پیشنهاد همسر فوتبالیست ایرانی به مهران مدیری

به گزارش ایران اکونومیست؛ همزمان با فرا رسیدن میلاد خاتم پیامبران رسول اکرم(ص) و رئیس مکتب شیعه امام صادق(ع)، شب گذشته عیدانه برنامه تلویزیونی «دورهمی» با میزبانی از نیما مسیحا خواننده پاپ کشور و فقیهه سلطانی بازیگر تئاتر و تلویزیون به روی آنتن شبکه نسیم رفت.

مهران مدیری مجری و کارگردان این برنامه تلویزیونی در ابتدا با بیان تعریفی ازفروتنی و تواضع به عنوان اولین مهمان از فقیهه سلطانی بازیگر فیلم سینمایی «معجزه خنده» برای حضور به روی صحنه «دورهمی» دعوت کرد.

سلطانی پس از سلام و ابراز خوشحالی به خاطر حضورش در برنامه «دورهمی»، با اشاره به تغییرات ظاهری از بارداری خود داد. سپس در جواب به پاسخ مدیری درخصوص عجول بودنش گفت: من آدم عجولی نیستم اما اتلاف وقت را درک نمیکنم و در هرکاری باید زود به نتیجه برسم.

وی در ادامه با بیان اینکه پیشنهادهای بازیگری به دور کلیشه افتاده است، پیرامون پایین بودن فعالیتش در سینما اظهار داشت: بعد از همکاری در فیلم سینمایی «معجزه خنده» وارد هر دفتر فیلم سازی که می شدم، همه من را با همان نقش دختر دیوانه می خواستند و متاسفانه دچار درد کلیشه شدم. به گفته استادم گلاب آدینه کمی از دنیای بازیگری در سینما فاصله گرفتم و الان تمام پتانسیلم را به روی کارگردانی تئاتر متمرکز کرده ام و یک نمایشنامه دارم که خوشحالم می شوم شما آن را بازی کنید.

بازیگر مجموعه تلویزیونی «آهوی ماه نهم» با اشاره به اینکه متولد 1353 است، درخصوص پنهان کردن سن هنرمندان عنوان کرد: به دوستان بازیگر حق میدهم که سن خودشان را بیان نکنند. متاسفانه در سینمای ما وقتی از سن بازیگر مطلع شوند، رنج سنی نقش ها را تغییر می دهند و در انتخاب شخصیت ها محدودشان می کنند.

سلطانی درباره زندگی مشترک خود با همسرش گفت: برای اولین بار در یکی از خیریه هایی که با دوستم می‌رفتم، یک مرد متحیر به من نگاه می کرد. بعد از یک سال و نیم با او که یک فوتبالیست است، ازدواج کردم. قبلا اصلا فوتبالی نبودم، اما پس از این ازدواج دیگر با علاقه فوتبال را دنبال می کنم.

وی با بیان اینکه سینمای امروز ما در دهه های اخیر دچار باند بازی شده است، پیرامون نامه اعتراضی خود بیان کرد: این درست است که سینمای ما اخیرا دچار باند بازی شده است و ما درهمین راستا اعتراض هم کردیم، اما همه از روی ما تاختند و ناگهان همه چیز فراموش شد تا اینکه دوباره با مصاحبه های بسیاری از بازیگران، این باند بازی در سینما روی کار آمد. به هرحال نامه ما نتیجه نداد ولی حداقل اینکه ما توانستیم حرفمان را بزنیم.

بازیگر مجموعه تلویزیونی «تبریز در مه» افزود: سینما کمی بی رحم است و تا روابط خانوادگی و دوستی نداشته باشید، نمی توانید کار کنید و من ترجیح می دهم که قدر و اندازه خودم را نگاه دارم و به این شکل کار نکنم.

سلطانی در پایان گفتگوی خود با مدیری از اولین و عجیب ترین بازی خود در فیلم سینمایی «معجزه خنده» گفت و خط قرمز خود را برهم زدن شرافت زندگی انسانی بیان و یک تابلو از عکس های خودش را به موزه «دورهمی» اهدا کرد.

اما، مجری برنامه تلویزیونی «دورهمی» در ادامه برنامه خود از نیما مسیحا به عنوان دومین مهمان این برنامه به روی صحنه دعوت کرد و از روزهای آشفته موسیقی و دلایل کم کاری خود در سال‌های اخیر جویا شد.

مسیحا در ابتدای برنامه با اجرای قطعه «بارون دلتنگی» در خصوص کم رنگ بودن حضورش در عرصه موسیقی گفت: من جزو اولین افرادی بودم که از سال 78 کار موسیقی پاپ را در کشور رواج دادیم، اما در طی سالیان سال موسیقی ما دستخوش تغییرات شده است که به سلیقه و ذائقه مخاطب مرتبط می شود. من به عنوان خواننده هیچ وقت دوست ندارم، سبک و نوع خواندنم را تغییر بدهم و ترجیح دادم برای مدتی کم کار بمانم.

وی با بیان اینکه تصمیم گرفتم آثار بیشتری را از خودم به جای بگذارم، درخصوص فعالیت این دوره از زندگی اش اظهار داشت: تصمیم گرفتم آثار بیشتری را از خودم به جا بگذارم. در برنامه هایم تنظیم آلبوم و اجرای جدید را برای مردم در نظر گرفته ام و امیدوارم همه کارها به خوبی پیش برود.

مسیحا ادامه داد: من همیشه معتقدم هستم که این ما هستیم که خوراک شنیداری مخاطبان را فراهم می کنیم و احساس می کنم این خوراک غلط ذائقه مردم را تغییر داده است. در حالی که می تواند بیشتر و بهتر درخشش پیدا کند.

در ادامه این گفتگو مسیحا قطعه ای دیگر با نام «عاشقانه» را خواند و خاطره ای از اولین همکاری و اولین دیدار با زنده یاد بابک بیات گفت.

وی عنوان کرد: پدرم به شدت اهل موسیقی است و از همان ابتدای کودکی من را با نت و موسیقی آشنا کرد تا تمامی درس های این رشته را از خودش آموختم.

مسیحا در پایان با بیان اینکه زمانی احساس خوشبختی می کنم که حال موسیقی کشورم خوب باشد، دستبند یادگاری خودش را به موزه دورهمی اهدا کرد و درخصوص بیماری مادرزادی خود گفت: سالها است که من از کودکی با مشکل بیماری کم بینایی روبرو هستم و تا به امروز احساس کردم به خاطر مخاطبانم حرفی نزنم. سالیان سال است که با این بیماری زندگی می کنم و تمام سختی را به دوش می کشم.

همچنین در پایان آخرین قطعه را با عنوان«مهتاب» اجرا کرد.