اعتراض به توقف ناگهانی نمادها در بورس و سیاست یک بام و دو هوا
روز گذشته که شاخص کل بورس 174 واحد کاهش داشت، تعدادی از نمادهای پرمعامله به یکباره متوقف شد که موجب بُهت و حیرت اصحاب بازارسرمایه شد، اما پیش از بررسی چگونگی و علت این موضوع لازم است، مواردی به عنوان یادآوری ذکر شود.
یکی از ریسکهای سرمایهگذاری در اوراق بهادار ریسک نقد شوندگی (Liquidity Risk) است.
منشأ این ریسک فقدان بازار پذیری یک سرمایهگذاری است که نمیتوان آن را جهت جلوگیری از زیان و یا به حداقل رساندن زیان به سرعت خرید و یا به فروش رساند.
ریسک نقدشوندگی معمولا به شکل فاصله زیاد بین مظنه خرید و فروش و نوسان شدید قیمت نمود مییابد.
این ریسک معمولا در سهام شرکتهای کوچک بیشتر است و در حالتهای خاص مانند بحرانهای اقتصادی نیز میتواند بر سهام شرکتهای بزرگ تاثیرگذار باشد.
علاوه بر اندازه شرکتها و سیاستهای سهامداران آنها، بازار و ساختارهای آن نیز میتواند بر سطح نقدشوندگی بازار سهام موثر باشد.
عمق کم بازار و سهام شناور کم سهام از یک سو و وجود توقف معاملاتی زیاد در جریان معاملات بازار میتواند مانعی بر سر راه معاملات روان بازار و افزایش ریسک نقدشوندگی باشد.
افزایش ریسک نقدشوندگی میتواند باعث افزایش بازده مورد انتظار سهامداران و کاهش جذابیت سرمایهگذاری در سهام برای آنها باشد.
نتیجه این امر حرکت نقدینگی سرمایهگذاران از بازار سهام به سمت بازارهای موازی است.
اقدام روز گذشته سازمان بورس در مورد توقف برخی از نمادهای فعال نیز مصداق یکی از عوامل ساختاری در برابر نقد شوندگی سهام در بازار است.
در حالی که سهامی مانند ذوب آهن،پتروشیمی کرمانشاه و صندوق بازنشستگی در آخرین روز کاری از معاملات سیالی در درصدهای مثبت خود برخوردار بودند، دیروز به یکباره بسته شدند.
این عمل علاوه بر کاهش نقدشوندگی و جذابیت بورس باعث میشود، سرمایه گذاران در مورد مکانیزم کلی بازار و معاملات آن دچار بدگمانی شوند که این خود میتواند مانع بزرگی در جهت اعتلای فرهنگ سرمایهگذاری سالم در کشور باشد.
توقفهای معاملاتی در بازارهای توسعه یافته معمولا زمانی رخ خواهد داد که شرکتهای بورسی اطلاعات جدیدی را منتشر کنند. این توقف این فرصت را به سرمایهگذاران خواهد داد، تا ارزیابی خود را از اطلاعات جدید به عمل آورند.
علاوه بر این زمانی که بورس در مورد اینکه سهم استانداردهای پذیرش را رعایت کرده یا خیر، دچار تردید شده و معاملات متوقف می شود.
توقفهای معاملاتی معمولا یک ساعت طول می کشد، اما ممکن است، بیشتر از این نیز باشد.
همچنین در شرایطی حرکتهای مشکوک غیرمعمول در معاملات رخ دهد و در نوسان غیرعادی نیز، بورس میتواند معاملات را در سهام متوقف کند.
این نوسان غیرعادی میتواند در جهت مثبت یا منفی باشد.
رویه اخیر اقدامات سازمان بورس در بازار سهام نشان میدهد، توقفهای معاملاتی به جای اینکه از آن به عنوان ابزاری برای فرصت دهی به سرمایهگذاران جهت ارزیابی اطلاعات باشد، بیشتر ابزاری در جهت هدایت و مدیریت روند بازار است.
