به تازگی جایزه ای از سوی مجمع جهانی آلزایمر در آمریکا به یک محقق برجسته ایرانی اعطا شده است. این جایزه به دلیل تحقیقات کوروش شاهپسند روی آلزایمر به وی اعطا شده است. وی اخیرا به عضویت هیات علمی پژوهشگاه رویان درآمده است.
این دانشآموخته پسادکتری دانشکده پزشکی هاروارد در زمینه سازوکار بروز آلزایمر تحقیقاتی انجام داده تا در راستای درمان این بیماری و پیشگیری از ابتلا به آن گام بردارد. به صورت کلی می توان گفت این جایزه صد هزار دلاری، هر ساله به تحقیقاتی اعطا می شود که در آینده حرفی برای گفتن در زمینه درمان آلزایمر داشته باشند.
شاه پسند،به اقدامات خود در راستای تحقیق روی آلزایمر پرداخت و عنوان کرد که ایران می تواند قطب آلزایمر در جهان شود به طوریکه کشورهای پیشرفته محتاج کشور ما برای درمان شوند.
مشروح گفتگوی با این محقق به شرح زیر است:
با توجه اینکه تحقیقات یک ایرانی در حوزه آلزایمر منجر به این شده است که یک جایزه معتبر جهانی به آن اختصاص یابد، آیا با ادامه این مسیر تحقیقاتی می توان پیش بینی کرد که ایران قطب آلزایمر در جهان شود؟
لازم است در اینجا از جایزه ای که مجمع جهانی آلزایمر به بنده اعطا کرد بگویم. در سال ۲۰۱۵ پروفسور «کن پینگ لو»، استاد من در هاروارد، گرنت تحقیقاتی موسسه آلزایمر امریکا را اخذ کرد ولی امسال از این رقابت جای ماند و بحمدالله بنده موفق به کسب آن شدم. این جایزه از نظر مالی که صد هزار دلاری است پول زیادی نیست ولی اعتبار علمی زیادی را برای فرد و مرکز تحقیقاتی به دنبال خواهد داشت. این جایزه خیلی رقابتی است زیرا از تمام دانشگاه های اروپا استرالیا، ژاپن و...طرح های پژوهشی به این مرکز ارسال می شود که بعد از بررسی تنها به ۵درصد از طرح ها، این جایزه اعطا می شود. این جایزه سالانه است و رقابت فشرده و وحشتناکی دارد به طوریکه در سال قبل از کشورهای اروپایی هیچکس نتوانسته بود این جایزه را دریافت کند.
معمولا کسانی که این جایزه را دریافت می کنند سالهای سال تحقیق کرده اند تا به نتیجه رسیده اند.
در این طرح ما عامل مرگ سلولی را پیدا کرده بودیم که شکل خاصی از پروتئین تائو است و باعث مرگ سلول ها می شود. دلیل این مرگ سلولی را در قالب طرح به این مجمع جهانی آلزایمر ارائه کردیم که خوشبختانه مورد قبول واقع شد و من این جایزه را دریافت کردم.
اگر بتوانیم این مسیری که در پیش گرفته ایم را با همین سرعت ادامه دهیم می توانم به جرات بگویم که ایران در دنیا حرفی برای گفتن در راستای درمان آلزایمر خواهد داشت. در واقع اگر به همین شکل پیش برویم حتما بدون شک ایران می تواند یکی از قطب های مهم دنیا در زمینه آلزایمر و درمان آن باشد.
به نظر می رسد رسیدن ایران به جایگاهی که بتواند قطب آلزایمر در جهان شود از نظر شما امکان پذیر است، آیا می توانید تخمین بزنید که چه زمانی این موضوع محقق می شود؟
من هنوز ۵ ماه است که به ایران آمده ام و نمی توانم راجع به سرعت تحقیقات ایران نظر بدهم که با چه سرعتی جلو می رود. اگر در امریکا بودم می توانستم بگویم تا چند سال دیگر می توانم به کجا برسم ولی در ایران سخت است.
امیدوارم که طی ۵ الی ۶ سال آینده انشاالله اعتبار خوبی برای ایران در زمینه آلزایمر کسب کنیم. به طور تقریبی و تخمینی می توانم بگویم که ایران تا ۵ الی ۶ سال آینده به قطب آلزایمر در دنیا تبدیل می شود. در واقع ایران دستاوردهای مهم و بزرگی در این زمینه خواهد داشت به طوریکه خیلی از کشورها نیازمند ما می شوند.
