مرضیه محبی، وکیل پایه یک دادگستری و وکیل اعظم زن 30 ساله مشهدی که به همراه 2 دخترش به مدت 21 توسط شوهرش شکنجه شدهاند، درباره آخرین وضعیت جسمی و روحی آنها به خبرنگار ایلنا گفت: چند روزی این 3 نفر در بیمارستان بستری بودند؛ به لحاظ جسمی جراحاتی که بر بدن داشتند از جمله کبودیها و حتی دررفتگی فک دختر بزرگتر، رو به بهبودی و ترمیم است و از آنجا که تحت درمان هستند؛ وضعیتشان به نسبت گذشته بهتر است.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر مادر و دو فرزندش از بیمارستان به یکی از مراکز بهزیستی برای نگهداری منتقل شدهاند، افزود: اثرات منفی روحی و روانی این اتفاق به سادگی برطرف شدنی نیست. با این حال اما اکنون به یک آرامش نسبی رسیدهاند و کابوس آن مردی که آنها را مرتباً شکنجه میکرد تا حدی از ذهنشان پاک شده است.
محبی با اشاره به صدور قرار بازداشت متهم پرونده اظهار داشت: دادستان مشهد شخصا به جد پیگیر موضوع است و بر تمامی موارد مرتبط با پرونده اشراف دارد. از طرفی دادگستری هم حساسیت زیادی نسبت به این پرونده اعمال می کند.
وی ادامه داد: متهم ظاهراً دو روز گذشته به همه جرایم اعتراف کرده و پذیرفته است که مرتکب این اعمال شده، البته تحقیقات مقدماتی همچنان ادامه دارد؛ ولی هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده است.
وی ادامه داد: پزشکی قانونی نیز پاسخ معاینات صورت گرفته و سیاهی مفصل و جراحاتی که به این خانم و فرزندانش وارد شده؛ مثل کبودیها، سوختگیها، شکستگی و ... را گزارش کرده است.
وکیل مدافع زن مشهدی درمورد نقل قولهایی از متهم که در برخی رسانهها منتشر شده است، گفت: این عجیب است که نقل قولهایی منتسب به متهم مطرح شده است. تا آنجا که ما اطلاع داریم؛ متهم با هیچ خبرنگاری ملاقات نداشته، چون از لحظه بازداشت ملاقات ممنوع بوده است.
وی افزود: تاکنون چند تن از کسانی که دغدغههای انسان دوستانه دارند؛ اعلام امادگی کردهاند که هزینههای زندگی و درمانی این مادر و فرزندانش را تقبل کنند و فکر میکنم هزینههای سرپناه و معیشتی آنها از همین طریق بزودی مهیا و مشکل حل بشود.
وی درباره حمایت مسئولان از این زن گفت: مدیر کل بهزیستی مشهد به ملاقاتشان رفته و آنها را در یکی از خانههای امن بهزیستی پناه و اسکان داده تا بخوبی از لحاظ درمانی تحت نظر باشند و از آنها مراقبت شود.
محبی در پاسخ به این سوال که چطور ممکن است که 21 روز این افراد تحت شکنجه باشند، بدون اینکه صدایی از آنها شنیده شود، گفت: مرد، دهن همسر خود را با پارچه بسته بود و بچهها از ترس، جرات حرف زدن نداشتند. از طرفی منزل آنها در محلهای دور افتاده، پرت و مخروبهای واقع بوده که بیشتر محل رفت و آمد و کاسبی خرده فروشان مواد مخدر بوده که آنها هم با دیدن این زن و فرزندانش عکسالعملی نشان نمیدادند.
محبی در جواب این سئوال که مرد به چه ماده مخدری اعتیاد داشته نیز عنوان کرد: ظاهرا همه چیز! .. شیشه، متادون، ترامادول و ....! به گفته همسرش همه نوع موادی مصرف میکرده است.
وی با تاکید بر شرایط نه چندان خوب این و زن دخترانش از لحاظ روحی گفت: در حال حاضر صحبت کردن با بچهها درباره این اتفاق تلخ و یادآوری آن مسائل بیشتر به آنها صدمه میزند و من سعی کردم که این کار را انجام ندهم. ولی با مادر که صحبت کردم عنوان کرد که هنوز کابوس اینکه پدر برگردد، بچهها را آزار میدهد و از آن وحشت دارند. خود مادر هم همین شرایط را دارد.