در جریان تحولات سیاسی، دولت سعی کرد با ایجاد تغییراتی در مناسبات بینالمللی وضعیت اقتصادی را با یک شوک بهبود ببخشد، اما پیشبینیها برخلاف آن چیزی بود که فعالان بازار سهام انتظار داشتند.
پس از آنکه امضای معاهده بینالمللی بین ایران و شش کشور قدرتمند بینالمللی موسوم به برجام به امضا رسید، نماگرهای بورس با رشدی هیجانی و به دور از تحلیلهای بنیادی، روند صعودی را در پیش گرفتند، در حالی که این روند صعودی تداوم نداشت و به دلیل عدم تأثیر کوتاهمدت مجدد به چرخه رکودی خود بازگشت.
در اینباره، بسیاری از سهامداران بازار سهام در انتظار کورسوی امید از ایجاد تغییراتی بهواسطه سیاستهای اقتصادی در بازار ماندگار شدهاند و این ماندگاری تنها به قیمت رکود در جریان معاملات تمامشده است و به همین ترتیب ارزش معاملات در این مدت در محدوده 100 میلیارد تومان در گردش است. 100 میلیارد تومانی که نمیتوان همه آن را ناشی از دادوستدهای سهامداران حقیقی دانست و باید با بررسی معاملات درونگروهی و کد به کد به میزان آن پی برد. به همین شکل ارزش معاملات بازار با احتساب فعالیت حقوقیها بهطور تصنعی افزایش پیدا میکند.
افزایش ارزش معاملات همچنان با روزهای پررونق بازار فاصله معناداری دارد و یکی از علل مهم این روند را میتوان در هراس بودن سرمایهگذاران و همچنین ترس از ورود به خرید سهام دنبال کرد.
در ماههای گذشته به علت نیاز به نقدینگی بهواسطه توقف نمادهای بانکی و همچنین 60 شرکت مهم که تأثیر بسزایی در جریان معاملات بازار اوراق بهادار تهران دارند، تحرکاتی مبنی بر نقد کردن سهام مشاهده میشود.
سهامداران به دلیل توقف بیش از هفتماهه نمادهای بانکی پیش از برگزاری مجامع آنها در تیرماه به سایر سهام موجود در بازار روی آوردهاند و به همین سبب، فشار فروش در سایر سهمها منجر به خروج نقدینگی از بازار شده است.
در کنار این موضوع بسیاری از هلدینگهای مطرح ازجمله صندوقهای بازنشستگی و سرمایهگذاری به دلیل دریافت نکردن سود از شرکتهای زیرمجموعه خود، به خرید اوراق خزانه اسلامی روی آوردند که با ریسک کمتر، سود آینده خود را تا حدی تضمین کنند.
به دلیل تعمیق رکود اقتصادی در لایههای مختلف بازار ایران، نماگرهای بورس در اکثر روزها روند نزولی داشته و معمولا در حالت قرمز کمترین حجم و ارزش معاملات را به فعالان این بازار نمایش داده است.
همچنین سهامداران حرفهای بازار معتقدند، احتمال ریزش بیشتر بین حجم و ارزش معاملات در روزهای آینده، ریسک نقدینگی سهام را بشدت افزایش خواهد داد و همین عوامل منجر به تأمین نقدینگی توسط تازهواردها و افراد کمریسکتر میشود تا در آینده با ایجاد شرایطی تکنیکال اقدام به خرید بااحتیاط در سهام شرکتهای آیندهدار کنند.
با بررسی شرایط موجود، سیر نزولی بازار با توجه به نبود آیندهای شفاف از وضعیت بنگاههای اقتصادی و همچنین سیاستهای پولی و بانکی دولت، ادامهدار خواهد بود و حتی کاهش نرخ سود بانکی با عنوان مهمترین رقیب بازار سهام نتوانست به جریان معاملات رونقی پایدار ببخشد.
در این باره، کارشناسان و بزرگان بازار سهام همواره از نرخ بالای سود بانکی انتقادات زیادی را مطرح میکردند؛ چراکه ریسک سرمایهگذاری در بازار سهام و بازار بانکی در شرایط نابرابری وجود داشت، به این ترتیب که سرمایهگذاران نرخ سودهای بیش از 20 درصدی بانکها را به ریسک سرمایهگذاری در بازار سهام بهواسطه سود و زیان شرکتها ترجیح میدهند.
بهاین ترتیب دولت در ضربالاجلی، اقدام به کاهش نرخ سود بانکی کرد تا بتواند با ایجاد رونق در بازار سرمایه جریان نقدینگی را بهبود بخشد، غافل از آنکه سرمایهگذاران در شرایط رکود اقتصاد با رصد شرایط موجود، تزریق نقدینگی را در اوراق خزانه با سود بدون ریسک و تضمینشده دولت ارجح دانستند. در کنار این موضوع عوامل دیگری همچون ورود نیافتن سرمایههای جدید به بازار سهام بهواسطه نبود آیندهای روشن علاوه بر خواب پول در محلهای کم ریسکتر موجب افت بیشتر نماگرهای بازار شد.
افت نسبی حجم و ارزش دادوستدها در میانگین یکماهه گذشته همچنان بیمیلی سهامداران را نسبت به این بازار رقم زده به طوری که سهامداران حرفهای هم تمایل چندانی نسبت به ورود نقدینگیشان به بازار سهام ندارند و حتی برای کاهش ریسک ناشی از افت بیشتر قیمتها به دنبال نقد کردن سهام و ایجاد حاشیه امن برای دستیابی به سودهای کم ریسک تر همانند اوراق مشارکت و خزانه اسلامی هستند.
شاخص کل بورس در یک ماه گذشته اگر در معدود روزهایی با افزایش نسبی مواجه شد بیشتر به علت تأثیرگذاری نمادهای بزرگ و اثرگذار بورسی بود تا این شائبه که امکان دستکاری در شاخص بورس برای جلوگیری از ریزش بیشتر آن متصور باشد، رخ دهد.