در حالی که بسیار
تصور میکردند او قصد خداحافظی از ورزش حرفه ای را دارد، تنیسباز ۲۸ ساله
روس اعلام کرد که نتیجه تست دوپینگش در اوپن استرالیا مثبت شده است. ماده
ممنوعه ای که در نمونه آزمایش او پیدا شده بود "ملدنیوم" است، دارویی که
شاراپووا گفت از ۱۰ سال پیش به تجویز پزشک از آن استفاده میکرده و به
تازگی در فهرست داروهای ممنوعه قرار گرفته است.
شاراپووا
که قهرمانی ۵ گرنداسلم را در کارنامه دارد گفت: "جواب آزمایشم مثبت بوده و
تمام مسئولیت آن را میپذیرم. من از این دارو در ۱۰ سال گذشته استفاده
میکردم، اما از اول ژانویه استفاده از آن ممنوع شد؛ موضوعی که من
نمیدانستم. روز ۲۲ دسامبر ایمیلی از آژانس مبارزه با دوپینگ دریافت کردم
که در آن لینکی وجود داشت که فهرست داروهای ممنوعه در آن بود و من روی لینک
کلیک نکردم. اشتباه بزرگی مرتکب شدم. میدانم باید با عواقب آن روبرو شوم،
اما نمیخواهم ورزش حرفهام اینطوری تمام شود".
کسی
در دنیای تنیس به آسانی قهرمان نمیشود و استعداد، تلاش بیپایان، تداوم،
بخت مناسب و بسیاری مسائل در قهرمانی نقش دارند، اما راهی که شاراپووا تا
اینجا طی کرده بیشتر به افسانهها شبیه است تا داستان یک قهرمان ورزشی
معمولی؛ دخترکی که از برفهای سیبری به شنهای داغ فلوریدا رسید و در آسمان
تنیس درخشید. ورزشکاری که شاید استعدادش در تنیس یگانه نباشد، اما کمتر
کسی میتواند منکر نقش منحصر به فرد او در دنیای ورزش شود.
از فرار از چرنوبیل تا ظرف شستن در فلوریداماریا
شاراپووا روز ۱۹ آوریل سال ۱۹۸۷ در غرب سیبری از پدر و مادری اهل بلاروس
(که در آن زمان بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود) به دنیا آمد. خانواده او
کمی پیش از به دنیا آمدنش خانه و کاشانه خود را در جمهوری بلاروس به دلیل
نگرانی از آثار منطقه ای فاجعه اتمی چرنوبیل رها کرده بودند و به شهر
نیاگان در سیبری رفته بودند. چهار ساله بود که دوست پدرش الکساندر
کافلینکوف (پدر تنیسباز نامدار روس یوگنی) به او یک راکت تنیس هدیه داد.
ماریا آنقدر با دیوار خانه بازی کرد که پدر با دیدن علاقهاش اسم او را در
کلاس تنیس نوشت.
فقط
۵ سال داشت که در مسکو و در تورنمنتی زیر نظر مارتینا ناوراتیلووا، یکی از
بزرگترین تنیسبازهای زن تاریخ، شرکت کرد. ناوراتیلووا با دیدن بازی
ماریا به پدرش گفت که این دختر استعداد ویژهای در تنیس دارد و به آنها
توصیه کرد که به آکادمی نیک بالتیری در آمریکا، یکی از معروفترین مدارس
تنیس جهان بروند که پیشتر بازیکنانی مانند مونیکا سلز، آنا کورنیکووا،
بوریس بکر و آندره آغاسی را پرورانده بود.
این حرف آنقدر تاثیرگذار
بود که پدر دل به دریا زد و برای رسیدن به رویاها از اقیانوس گذشت. یوری
دست دخترش را گرفت و با ۷۰۰ دلاری که از پدر بزرگ ماریا قرض گرفته بود راهی
میامی در فلوریدا شد؛ در حالی که هیچکدام زبان انگلیسی بلد نبودند.
ماریا
کوچکتر از آن بود که بتواند وارد مدرسه شود. بنابراین یوری آستین بال زد و
از یک سو در پارکها و زمینهای عمومی مربی تنیس دخترش شد و از سوی دیگر
با قبول شغلهای کم درآمد مانند ظرفشویی در رستوران خرج زندگی را
درمیآورد. او یک سال بعد توانست بورس کامل آکادمی بولتیری را بگیرد و یک
سال بعد از آن هم مادرش یلنا که قبلا نتوانسته بود ویزای آمریکا بگیرد به
خانواده ملحق شد.
