روزنامه «شرق» در ادامه نوشته است: تعدادی از احزاب و چهرههای اصلاحطلب، وی را شایسته ریاست مجلس و نشانه تغییر مورد نظر مردم در رأی قوه مقننه میدانند. در سوی مقابل، برخی افراد با توجه به تقسیم کرسیهای پارلمان میان اصولگرایان معتدل و اصلاحطلبان و حامیان دولت، رفتن به سمت نوعی اجماع و تفاهم با جریان مقابل را مدل مناسبتری برای این مسأله ارزیابی میکنند.
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران، در نامه سرگشادهای که آن را در اختیار «شرق» قرار داده است، نکاتی را به محمدرضا عارف توصیه کرده که متن کامل آن در ادامه میآید:
«سرور مکرم جناب آقای دکتر محمدرضا عارف
ریاست محترم «فراکسیون امید» مجلس شورای اسلامی
با سلام و تبریکات صمیمانه برای موفقیت اصلاحطلبان در انتخابات هفتم اسفندماه با وجود همه موانع و تضییقات و هم بهواسطه تشکیل فراکسیون «امید» به ریاست حضرتعالی. میدانیم پیروزی غیرمنتظره ما در این انتخابات بیش از آنکه حیرت اصولگرایان را به بار آورد، اسباب شگفتی خودمان را رقم زد. میلیونها نفر از هممیهنانمان که به دعوت بزرگان اصلاحات لبیک گفته و در هفتم اسفند و دهم اردیبهشت در اطراف و اکناف کشور مشتاقانه به پای صندوقهای رأی آمدند طبیعتا انتظار دارند تا ریاست مجلس بعد از دوازده سال که در دست اصولگرایان بود در اختیار اصلاحطلبان قرار گیرد. یقیناً چنین خواستهای کمترین انتظار بدنه اجتماعی نیرومند اصلاحات در کشور است و من در سفرهای متعدد ایام انتخابات برای سخنرانی در محافل اصلاحطلبان و دانشگاهها در سراسر کشور، این را مشاهده کردم. کم نیستند چهرهها و شخصیتهای اصلاحطلب هم که چنین خواستهای را برحق دانسته و خواهان اجابت آن از جانب جنابعالی هستند.
موفقیت شما در گرفتن کرسی ریاست مجلس به رأیدهندگان نشان میدهد که مشارکت سیاسی یگانه راه امید به تغییر و اصلاحات در کشور است. متقابلا اگر این مقدار تغییر هم حاصل نشود، ممکن است بسیاری از رأیدهندگان به لیست امید بالاخص اقشار و لایههای جوانتر با این پرسش ناامیدانه مواجه شوند که «پس فایده شرکت در انتخابات چه بود؛ اگر قرار باشد که هیچ تغییر و تحولی اتفاق نیفتد و همچنان قوه مقننه کماکان در دست اصولگرایان باقی بماند؟» درعینحال برخی دیگر از دوستان ملاحظات و دغدغههای دیگری دارند و ضمن تأیید این استدلالها نگران هستند تلاش اصلاحطلبان در گرفتن ریاست مجلس ممکن است آن را با رویارویی همهجانبه و سنگین اصولگرایان روبهرو سازد و از سویی دیگر باعث شکستهشدن ائتلاف نانوشته اما شکننده میان اصولگرایان میانهرو با مجموعه دولت یازدهم و اصلاحطلبان شود.
در اینکه هر دو جریان خیر اصلاحات را میخواهند تردیدی نیست. اگر بسیاری از دوستان اصرار دارند که جنابعالی بروید برای ریاست مجلس، نگراناند تا مبادا بدنه اجتماعی ما دچار سرخوردگی شود و متقابلا اگر برخی دیگر از دوستان با این رویکرد همراهی نمیکنند باز بهواسطه آن است که نگراناند مبادا تکیه شما بر کرسی ریاست مجلس غیظ و غضب جریان رقیب را فراهم آورد و مانع از هر پیشرفت جریان اصلاحات در کشور شود. نظر بنده در این تصمیمگیری سرنوشتساز که هر دو طرف هم نظراتشان را ظرف یکی، دو ماه اخیر مطرح کردهاند، همهمان از این نقطه به بعد میبایستی تسلیم نظر رهبری اصلاحات باشیم و هر تصمیمی که اتخاذ میشود میبایستی با تمام وجود از آن تبعیت نماییم. فراموش نمیکنیم که جنابعالی هم در خرداد ۹۲ تمایلی بر کنارهگیری به نفع آقای روحانی نداشتید.
ایبسا از آقای روحانی هم بیشتر رأی میآوردید و امروز به جای ایشان رئیسجمهور میبودید اما به تصمیم رهبری اصلاحات گردن نهادید و با اتخاذ آن تصمیم تاریخیتان راه را برای پیروزی آقای دکتر روحانی هموار کردید.
