انفاق چیست؟
یکی
از اموری که خداوند در قرآنکریم آن را بسیار حائز اهمیت دانسته و به
صورتهای گوناگون بدان توصیه نموده، انفاق است. انفاق، در اصطلاح به معنای
آن است که آنچه تحت مالکیت من قرار دارد را به وسیلۀ صدقه یا نوعی بخشش، به
مالکیت فرد دیگری درآوردم.۱ خداوند در قرآن، پارهای از
انفاقها را تحت عناوینی مانند زکات، خمس، کفارههای مالی و اقسام فدیه،
واجب نموده است. و پارهای دیگر مانند صدقات، اموری از قبیل وقف و وصیت و
بخششهای دیگر را از جمله انفاقهای مستحب قرار داده است.۲ تا
از این طریق، فاصلۀ طبقاتی میان توانگران و فقراء را کاهش یابد و همگی به
ایجاد یک زندگی متوسط که مایۀ وحدت و همبستگی است، رهنمون شوند. جامعهای
که در آن خواستههای متضاد، کینهها و دشمنیها در میان نباشند تا افراد
بتوانند به سوی فضائل و سعادت حرکت کنند. چنین محیطی درست نمیشود مگر با
اصلاح حال همنوعها و در درجۀ نخست تأمین نیازمندیهای مادی ایشان. این
مسئله نیز بهوسیلۀ تعدیل ثروتها و بهکار انداختن اندوختهها حاصل
میشود.۳ به همینجهت قرآنکریم اهتمام ویژهای در امر مؤمنان
به انفاقهای واجب و توصیه آنها به بخششهای مستحب مینماید. سیرۀ پیامبر
گرامی اسلام صلیالله و روش ائمه علیهمالسلام نیز نشان از جایگاه ویژۀ
انفاق و همچنین گستردگی تأثیر آن بر فرد و جامعه دارد. چنانکه
امیرالمؤمنین علیهالسلام در خطبۀ ۱۲۹ نهجالبلاغه از انحراف مردمان از این
مجرا و آثار سوء آن سخن میگویند: «امروز کارتان به جایی رسیده است که روز
به روز و ساعت به ساعت خیر از شما دورتر و شر به شما نزدیکتر، و طمع
شیطان در هلاک ساختن مردم بیشتر میشود. امروز روزگاری است که نیروی شیطان
در حال قوی شدن است و نقشههایش دارد فراگیر میشود، و او به هدفش دست
مییابد. اگر نمیپذیرید، به وضع جامعه بنگرید. آیا جز این است که به هرسو
چشم باز کنی، یا فقیری میبینی که با فقر دست و پنجه نرم میکند، و یا
توانگری که نعمت خدا را با کفران تلافی میکند، و یا بخیلی را میبینی که
بخل از حق خدا را غنیمت میشمارد، و یا انسان سرکشی که گوشش از شنیدن مواعظ
ناشنوا است؟»۴
البته آثار و ثمرات انفاق، محدود به کاهش
فاصله طبقاتی و رفع حوائج مالی مردمان نیست و آثار و برکات دیگری نیز برای
جامعه و نیز تکتک افراد آن دارد. مؤمنان برادران یکدیگرند و برادر با
انفاق و اصلاح وضع مالی دیگر برادران، نه تنها نیاز مادی او را برآورده
ساخته، بلکه همچنین «دل او را از رذائلی که فقر در او ایجاد میکند، پاک
کرده، چراغ محبت را در دلش افروخته، زبانش را به گفتن خوبیها واداشته،
او را در عملکردش نشاط بخشیده، و این فوائد، عاید همۀ جامعه میشود. اصلاح
حال یک نفر، اصلاح حال هزاران نفر در جامعه است.»۵ و نه تنها
موجب اصلاح وضع مادی میشود، بلکه در بهبود اوضاع اخلاقی نیز مؤثر خواهد
بود. از سوی دیگر توصیۀ افراد توانگر به انفاق، برای خود ایشان نیز سودآور
خواهد بود. روح بخشندگی، نوعدوستی و فضائل اخلاقی را در ایشان پرورش
میدهد و از وابستگیها به ثمرات دنیوی و اموال میکاهد. چنانکه از امام
