چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 11 - ۸ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۶

شهرآفتاب؛ نمایشگاه کتاب با حال و هوای تازه و مشکلات کهنه

شهر آفتاب برای کسانی که برای اولین بار پای به آن می‌گذارند مانند یک شهر ناشناخته است.به دلیل اینکه این نمایشگاه برای اولین سال است که در شهرآفتاب برگزار می‌‎شود خود اطلاعات نمایشگاه هم اطلاع چندانی از نمایشگاه ندارد یا به صورت خیلی عجیبی با شیوه "رونالدینو " یی مسیر دیگری را به شما نشان می‌دهند.
کد خبر: ۱۰۶۴۴۳
جمعه برای کسانی که در طول هفته درگیر کارهای روزمره خود هستند، بهترین روز برای رفتن به نمایشگاه کتاب است. نمایشگاهی که از مصلای تهران به شهرآفتاب کوچیده و سبب شده جدا از شوق قدم زدن در راهروها و غرفه های فرهنگی‌ترین نمایشگاه ایران، بسیاری بخواهند ببیند شهر آفتاب یا همان شهر نمایشگاهی ایران چگونه است؟

نگارنده نیز به این دو دلیل، روز جمعه عازم نمایشگاه کتاب شدم. برای رفتن به نمایشگاه می‌‌توان از دو مسیر استفاده کرد. هم می‌شود از روی شهر و با وسیله شخصی و یا اتوبوس‌ها عازم شهرآفتاب شد و هم می‌شود از زیر شهر و با مترو به نمایشگاه کتاب رفت. تجربه به من نشان داده است که مترو برای رفتن به هر جایی وسیله بهتری نسبت به اتویوس و یا تاکسی است. به ویژه اینکه از دوستان شنیده بودم رفتن با وسیله نقلیه شخصی یا عمومی یعنی گیر کردن در ترافیک و ایستادن در صف پارکینگ.

همه کسانی که می‌خواهند با مترو به نمایشگاه کتاب بروند باید به این نکته توجه کنند که قطارهای خط 1، یکی در میان عازم نمایشگاه می‌شود. یعنی یک قطار به کهریزک می‌رود و دیگری به شهرآفتاب و اگر سوار قطار کهریزک شوید باید در ایستگاه شاهد پیاده و منتظر قطار بعدی باشید که با توجه به شلوغی قطار رفتن به داخل واگن‌ها سخت و احتیاج به کمی نیروی فشار دارد.

یکی از خوبی‌های انتقال نمایشگاه کتاب به شهرآفتاب، رفتن فرهنگی‌ترین نمایشگاه ایران به جنوبی ترین نقطه تهران است. همین کار باعث شده است تا بسیاری از مردم که جنوب تهران را از نزدیک ندیده‌اند، با بافت این منطقه تا حدودی آشنا شوند. یکی از تفاوت‌های خط یک مترو تهران با دیگر خطوط این است که در این خط بعد از ایستگاه شوش، مترو از زیر زمین به روی زمین می‌آید و شما می‌توانید خانه‌های مناطق جنوبی تهران را از واگن مترو تماشا کنید. یعنی از پشت شیشه‌های مترو می‌توانید به راحتی به سبک ساختمان سازی در جنوب تهران پی ببرید. کاملا ملموس است که این خانه‌ها از طریق تخریب یک یا دو خانه حیاط دار کوچک، قد راست کرده است. به معنای واقعی تراکم فروشی در این منطقه از تهران قابل مشاهده است.

وقتی مترو در حال حرکت است شما می‎‌توانید به راحتی دیش‌های ماهواره که در بالکن‌ها یا پشت بام‌ها نصب هستند را ببینید و یا حتی می‌توانید تجربه شیرین هم مسیر شدن هرچند کوتاه با قطارهای مسافر بری را نیز تجربه کنید.

وقتی در واگن‌های مترو چشم می‌چرخاندی بچه‌های زیادی را می‌دیدی که همراه با پدران و مادران خود راهی نمایشگاه می‌شدند. دیدن این صحنه امیدواری زیادی می‌داد که در این زمانه هستند هنوز خانواده‌هایی که حاضرند روز جمعه خود را همراه با فرزندان در نمایشگاه کتاب به سر کنند.

وقتی قطار به شهر آفتاب می‌رسد، شما با یک ایستگاه شیک و مدرن روبرو هستید. این ایستگاه به راحتی گنجایش بازدیدکنندگان روز جمعه نمایشگاه را داشت و هرچقدر شما در واگن‌های مترو تحت فشار بودید می‌توانید مطمئن باشید که از ایستگاه بدون هیچ فشار به نمایشگاه بروید.

