يکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 15 - ۱۲ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۲۷ دی ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۸

گوهر وجودی انسان نیاز به ساختار شکنی دارد

در ضمیر باطنی انسان تعلق خاطر و گرایشی عمیق به حضور در طبیعت وجود دارد، گرایشی پر مفهوم که از نسل گذشته به وی منتقل شده است و آغاز جنب و جوش نیاکانش را به او یادآور می شود.
کد خبر: ۱۴۲۳۶۱
چراگاهها و زمین های زراعتی برای انسان سر چشمه اولین حیات و مولد جریانی بنام زندگی بوده است. در گذشته ای دور با حضور در طبیعت انسان درس تعامل و همیاری را با الگوبرداری از طراوت و زیبایی به خوبی آموخته بود. تعاملی هدفمند و پر کاربرد که انگیزه ای برای از نو قدم برداشتن و پر توان پیش رفتن را بیان می کرد.  
امروزه طی جریان پر ازدحام زندگی، انسان ها به مانند رباطی شده اند که زمان و مکان مناسب برای نوازش روح خود را گم کرده اند. انها همواره در تلاش برای بدست آوردن مطلوب شان خسته و رنجورتر از قبل در کنار یافته هایشان با خوشحالی کم قدمتی قدم بر می دارند.
در این دنیای ماشینی که علائم و حضور طبیعت کمرنگ شده و جایگاه باغچه ای در دل زندگی انسان ها نادیده گرفته شده است، باید تلاش کرد با گنجاندن این پیوند اساطیری در جایگاه پر مفهوم زندگی و تغییر در برنامه های روزانه، دستی به سمت نوازش روح مان دراز کنیم.
به گفته محققان و پژوهشگران خانواده گاهی اوقات لازم است که برنامه های طولانی و دراز مدت زندگی را تغییر داد. گاهی انسان ها در هر لحظه و هر ثانیه در حال شکل گیری و فراگیری آموزه های جدید زندگی هستند، اما نوازش روح و احیای دوباره آن از مقوله های مهم رشد ابعاد معنوی بشر است.
اینکه گاهی اوقات باید مدیریت برنامه های خود را با مدیریتی خلاقانه درهم ریخت نوعی هوشمندی به حساب می آید. این که گاهی اوقات با در دست داشتن اهدافی جا به جا خواسته ها را پس و پیش در زندگی بگنجانیم یکی از روشهای دوری از یکنواختی است.
ساختار شکنی در راه رسیدن به روحی پر توان و متعالی لازم است. ساختار شکنی در نوع چیدمان ارکان اولیه روزانه، مهمترین قدم در ایجاد خلاقیت است.
انسان امروز با درک و شعور متعالی باید فضایی را برای باز پروراندن روح و احیای عناصر قدرتمند ذهنی اش ایجاد کند. گاهی اوقات راهکارهای بسیار ظریف و کم هزینه در یک قدمی ما قرار دارند، اما باید مهارت چیدمان و ایجاد برنامه ای متحول کننده را بیاموزیم. 
به قول اندیشمندان حوزه ارتباطات، ذهن همانند کودکی پر انرژی و یاد گیرنده است که هر گونه با او برخورد کنی بازدهی همانند آن را به تو انعکاس می دهد. اگر با او سختگیرانه برخورد کنی تو را مقید و سخت گیرتر به سمت جلو می راند و اگر آموزشی همراه با خلاقیت داشته باشی تو را به سمت آینده ای موفق و پر کارآمد سوق می دهد.
زندگی کردن موهبتی است الهی که از فراخنای حضور سعادتی بزرگ سخن می گوید. پس باید زندگی را زندگی کرد. در دایره ارتباطات کوچک خود همواره خیلی از انسان هایی را کم داریم که زندگی کردن را بلد هستند. زندگی کردن فعلی است که با خود آشتی کردن را به دنبال می کشد.
امروزه این پیوند و آشتی کردن را باید با خود و درون خود یافت. باید خود را دوست بداریم، باید نگرش خود را اینگونه بگردانیم که اگر در این چرخه حضور داریم به بهترین وجه ممکن با استفاده از داشته ها و قدرت ها سبک های زندگی را در دست بگیریم و زندگی خود را هدایت کنیم.
محورهای مقایسه ای در حوزه ارتباطات انسانی خود از مباحث پر چالش ذهن بشری است. چالش مقایسه شدن و مقایسه کردن خطایی است غیر حرفه ای که امروزه به دیدی مضر و سمی در جامعه تبدیل شده است.
دایره شناخت خوب و بد انسان همواره با استناد به بالا رفتن سطح سلیقه و شعور و آگاهی در جایگاه مرتفعی قرار ندارد، اینکه همواره خیلی از ما انسان ها راه های بوجود آوردن آرامش در روح خود را نمی دانیم بیان از سطحی بودن یافته های ما دارد.  


انسان با وجود پیچیدگی هایی که خود محور هزاران افکار و تصمیمات کاربردی در طول حیات کره خاکی است باید برای حفظ گوهر با ارزش انسانی خود بکوشد و آن را از گزند افکار و چالش های پر خطر مقایسه و طمع خارج کند.
بهتر است برای پردازش اطلاعات، به تعمق و بازپروری ذهن با اندیشه های مثبت قدم بردارد. خلاقیت ساخته دست بشر است که به ظرافت و تزکیه روح خود واقف بوده و توانسته کوتاهترین و جدیدترین راه را برای رسیدن به اهدافش به کار برد. 
به یاد داشته باشیم که تغییرات در برنامه های از قبل تعیین شده جدا شدن از روزمرگی را نوید می دهد. شکستن یکنواختی، هنری ناب است که تعلیم دادن این هنر موجب سازندگی و رشد و سلامتی است که در نهایت محصول آن آرامش خواهد بود. 
ایجاد تغییرات مثبت در زندگی و ایجاد زمانی برای دوست داشتن روح، موجب کسب اندیشه ای متعالی خواهد شد. اندیشه ای که گره بسیاری از مشکلات ریز و درشت را خواهد گشود. ذهن کوچک انسان در دامنه عروج و وسعت به باور بزرگ بودن دست پیدا می کند و با مشاهده و تعمق در دل پر پیچ و خم طبیعت گره از مشکلات و درگیری های روزانه خود باز می کند.
آدم های کم صبر و مضطرب هرگز نمی دانند که در عمق بی قراریهای خود گوهری بنام آرامش مطلق دارند که این گوهرها در فضای آرام و خلاق طبیعت نمایان است.

مهرنوش خالدی پژوهشگر امور خانواده
آخرین اخبار