آنها بر این باور هستند که سیاستهای روحانی به
ویژه در سیاست خارجی و برجام ناموفق بوده است و رئیس دولت یازدهم نتوانسته است از
منافع ملی در برابر دولتهای غربی دفاع کند. جریان مخالف دولت سعی میکنند با این
ادبیات مردم را نسبت روحانی و دولتش بی اعتماد کنند. در این میان اما مردم بهتر از
همه میدانند که روحانی چه دستاورد بزرگی برای کشور به ارمغان آورده است. امضای
توافق هستهای و شکسته شدن دیوارهای کشیده شده دور ایران و بازگشت ثبات فکری و
البته امید به کشور از مهمترین دستاوردهای عملی روحانی برای ایرانیان بود.
دستاوردهای روحانی عظیم و درخشان است اما شاید این تلاشها در امروز و فردا ثمر ندهد و مردم در سالهای پیش رو طعم شیرین این تلاشها را بچشند. روحانی زمین آبادی را تحویل نگرفت که به آسانی بتواند در آن بذرهای امید را به ثمر بنشاند. او وقتی به قدرت رسید با سنگ لاخی روبرو بود که ابتدا باید از این سنگها و ناهمواریها پاک میشد بعد روحانی و دوستانش تلاش میکردند برنامهها و سیاستهای خود را اجرا کنند.
چهار سال ابتدایی روحانی را میشود به مثابه تلاش برای پاک سازی ایران از سنگهای انداخته شده در مسیر پیشرفت دانست. روحانی به امضای برجام و گشودن درهای ایران بر روی شرکتهای بزرگ تجاری دنیا، بازگرداندن ایران به دوران قبل از ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد بود. یعنی ما به نقطهای رسیدیم که هشت سال پیش در آنجا بودیم. حالا که به این نقطه بازگشتیم باید اجازه بدهیم دولت روحانی قطار راه افتاده امید را به سرانجام خود برساند.
برجام برنامه بلند مدتی است که تنها از طریق روحانی و ظریف به سر منزل مقصود خود میرسد. هیچ دولتی در ایران درگیر چنین ماموریتی نبوده است چون آنها بیشتر درگیر برنامههای کوتاه مدت خود بودند. نمونه بارز آن دولتهای نهم و دهم است. این دو دولت بیشتر بر روی برنامههای کوتاه مدت استوار بود، آنهم تصمیماتی که بیشتر نظر رئیس جمهور بود تا دولت و عقلای نظام !
روحانی میتواند در چهار سال دوم از مزرعه برجام برداشت کنند و برنامههای اصلی اقتصادی خود را که بر پایه برجام استوار کرده بودد، به سرانجام برساند. در این میان باید گفت نه تنها روحانی باید چهار سال دیگر رئیس جمهور باشد بلکه تفکر اعتدال و عقلانیت در دولتهای بعدی نیز ادامه پیدا کند.
دو دولت سازندگی و اصلاحات در تداوم هم حرکت
کردند اما ناگهان با روی کارآمدن محمود احمدی نژاد وقفه بزرگی در سیاستهای اجرا
شده توسط این دولتهای ایجاد شد و رئیس جمهور وقت ایران تصمیم گرفت مسیر جدا از
مسیر طی شده را طی کند. حاصل این جدا شدن راه را هم امروز مردم ایران بهتر از هر
فرد دیگری درک میکنند. دوران پسابرجام باید توسط کسانی ادامه پیدا کند که به
برجام و روح مذاکره و دیپلماسی اعتقاد داشته باشند قطعا افرادی مانند سعید جلیلی و
محمود احمدی نژاد که بیشتر در سیاست خارجی طرفدار "موعظه" هستند تا گفتوگو
نمیتوانند برجام را به فرجام برسانند.
*عصرایران