بیماری آلزایمر امروزه به یک بحران تبدیل شده و بسیاری از خانواده ها را درگیر خود کرده از آنجا که تاکنون هیچ درمان قطعی برای این موضوع در هیچ جای دنیا ارائه نشده است انجام تحقیقات امیدبخش مانند پروژه شما از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. لطفا توضیح دهید که ایده این تحقیق چگونه به ذهنتان رسید و پروژه چگونه شکل گرفت؟
ایده من که در مورد یافتن مکانیسم جدیدی در زمینه فعل و انفعالات مرتبط با بروز آلزایمر در سلولهای عصبی بود از همان زمانیکه در مقطع کارشناسی ارشد در حال تحصیل بودم به ذهنم رسید و در راستای پیگیری ایده خود تحقیقاتی را از کشور ژاپن آغاز کردم. بعدها که برای دوره پسا دکتری به هاروارد رفتم به واسطه این یافته هایم در زمینه آلزایمر، مسیر تیمی که در همین خصوص در هاروارد در حال مطالعه بود تغییر کرد.
بر همین منوال تیم بزرگتر شد تا جایی که مشتمل بر ۲۴ نفر از برجسته ترین های دنیا در آن فعالیت می کردند. یکی از افرادی که در این تحقیقات حضور داشت، رئیس دانشگاه هاروارد از برجسته ترین جراحان مغز و اعصاب جهان پروفسورآلوارو پاسکال لئون بود. همچنین دانشمندانی از سراسر دنیا، فلوریدا، ژاپن، اروپا، امریکا و... در این تحقیق حضور داشتند. بیشتر در این تحقیقات آسیب های مغزی را مورد مطالعه قرار دادیم.
آقای دکتر شاه پسند، در مورد عامل آلزایمری که در راستای ایده خود کشف کرده اید توضیح می دهید و می فرمایید که چگونه به این مهم دست پیدا کردید و توانستید مسیر یک تیم تحقیقاتی بزرگ را در امریکا تغییر دهید؟
در کل دو عامل در آلزایمر نقش ایفا می کنند؛ یکی از آنها «بتا آمیلوئید» و دیگری «تائو پروتئین» است. فاکتور اولی از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۲ توسط محققان دیگر، مورد مطالعه قرار گرفته که در نتیجه متوجه شدند خیلی اثر مهمی ندارد و عامل کشتن سلول های عصبی نیست. همچنین این عامل به خودی خود باعث مرگ سلول ها نمی شود.
این دو عامل در طی آلزایمر ایجاد می شوند. در این مطالعه مشخص شد که با حذف فاکتور اولیه، آلزایمر روی انسان باقی می ماند. بنابراین مبنای مطالعه را روی فاکتور دوم قرار دادیم و متوجه شدیم که اگر تائو پروتئین را حذف کنیم، بیشتر در آلزایمر تاثیر می گذارد. در این تحقیقات شکل خاصی از تائو پروتئین را معرفی کردیم و فهمیدیم که این، چیزی است که سلول ها را در مغز می کشد و اگر حذف شود دیگر مرگ سلولی اتفاق نمی افتد.
اصولا آلزایمر در یک قسمت از مغز اتفاق می افتد و در آن قسمت مرگ سلول های مغزی که مسئول حافظه است، به وجود می آید. اگر در زمان مناسب جلوی مرگ سلولی گرفته شود، سریعا آلزایمر درمان می شود ولی اگر خیلی پیشرفته باشد و سلول ها مرده باشند با کمک این روشی که مورد مطالعه قرار دادیم می توانیم جلوی پیشرفت آلزایمر را بگیریم. البته در این صورت نمی توانیم فرد را به حالت اولیه بازگردانیم.
به نظر می رسد که نتیجه این تحقیقات برای جلوگیری از پیشرفت آلزایمر در افراد مبتلا به این بیماری است، آیا می توان راهی برای درمان آن نیز پیدا کرد؟
بله. در حال حاضر می توانیم به نوعی ابتلا به آلزایمر را در یک فرد پیش بینی کنیم. در واقع می شود فهمید که آیا یک فرد ۱۰ سال آینده به مرحله بحرانی آلزایمر می رسد یا خیر. اگر در زمان مقتضی، جلوی پیشرفت آن را بگیریم، کار درمان را روی بیمار انجام داده ایم و در اصل پیشروی آلزایمر با نتیجه این تحقیقات از بین می رود.
