شاخص بورس تهران روز گذشته در حالی با 725 واحد رشد مواجه شد که ارزش معاملات در سطحی نهچندان بالا قرار داشت. به عبارت دقیقتر تناسبی میان ارزش معاملات، که نشاندهنده میزان رونق بازار سهام است و شاخص بورس که سطح عمومی قیمتهای سهام را گزارش میکند، وجود نداشت. اما دیروز یک روز عادی از روزهای کاری بازار سرمایه نبود. روز گذشته آخرین روزی بود که ساختمان اصلی سازمان بورس و اوراق بهادار، محمد فطانتفرد را بهعنوان رئیس تجربه میکرد. رئیسی که عمر ریاستش چندان طول نکشید و طی یک نقل و انتقال مدیریتی سریع و غیرمنتظره جای خود را به شاپور محمدی داد. محمد فطانت از 25 آذر ماه سال 93 بر کرسی ریاست سازمان تکیه زد و طی 20 ماه فعالیتش موافقان و مخالفانی داشت. اما نباید از نظر دور داشت که دوره ریاست فطانت بر سازمان همزمان بود با بلاتکلیفی بازار سرمایه و البته اقتصاد ایران. از طرفی مذاکرات هستهای ایران با کشورهای 1+5 روز به روز طولانیتر میشد و از طرف دیگر درآمدهای دولت ایران به دلیل کاهش بهای نفت محدودتر میشد. علاوه بر آن ریسکهای غیرسیستماتیک زیادی بر صنایع مختلف سایه افکنده بود. ابهام در طرح کیفیسازی پالایشگاهها و توقف طولانی نمادهای این گروه، ابهام در نرخ خوراک گاز واحدهای پتروشیمی، بلاتکلیفی میزان بهره مالکانه معادن و همچنین زیاندهی شدید گروه خودرویی و شرایط خاص حاکم بر این صنعت تنها چند مورد از مشکلاتی بودند که پنجه در پنجه سازمان بورس، قدرتنمایی میکردند. زمانی تصور میشد که حل و فصل این مشکلات مدتها به طول خواهد انجامید، اما پیگیریهای سازمان بورس در این زمینه نسبتا موفق بود و فطانت در دوره نسبتا کوتاه مدیریتش کارنامه مناسبی از خود به جای گذاشت.
مهمترین نقطه ضعف دوران رئیس سابق سازمان بورس و اوراق بهادار ریشه در حساسیت درباره سطح قرارگیری شاخص بورس داشت. همین نکته باعث میشد که سازمان بورس خود را به غلط مسوول میزان شاخص کل بورس بداند. با گسترش غیرمنطقی مسوولیتهای نانوشته سازمان بورس، اولا تمرکز و تلاشهای سازمان پراکنده و بین مسائلی متعدد و متنوع توزیع میشد. در ثانی انتظارات از سازمان بورس روز به روز افزایش مییافت. چنانچه سازمان بورس خود را مسوول میزان قیمتها بداند، فعالان بازار نیز سازمان را مسوول نوسانهای قیمتی در نظر میگیرند و حجم انتقادها بیش از حد معمول خواهد بود.
نکته دیگری که عملکرد رئیس سابق را زیر سوال میبرد، حمایتها از برخی صنایع بود که خواسته یا ناخواسته موجب حساسیت فعالان بازار شده بود. حتی شایعات حاکی از آن است که اختلاف نظر فطانت در این زمینه با شورای عالی بورس، یکی از دلایل کوچ آقای رئیس از سازمان است. این نکته نیز توسط بسیاری از منتقدان بارها و بارها در طول دوره ریاست فطانت تکرار شد و بهعنوان گوشهای مبهم از کارنامه وی در اذهان فعالان بازار باقی ماند.
در نهایت کار به جایی رسید که کنارهگیری فطانت از کرسی ریاست سازمان بورس در فضایی نه چندان مثبت و تقریبا دور از انتظار صورت گیرد. در آخرین ساعات اداری روز سه شنبه هفته جاری، ناگهان خبر استعفای دکتر فطانت و انتصاب دکتر محمدی بهعنوان ریاست جدید سازمان بورس و اوراق بهادار، به بازار مخابره شد و روز گذشته جلسه تودیع و معارفه این دو نفر در فضایی در بسته و با حضور چند رسانه خاص رخ داد. جلسهای که میتوانست بسیار محترمانه تر و در حضور رسانههای عمومی برگزار شود. هرچند گفته میشود که هفته آینده جلسه رسمی معارفه و تودیع در حضور رسانهها برگزار خواهد شد. همچنین روز گذشته، کوچ محمد فطانت از سازمان بورس و اوراق بهادار همزمان شد با رشد قابل توجه و البته سوال برانگیز شاخص کل بورس تهران که میتواند برای رئیس سابق تا حدودی تلخ باشد.
کالبدشکافی یک صعود غیرمنتظره
فطانت در تمام دوره ریاستش بر سازمان بورس
به کرات نشان داده بود که تا چه حد به سطح شاخص کل بورس اهمیت میدهد.
