درجدیدترین گفتههای رئیس مرکز ملی خشکسالی کشور از «خشکسالی شدید و بسیار
شدید درمراکز مهم جمعیتی ازجمله تهران، البرز و خراسانشمالی» سخن به میان
آمده که با درنظرگرفتن تغییر الگوی جمعیت پیشین دربعضی ازمناطق کشور بر اثر
خشکسالی، این سخنان میتوانند بیانگر یک هشدار جدی برای الگوی جمعیت کشور
باشد.
تازهترین اطلاعات درباره وضع خشکسالی کشور چه میگوید؟براساس شاخص سازمان ملل متحد و همچنین موسسه بینالمللی
مدیریت آب، ایران در وضع بحران شدید آبی قرار دارد و برای حفظ وضع کنونی تا
سال ۲۰۲۵ باید ۱۱۲درصد به منابع آب قابل استحصال بیفزاید که کارشناسان
معتقدند، با توجه به امکانات و منابع موجود، رسیدن به چنین عددی غیرممکن یا
کار بسیار دشواری است. اما «شاهرخ فاتح»، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت
بحران سازمان هواشناسی کشور، درتشریح جدیدترین وضع خشکسالی ازنگرانی
تازهای سخن میگوید: «مسأله نگرانکننده این است که بسیاری از نقاطی که
بهعنوان منابع تأمین آب کشور یا بهعنوان مراکز مهم جمعیتی ازجمله تهران،
البرز و خراسانشمالی شناخته میشوند، با خشکسالیهای شدید و بسیار شدید
مواجه هستند.»
فاتح با اشاره به اینکه ٨٣درصد مساحت کشور با شاخص
بلندمدت با پدیده خشکسالی دستوپنجه نرم میکنند، درباره جزییات این آمار
هم گفت: «از این میزان ٢١درصد خشکسالی خفیف، ٤٠درصد خشکسالی متوسط،
١٨درصد خشکسالی شدید و سهدرصد خشکسالی بسیار شدید دارد و درمقابل تنها
سهدرصد مساحت کشور درشرایط ترسالی قرار دارد و مابقی مساحت کشور که شامل
١٤درصد است، درشرایط طبیعی به سر میبرند.»
رئیس
مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی از استانها و نقاطی که
وضع بحرانیتری هم دارند، نام برد: «براساس شاخص SPEI ، ١٢ماهه منتهی به
آذرماه، دربسیاری از مناطق کشور خشکسالیهای خفیف تا شدید وجود دارد،
دربخشهایی از استانهای فارس، اصفهان، چهارمحالوبختیاری، یزد، کرمان،
سیستانوبلوچستان، هرمزگان، خراسانجنوبی، خراسانرضوی، قم، تهران، البرز،
قزوین، مازندران، آذربایجانشرقی و کردستان خشکسالیهای شدید و دربرخی نقاط
خشکسالیهای بسیار شدید دیده میشود.»
زابل و بخشیهایی از فارس، کرمان یزد و سمنان؛ نمونههای تغییر الگوی جمعیت براثر خشکسالیمدتهاست
که جمعیت روستایی ایران رو به کاهش است، اما مطابق اطلاعات مرکز آمار
ایران، شیب این کاهش در سالهای گذشته بیشتر شده است، بهطوری که براساس
سرشماری سال ٩٥، در استان اصفهان بیش از ٢٣٠ روستا خالی از سکنه شدهاند و
این موضوع در دیگر استانها هم دیده میشود. علاوه بر کاهش جمعیت
روستاها، برخی مناطق شهری هم درسالهای گذشته با کاهش جمعیت شدید روبهرو
شدهاند که اگرچه دلایل متعددی درباره این تغییر الگوی جمعیتی بیان میشود،
اما از خشکسالی بهعنوان یکی از عوامل اصلی یاد میشود. «محسن ناصری»،
مدیرطرح ملی تغییر آب و هوا درباره تغییر اقلیم جوی مناطق پرجمعیت کشور به
«شهروند» میگوید: «خشکسالی ارتباطی با جمعیت ندارد و باید نسبت خشکسالی را
از جمعیت افراد جدا کرد، هرچند که ما بعضی اوقات به شکل محلی و منطقهای
آب و هوای خشکتر در داخل شهرهای پرجمعیت داریم؛ مثلا مناطقی درتهران
دمایی حدود ٥ تا ٦ درجه بیشتر نسبت به بیرون شهر دارند اما تغییرات کنونی
ناشی از تغییر اقلیم است که سالها پیش پیشبینی شده بود.»
ناصری
درباره آینده آب و هوایی مناطق پرجمعیت هم میگوید: «نقشههای بلند مدت
خشکسالی نشان میدهد که شهرهای پرجمعیت ایران مثل تهران، اصفهان، شیراز
و... درمحدودهای هستند که خشکسالی با سرعت بالا درحال افزایش است. این
مسأله نیست که قبل از این مطرح نشده باشد و مراکزی درکشور با این مسأله
پرداختهاند.»
