نیست که میبینیم بازار شایعات فراوان پیرامون این ماجرا حسابی
داغ شده و اخباری پیرامون این رویداد تلخ در جامعه در حال گردش است که هیچ
سنخیتی با واقعیت ندارند. وضعیتی ناراحت کننده که با تاکید هیچ کدام از
مسئولان و مقاماتی که به حادثه واکنش نشان داده و از ضرورت رسیدگی سریع و
قاطع به تمامی ابعاد آن سخن گفتند، هم خوانی ندارد.
پس اشکال کجاست؟
پاسخ
به این سوال کاری سخت و آسان است؛ سخت از این رو که میدانیم ممانعت از
حضور خبرنگاران در محل حادثه و دریافت اطلاعات لازم موجب پدید آمدن این
وضعیت شده و آسان از این بابت که میشود با ارائه توضیحاتی، همه نقاط تار و
مبهم ماجرا را روشن کرد و درباره آنها شفاف سازی کرد. رویکردی که ظاهرا
برخی موافق اتخاذ آن نیستند.
این را میشود
از برخی سخنان مطرح شده در نشست امروز شورای اسلامی شهر تهران فهمید. جایی
که رحمت اله حافظی، یکی از اعضای شورا با انتقاد از بیرون راندن خبرنگاران و
عکاسان از محدوده کارگاه پلاسکو و اجازه حضور تنها به خبرنگاران صداوسیما،
خواستار لغو انحصار خبری شد و گفت: «شاید انتشار عکس در فضای مجازی موجب
ناراحتی خانوادهها شود اما جای سوال است که چرا خبرنگاران بیرون رانده
میشوند و نباید حضور داشته باشند؟»
پرسشی
که برای خیلی ها مطرح است و به نوعی ریشه بسیاری از تکذیبیه های صادر شده
در خصوص اخبار منتشر شده پیرامون این حادثه نیز هست اما هیچ مسئولی تمایلی
به پاسخ گویی در خصوص آن ندارد. آنقدر که حافظی در ادامه میگوید: «٢٠-٣٠
نفر در پلاسکو مردن مردم باید بدانند. [میبایست] فایل صوتی جلسه شنبه در
پارکینگ پروانه منتشر شود.»
تصویری که از بیرون کردن خبرنگاران از محل حادثه منتشر شده و در توضیح
آن آمده: ممانعت از حضور خبرنگاران در لحظه خروج یکی از پیکرهای کشف شده،
برای عدم ثبت تصویر
اظهار
نظری که ثابت میکند عزمی برای عدم انتشار اخبار صحیح پیرامون این حادثه
وجود دارد که مانع از افشای حقایق در این باره شده است. آنقدر که یکی از
نمایندگان مردم در شورای اسلامی شهر تهران خواستار انتشار فایل صوتی یک
جلسه میشود تا به این وسیله ثابت کند حقایق با آنچه بیان میشود فاصله
زیادی دارد، اما از مردم پنهان شده است. موضوعی که اگر ثابت شود، این سوال
پیش میآید که چرا بر حقیقت سرپوش گذاشته شده و چه کسی خواستار کتمان
واقعیت ها شده و به دور نگهداشتن خبرنگاران از محل حادثه و کانالیزه کردن
اخبار دستور داده است؟!
ادعایی که تنها با
انتشار فایل صوتی مورد اشاره مشخص خواهد شد واقعی است یا خیر و تنها در این
صورت میتوان پی برد که چه کسی خواستار کتمان واقعیت ها و عدم عرضه شان به
مردم شده است. موضوعی بسیار مهم که میتواند در پیگیری حقوقی و قضایی
پرونده، وفق سخنان رئیس دستگاه قضا و خواست عمومی، نقش کلیدی ایفا نماید و
راه سودجویانی که از غائله پلاسکو برای خود بازی های سیاسی به راه
انداختهاند را برای همیشه ببندد.
راهکاری
که اگر بگوییم برای حفظ اعتماد عمومی، اتخاذ آن ضروری ست، اغراق نکردهایم
و آن گونه که به نظر میرسد، هیچ هزینه ای نیز به دنبال نخواهد داشت، الا
مشخص کردن چهره افرادی که میخواهند واقعیت ها را به نفع خود مخدوش کرده و
حادثه ریختن پلاسکو را به بحرانی حل نشده برای جامعه تبدیل نمایند!