جست و خیز روی پلههای ترقی
چهره
و استعداد او خیلی زود مورد توجه "اسپانسرها" قرار گرفت و در ژوئن ۱۹۹۷ و
در ۱۱ سالگی اولین قرارداد تجاری زندگیاش را با "نایک" بست. او برای
اولینبار در آوریل ۲۰۰۱ در یک تورنمنت حرفهای بازی کرد و یک سال بعد از
آن هم اولین حضورش در تورنمنتهای اتحادیه تنیس حرفه ای زنان را تجربه کرد.
در سال ۲۰۰۲ شاراپووا تبدیل به جوانترین تنیسباز تاریخ شد که به فینال
مسابقات جوانان اوپن استرالیا رسیده است.
اولین گرنداسلم در ۱۷ سالگی
بهار
۲۰۰۴ شاراپووا برای اولینبار به جمع ۲۰ تنیسباز برتر جهان ملحق شد. او
که به دور سوم اوپن استرالیا رسیده بود، در رولان گاروس بهتر کار کرد و
توانست برای اولینبار در زندگیاش به یکچهارم نهایی یک گرنداسلم برسد.
اما بخت ماریا نه روی خاک سرخ پاریس که در چمن سبز لندن باز شد. او که ۱۷
سال داشت تا فینال بالا رفت و در دیدار نهایی توانست سرینا ویلیامز، بخت
نخست قهرمانی را شکست دهد و به یکی از جوانترین قهرمانان زن تاریخ
ویمبلدون تبدیل شود. با این قهرمانی او توانست برای اولینبار به جمع ۱۰
تنیسباز برتر جهان راه پیدا کند. او در ماه اوت ۲۰۰۵ هم اولین زن روس شد
که در صدر جدول ردهبندی جهانی تنیس قرار گرفت.
مصدومیت شانهسال
۲۰۰۷ کتف شاراپووا برای اولینبار مصدوم شد و این آغازی بود برای مصدومیتی
که به رغم جراحی و بهبود، اثرش را روی بازی تنیسباز روس گذاشت. شاراپووا
در اوایل دوران حرفهای خود به داشتن سرویسهای قدرتمند (اول و دوم) معروف
بود، ولی مصدومیت شانه هم تاثیر سرویسهایش را کم کرد، هم او را مجبور کرد
شیوه سرویس زدنش را تغییر دهد. شماری از کارشناسان تنیس معتقدند که او
هرگز نتوانست دوباره اعتماد به نفس دوران پیش از مصدومیت را پیدا کند و
دلیل خطاهای مضاعف (دبل فالت) مکرر او در سرویس همین است. شاراپووا سال
۲۰۰۹ به دلیل مصدومیت شانه فقط در سه تورنمنت بازی کرد، اما عمدتا از طریق
تبلیغات حدود ۲۲ میلیون دلار درآمد داشت و تبدیل به پردرآمدترین زن ورزشکار
آن سال شد.
زندگی خصوصی
ماریا
شارپووا که یک بار از سوی مجله "افاچام" به عنوان هفتمین زن مجرد جذاب و
بالاتر از چهرههایی مانند پاریس هلیتون و کیرا نایتلی ایستاد، در زندگی
خصوصی چندان پر حاشیهای نیست؛ امری که با توجه به دستاوردهایش در تنیس
تعجبی ندارد. او در جشن تولد ۱۸ سالگیاش در سال ۲۰۰۵ با آدام لوین،
خواننده گروه راک "مارون ۵" آشنا شد، هرچند که رابطه آنها دوام چندانی
نداشت. سال ۲۰۰۸ هم برای مدت کوتاهی با چارلی ابرسول، تهیهکننده آمریکایی
رابطه داشت. او یک سال بعد وارد رابطه با ساشا وویاچیچ، بسکتبالیست
اسلونیایی شد. این دو در سال ۲۰۱۲ باهم نامزد شدند، اما یک سال بعد
شاراپووا به طور رسمی از پایان رابطهاش با او خبر داد. اواخر همان سال
شایعاتی در مورد رابطه شاراپووا با گریگور دمیتروف، تنیسباز بلغار شنیده
شد تا این که در اوپن مادرید ۲۰۱۳ این دو رابطهشان را به طور رسمی اعلام
کردند. آنها در ژوئیه ۲۰۱۵ از هم جدا شدند.