صادق علیهالسلام دربارۀ علت تحریم ربا سوال شد، ایشان فرمودند: «برای
اینکه مردم از احسان به یکدیگر دریغ نورزند.»۶ بنابراین انفاق،
یک رابطۀ دوطرفه است که هر دو طرف در آن سود میبرند. همچنین ضامن رشد
مادی و معنوی جامعه نیز خواهد بود. شاید بتوان گفت انفاقهای واجب در جهت
رفع حوائج ابتدایی و مادی جامعه که حداقلیترین نیازهای افراد هستند، واجب
گشتهاند تا از این طریق همواره حوائج مادی افراد رفع شود. تا هیچگاه فردی
که به خاطر نیاز مالی از زندگی ساقط شده است، در جامعه نباشد. و انفاقها و
بخششهای مستحب نیز در جهت تقویت رفع نیازهای مادی، همچنین تقویت فضائل
اخلاقی در جامعه، داوطلبی برای برطرف ساختن نیازهای گوناگون علاوه بر
نیازهای مادی، و احساس مسئولیت نسبت به افراد، دارای استحباب شمرده شده و
به آنها توصیه اکید شده است.
شرایط و آداب انفاق
خداوند
در آیات مهمی از انفاق سخن گفته است و همچنین ویژگیهایی را برای آن
برشمرده. آیات ۲۶۱ تا ۲۷۴ سورۀ بقره، به طور خاص سخن از انفاق میگویند و
با مثالهایی شرایط آن را برشمردهاند که در اینجا به آنها اشاره میکنیم:
۱. فی سبیل الله
مَثَلُ
الذینَ یُنفِقُونَ اَموالَهُم فِی سَبِیلِ اللهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ
اَنبَتَت سَبعَ سَنابِلَ فی کُلِّ سُنبُلَةٍ مِئَةُ حَبَّة وَ اللهُ
یُضاعِفُ لِمَن یَشاء وَ اللهُ واسعٌ عَلیمٌ.۷ اولین شرط از
شرایط انفاق، هدف از انفاق یا نیت شخص است. قید «فی سبیل الله» در آیۀ نشان
میدهد که انفاق، باید در راه خدا و برای رضای خداوند انجام شود. مانند هر
کار دیگری، در بخششها نیز اگر اخلاص نداشته باشیم، به همان میزان دچار
انحراف از هدف و مقصود شدهایم. در قرآن به نقل از شیطان آمده است قالَ
فَبِعِزَّتِکَ لَأُغوِیَنَّهُم اَجمَعِینَ. اِلّا عِبادَکَ مِنهُم
المُخلَصِینَ.۸ « اخلاص، اساس عبادت است»۹ و به همین
دلیل شیطان قسم خورده است که همه را اغوا میکند، اما بندگان مخلص خداوند،
گرفتار اغوای شیطان نمیشوند. عملی که برای خداوند نباشد، از درون خالی
است و به همین دلیل نیز اثری ندارد. خداوند در این آیه مثال کسانی که اموال
خود را در راه خدا و برای رضای او انفاق میکنند، مانند دانهای میداند
که هفت خوشه رویانده، و در هر خوشه صد دانه است. نه تنها مال او کم نشده،
بلکه خداوند آن را برای او افزایش نیز میدهد. این مثال نشان میدهد چگونه
مالی را که در راه خدا انفاق میشود، زیاد میشود و مشمول برکت قرار
میگیرد. مَن جاءَ بِالحَسَنَةِ فَلَهُ عَشرُ اَمثالها.۱۰ و اما
انفاق ریاکارانه و بدون اخلاص، بهره و برکتی ندارد. وَ الذینَ یُنفِقُونَ
اَموالَهُم رِئاءَ النّاسِ وَ لایُؤمِنُونَ بِاللهِ وَ لا بِالیومِ الآخِر
وَ مَن یَکُن الشَّیطانُ لَهُ قَریناً فَساءَ قَریناً.۱۱
۲. قَولُ معروفُ و مغفرةٌ
اَلذینَ
یُنفِقُونَ اَموالَهُم فِی سَبیلِ اللهِ ثُمَّ لایُتبِعُونَ ما اَنفقَوا
مَنّاً وَ لا اَذیً لَهُم اَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم وَ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ
