پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 12 - ۹ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۰۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۹
با هیچ پروژه‌ای، بهره‌برداری بی‌رویه از چاه‌ها جبران نمی‌شود

در ۸سال به اندازه ۱۵۰سال آب در ایران تلف شد

تنها در مدت ۸ سال ۳۵۰ میلیارد مترمکعب از ۵۰۰میلیارد مترمکعب آب‌های زیرزمینی و تجدیدناپذیر در ایران با مجوزهایی که به چاه‌های غیرمجاز داده شده برداشت شده است.
کد خبر: ۱۳۴۶۹۵
منابع آبی ایران وضعیت مشخصی ندارند؛ برخی می گویند به زودی چیزی از منابع آبی باقی نمی‌ماند و برخی هم می‌گویند چنین نیست. اما در یک موضوع همه اشتراک نظر دارند؛ آب‌های زیرزمینی را نابود کردیم. 

حامد کیافر، مهندس مشاور، تحصیلکرده رشته مهندسی آب و عضو هیئت مدیره فدراسیون صنعت آب ایران می‌گوید: این حرف که منابع آبی تا 7 سال آینده از بین می رود حرف اشتباهی است. اما از میان منابع آبی که در اختیار داشته‌ایم یعنی «آب‌های تجدیدناپذیر» و «آب‌های تجدید‌شونده» ۳۵۰میلیارد مترمکعب آب از ۵۰۰ میلیارد مترمکعب آن که زیرزمینی بود را در ایران برداشت کرده‌ایم و این باعث نشست زمین می‌شود. 

او که در حاشیه بیست و دومین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها با حضور در غرفه گروه رسانه‌ای خبر با خبرآنلاین گفتگو می‌کرد با اشاره به فرونشست زمین گفت: نخستین اثر و عامل بیابانی‌شدن همین نشست زمین است. اینکه ما الان بیاییم راهکار کوتاه مدت بدهیم اصلاً درست نیست. غیر از اینکه فرهنگ سازی کنیم هیچ راهکاری نداریم. ما می‌بایست نسبت به برنامه‌هایی که می‌خواهیم بریزیم به یک فهم مشترک برسیم و حداقل از هم‌اکنون جلوی یک سری اقدامات را بگیریم.

مشروح این گفتگو را در ادامه مي‌خوانید.

گفته می‌شود که ما تا 7 سال آینده تمام منابع آب را در کشورمان از دست خواهیم داد و دیگر هیچ منبع آبی نخواهیم داشت. آیا این سخن از نظر کارشناسی درست است؟ باید ناامید باشیم که ایران زودتر از آنچه پیش بینی شده بی‌آبی و خشکسالی را تجربه می‌کند؟ یا اینکه می‌توان آن را مدیریت کرد و این نگاه بدبینانه است؟

