ارزیابی شما از روند طلاق در سالهای اخیر در کشور چیست؟
در 10 سال اخیر روند رشد طلاق در کشورمان نگرانکننده شده به گونهای که مدتی قبل به ازای هر 14 ازدواج یک طلاق ثبت میشد، اما اکنون به شکل میانگین در تمام کشور در مقابل هر پنج ازدواج یک طلاق رقم میخورد. در کلانشهرها شرایط بحرانیتر است، برای مثال در تهران از هر سه ازدواج یکی به طلاق ختم میشود.
چرا در کلانشهرها شرایط بحرانیتر است؟
مهاجرت به کلانشهرها سبب بالا رفتن آمار جمعیت و حاشیه نشینی شده و این شرایط سبب گمنامی بیشتر اشخاص میشود؛ در نتیجه قبح طلاق برای شخص کمتر شده و طلاق را مساله عادی میبیند، اما در شهرهای کوچک فشار بیشتری روی افرادی است که قصد دارند طلاق بگیرند.
برای مهار این پدیده اجتماعی چگونه باید آن را بررسی کرد؟
افزایش طلاق از دو دیدگاه قابل بررسی است؛ یکی این که طلاق را به شکل جزیره دیده و عواملی مانند اعتیاد، خشونت، روابط فرازناشویی، بیمسئولیتی و نداشتن مهارت زندگی و کاهش زمان گفتوگو را مطرح کنیم، اما دیدگاه بهتری نیز وجود دارد؛ یعنی نباید طلاق را به شکل جزیره دید چون مسائل دیگری مانند کاهش سرمایه اقتصادی و اجتماعی و تاثیرگذاری فضای مجازی نیز در آن بسیار قابل توجه است. در واقع بدون این عوامل نمیتوان این پدیده را بررسی کرد.
به نظر شما چرا بسیاری از ازدواجها به آسانی به طلاق ختم میشود؟
چون انتخاب همسر بدرستی انجام نمیشود و خانوادهها شناخت کافی از یکدیگر به دست نمیآورند و معیارهای مناسبی نیز برای این کار ندارند.
چه نکاتی را برای ازدواج موفق باید در نظر گرفت؟
مولفههای کلیدی در این بین وجود دارد یعنی زوجهای جوان باید بدانند هدفشان از زندگی چیست، صداقت داشته باشند، مسئولیتپذیر بوده، گذشت داشته باشند و برای باهم بودن وقت بگذارند.
آیا برنامه مناسبی برای تحکیم خانواده در کشور اجرا میشود؟
کارهایی انجام میشود، اما منسجم و جامع نیست؛ چون خدماتی که در این حوزه ارائه میشود باید با اولویت برنامههای پیشگیری باشد.
برای کاربردیتر شدن این برنامهها چه باید کرد؟
این برنامهها باید از فراگیری، کفایت و استمرار برخوردار باشند. متاسفانه ما در حوزه اجتماعی برنامهای نداریم، چون باید سواد اجتماعی را بالا ببریم. در واقع شاید افراد از سطح تحصیلات بالایی برخوردار باشند، اما سواد اجتماعی ندارند.
سطح سواد اجتماعی افراد چگونه ارتقا پیدا میکند؟
در کنار اصلاح نظام آموزشی کشور باید خانوادهها از کودکی مهارتهای اجتماعی را به فرزندانشان بیاموزند.
با این شرایط آینده را چگونه میبینید؟
کانون خانواده اکنون محور آسیبهای اجتماعی است و باید توجه داشت آسیبها در خانواده مزمن میشود، چون وقتی خانواده درگیر این مسائل شود، میکوشد آنها را پنهان کند. به همین خاطر باید چارهای بیندیشیم تا گرفتار این مسائل نشویم.