هزینه فرود مبلغی
است که یک شرکت هواپیمایی برای فرود هواپیما و استفاده از باند پرواز آن به
شرکت دارنده فرودگاه میپردازد. مبلغ این هزینه مانند دیگر کالاهای
اقتصادی از مدل عرضه و تقاضا تعیین میشود و عوامل موثر بر سمت عرضه یا
تقاضا موجب تغییرات آن میشود. به همین سبب در فرودگاههای مختلف جهان بسته
به شرایط رقمهای مختلفی برای آن ثبت شده است. در ایران هزینه فرود هر
هواپیما، مستقل از نوع، وزن، تعداد مسافر و زمان فرود برای پروازهای داخلی
مبلغ ثابت ۷ هزار تومان و برای پروازهای خارجی مبلغ ۳۵ هزار تومان است.
در سطح جهان قیمت مجوز استفاده از باند برای پرواز یا فرود به «بیشینه
وزن مجاز برای پرواز» بستگی دارد که برای هر سری و هر مدل هواپیما از سوی
شرکت سازنده مشخص شده است. این وزن حداکثر وزن مجاز برای لحظه پرواز و فرود
و نیز وزن بارگیری تعریف شده است. «دنیای اقتصاد» در یک بررسی آن دسته از
فرودگاههای جهان را که بالاترین عوارض فرودگاهی را از شرکتهای هواپیمایی
اخذ میکنند، شناسایی کرده که در اینجا معرفی میشوند:
فرودگاه
هاندا در ژاپن که در سال ۲۰۱۳ پذیرای ۶۸ میلیون و ۹۰۶ هزار مسافر بود، از
نظر تعداد مسافر رتبه دوم در آسیا و چهارم در جهان را دارد. در آن سال، ۹۴
درصد از پروازهای آن بدون تاخیر انجام شد و تنها برای ۱۲ درصد از فرودهای
آن تاخیر به ثبت رسید. برای هواپیمای بوئینگ ۴۰۰-۷۶۷ (با حدود ۲۰۴ تن وزن
مجاز هنگام پرواز) هزینه فرود ۶ هزار و ۸۵۰ یورو بوده است. همین هواپیما در
فرودگاه ناریتای ژاپن که فرودگاه اصلی ژاپن برای پروازهای خارجی و نقطه
اتصال آسیا و آمریکا است، مبلغ ۵ هزار و ۶۰۰ دلار برای هر فرود میپردازد.
فرودگاه
تورنتو پیرسون در کانادا که در سال ۲۰۱۳ حدودا گذرگاه ۳۶ میلیون مسافر و
۴۳۵ هزار هواپیما بود هجدهمین فرودگاه دنیا به لحاظ تعداد مسافر است و
هزینه فرود هواپیمای مذکور برای آن ۵ هزار و ۲۰۰ دلار تعریف شده است. هزینه
فرود این هواپیما در فرودگاه داروین استرالیا که سالانه حدود ۲۶ هزار
پرواز از آن صورت میگیرد ۴ هزار و ۶۰۰ دلار است. در آمریکا به سبب تخصیص
یارانههای دولتی به شرکتهای فرودگاهی، هزینههای فرود در مقایسه با دیگر
کشورها بسیار پایینتر است.
نحوه تعیین هزینه فرود در آلمان
عوامل
متعددی با تاثیر بر بخش عرضه و تقاضا تعادل هزینه و تعداد فرود هواپیما
را در فرودگاههای آلمان تعیین میکند: افزایش یافتن تعداد متقاضی برای
مسافرت و غالب شدن فرهنگ استفاده از مسیرهای هوایی هر دو افزایش تقاضا را
نتیجه میدهند؛ افزایش کارآیی عملکرد شرکتهای هواپیمایی که باعث میشود
نسبت وزن هواپیما به تعداد مسافران قابل حمل کمتر شود که عامل اصلی در جهت
کاهش هزینه فرود خواهد بود؛ وجود قدرت و برتری اقتصادی (یا سیاسی) شرکتهای
هواپیمایی و فرودگاهی که در مذاکرات و چانهزنیها موثر است؛ ساختار
مالکیت فرودگاه که موجب تصمیمگیری قیمتی متفاوتی میشود؛ و بهعنوان آخرین
عامل ولی نه کماهمیتترین، مساله ازدحام را باید مطرح کرد. در برخی
فرودگاهها و در برخی ایام سال حتی در ساعاتی از شبانهروز هواپیماهای
زیادی درخواست فرود میدهند که این افزایش تقاضا برای باند فرودگاه منجر به
افزایش قیمت مجوز فرود از سوی صاحبان فرودگاه میشود.