لا هُم یَحزَنُونَ.۱۲ در ادامۀ آیات، از انفاقی که همراه با
اذیت و آزار و یا منت گذاشتن بر شخص نیازمند باشد، نهی میشود. حتی ممکن
است فردی که از شما درخواست کمک میکند، رفتاری ناخوشایند انجام دهد، سخنی
ناپسند بگوید و یا با اصرار کردن موجب آزار شما گردد، اما: قَولٌ مَعرُوفُ
وَ مَغفِرَةٌ خَیرٌ مِن صَدَقَةٍ یَتبَعُهَا اَذیً.۱۳ در این حال نیز آنچه ارزشمندتر از کمک شماست، سخن پسندیده و چشمپوشی شما از اذیت اوست. چراکه وَ اللهُ غَنیٌ حَلیمٌ.۱۴
خداوند، «از آنجایی که غنی است، نعمت و بخشش بر بندگان را بزرگ جلوه
نمیدهد و از آنجایی که حلیم است در برابر جهالت بندگان خشم نمیکند. به
این دلیل است که آیه با این دو نام از خداوند پایان مییابد.»۱۵
کسی که دست نیاز به سوی دیگری دراز کرده و نیازش را از او درخواست میکند،
سختیای را به جان خریده و آبروی خود را در معرض خطر نهاده است. شایسته
نیست مؤمن با بدرفتاری، او را شرمنده سازد و حرمتش را زیر پا بگذارد. امام
حسین علیهالسلام میفرمایند: «نیازمند با درخواست کردن، حرمت خود را نگه
نداشته است. پس تو با نومید نکردن او، آبرو و حرمت خود را نگه دار.»۱۶
در
ادامۀ آیات خداوند مثال چنین انفاقهای ریاکارانه و همراه آزار و اذیت را
مانند تختهسنگی میداند که بر آن غباری نشسته باشد. این غبار با باران
اندکی از بین میرود و تختهسنگ مانند حالت اول خود میشود و هیچ اثری از
آن غبار باقی نمیمانَد. فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفوانٍ عَلَیهِ تُرابٌ
فَاَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلداً لایَقدِرُونَ عَلَی شَیءٍ مِمّا
کَسَبُوا.۱۷ این انفاقهای ریاکارانه نیز مانند آن غبار، چنان
سست و بیمایهاند که هیچ اثری ندارند و حتی اگر باران هم بر آن ببارد، از
آن سنگ سخت، چیزی نمیرویاند. درعوض حکایت کسی که انفاق را برای رضای خدا و
استوار شدن نیکیها در خود، انجام میدهد، حکایت باغی است که بر بلندیای
قرار دارد و با هر بارانی، محصول فراوان میدهد.۱۸
۳. أَنفِقوا مِن طَیِّبات
در
ادامه و در آیۀ ۲۶۷ سورۀ بقره خداوند کیفیت مالی که باید انفاق شود را
اینچنین بیان مینماید: یا اَیُّهَا الذینَ آمَنُوا اَنفِقُوا مِن
طَیِّباتِ ما کَسَبتُم وَ مِمّا اَخرَجنا لَکُم مِن الاَرضِ.۱۹
از اموال طیب و پاکیزۀ خود و از بهترین اموال خود انفاق نمائید. وَ لا
تَیَمَّمُوا الخَبِیثَ مِنهُ تُنفِقُونَ وَ لَستُم بِآخِذیهِ اِلّا اَن
تُغمِضُوا فیهِ.۲۰ نه مالی که نیازمند، رغبتی به گرفتن آن
نداشته باشد، و یا با اغماض آن را دریافت نماید. زیرا کسی که بخواهد مال
خبیث و ناپاکی را انفاق کند و بهگونهای از شرّ آن خلاص شود، درواقع
نخواسته است خود را به بخشندگی زینت دهد و کار نیکی را انجام دهد تا به
کمال برسد.۲۱
از سوی دیگر قرآنکریم میفرماید: لَن تَنالُوا البِرَّ حَتّی تُنفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ...۲۲ هرگز به حقیقت نیکی نمیرسید، مگر از آنچه دوست دارید انفاق کنید و ببخشید.