بحث آب یک مقوله بسیار گسترده است و ما نمی‌توانیم صرفا از یک بعد هیدرولورژیکی یا یک بعد مدیریتی یا بعد فنی به آن نگاه کنیم. فارغ از این مسائل باید یک سری مفاهیمی در کشور در خصوص تمام منابع بالاخص در مورد آب جاری و ساری شود و آن اینکه باید برای همه منابع برنامه‌ریزی و بعد از آنها استفاده شود. چه بسا خیلی از دست اندرکاران هم درک درستی از این مفاهیم ندارند. در مورد منابع آب این آموزش‌ها، اطلاع‌رسانیها و مفاهیم باید از سنین بسیار پایین در میان کودکان آغاز شود. این حرف که منابع آبی تا 7 سال آینده از بین می رود حرف اشتباهی است. به دلیل اینکه ما سالیانه به طور میانگین در سطح کشور 250 میلیمتر بارندگی داریم که اگر این میزان را در مساحت کشور ضرب کنیم حاصل میزان منبع آبی ایران می‌شود. با همه اتفاقاتی که در خصوص دوره‌های خشکسالی و تغیرات اقلیمی که در کشور پیش آمده این بارندگی در کشور کم نشده است. پس نمی‌توانیم بگوییم منابع آبی‌امان از بین می‌رود. ولی آنچه مهم است اینکه ما دو نوع منبع آبی داریم. یک منبع آب تجدیدپذیر داریم مانند همین بارندگی‌ها. قسمتی از این بارندگی‌ها تبدیل به روان‌آب می‌شود، قسمتی از آن تبخیر می‌شود و قسمتی از آن نیز به دل زمین نفوذ می‌کند. یک سری پتانسیل‌هایی هم داریم که عموما پتانسیل‌های آبهای زیرزمینی یا با توجه به اقلیم، یخچال‌ها هستند که البته مقدار زیادی نیست. با این توضیح ما از منابع آب غیرتجدیدپذیر مانند آب‌های زیر زمینی که هزاران سال طول می‌کشد تا تشکیل شوند آن هم مطابق بایکسری سیاست‌هایی که منطبق با مسائل فنی نبوده استفاده کردیم. اینها ذخایری هستند که نباید از آنها استفاده شود.

اگر بخواهیم وضعیت آب‌های زیرزمینی‌ یا تجدیدناپذیر ایران را بررسی کنیم سئوال این است که ما چقدر ذخایر آب زیرزمینی داریم؟

برآورده‌ها نشان می‌دهد قبل از سال 85 قریب به 500 میلیارد مترمکعب ذخیره آب‌های زیرزمینی‌ ایران بوده‌است. آمار و اطلاعات آبهای زیرزمینی توسط وزارت‌نیرو و وزارت جهادکشاورزی برآورد می‌شود ولی متولی اصلی وزارت‌نیرو است. آنچه از طرف وزارت‌نیرو و ارگان‌های تابعه آن اعلام شده‌ این است که متاسفانه بیش از 350 میلیارد مترمکعب از میزان آب‌های زیرزمینی‌مان را استفاده کرده‌ایم و این دیگر برنخواهد گشت. در مجلس هفتم متاسفانه افرادی که متخصص هم نبودند قانونی به تصویب رساندند که اجازه برداشت از چاه‌های غیرمجاز را می‌داد و حتی مقدار برداشت در برخی نقاط را زیاد کردند، آن هم به سبب یکسری منافع محلی و منطقه ای. اینگونه ما سفره‌های زیرزمینی و غیرتجدیدپذیر را از بین بردیم.

شاید بگویند خب ما همچنان روان‌آب‌هایمان را داریم یا بارندگی آن طور که شما گفتید هنوز ادامه دارد. آثار این از بین بردن آب‌های زیرزمینی چیست و چه عواقبی دارد؟

نخستین اثر این رویداد بعد از بی‌آبی این است که برداشت بی‌رویه آب موجب از بین رفتن سفره‌های آب زیرزمینی و نشست زمین می‌شود. یعنی وقتی آب را از منافذ خاک بیرون می‌کشیم و حفره‌ای که آب زیرزمینی درون آن بوده خالی می‌شود به دلیل فشار بالا این خاک فشرده می‌شود. سپس این حفره با فشار خاک پر می‌شود و دیگر جایی ندارد تا آب در آن نفوذ کند. اینگونه زمین نشست می‌کند. وقتی در جراید می‌خوانیم سی‌وسه پل اصفهان نشست کرده است دلیلش این است که آب جاری منابع زیرزمینی آنجا را تغذیه می‌کرده‌است. وقتی این آب زیرزمینی دیگر تغذیه نشود یا برداشت شود زمین نشست می‌کند. نشست زمین اولین عامل بیابانی‌شدن یک منطقه است. ما متاسفانه به علت عدم مدیریت درست و عدم برنامه ریزی درست و رعایت اصول فنی منابع آب‌های زیرزمینی‌امان و همین مقدار کم یخچال‌های موجود در ایران مانند یخچال هایی که در البرز است را از بین می‌بریم و از اینها حفاظت و حراست نمی‌کنیم. پس در دوره‌های گذشته برخی تصمیم‌گیری‌های بسیار احساسی و منطقه ای، نه بصورت جامع موجب بروز این بحران شده است.