به تجربه ثابت شده سازمان بورس بیشتر هنگام روندهای صعودی شرکتها را ملزم به ارائه شفاف سازی کرده و در روند منفی برخی شرکتها از این مکانیزم استفاده نمیکند.
برای مثال طی سال اخیر بازار شاهد کاهش قابل توجه در ارزش سهام شرکتهای گروه خودرو بوده است، اما طی این مدت هیچ گاه سازمان بورس این شرکت ها را ملزم به ارائه شفاف سازی در مورد وضعیت خود نکرده است.
این امر نشان میدهد، مسئولان بورس بیشتر در شرایط رالیهای مثبت بورس نسبت به نوسانها حساس بوده و در زمان روند منفی که ثروت سهامداران در حال کاهش است، رویکردی منفعل دارد.
یکی دیگر از نکاتی که در عملکرد نهادهای اجرایی و نظارتی بورس اوراق بهادار قابل مشاهده است، رویه اقتضایی آنها در اجرای قوانین و دستورالعملها است.
بارها مشاهده شده در نوسان بالای بازار دستور رفع گره معاملاتی برای برخی از نماد به ویژه نمادهایی که تاثیر قابل توجهی بر شاخص دارند، رعایت نمیشود که این امر میتواند در جهت رسالت سازمان و یا شرکت بورس برای مهندسی و مدیریت شاخص باشد!
برای مثال براساس دستور رفع گره معاملاتی نماد مخابرات باید دیروز مشمول رفع گره معاملات میبود که این امر تحقق نیافت.
آنچه مسلم است، وظیفه ارکان اجرایی و نظارتی هر نهادی اجرای صحیح قوانین و نظارت بر حسن اجرای آنها و همچنین تلاش در جهت توسعه بازار است.
بنابراین در شرایطی نهاد ناظر خود نیز از قوانین مکتوب خود تخطی کند، علاوه بر ایجاد بی اعتمادی موجب کاهش ضمانت اجرای قوانین را فراهم می آورد.
اقتضایی برخورد کردن نسبت به اجرای قوانین نیز یکی از مصادیق این تخطی بوده که موجب میشود، نسبت به متقن و محکم بودن آنها تردید کرد و این موجب افزایش عدم اطمینان در بین فعالان بازار خواهد شد.
بورس و سهام ماهیتی است که روند معاملاتی آن بر اساس خِرد جمعی تمام سرمایه گذاران تعیین میشود و تجربه تاریخی ذهن بشر نیز نشان داده، خرد جمعی همواره برتری نسبی نسبت به تفکر فردی دارد.
اگرچه این امکان وجود دارد که خرد جمعی در پارهای مواقع نادرست عمل کند، اما به دلیل ماهیت خود اصلاح خود در صورت نبودن مانعی میتواند به سرعت این اشتباه را اصلاح کند.
شاید شایسته این باشد که نهادهای اجرایی و نظارتی بازار به جای اینکه بیشتر نگران روندها و حرکتهای بازار باشند، شرایطی را فراهم آورند که خرد جمعی سرمایهگذاران به شکل بهتر و سریعتری در قیمت اوراق بهادار تجلی یابد.
کاهش محدودیتهای معاملاتی، افشای دقیق و به موقع اطلاعات، افزایش سهام شناور آزاد شرکتها و همچنین اجرای دقیق و بی کم و کاست قوانین و دستورالعملها از جمله اقداماتی هستند که میتوانند در رسیدن به این مقصود موثر باشند.
نهادهای نظارتی بازار نیز میتوانند در جهت اعتلای بازار سهام و فرهنگ سرمایهگذاری در این جهت گام برداشته و اصلاح عکسالعملهای بیش از حد و یا کمتر از حد بازار به وقایع را به ماهیت خود اصلاح خرد جمعی سرمایه گذاران واگذار کنند.
نگارش: یک کارگزار بورس