۴. به چه کسانی انفاق کنیم؟
خداوند
در جای جای قرآنکریم مصارف مختلف انواع انفاقها را بیان میکند و
نیازمندان و کسانی که در اولویت کمکرسانی هستند را برمیشمارد و آنها
مورد توجه قرار میدهد. در آیۀ ۲۷۳ سورۀ بقره، بهترین مصارف صدقات ذکر
میشود: لِلفُقَراءِ الذینَ اُحصِرُوا فِی سَبیلِ اللهِ لایَستَطیعونَ
ضَرباً فِی الاَرضِ یَحسَبُهُم الجاهِلُ اَغنیاءَ مِنَ التَّعَفُفِ
تَعرِفُهُم بِسیماهُم لایَسئَلُونَ النّاسَ اِلحافاً.۲۳ یعنی
کسانی که در راه خدا فقیر شدهاند و نمیتوانند کسب مال کنند. ایشان کسانی
هستند که از شدت عفتی که دارند، کسی از حالشان خبر ندارد؛ چراکه تظاهر به
فقر نمیکنند و از علائم فقر در آنها چیزی به غیر از آنچه ظاهر است و
نمیتوان پنهان کرد، پیدا نیست. لایَسئَلوُنَ النّاسَ اِلحافاً نشان میدهد
فقرای مؤمن، گدایی نمیکنند تا مجبور به اصرار در درخواست شوند.»۲۴
از حضرت صادق علیهالسلام روایت است که میفرمایند: «بخشندگی آن است که بی
خواهش صورت گیرد. اما آن بخشندگی که در مقابل درخواست انجام گیرد، ناشی از
شرمندگی و برای فرار از نکوهش است.» پس بهترین بخشش وقتی است که نیاز را
پیش از آنکه به مرحلهای برسد که نیازمند را به ستوه بیاورد و او را دچار
مشکل کند، شناسایی کرده و مخلصانه برآورده گردد. صرفنظر از حوائج مادی، چه
بسیار نیازهای غیرمادی که صاحب آن، به سبب ملاحظاتی آن را بیان نمیکند.
از
مصارف دیگری که برای انفاق در قرآنکریم ذکر شده است، با توجه به آیۀ ۲۱۵
سورۀ بقره میتوان به این نکته اشاره کرد که وظیفۀ رفع حوائج، در درجۀ اول
نسبت به نزدیکان و خویشان هر کس تعریف میشود. خواه بخششهای مادی باشد و
خواه رفع نیازهای غیرمادی. یَسئَلُونَکَ ماذا یُنفِقُونَ قُل مَا اَنفَقتُم
مِن خَیرٍ فَلِلوالِدَینِ وَ الاَقرَبینَ وَ الیَتمی وَ المَساکینَ وَ ابن
السَّبیل. خداوند به پیامبر صلیالله میفرماید در پاسخ به کسانی که
میپرسند چه چیزهایی را انفاق کنیم، بگو: هرچه انفاق میکنید، به پدر و
مادر و خویشان خود، و یتیمان و بیچارگان فقیر و درراهماندگان، بدهید.