حتی اگر بپذیریم که هنوز منابع آبی‌امان را داریم باز هم نگرانی کم نمی‌شود؛ شما می‌گویید میزان روان‌آب در ایران از 110 میلیارد مترمکعب به 85 میلیارد متر مکعب رسیده است.

ما ۱۱۰ میلیارد مکعب آب روان داریم. ۲۵۰ میلیمتر بارش سالانه را در مساحت کشور ضرب کنید تقریبا می‌شود ۳۵۰ میلیارد مترمکعب آب، که این مقدار روی زمین می آید. این ۳۵۰ میلیارد مترمکعب آب در زمین نفوذ می‌کند، تبخیر می‌شود و یا روان آب درست می‌کند. در حال حاضر میزان این روان آب ۱۱۰ میلیارد مترمکعبی به۸۵ میلیارد مترمکعب رسیده‌است. علت آن را هم می‌توان به تغییر اقلیم مرتبط دانست. این میزان ناشی از تغییر اقلیم در صدسال است. اما ۳۵۰ میلیارد مترمکعب، خسارتی است که در طول ۱۰ سال اخیر به علت سوء مدیریت زدیم و با حفر چاه آن را از دل زمین بیرون کشیدیم. ممکن است همه چالش‌های زیست محیطی ناشی از تغییر اقلیم در صدو پنجاه سال ۳۵۰ میلیارد مترمکعب آب را از بین ببرد، در صورتی که ما در ایران در یک دوره هشت ساله این میزان خسارت را وارد کردیم و خوشبختانه با تمام شدن آن هشت سال برخی نگاه‌های مدیریتی دوباره بازگشته‌است.

ما برای مدیریت کمبود آب به چه راهکارهایی نیاز داریم؟ تغییر تفکر مدیریتی چگونه اثرگذار است؟ و تکنولوژی در کشور ما چقدر به مدیریت آب کمک کرده است؟

واژه بسیار درستی داریم به نام بهره‌وری. بهره‌وری یعنی ما از یک واحد از چیزی چقدر خروجی بتوانیم بگیریم. برای هر منبعی یک شاخص به‌خصوص بهره‌وری داریم. یعنی مفهوم بهره‌وری با توجه به آن موضوع شاخص‌های مختلفی پیدا می‌کند. ما در بخش کشاورزی شاخص‌های بهره‌وری‌امان 3 تا 4 دهم میانگین شاخص‌های بهره‌وری دنیاست. در صورتی که در بخش صنعت شاخص‌های بهره‌وری‌امان 3 تا 4 برابر بیشتر از میانگین جهانی است. این یک مجموعه به‌هم پیوسته است. دولت بدون مردم، بدون رسانه، بدون آموزش، بدون استراتژی‌ها و راهبردهای کلان مملکت، این مسائل راحل نخواهدکرد. همه اقداماتی که الان انجام می شود یک مسکّن و کوتاه مدت است. باید مدیران و دست‌اندرکارانمان به این درایت، تفکر و فهم مشترک برسند که مشکل آب تحریم اقتصادی نیست. این معضل تبعات اقتصادی و سیاسی خواهد داشت. تمدن‌های بزرگ مانند بین النهرین و سیستان به علت عدم مدیریت آب از بین رفته‌اند. اینکه ما الان بیاییم یک راهکار کوتاه مدت بدهیم اصلاً درست نیست. غیر از اینکه فرهنگ سازی کنیم هیچ راهکاری نداریم. ما می‌بایست نسبت به برنامه‌هایی که می‌خواهیم بریزیم به یک فهم مشترک برسیم و حداقل از هم‌اکنون جلوی یک سری اقدامات را بگیریم.

