به گزارش (ایسنا) در شرایطی که بورس تهران بعد از ماهها رکود و بازدهی منفی، رشد خود را از شهریور ماه آغاز کرد و با افزایش قیمت سهمها موفق به ثبت 10 رکورد تاریخی در بازار سرمایه شد و سهامداران با خوشحالی هر روز افزایش داراییهای خود را رصد میکردند و مسئولان بورس نیز با طبیعی خواندن اوضاع مردم را به سرمایهگذاری دعوت میکردند به یک باره شش نماد مهم و لیدر بورس به دلیل رشد بیش از اندازه قیمت متوقف شد و شوکی به بازار سهام وارد شد.
با خداحافظی موقت شش شرکت مهم بورس هچون پالایشگاه بندرعباس، پالایشگاه تبریز، پتروشیمی شیراز، پتروشیمی کرمانشاه، سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی بورس و شرکت ذوب آهن اصفهان در فرابورس به دلیل افزایش بی رویه قیمتها ترمز بورس کشیده شد و ادامه حرکت صعودی قیمتها و فتح قلههای جدید توسط شاخص متوقف شد؛ این اتفاق اعتراضات گستردهای را از سوی اهالی بازار سرمایه نسبت به همراه داشت.
بر این اساس فعالان بازار سرمایه به این اقدام سازمان بورس واکنش های مختلفی نشان دادند و اظهار کردند که چرا سازمان بورس نماد شرکتهای مهم بورس را بسته و مانع از رشد قیمت سهم و افزایش سودآوری سهامداران میشود و اساسا چرا سازمان بورس در زمان افزایش قیمت سهم نسبت به شفاف سازی اقدام میکند و در زمان افت قیمت شرکتها وارد میدان نشده و نماد آنها را متوقف نمیکند؟
با اینکه سازمان بورس این اقدام را در جهت حفظ منافع سهامداران خرد دانسته و با بازگشایی یک نماد از بازگشایی مابقی نمادها در آینده نزدیک خبر داده است، اما سهامداران خرد و عمده خصوصی بورس تهران در گفتوگو با خبرنگار بورس ایسنا بیشترین انتقادها را به روند توقف نماد شرکتها و بلوکه شدن داراییهای خود مطرح میکنند.
در این زمینه عبدی سهامداری که سابقه 10 ساله در بورس تهران دارد، میگوید: در کشوری که اقتصاد تورمی دارد و قیمت اجناس رشد زیادی دارد، توقف نماد شرکتهای بورسی و بلوکه کردن پول مردم چه معنی میدهد؟ برای مسئولان بورس توقف نمادها مهم نیست در حالی که سرمایه سهامدار با توقف نماد بلوکه شده و در زمان بازگشایی نیز با همان قیمت و یا کمتر باز میشود این در حالی است که باید توقف نمادها چارچوب داشته باشد.
به گفته وی در توقف نمادها رانت و فساد وجود دارد زیرا مگر تا حالا شده است که قیمت سهم از 500 تومان به 400 تومان برسد و بورس شفاف سازی کند بنابراین سازمان بورس فقط در صورت بالا رفتن قیمت نسبت به توقف نمادها اقدام میکند.
وی ادامه میدهد: در حال حاضر قیمت مواد خوراکی و سایر کالاها در کشور بالا رفته ولی سهام مردم رشد نکرده است به طوری که قیمت 50 درصد سهام شرکتها در زمان مدیریت فعلی سازمان یک پنجم شده است مانند صنعت خودرو، سیمان و دارو. مگر این صنایع جزو صنایع بورس نیستند؟
این سهامدار که سهام پالایشگاه تهران را نیز در اختیار دارد، اظهار میکند: سهام پالایشگاه تهران نیز در فرابورس بازگشایی شد اما بعد از یک هفته متوقف شد که این اقدامات باعث سلب اعتماد مردم میشود.
احمدی یک سهامدار دیگر هم میگوید: مسئولان سازمان بورس خودشان را به جای معاملهگران میگذارند در صورتی که عرضه و تقاضا قیمت را تعیین میکند و مسئولان بورس نباید در مورد قیمت نظر بدهند بلکه آنها باید به عرضه و تقاضا نظارت کنند.
او با بیان اینکه توقف بی دلیل نماد شرکتها رویه کلی بازار شده است، عنوان میکند: مسئولان بورس نباید هر زمان که تمایل داشتند نمادها را متوقف کنند.
این سهامدار بورس به افزایش قیمت سهام شرکتهای فلزی و پتروشیمی اشاره کرده و میگوید: افزایش قیمت ارز، افزایش قیمت کالا و اجناس را موجب شده است در حالی که هیچ بهره وری اتفاق نیافتاده است و ارزش کارخانه تنها از لحاظ دلاری افزایش یافته است.
وی تصریح میکند: افزایش نرخ ارز در بورس تاثیر مثبت داشته است ولی باید تامین مالی و افزایش سرمایه در این بازار صورت گیرد در حالی که این اقدامات به راحتی در بورس انجام نمیشود و ارزش تامین مالی از طریق بورس بسیار کمتر از ظرفیت بورس است.
یک سهامدار دیگر بورس تهران از "واقعی نبودن شاخص بورس" سخن میگوید و تاکید میکند: ارقام فعلی شاخص بورس واقعی نیستند زیرا از سال 87 محاسبه شاخص بورس تغییر کرد و سود نقدی و افزایش سرمایه در شاخص بورس محاسبه شد در حالی که هم اکنون 20 هزار واحد از رشد شاخص مربوط به افزایش سود نقدی و افزایش سرمایه شرکتهاست.
وی اظهار میکند: بیشترین رقم شاخص قبلی بورس عدد 14 هزار واحد بود ولی از سال 87 شاخص قیمت به شاخص نقدی چسبیده شد در حالی که باید رقم شاخص جدید صفر گذاشته میشد تا ارقام شاخص واقعی باشد نه اینکه شاخص جدید از عدد 14 هزار واحد شروع شود. به این ترتیب میتوان گفت که شاخص واقعی بورس در حال حاضر 15 هزار واحد و بازدهی بورس از ابتدای سال تا کنون 25 درصد است.
این سهامدار بورس با بیان اینکه بورس تهران در شرایط فعلی از سایر بازارها عقب است، عنوان میکند: بورس در بازدهی بلند مدت از سایر بازارها و به خصوص بانکها عقب است.