عرض بنده بیشتر درخصوص نقش حساس و مهمی است که فراکسیون اصلاحطلبان یا فراکسیون امید میبایستی در مجلس دهم برعهده داشته باشند. بههرحال صرفنظر از آنکه جنابعالی در جایگاه ریاست این مجلس قرار بگیرید یا خیر، یک نکته از هماکنون مسلم است؛ در مجلس دهم فراکسیون جدیدی شکل گرفته است. این مجموعه که چه آن را فراکسیون امید بنامیم یا فراکسیون اصلاحطلبان، حاصل اقبال مردم به جریان اصلاحات و رفتن به پای صندوقهای رأی است؛ رأیدهندگانی که ایبسا بسیاری از آنها بنا نداشتند همچون دورههای قبل در انتخابات شرکت کنند اما به دعوت اصلاحطلبان آمدند. درست است که نخستین توقع آنان تغییر در ریاست مجلس است اما جناب آقای دکتر عارف این توقع بیشتر سمبولیک است. انتظارات جدیترشان آن است که ببینند نمایندگان اصلاحطلب واقعا دارند در جهت دموکراسیخواهی، تأمین حقوق شهروندی، دفاع از آزادیهای مدنی، حاکمیت قانون، بهبود شرایط اقتصادی و بالاتر از همه، بازگردانیدن مجلس به جایگاه واقعی آن یعنی «در رأس امور» تلاش میکنند.
مجلس دهم در مقطعی دارد تشکیل میشود که کشور با مشکلاتی از جنس اقتصادی، سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی روبهروست. از هشت میلیون بیکار گرفته تا رکودی که عملا اقتصاد کشور را متوقف ساخته، واحدهای تولیدی و صنایعی که یا تعطیل شدهاند یا در شرف تعطیلی هستند، مفاسد اقتصادی که بهصورت اپیدمی درآمده، تنش در روابط با برخی از همسایگانمان در منطقه، تا انواع ناهنجاریهای اجتماعی. بدون ورود جدی مجلس، امید چندانی به بهبودی اوضاع کشور نمیرود یا درستتر گفته باشم، دولت به معنای قوهمجریه بهتنهایی قادر به ساماندهی این مشکلات نیست. همه هنر مخالفان دولت در مجلس نهم ظرف سه سال گذشته آن بود که از یک سو تا میتوانستند در کار دولت اخلال کنند و از سویی دیگر به مردم نشان دهند که ببینید دولت یازدهم نتوانسته هیچ بهبودیای در اوضاع اقتصادی کشور بهوجود آورد و برجام هم دروغ بزرگی بیش نبود. مجلس دهم در چنین شرایطی دارد آغاز به کار میکند. اما این همه داستان در رابطه با رسالت سنگینی که بر دوش مجلس دهم و بالاخص نمایندگان اصلاحطلبان قرار گرفته، نیست.
جناب آقای دکتر عارف عزیز!
یکی از پیامدهای ناگوار بیش از یک دهه سلطه اصولگرایان بر مجلس، تنزل جایگاه آن در نظام مدیریتی کلان کشور بود. مجلسی که میبایستی «در رأس امور» باشد در نتیجه سه دوره (مجالس هفتم، هشتم و نهم) اداره آن توسط اصولگرایان عملا تقلیل پیدا کرده به یک شیر بییال و اشکم. کمتر مسئله جدی کشور را میتوان سراغ گرفت که مجلس درآن حضوری پررنگ و جدی پیدا کرده بود. در هشت سال ریاستجمهوری آقای احمدینژاد مجلس یک بار هم بهگونهای جدی درخصوص مناقشه هستهای که مهمترین مسئله کشور بود، ورود پیدا نکرد.
آقای دکتر سعید جلیلی نزدیک به شش سال با خانم کاترین اشتون مذاکره میکردند و مجلس اصولگرایان یک بار نخواست از ایشان بپرسد که روند مذاکرات چگونه است؟ این فقط موضوع هستهای نبود که مجلس تا قبل از دولت یازدهم هیچ ورودی به آن نداشت. درحالیکه مفاسد اقتصادی اینگونه رواج پیدا کرده، مجلس یک بار نخواست این سؤال بنیادی را مطرح کند که «ما را چه میشود که این همه آمار مفاسد اقتصادی در کشورمان بالاست؟ چرا در کشورهای دیگر این همه مفاسد اقتصادی اتفاق نمیافتاد؟» ایضا مجلس هرگز حاضر نشد به معضلات کلان اقتصادی دیگر کشور همچون آمار بالای بیکاری، رکود، ورشکستگی و تعطیلی هزاران واحد تولیدی و بنگاههای اقتصادی بزرگ و کوچک، بالابودن هزینه تولید در ایران و ... ورودی جدی داشته باشد. همواره با انداختن توپ در زمین دولت از زیر بار مسئولیتهایش شانه خالی کرده است. مجلس اهمیتی برای گزارههایی همچون «ریشه مشکلات اقتصادی ما در اقتصاد فاسد و ناکارآمد دولتیمان است» و اینکه «در طول بیش از دو قرنی که از انقلاب صنعتی میگذرد حتی یک مورد اقتصاد دولتی موفق نداشتهایم» قائل نشد.