اینکه بخواهیم از تکنولوژی استفاده کنیم چقدر به تامین بودجه ربط دارد؟

قسمت اعظم آب در دنیا و ایران در بخش کشاورزی مصرف می‌شود. مطابق آمار اعلام شده این سهم در ایران حدود 90-93 درصد اعلام شده در صورتیکه به طور واقعی میزان ۸۰ درصد آمار درست است. مابقی تلفات متعلق به بخش شرب بوده که می‌بایست بیشتر برآورد شود. ما در بخش شرب نسبت به دنیا مصرف و اتلاف زیادی داریم. تکنولوژی بودجه و منابع مالی بسیاری در بخش آب شرب مصرف خواهد کرد. شبکه آب شهری ما بسیار مستهلک شده است. در دنیا سهم مصرف آب شرب 3 درصد است در حالیکه ما تنها در تهران 4 درصد آب کشور را صرف می‌کنیم.

ما در بخش کشاورزی در حال مدرن کردن تجهیزات هستیم اما بارانی یا قطره ای کردن مشکل مارا حل می کند؟ از یک راندمان 30 درصدی داریم می‌رسیم به 40 درصد با این‌همه هزینه. آمریکا که می‌تواند کل مواد غذایی دنیا را برای سه سال تامین کند آبیاری اکثر زمین‌هایش سطحی است اما به صورت علمی. ما در ایران متصور هستیم یک کار سازه‌ای حتما جواب درست می‌دهد. درحالیکه نیاز به یک کار سازه‌ای نیست بلکه نیاز به یک تفکر سازه‌ای است. الگوی کشور باید تغییر کند. مردم باید آموزش ببینند. چرا ما در صنعت شاخص‌های بهره وری مان بالا ست .چون در صنعت برای هر مترمکعب آب ۴هزار تومان هزینه می‌گیریم. اما در بخش کشاورزی نه تنها پولی نمی‌گیریم بلکه برای رساندن آب از این نقطه به نقطه مطلوب کشاورزان چندین میلیارد دلار در شبکه‌های کشور هزینه می‌کنیم و پولی بابت آن نمی‌گیریم. ما نگاه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی به آب نداریم.

مدیریت و تغییر نگرش به آب، به استفاده از آب‌های نامتعارف و بازچرخانی آب منتهی می‌شود. در این کار چقدر پیشرفت داشته‌ایم؟

استفاده از آب‌های نامتعارف مانند آب‌های شور و پساب‌ها. ما در حاضر دو پروژه بسیار بزرگ در خلیج فارس و دریای عمان داریم که نزدیک 300 میلیون مترمکعب آب را شیرین می‌کنند. یکی از پروژه‌ها برای موارد صنایع معدنی است که خودشان سرمایه گذاری کرده اند. یک خط دیگر از دریای عمان به سمت استان‌های هرمزگان و کرمان شکل گرفته که این هم توسط بخش خصوصی انجام می‌شود. البته اینها هزینه‌های بسیار هنگفتی دارد و نباید تصور کنیم می‌توانیم با استفاده از این آب‌ها بهره‌برداری بی رویه از آب‌های زیر زمینی را جبران کنیم. تصفیه و بازچرخانی پساب آب شهری برای مصرف کشاورزی با توجه به موادی که دارد ارزش بالایی در صرفه­جویی مصرف آب خواهد داشت. باید در بخش کشاورزی قبل از ساخت سازه، مدیریت غیرسازه‌ای و فرهنگی انجام شود و مردم بفهمند که ما در بحران هستیم. ما متاسفانه در این حوزه برنامه‌ای نداریم و برنامه‌ریزی درستی انجام نمی شود. بحران آب در فلات ایران نیاز به مدارا، رفتار درست و منطقی دارد و تجویز برنامه‌های کوتاه مدت چه بسا تبعات هم داشته باشد.

آخرین اخبار