به گزارش «تهران امروز»، شب 17 دي ماه دو سال پيش زني با پليس 110 تماس گرفته و از وقوع يك فقره قتل خبر داد. وي گفت: دقايقي پيش برادرم با همسر خود درگير شد و وي را كشت.
قطع شريان هاي حياتي با ضربات چاقو
با حضور ماموران پليس در محل و تاييد موضوع ، قضيه اين قتل به دادسراي جنايي تهران مخابره و ماموران ويژه قتل پليس آگاهي مسئول رسيدگي به اين جنايت شدند.ماموران ابتداي امر شوهر اين زن را كه ناصر نام داشت و پس از قتل همسر شوكه شده و بالاي سر جسد نشسته بود دستگير كرده و به اداره آگاهي منتقل كردند.علاوه بر اين جسد به پزشكي قانوني منتقل و بررسي هاي ابتدايي نشان داد مقتول بر اثر وارد شدن ضربات پي در پي چاقو به بدن و قطع شدن رگهاي گردنش به قتل رسيده است.
ناصر در جلسه بازجويي به اين قتل اقرار كرده و آنرا ناشي از عصبانيت كنترل نشده خود دانست .پس از ثبت اين اعترافات و بازسازي صحنه قتل متهم با قرار مجرميت روانه زندان شد.
درخواست قصاص براي متهم
سرانجام روز پنج شنبه متهم عازم شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران شده و مورد محاكمه قرار گرفت. در ابتداي اين جلسه نماينده دادستان خطاب به قاضي همتيار رئيس دادگاه گفت: از نظر دادستاني ارتكاب جرم قطعي است و علاوه بر اعتراف صريح وي ساير شواهد نيز نشاندهنده وقوع اين جنايت توسط وي است . بنده به عنوان نماينده دادستان تهران براي وي طلب صدور حكم قانوني را دارم.
در ادامه دادگاه اولياي دم مقتول به جايگاه آمده و با اعلام اينكه از خون عزيز خود نخواهند گذشت براي متهم درخواست قصاص كردند و از دادگاه خواستند با صدور حكم قصاص درد آنها را تا حدودي التيام بخشد.
دخترم را نفرين كرد
سپس متهم به جايگاه آمده و با قبول اتهام وارده گفت: من چيز زيادي از روز حادثه به ياد ندارم. اما مي دانم آنروز براي ديدن دختري كه از همسر سابقم داشته به خانه وي رفته بودم و براي همين هم دير به خانه برگشتم.اما با ورود من به منزل همسرم به خاطر اينكه به خانه همسر سابقم رفته بودم شروع به داد و بيداد و فحاشي كرد. من سعي كردم خود را كنترل كنم و ابتدا هم در اين كار موفق شدم اما وقتي وي شروع به نفرين دخترم كرد ديگر طاقت نياوردم و تعادلم را از دست دادم. چاقويي را كه همان اطراف بود برداشته و بهجان او افتادم و چند ضربه محكم به او زدم. دقايقي بعد هم از گيجي ناشي از عملي كه انجام داده بودم مقابل جسم بي جان و غرق در خون همسرم نشسته و منتظر آمدن پليس شدم. الان هم پشيمانم و از خانواده مقتول مي خواهم مرا ببخشند.
در پايان جلسه هم دادگاه وارد شور شده تا با توجه به درخواست خانواده مقتول حكم اين پرونده را صادر كند.