وجود
هزینههای فوتشده (هزینههایی که برای پروژهای صرف میشود و غیرقابل
بازیابی است. مانند هزینه نصب یک دکل مخابراتی) برای فرودگاهها، مثلا
هزینه ساختن باند و برج مراقبت و سالن مسافران، باعث شده تا بهطور طبیعی
در بازار انحصار و قدرت قیمتگذاری وجود داشته باشد. یکی از عوامل
تاثیرگذار در قدرت بازاری این شرکتها نزدیک بودن فرودگاهی دیگر است. در
آلمان به سبب وجود شبکه فرودگاهی (و زیرساختارهای وسیع ریلی و جادهای) به
شدت گسترده و جامع و پیچیده تا حد زیادی از قدرت بازاری این شرکتها کاسته
و سبب شده است تا قیمتها از سطح انحصاری به سطح رقابتی نزدیک شود.
در
این کشور بهطور متوسط فاصله هر دو فرودگاه تنها ۷۷ کیلومتر است. یکی دیگر
از عوامل موثر در قیمتگذاری در آلمان استفاده از تجهیزات کاهش صوت است.
برای مثال تفاوت در هزینههای فرود را در فرودگاه براندنبرگ مقایسه
میکنیم. برای هواپیماهای سبک وزن (منظور از وزن همان وزن بیشینه تعریف شده
از سوی کارخانه سازنده برای لحظه پرواز است)، یعنی کمتر از ۴۷۲ کیلوگرم که
گواهینامه کاهش صدا دارند ۷۵/ ۳ یورو هزینه اخذ میشود. هواپیماهای
سنگین، بین ۸ تا ۹ هزار کیلوگرم، ۸۱ یورو میپردازند. هواپیماهای بین هزار
تا هزار و ۲۰۰ کیلوگرم که گواهینامه مزبور را اخذ نکردهاند ۷۰/ ۱۵ یورو،
بین ۵ تا ۶ هزار کیلوگرم ۶۰/ ۱۰۲ یورو و بین ۸ تا ۹ هزار کیلوگرم ۹۰/ ۱۵۳
یورو باید بپردازند. هواپیماهای بین ۹ تا ۱۴ تن، چه گواهی بهبود کیفیت صدا
داشته باشند چه نداشته باشند، ۱۸۰ یورو باید بدهند و در صورت افزایش وزن به
بیش از ۱۴ هزار کیلوگرم، به ازای هر هزار کیلوگرم مبلغ ۱۸ یورو اضافه بر
مبلغ قبلی باید بپردازند.
هزینههای فرود در ژاپن
هزینههای
فرود هواپیمایی در فرودگاه ناریتای ژاپن، بهعنوان مثالی جامع از ساختار
تعیین هزینه بقیه فرودگاههای ژاپن، به وزن هواپیما و نمره شاخص آلودگی
صوتی آن وابسته است. برای دوره بعد از بحران مالی تا سال ۲۰۱۳ برای هر تن
وزن هواپیما بین هزار و ۶۵۰ ین (۶۰/ ۲۰ دلار) تا ۲ هزار و ۱۰۰ ین (۲۷/ ۲۶
دلار) دریافت میشد. پس از این سال برای افزایش رقابتپذیری با فرودگاههای
تازه تاسیس همجوار نرخها اندکی کاهش یافتند. برای مثال، برای هواپیمای
بوئینگ ۲۰۰-۷۷۷ نرخ فرود از ۴۵۵ هزار ین (حدود ۴ هزار دلار) به ۲۱۴ هزار ین
(حدود ۱۹۰۰ دلار) کاهش یافت.
هزینههای فرود در کانادا
در
این کشور چند نرخ برای خدمات فرودگاهی تعریف شده است: هزینه فرود،
هزینههای استفاده از ترمینال، هزینههای استفاده از پارکینگ، هزینههای
مربوط به توسعه فرودگاه، هزینههای امنیتی، هزینههای اجاره برای استفاده
انحصاری از فرودگاه و ....
هزینههای فرود در برخی زمانهای هفته و
برخی ساعات نیز متفاوت تعریف شده است. برای مثال، در حالی که حداقل هزینه
فرود (که بر حسب وزن و دیگر عوامل و مشخصهها بر این رقم حداقل افزوده
میشود) از ساعت ۷ تا ۱۰ صبح روزهای شنبه و یکشنبه ۴۲/ ۱۲ دلار است برای
دیگر ساعات و روزها به ۰۸/ ۳۴ دلار میرسد. برای هواپیماهایی که بیشینه
وزن هنگام پرواز آنها کمتر از ۲۱ تن است به ازای هر تن ۵۴/ ۳ دلار، برای
هواپیماهای بین ۲۱ تا ۴۵ تن به ازای هر تن ۴۹/ ۴ دلار و برای هواپیماهای
بالای ۴۵ تن به ازای هر تن ۳۱/ ۵ دلار اخذ میشود.