بنابراین در وهلۀ اول هر کس باید نیازهای خویشان و نزدیکان خود را زیر نظر
گرفته و موردتوجه قرار دهد. اگر چنین باشد، هیچ نیازی که بیپاسخ بماند و
یا هیچ نیازمندی که مجبور به درخواست شود، باقی نمیماند. این امر در صلۀ
رحم (بخشش و نیکی به ارحام) نیز مورد توجه و بسیار مهم تلقی میشود. تا حدی
که برخی معتقدند که منظور از صلۀ رحم، زمانی که افراد از حال یکدیگر
باخبر باشند و نیز روحیات همدیگر را بشناسند، امکان اینکه از نیازهای
مختلف یکدیگر مطلع باشند وجود خواهد داشت. ممکن است کسی از بستگان نیازی
مالی داشته باشد و دیگری آن را برآورده سازد. و یا فردی نیاز به مشورت یا
کمک در انتخاب داشته باشد، یا از تنهایی رنج ببرد، در درجۀ اول این از
وظایف نزدیکان اوست که نیاز او را بدانند و خیرخواهانه در جهت رفع آن تلاش
کنند. بسیار تأسفآمیز خواهد بود که افراد به دلایل مختلف مانند آسیبهای
ناشی از عدم اعتماد یا اذیت و آزار و سرزنش دیگران، ترجیح میدهند دردل
دردها و مشکلات بیصدا بشکند اما اجازه ندهند حتی نزدیکانشان از نیازشان
مطلع گردد. امام صادق علیهالسلام میفرمودند: «هرگاه مردی دست نیاز به سوی
من دراز کند، در رفع نیاز و مشکل او شتاب میورزم، زیرا بیم آن میرود که
کار از کار بگذرد و اقدام من در کمک او، دیگر به کارش نیاید.»۲۵
سائل را ناامید نکنید
همۀ
ما با این مسئله روبرو هستیم که روزانه افراد زیادی در جامعه از ما تقاضای
کمک مالی میکنند، درحالیکه نمیدانیم واقعاً نیازمندند یا خیر. البته که
درخواست از مردم در روایات نهی شده است. حتی توصیه شده که اگر فرد
نیازمند، جنس کوچک و ناچیزی را بتواند بفروشد، بهتر از آن است که دست گدایی
به سوی مردم دراز کند. مخصوصاً درخواست از کسی که میترسد دست رد به
سینهاش بزند.۲۶ بنابراین آبرو و حرمت شخصیت مؤمن، از جایگاه
بالایی نزد خداوند برخوردار است و طبیعتاً هر چیزی که حرمت مؤمن را
خدشهدار کند، مورد رضای خداوند نیست. از اینرو گرچه ندانیم شخصی که
درخواست کمک از ما میکند، واقعاً نیازمند است یا خیر، حفظ حرمت او بر ما
لازم است. شاید او واقعاً چارهای جز این نداشته است. ازاینرو درصورتیکه
میتوانیم نیاز او را برآورده سازیم و درغیراینصورت به مقداری که در
توانمان است یا با چیز دیگری، او را راضی و حرمتش را حفظ کنیم. پیامبر
صلیالله میفرمایند: «سائل را رد نکنید؛ چراکه اگر دروغگویی گدایان نبود،
دستردزننده بر سینۀ آنان هرگز رستگار نمیشد.»۲۷ همچنین ایشان میفرمایند: «به سائل بنگرید، اگر دلتان به حال او سوخت، عطایش دهید که او راست میگوید.»۲۸
این فرمایش رسول گرامی اسلام صلیالله از سویی خطکشی برای اینکه به چه
کسی کمک کنیم به انسان ارائه میدهد، و از سوی دیگر شاید وجه مهمتری را
مینمایاند و آن اهمیت و جایگاه رأفت و رقّت دل انسان است. با رد کردن کسی
که نیازش را از ما درخواست کرده و عزتنفس و آبروی خود را نزدمان به خطر
انداخته، قدمی خلاف دلسوزی و رقّت قلب که از ویژگیهای مثبت انسانی است،
برداشتهایم. با تکرار و افزوده شدن بر این قدمهای خلاف، بهتدریج چنین
