ماموران به تحقیق از این کودک پرداختند که وی در اظهاراتش گفت: عصر روز حادثه به خانه بازمیگشتم که مردی با خودروی پرایدش سد راهم شد و از من نشانی یک باشگاه ورزشی را پرسید. زمانی که نشانی را به او دادم، او از من خواست سوار خودرویش شوم تا مرا هم به مقصدم برساند.در میانه راه مرد جوان تغییر مسیر داد و به خارج از شهر حرکت کرد. از او خواستم خودرو را متوقف کند که توجهی نکرد و با چاقویی که داشت مرا تهدید به مرگ کرد. او مرا به خانهای مخروبه برد و مورد آزار و اذیت قرار داد.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی به دستور اسماعیل برجسته، بازپرس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب شهریار، جستوجوی پلیس برای دستگیری مرد آزارگر ادامه داشت تا این که چهار خانواده دیگر هم همراه پسران 10 تا 13 سالهشان با حضور در پلیس آگاهی و ارائه شکایتهایی اعلام کردند فرزندانشان در دام یک مرد آزارگر گرفتار شدهاند. با تحقیق از قربانیان مشخص شد آنها در دام همان متهمی گرفتار شدهاند که پلیس در تعقیبش است .
با گذشت شش ماه از وقوع حادثه و در شهریور سال 94 یکی از قربانیان که همراه پدرش برای پیگیری پرونده به دادسرا رفته بود، به طور اتفاقی متوجه مردی شد که شباهت بسیاری به همان مرد آزارگر داشت. متهم در آنجا دستگیر شد و مورد تحقیقات قضایی قرار گرفت. او ابتدا مدعی شد این پسر نوجوان را نمیشناسد و اشتباهی دستگیر شده اما در ادامه تحقیقات به جرایم شیطانیاش اعتراف کرد.
متهم در اظهاراتش گفت: در کودکی چند بار مردان معتاد و کارتنخواب مرا ربوده و مورد آزار و اذیت قرار دادهاند. آن زمان به قدری ترسیده بودم که حتی ماجرا را برای خانوادهام تعریف نکردم. همیشه کابوس آن شبهای تلخ با من همراه بود و حتی تا بزرگسالی و زمانی که ازدواج کردم نیز این کابوسها ادامه داشت. انگار من هم تشنه انتقام شده بودم. تصمیم گرفتم برای این که آن کابوسها را فراموش کنم، خودم کودکآزار شوم. بنابر این به بهانه پرسیدن نشانی باشگاههای ورزشی، کودکان و نوجوانان را میربودم و با انتقال به مخروبهای خارج از شهر، آنها را مورد آزار و اذیت قرار میدادم.
مدتی بعد پرونده وی برای محاکمه به شعبه 17 دادگاه کیفری استان تهران ارسال و مرد آزارگر در دادگاه محاکمه شد. این در حالی است که چند روز پیش قضات شعبه 17 دادگاه کیفری استان تهران، مرد آزارگر را گناهکار شناختند و برای او حکم اعدام صار کردند.