بیش از پنج سال از تصویب نادرست پرداخت یارانه نقدی میگذرد و اصولگرایان در روزهای آخر مجلس نهم، ناگهان و به شکل خودجوش! به فکر افتادهاند که از دولت روحانی بخواهند تا دهکهای بالای درآمدی را حذف کند. درحالیکه در این پنج سال بیش از کل بودجه عمرانی کشور یارانه پرداخت شده و اگر پرداخت یارانه فلهای غلط میبوده (که قطعا اینگونه میبوده) چرا اصولگرایان از سال ۸۹ جلوی آن را نگرفتند؟ ایضاً در مسائل مهم سیاست خارجی هم مجلس صرفا دنبالهرو دولت احمدینژاد بوده است. نه از خودش هیچ فکر و نظری ارائه داد و نه هرگز پرسشهایی درخصوص نتایج و درستی سیاست خارجیمان در صحن علنی مجلس مطرح کرد. بماند بقیه معضلات کشور مانند از بین رفتن محیط زیست، مهاجرت تحصیلکردهها، انواع ناهنجاریهای اجتماعی و... .
ریاست محترم فراکسیون امید!
احیای جایگاه ازدسترفته مجلس و بازگردانیدن آن «بر رأس امور کشور» وظیفه نخست جنابعالی به عنوان لیدر نمایندگان اصلاحطلب است. مجلس دارای ابزار نیرومندی است که آن را قادر میسازد تا بتواند «در رأس امور» قرار گیرد. فراکسیون امید میتواند در بسیاری از کمیسیونهای مهم مجلس وارد شده و مجلس را توانمند کند. یکی از این ابزار کمیسیون «اصل نود» است که مجلس را قادر میسازد تا از نهادهای قدرتمند اعم از قضائی، امنیتی یا حتی نظامی و انتظامی «پاسخگویی» در قبال تصمیمات و سیاستهایشان طلب نماید. ایضا پیرامون سیاست خارجیمان. بازگردانیدن مجلس به جایگاه «رأس امور کشور» روی دیگر سکه حاکمیت قانون است. آیا قانونگرایی، تمکین از قانون و تندادن به قانون، بنیادیترین خواسته انتخابات دوم خرداد سال ۷۶ و اصلاحات نبود؟ صد سال پیش میرزاملکمخان ناظمالدوله در جریان نهضت مشروطه نوشت «بزرگترین درد مملکت فقدان حاکمیت قانون است» و صد سال بعد از او «قانونگرایی» همچنان اصلیترین خواسته و آرزوی مردم است.
معاون اول محترم دولت اصلاحات!
همه ما میدانیم ریاست مجلس یقینا موضوع مهمی است و دراینباره، نظر ما نظر جمعی اصلاحطلبان است. اما مهمتر از آن انتظار رأیدهندگان است که فراکسیون امید بتواند مجلس را به «رأس امور» بازگرداند. مهمتر از موضوع هیأترئیسه مجلس و اینکه در دست کدام جریان است، آن است که نمایندگان اصلاحطلب بتوانند به حول و قوه الهی آرزوی صدساله «تمکین از قانون» را در کشور تحقق بخشند. تلاش در اصلاح قانون انتخابات و توجه همه ارکان کشور به اینکه اولا حسب اختیارات قانونیشان عمل نمایند و ثانیا (که از جهاتی مهمتر هم هست) در قبال تصمیمات و سیاستهایشان پاسخگو باشند، را مجلس دهم و فراکسیون امید میتوانند دنبال کنند. باور بفرمایید اینها بزرگترین رسالت اصلاحطلبان در مجلس دهم است. انتظار همه آنانی که با وجود تردیدهایشان به درخواست رهبران اصلاحات لبیک گفتند و در هفتم اسفند به پای صندوقهای رأی آمدند آن است که فراکسیون امید بتواند شأن، کرامت و بالاتر از همه اینها استقلال مجلس را به آن بازگردانده و مجلس شورای اسلامی این رکن مهم نظام را از وابستگی و وکیلالدولگی برهاند.
ایام به کام باد
صادق زیباکلام
سوم خرداد هزار و سیصد و نود و پنج»