ویژگیای در اخلاق شخصیمان کمرنگ شده و در نهایت از اخلاق جامعه رخ
برمیبندد. بنابراین به فرمودۀ امیر مؤمنان علی علیهالسلام: «هیچ سائلی را
دست خالی برنگردان، حتی به نیمدانهای از انگور یا خرما.» و «از عطای
اندک شرم نکن، چراکه محروم کردن، اندکتر از آن است.»۲۹
با یک لبخند انفاق کنید
هرچه
از مادیات که در توان فرد باشد آن را ببخشد، انفاق محسوب میشود. آیۀ وَ
لاتَجعَل یَدَکَ مَغلُولَة اِلی عُنُقِکَ وَ لاتَبسُطهَا کُلَّ البَسطِ
فَتَقعُدَ مَلُوماً مَحسُوراً۳۰، مرز بخشندگی انسان را نشان
میدهد. نه آنقدر بخل بورز که گویی دستهایت را به گردنات بستهای، و نه
آنقدر بیحساب ببخش که مورد ملامت خودت و دیگران قرار گیری و مغموم و
وامانده شوی. اما انفاق، تنها محدود به امور مالی نیست. هر کار نیکی که از
عهدۀ انسان برآید تا برای دیگری انجام دهد، صدقه و انفاق به حساب میآید.
در روایت است که برداشتن سنگ از جلوی راه مردم، صدقه است. لبخند زدن، جواب
سلام دادن، حفظ آبرو، راهنمایی و مشورت دادن به دیگران، همگی از زمرۀ
صدقاتاند. بنابراین میتوان با یک لبخند، انفاق نمود. در نجواهای خداوند
با حضرت موسی علیهالسلام آمده است: «ای موسی! هر کاری که برای من انجام
شود، اندکش زیاد است و آنچه برای غیر من انجام شود، زیادش اندک است.»۳۱
_________________________________________
۱.برگرفته از مجمع البیان به نقل از ویکیفقه
۲. برگرفته از ترجمۀ تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۸۷
۳. برگرفته از ترجمۀ تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۸۸
۴. خطبۀ ۱۲۹ نهجالبلاغه، دربارۀ پیمانهها
۵. برگرفته از ترجمۀ تفسیر المیزان، ج۲ ،ص۵۹۵
۶. میزانالحکمة، ج۱، ص۵۱۳
۷.
مثال کسانی که اموالشان را در راه خدا انفاق میکنند، مانند دانهای است
که هفت خوشه برویاند، در هر خوشه یکصد دانه باشد. و خداوند برای هر که
بخواهد چندبرابر میکند، و خداوند وسعتبخش و دانا است. آیۀ ۲۶۱ سورۀ بقره
۸. پس (شیطان) گفت: به عزت تو سوگند همگی را از راه به درمیبرم. مگر آن بندگان مخلص تو را. آیات ۸۲و۸۳ سورۀ ص
۹. امام علی علیهالسلام. میزانالحکمة، ج۱، ص۴۰۱
۱۰. هر کس عمل نیکی بیاورد، ده برابر پاداش برای او است... آیۀ ۱۶۰ سورۀ انعام
۱۱.
و همان کسانی که اموال خود را به جهت تظاهر و ریا بین مردم انفاق میکنند،
و نه به خدا ایمان دارند و نه به روز قیامت، و هر کس شیطان همنشین او
باشد، چه بد همنشینی دارد. آیۀ ۳۸ سورۀ نساء
۱۲. کسانی که در راه خدا
انفاق میکنند، سپس منت و آزاری به دنبال انفاقشان نمیآورند، آنان را نزد
پروردگارشان پاداشی درخور است. و نه بیمی دارند و نه اندوهی. آیۀ ۲۶۲ سورۀ
بقره
۱۳و۱۴. گفتار پسندیده و چشمپوشی، بهتر از صدقهای است که به دنبالش آزاری باشد. و خداوند بینیاز و بردبار است. آیۀ ۲۶۳ سورۀ بقره
۱۵. ترجمۀ تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۹۷
۱۶. میزانالحکمة، ج۱، ص ۵۸۵
۱۷.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، صدقات خود را با منت و آزردن باطل نکنید.