اما تغییر الگوی جمعیت براثر تغییر وضع آب و هوایی هم
یکی از تبعاتی است که مدیرطرح ملی تغییر آب و هوا به آن اشاره میکند:
«همین الان و در سالهای گذشته دربرخی مناطق کشور تغییر الگوی جمعیت اتفاق
افتاده است؛ الان زابلیهایی که در آزادشهر هستند، بیشتر از زابلیها ساکن
در استان سیستانوبلوچستان میباشند. در استان کرمان و یزد و سمنان لیست
روستاهای زیادی وجود دارد که جمعیت آنها به صفر رسیده و همین روستاها در
سالهای گذشته کاروکسب کشاورزی داشتند که دلیل مهاجرت آنها خشکسالی بوده
است.» درکنار مناطق اشاره شده، کدام نواحی و استانهای دیگر ممکن است در
سالهای آینده با مهاجرت بر اثر خشکسالی روبهرو شوند.» ناصری دراینباره
میگوید: «استان فارس یکی از استانهایی است که به دلیل الگوی مصرف و تغییر
اقلیم شرایط بحرانزدهای دارد. تهران و البرز هم شرایط نامناسبی دارند که
البته نمیتوان به راحتی چنین مواردی را مطرح کرد؛ چراکه پایگاه سیاسی
کشور هستند و صنایع فراوانی دراین مناطق وجود دارد؛ بنابراین دو دلیل، این
دو استان و شهر نمیتوانند مثالهایی از مناطق درشرف تغییر الگوی جمعیت
باشند.»
قانعیراد: باید برای مهاجرت معکوس زمینهسازی شوداما
خشکسالی و تغییر وضع آب و هوایی درمناطق پرجمعیت کشور و کلانشهرها چه
نتایج یا اثرات سوئی به بار خواهد آورد و چه راهکارهایی برای مقابله با این
معضلات احتمالی باید اندیشیده شود؟ «محمدامین قانعیراد»، جامعهشناس و
رئیس پیشین انجمن جامعهشناسی ایران در اینباره به «شهروند» میگوید:
«خشکسالی در ابتدا از مناطق کویری و حاشیهای ایران شروع شد و روی کشاورزی و
اقتصاد این مناطق تأثیر گذاشت تا جمعیت روستاها به سمت شهرها روانه شود،
اما شهرها درحال توسعه بودند و منابع آب برای مصارف شهروندان ذخیره میشد
که شهرها دچار مشکل نشوند و از آن طرف با پدیده خالیشدن روستاها روبهرو
شدیم؛ ابتدا به شهرهای کوچک و بعد از آن شهرهای بزرگتر و درنهایت کلانشهرها
مهاجرت کردند.»
قانعیراد درباره تبعات خشکسالی روی کلانشهرهای
تهران و کرج هم میگوید: «وضعیت خشکسالی به تدریج به کلانشهرها رسیده است.
تهران بزرگ که از مرزهای شهر تهران هم فراتر رفته و بخشهایی از کرج را هم
در برگرفته، با کاهش بارندگی روبهروست و ازطرفی منابع آبی که به سمت این
شهر جریان داشتند، به تدریج کاهش یافتند و این درحالی است که مهاجرتها
همچنان درحال افزایش است. این مشکلات سوالی را به وجود میآورد که پس از
تغییر الگوی جمعیت چه وضعیتی رخ خواهد داد؟ اگر وضع به همین صورت پیش برود،
احتمال مهاجرت از این کلانشهرها وجود ندارد و بهتبع آن افت اقتصاد شهری و
افزایش آسیبهای اجتماعی رخ خواهد داد.»
مطابق گفتههای این مدرس
دانشگاه بیآبی و خشکسالی منجر به معضلات فراوانی درشهرهای پرجمعیت کشور
خواهد شد اما چگونه میتوان با این معضلات مقابله کرد: «اگر بخواهیم
آسیبهای اجتماعی صورت نگیرد، راهحل دیگر، برگشت به شهرهای کوچک و
روستاهاست که نیازمند است دولت برنامه توسعه متوازن و آمایش سرزمین را به
صورت جدی پیگیری کند؛ یعنی منابع درمناطق مختلف توزیع شود. دولت باید به
سمت یک برنامه توسعه متوازن حرکت کند. علاوه براین، جلوگیری از گسترش
کلانشهرها را باید بهعنوان یک برنامه اضطراری مطرح کنیم که به مثابه یک
خطر سیاسی و اجتماعی مطرح شود. با توجه به اینکه نگاه امنیتی دربین
مسئولان زیاد است، شاید نیاز باشد که ابعاد امنیتی گسترش کلانشهرها گوشزد
شود. مثلا درمنطقه بازار اخیرا زمین نشست کرده، به نحوی که مطابق خبرها کاخ
گلستان هم درحال نشست است و دلیل آن ساختوساز بیرویه درمنطقه بازار
تهران است که همین نشست زمین بحران آب را هم بیشتر میکند. درتهران بهطور
خاص شهرداری باید از گسترش این شهر دست بردارد و به پیامدهای این توسعه
توجه شود.»
قانعیراد ازتوجه جدی به ایجاد پیشزمینههای مهاجرت
معکوس هم بهعنوان یکی از راهحلها نام میبرد: «مهمترین راهحل جلوگیری
از گسترش کلانشهر تهران و متوقفکردن اضطراری هرنوع ساختوساز است. مورد
دیگر هم گسترش و توجه جدی به طرح آمایش سرزمین است؛ یعنی به جای اینکه
اولویت سرمایهگذاری برای کلانشهرها باشد، اولویت به سمت توسعه مناطق دیگر
کشور تغییر کند که به تدریج مهاجرت معکوس به سمت شهرها و روستاها صورت
بگیرد. در دولت قبل تلاش برای مهاجرت از تهران به سمت شهرستانها وجود داشت
که به دلیل نبود امکانات درشهرستانها این طرح موفقیتی در بر نداشت و این
تجربه نشان میدهد که با شعار و یکسری امتیازات، نمیتواند مردم را قانع
به مهاجرت از کلانشهرها کرد و نیازمند توجه جدی به همه جوانب است.»