از ایستگاه وارد نمایشگاه می‌شوید. فاصله 500 متری که هم می‌توانید با ماشین‌هایی که برای بازدیدکنندگان در نظر گرفته شده است این مسیر را طی کنید و هم می‌توانید پیاده به راه خود ادامه دهید که البته پیشنهاد می‌کنم اگر مشکلی با آفتاب ندارید حتما این مسیر را پیاده طی کنید. فضای سبز و دلنشینی دارد.

شهر آفتاب برای کسانی که برای اولین بار پای به آن می‌گذارند مانند یک شهر ناشناخته است. پس احتیاج است که تابلوهای راهنما و یا افراد شما را راهنمایی کنند که البته این راهنمایی وجود ندارد و به جز چند تابلو مبهم چیز دیگری هیچ راهنمای دیگری نیست. پیشنهاد می‌کنم همراه با جمعیت حرکت کنید و هرجا آنها رفتند شما هم بروید. بیش از تابلوهای راهنما شما با تابلوهای تبلیغاتی روبرو هستید.

فضای بیرونی نمایشگاه بسیار زیبا و دلنشین است. به راحتی می‌توانید در آنجا قدم بزنید و لذت ببرید.



کارگران مشغول کار هستند و این نشان می‌داد که شهر آفتاب هنوز به طور کامل آماده پذیرایی از مراجعه کنندگان نیست اما این مسئله چندان هم عجیب نیست چون در زمان برگزاری نمایشگاه در مصلی  نیز ما همیشه شاهد بودیم که کارگران مشغول کار بودند.

اولین کار یک نمایشگاه رو حرفه‌ای در چنین مواقعی تهیه لیست کتاب‌ها و انتشارات قبل از رفتن به نمایشگاه است و بعد از اطلاعات نمایشگاه نام راهرو و محل استقرار سوال می‌کنند اما چه اطلاعاتی !

به دلیل اینکه این نمایشگاه برای اولین سال است که در شهرآفتاب برگزار می‌‎شود خود اطلاعات نمایشگاه هم اطلاع چندانی از نمایشگاه ندارد یا به صورت خیلی عجیبی با شیوه "رونالدینو " یی مسیر دیگری را به شما نشان می‌دهند. به طور مثال اینجانب به دنبال دفتر نشر معارف انقلاب ( انتشار دهنده کتب خاطرات هاشمی رفسنجانی) می‌گشتم که خانم متصدی اطلاعات به بنده گفت تمام دفترها  در طبقه بالا هستند! در حالی که نام این انتشارات «دفتر» است و ربطی به آن دفترها نداشت و دریکی از راهروها به سادگی می‌شد این انتشارات را پیدا کرد.

با این اوصاف برای پیدا کردن کتاب‌ها باید بر پاهای خود اطمینان کنید تا اطلاعات بخش اطلاعات نمایشگاه.

سالن اصلی شامل هفت سالن کوچک است که هر کدام از اول شماره گذاری ‌شده اند به شکلی که شما هیچ وقت نمی‌دانید کجای کدام سالن هستید. غرفه‌های انتشارات هم به دلیل اینکه سال اول این نمایشگاه بود چندان شکیل و زیبا نبودند و انتشارات مطرح مانند چشمه به دلیل کمبود جا با حجم زیاد جمعیت روبرو است.

انتشارات معروفی مانند افق و‌ آموت و علمی فرهنگی برخلاف اینکه در سالن عمومی باشند در بخش ملل هستند و همین باعث می‌شود برای پیدا کردن این انتشارات با مشکلات فراوانی رو برو هستید. نکته جالب این است که در کنار بخش ملل، بخش بین الملل هم وجود دارد که سرگردانی را دو چندان می‌کند.

اگر به یاد داشته باشید کسانی که از مترو بهشتی وارد نمایشگاه درمصلی می‌شدند حتما با بوی انواع غذاها روبرو می‌شدند اما در شهر آفتاب این چنین نیست و اول باید به دنبال کتاب بروید و بعد به دنبال غذا بگردید.

 شهر آفتاب برای سال اول با کاستی‌های فراوانی روبروست اما اصل برگزاری نمایشگاه و برپایی مستقل آن را باید به فال نیک گرفت و امید داشت در سال‌های آینده با نمایشگاهی  با اشکالات کمتر روبرو شویم.

آخرین اخبار