مانند کسی که مالش را برای خودنمایی انفاق میکند و به خدا و روز واپسین
ایمان ندارد. که مثال او مانند تختهسنگی است سخت و صاف است که غباری بر آن
نشسته، هنگامی که باران تند و درشتی به آن برسد، آن را سنگی صاف (و بدون
گیاه) باقی میگذارد. به چیزی از آنچه کسب کردهاند دست نمییابند. و
خداوند مردم کافر را هدایت نمیکند. آیۀ ۲۶۴ سورۀ بقره
۱۸. وَ مَثَلُ
الذینَ یُنفِقُونَ اَموالَهُم ابتِغاءَ مَرضاتِ اللهِ وَ تَثبیتاً مِن
اَنفُسِهِم کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبوَةٍ اَصابَها وابِلٌ فَآتَت اُکُلَها
ضِعفَینِ فِاِن لَم یُصِبها وَابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللهُ بِما تَعمَلونَ
بَصیرٌ. و حکایت کسانی که اموالشان را در طلب خشنودی خدا و استوارسازی
روحشان (در ایمان و عمل) انفاق میکنند، مانند باغی است که در جایی مرتفع
قرار دارد. اگر باران تندی بدان برسد، میوۀ دوبرابر میدهد. و اگر باران
ملایمی بدان برسد (نیز بیگیاه نمیمانَد.) و خداوند به آنچه انجام
میدهید، بینا است. آیۀ ۲۶۵ سورۀ بقره
۱۹و۲۰. ای کسانی که ایمان
آوردهاید، از اموال پاکیزه و حلالهای آنچه کسب کردهاید و آنچه برای شما
از زمین بیرون آوردهایم، انفاق کنید. و مال پست را که اگر به خودتان
میدادند جز با چشمپوشی و اغماض نمیگرفتید، برای انفاق منظور نکنید. و
بدانید که خدا بینیاز و ستوده است. آیۀ ۲۶۷ سورۀ بقره
۲۱. برگرفته از ترجمۀ تفسیر المیزان، ج۲، ص۶۰۳
۲۲. هرگز به نیکی نمیرسید، تا زمانی که از آنچه دوست دارید انفاق کنید... آیۀ ۹۲ سورۀ آلعمران
۲۳.
(صدقات) از آن فقیرانی است که در راه خدا (مانند جهاد یا غارت رفتن اموال
یا تحصیل علم یا بیماری مزمن یا ...) گرفتار آمدهاند، نمیتوانند (برای
تحصیل معاش خود) هیچگونه سفری در زمین کنند، فرد ناآگاه آنها را از شدت
محافظتی که دارند، توانگر میپندارد. آنها را از سیمایشان میشناسی. از
مردم به اصرار چیزی نمیخواهند. و هرچه از مال انفاق کنید، مسلما خدا به آن
آگاه است. آیۀ ۲۷۳ سورۀ بقره
۲۴. برگرفته از ترجمۀ تفسیر المیزان،ج۲، ص۶۱۳
۲۵. میزانالحکمة، ج۱، ص۵۸۵
۲۶.
اگر هریک از شما ریسمانی برگیرد و پشتهای هیزم بیاورد و بفروشد و با این
کار آبروی خود را حفظ کند، بهتر از آن است که دست گدایی دراز کند. (پیامبر
اکرم صلیالله). از کسی که میترسی دست رد به سینهات بزند، چیزی مخواه.
(امام صادق علیهالسلام). میزانالحکمة، ج۱، ص۵۸۵
۲۷و۲۸و۲۹. میزانالحکمة، ج۱، ص۵۸۵
۳۰. آیۀ ۲۹ سورۀ اسراء
۳۱. میزانالحکمة،ج ۱، ص۴۰۱