اگرچه طبق قوانین بازار سرمایه ایران، نهاد ناظر مسوولیتی در تغییر قیمتها
ندارد، اما تلاش برای حمایت از نمادهای شاخص ساز با استفاده از معاملات
بلوکی در نماد عادی، در دوران تصدی فطانت به کرات مشاهده شد. اما همانطور
که پیشتر اشاره شد، نتیجه کار درست بر عکس آن شد که ریاست سابق سازمان
توقع داشت. داستان از آنجا آغاز شد که محمد فطانت در سال 93 زمانی تصدی بر
سازمان بورس را پذیرفت که شاخص بورس در سطح 69 هزار واحد قرار داشت. درست
10 روز پیش از ورود وی به سازمان بورس، شاخص در کانال 71 هزار واحدی در
نوسان بود. شایعات تغییر رئیس سازمان باعث تشدید افت قیمتها در آن دوره شد
و درست در 10 روز منتهی به آغاز ریاست فطانت، شاخص بورس تقریبا دو هزار
واحد از ارتفاع خود را از دست داد. به عبارت بهتر، وی در فضایی ناامیدانه
مسوولیت سازمان بورس را بر عهده گرفت که در نوع خود نیازمند شجاعتی مثال
زدنی بود. اگرچه شاخص بورس از زمان آغاز دوره ریاست فطانت
تا کنون بازدهی 5/ 8 درصدی را ثبت کرده است، اما درست در روزی که وی از
سازمان بورس خداحافظی کرد، شاخص بورس 725 واحد (معادل تقریبا یک درصد) رشد
نشان داد.
طی معاملات روز گذشته از ابتدای ساعات کاری تلاش اشخاص حقوقی برای حمایت از نمادهای شاخصساز مشهود بود. بهطوری که تنها در پانزده دقیقه ابتدای بازار، شاخص کل بیش از 440 واحد رشد نشان داد. حمایتهای حقوقی در نمادهای بزرگ باعث شد در ساعات ابتدایی، توجه اشخاص حقیقی نیز جلب شده و در نهایت تقاضا در نمادهای مختلف افزایش یابد. اما در ادامه کاهش تقاضا در نمادهای مختلف و همچنین سطح پایین ارزش معاملات و نیز فقدان دلیلی ملموس برای توجیه این رشد، نشان داد که مبنای رشد قیمتها تا حدودی ابهامبرانگیز است. برای توضیح پدیدهای که در روز گذشته رخ داد میتوان سه سناریو در نظر گرفت.
سناریوی اول
دلیل رشد دور از انتظار روز گذشته را میتوان در سناریوی اول خوشبینی ایجاد شده از تغییر مدیریتی سازمان بورس در نظر گرفت. در واقع شاید فعالان بازار از عملکرد رئیس پیشین رضایت نداشتهاند. اما احتمال آنکه این سناریو مبین رشد یک درصدی شاخص در روز گذشته است، تا حدودی پایین است. چرا که اگر چنین بود قیمت در نمادهای مختلف میتوانست پس از رشد، خود را در قیمتهایی نه چندان پایینتر حفظ کند. این در حالی بود که در برخی نمادها نوسان قیمت از محدوده 4 درصد مثبت تا محدوده منفی دامنه داشت.
به طور مثال در نماد «اخابر» (شرکت مخابرات ایران) که بیشترین تاثیر را بر شاخص کل گذاشت و آن را در نهایت 106 واحد ارتقا داد، اختلاف آخرین قیمتهای معامله شده با قیمت پایانی 3/ 1 درصد بود. مشابه همین اتفاق در نمادهای «فملی»، «فولاد»، «تاپیکو»، «وصندوق»، «وامید» و «وغدیر» رخ داد. این نمادها که به وضوح در ابتدای ساعات معاملات تحت حمایت شدید حقوقیها قرار گرفتند توانستند جمعا شاخص بورس را 403 واحد ارتقا دهند. این معاملات به طور غیرمستقیم روی سایر نمادهای بازار نیز تاثیر گذاشت و باعث افزایش تقاضا در کلیت بازار شد.
سناریوی دوم
از آنجا که این تغییر مدیریتی تا حدودی دور از انتظار بود و میتوانست تکانهای را به بازار تحمیل کند، این احتمال وجود دارد که دستوری از ارکان بالاتر به اشخاص حقوقی حاوی پیغام لزوم حمایت از بازار مخابره شده باشد. این سناریو نیز میتواند تا حدودی محتمل باشد اما شواهد حاکی از آن است که نمیتوان این سناریو را واقعبینانه دانست. از طرفی در زمان آغاز ریاست فطانت خبری از حمایتهای اینچنینی نبود. با توجه به آنکه کابینه دولت و ترکیب تصمیمگیران وزارت اقتصاد و دارایی در این مدت تغییر چندانی نداشته است و همچنین خبری از تغییر استراتژی دولت در قبال بازار سهام به چشم نمیخورد، دلیلی وجود ندارد که دولت در شرایط فعلی چنین حمایتهایی را برای بازار لازم بداند. از طرف دیگر شاخص بورس تهران طی دو هفته گذشته بهطور پیوسته در حال رشد بوده و به خودی خود در حال صعود بوده است. در چنین وضعی اصولا نیازی به استفاده از ابزارهای حمایتی وجود ندارد.
سناریوی سوم
محتملترین سناریویی که میتواند اتفاق دیروز را توضیح دهد، شکلگیری نوعی خوشامدگویی در فضای بازار است. به عبارت دقیقتر این احتمال وجود دارد که اشخاص حقوقی برای تنظیم روابط آینده خود با سازمان بورس، تلاش کردهاند با حمایت از بازار پیغامی به رئیس جدید سازمان بورس و اوراق بهادار دهند. این نکته را نیز نباید دور از ذهن داشت که دکتر شاپور محمدی سالهای زیادی را در بازار سرمایه ایران سپری کرده و مدیری خوشنام محسوب میشود و همچنین بخش بزرگی از بدنه بازار سرمایه ایران زمانی با این مدیر خوشسابقه همکار بودهاند. چنانچه این سناریو به وقوع پیوسته باشد، این نگرانی وجود خواهد داشت که مبادا سازمان بورس در آینده برنامهای برای امتیازدهی به کدهای خاصی داشته باشد که روز ورود رئیس جدید به سازمان بورس را با حمایت از بورس جشن گرفتهاند.