بدون شک بهترين راه همراه کردن افکار عمومي با هر جرياني، توجيه و قانع ساختن آن با تمسک به شواهد عيني و ملموس است . تنها در اين صورت است که افکار عمومي اقناع شده و مهر تائيد بر آن جريان و اتفاق مي زند.
کد خبر: ۱۳۷۹۶۰
به گزارش ایران اکونومیست به نقل از رسانه مالياتي ايران؛ فرهنگ سازي مهمترين اصل براي شروع اين ماجراست. همانا ديدگاه آحاد جامعه برگرفته از آبشخور فرهنگ است و براي اينکه افکار عمومي را با جريانات اجتماعي و سياسي همراه کنيم نيازمند طراحي و پي ريزي فرهنگي غني و کاربردي در مورد مسائلي هستيم که به عنوان هدف براي خود تعريف کرده ايم.
دولتمردان و مسئولين نيز در تصويب قوانين و صدور بخشنامه ها و دستورالعملها بايد به اين اصل مهم و ريشه اي توجه و امعان نظر داشته باشند تا بتوانند به اجرايي شدن و موفقيت اين قوانين اميدوار باشند.
مسئولين سيستم مالياتي که سخت نيازمند مشارکت و همياري مردم مي باشند از اين اصل نبايد غافل شوند و برنامه ريزي ويژه اي را در اين خصوص بايد داشته باشند تا به هدفهاي تعيين شده و سرمنزل مقصود نائل آيند.
گذشته از فرهنگ سازي که اولين و مهمترين اصل براي جلب مشارکت و همراهي مردم و موديان مالياتي مي باشد راهکارهاي ديگري نيز براي همسو سازي افکار عمومي با نظام مالياتي وجود دارد که هريک در جايگاه خود شايسته بررسي و توجه مي باشند. چنانچه اثرات و نتايج پرداخت ماليات در سطح جامعه و زندگي مردم هويدا و مشهود باشد بالطبع تمايل و رغبت موديان براي مشارکت بيشتر در پرداخت ماليات برانگيخته مي شود .زماني که آحاد جامعه بعينه شاهد افزايش امکانات زندگي و آباداني شهر و کشور خود باشند اعتمادشان به دولت بيشتر شده و در نتيجه در موعد معين اقدام به ارائه صحيح اطلاعات شغلي و پرداخت ماليات متعلقه مي نمايند.
در نظر گرفتن معافيتها و تشويقات منطقي براي افراد و اصنافي که شايسته آن مي باشند عامل مهم ديگري در جلب رضايت موديان است که بايد با نکته سنجي و بررسي کارشناسي به آن پرداخته شود. شايان ذکر است که اتخاذ تدابير اصولي و صحيح در اين موارد بسيار حساس و کارساز بوده و زمينه ساز تحقق عدالت مالياتي خواهد شد.
شناسايي فراريان مالياتي و تلاش براي معرفي و کشف اقتصاد زيرزميني مطمئنا در ايجاد و افزايش اطمينان و اعتماد اقشار مختلف و مودياني که همواره ماليات خود را در موعد مقرر پرداخت مي کنند نقش بسزايي خواهد داشت.
زماني که همه مردم و موديان در برابر قوانين مالياتي يکسان باشند و قانون به صورتي يکسان و هماهنگ در مورد آنها اجرا شود مسلما عدالت نيز جاري خواهد بود و جامعه رو به سوي وفاق و يکپارچگي پيش مي رود. تنها در اين صورت است که مي توان انتظار داشت عدالت، حاکم بر تمام اجزاء جامعه بوده و همگان با يک ميزان ارزيابي مي شوند.
