در دو دهه اخیر صنعت بانکداری در سراسر جهان به طور چشمگیری تغییر کرده است. فرایند تکنولوژیکی و جهانی شدن خدمات مالی، بانکها را با افزایش فشار رقابتی و تمرکز در جهت بهینه سازی عملیات و بهره وری که اغلب از طریق ادغامها و تصاحب مالکیت شرکتها انجام میگیرد، مواجه کرده است.
در این بین، بانکها به عنوان کارگزاران فعالیتهای اقتصادی جوامع، همواره سعی کرده اند که با امتیاز، ابتکار و تقویت قوای مادی و انسانی خود و با کسب اعتماد صاحبان حرفه ها و سرمایه نوآوری در خدمات بانکی، نسبت به یکدیگر برتری جسته و سهم خود را از این مهم افزایش دهند.
با توجه به نقش مهم بانکها در سیستم اقتصادی کشورها و نقش تعیین کننده آنها در تسریع توسعه، دولتها سعی میکنند با واگذاری مالکیت بانکها در وهله اول موجب افزایش کارایی و بهبود شاخصهای عملکردی بانکهای واگذار شده و درنهایت تسریع رشد اقتصاد ی کشور شوند.
در این راستا با تعیین کارایی بانکها و یا محدود کردن آن میگیرند. افزایش روز افزون رقابت بین بانکها و موسسات مالی اعتباری این ضرورت را ایجاد میکند که، بانکها باید از میزان کارایی خود اطباع داشته باشند و علل کارایی و نا کارایی واحدهای خود را مورد بررسی قرار دهند و با برنامه ریزی اصلاح و هدایت واحدهای ناکارا بپردازند.
بدیهی است که با کاراتر شدن واحدهای ناکارا، کاهش بهای خدمت ارائه شده و جلوگیری از اتلاف منابع کمیاب، میتوان انتظار داشت که منابع کمیاب، که منافع ملی را بهتر و بیشتر تأمین می کنند.
یکی از چالشهای نظام بانکی پایین بودن سطح کارایی است. به منظور افزایش کارایی، روشهای متفاوتی ارائه شده است از جمله شناسایی و اتخاذ سیاستهای متفاوت یکی از عوامل موثر در افزایش کارایی عامل رقابت است.
در سراسر جهان عملیات بانکها را یکی از مهم ترین فعالیتهای اقتصادی هر نظام اقتصادی میدانند. هر فعالیتی که مستلزم کسب سرمایه و منابع مالی باشد، بی تردید به دخالت بانکها و موسسات مالی نیازمند است.
به دلیل نقش بسیار مهم و اساسی بانکها در اکثر فعالیتهای اقتصادی، بررسی عملکرد (بهره وری و کارایی) هر یک از بانکهای موجود در سیستم بانکی کشور که اکثرا دولتی هستند و با سرمایه ملی ایجاد شده اند مانند سایر موسسات اقتصادی و بخش عمومی از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
اما به دلیل خدماتی بودن فعالیت بانکها و تنوع زیاد خدمات ارائه شده ارزیابی عملکرد آنها مشکلات و روشهای خاصی دارد که نیازمند دقت بیشتر و استفاده از روشهای مناسب است.
افزایش روز افزون رقابت بین بانکها و موسسات مالی اعتباری این ضرورت را ایجاد میکند که بانکها از میزان کارایی خود اطلاع داشته باشند و علل کارایی و نا کارایی واحدهای خود را مورد بررسی قرار دهند و با برنامه ریزی صحیح به اصلاح و هدایت واحدهای ناکارا بپردازند.
صنعت بانکداری ارکان اصلی بازارهای مالی محسوب میشوند. به دلیل فقدان توسعه لازم سرمایه در ایران این بخش از اهمیت بیشتری برخوردار است چرا که در عمل بانکها عهده دار تأمین مالی بلند مدت هستند از طرفی در فرایند آزاد سازی بازارهای مالی و پیوند با بازارهای جهانی، کاهش هزینه ارائه خدمات بانکی از اهمیت زیادی برخوردار است و در این میان ارتقا بهره وری و کارایی پیش شرط حصول به چنین هدفی محسوب میشود.
در فضای بازار و رقابت موسسات و بانکها همواره به منظور جذب مشتری بیشتر با یکدیگر رقابت میکنند، از این رو، پیوسته رفتارهای یکدیگر را زیر نظر گرفته و استراتژیهای متنوعی برای کسب کارایی و موفقیت اتخاذ میکنند، در این بین بانکها و موسسات پیشرو موفق و کاراتر هستند.
بنابراین رقابت موجب میشود تا بانکها به بهترین شکل عمل نمایند، خدمات را به بهترین نحو و پایین ترین هزینه ارائه دهند.
در مفهومی وسیع تر رقابت بر بقای شایسته ترین دلالت دارد و از زاویه ای دیگر میتوان گفت رقابت، رقابت را از بین میبرد، بدین معنی که گردانندگان بازار، ممکن است در مواجهه با رقابت فزاینده به دنبال سود بیشتر، وسوسه شوند و دست به انحراف و حذف رقابت سالم برای به دست آوردن قدرت بازار و سوء استفاده از آن شوند.
کارایی معطوف به حداکثر کردن نتیجه، توسط سازمان یا نهاد اقتصادی است و با مفاهیمی مانند اثر بخشی و بهره وری مرتبط بوده و در عین حال نیز با این مفاهیم متفاوت است. به طور خلاصه اثر بخشی معطوف به هدف، و کارایی، معطوف به سازمان یا نهاد اقتصادی و بهره وری نیز به عوامل تولید وابسته است.
درمجموع میتوان نشان داد: رقابت پذریری بانکها در زمینههای جذب سپردهها و عطای تسهیلات تاثیر معناداری بر کارایی بانکها دارد؛ با این تفاوت که رقابت بانکها در جذب سپردهها تاثیر منفی و رقابت بانکها در اعطای تسهیلات تاثیر مثبت بر کارایی بانکها دارد.
نگارنده: محسن یکتانظر