*اساسا عوامل موثر در بروز آلزایمر به جز ژنتیک چیست؟ آیا با شناسایی عوامل آلزایمر می توان از پیشرفت آن جلوگیری کرد.
وقتی فاکتور تائو پروتئین در مغز در ۱۰ سال قبل از بروز ضایعه تشکیل می شود به صورت خیلی خاموش در بدن فرد شروع به پیشروی می کند در صورتیکه هیچ کس نمی فهمد حتی خود فرد. البته که هیچ عارضه ای هم ندارد نه حافظه را از دست می دهد و نه اتفاقی. از سوی دیگر ژنتیک نیز می تواند در آلزایمر دخیل باشد ولی عوامل محیطی هم موثر هستند. بیشترین عوامل محیطی آسیب های مغزی است. هر ضربه شدیدی به مغز منجر به آلزایمر می شود. همچنین استرس، بوی سیگار، آلودگی هوا که کمبود اکسیژن در فضا ایجاد می کند ریز فاکتورهایی برای ابتلا آلزایمر به شمار می روند.
ما توانستیم در این تحقیقات جلوی پیشرفت آلزایمر را بگیریم. از آنجایی که این بیماری خیلی فرد بیمار و اطرافیانش را رنج می دهد درمان آن مهم است. به همین دلیل اساس این تحقیقات در راستای پیشگیری است زیرا به محض اینکه آلزایمر شروع شود برای درمان دیر است.
با توجه به اینکه تاکنون برای آلزایمر درمانی وجود نداشته و روز به روز ابتلا به این بیماری در حال افزایش است می توان گفت که سن آلزایمر کاهش پیدا کرده است؟
ما دو دسته آلزایمر داریم. طبق آمار جهانی، نوع وراثتی وابسته به ژن های مشخصی است و ممکن است از سن ۲۵ سالگی شروع شود. خوشبختانه آلزایمر در این سن مجموعا کم است و کمتر از ۵ درصد افراد مبتلا به آلزایمر از این طریق مبتلا می شوند.
از سوی دیگر ۹۵درصد افراد آلزایمر اسپورادیمگ یا «تک گیر آلزایمر» می گیرند که ژن های مجزایی برای آن معرفی نشده است. این نوع آلزایمر از سن ۵۵ به بالا شروع می شود.
معمولا مراحل خاصی توسط فردی که آلزایمر دارد پست سر گذاشته می شود و متاسفانه ختم به مرگ می شود چون درمانی برای آن وجود ندارد. بیماران آلزایمری آنقدر شرایط ناخوشایندی دارند که اطرافیان آنها گاها آرزو می کنند که بمیرند و راحت شوند. اکثر این افراد توهم زیاد می بینند، بی قرار هستند و قابل کنترل نیستند. این وحشتناک است.
هنوز هم اطلاعاتی در دست نیست که افرادی که آلزایمر می گیرند در چه سنی مبتلا شده اند. یعنی جامعه آماری دقیقی وجود ندارد که سن ابتلا به این بیماری کاهش پیدا کرده است یا خیر.
آقای دکتر با توجه به اینکه پیشگیری از آلزایمر هم مانند پیشگیری از بیماریهای دیگر مهم است و تحقیقات شما هم در این زمینه بوده چگونه نتایج این تحقیقات عملی خواهد شد به صورتی که چند سال قبل از ابتلا، آلزایمر شناسایی شده و در راستای پیشگیری از آن اقداماتی صورت گیرد؟
آنچه که در ادامه این تحقیقات به صورت جداگانه در حال پیگیری است، طراحی و ساخت کیتهایی است که معرف آلزایمر باشند. این کیت نشانگر بروز آلزایمر در فرد است. طراحی و ساخت این کیت درسال ۲۰۱۲ ، همزمان با آغاز این تحقیقات با همکاری مرکز تحقیقات آی بی بی دانشگاه تهران آغاز شده است.
در حال حاضر ساخت این کیت ها در چه مرحله ای است و تخمین می زنید چه زمانی وارد بازار شود؟
می توان پیش بینی کرد که تا ۱۰ سال آینده این کیت ها وارد بازار شود. اگر این کیت، به تولید برسد می توانیم به وسیله آن تشخیص دهیم که فرد در آینده مبتلا به آلزایمر خواهد شد یا خیر.
از این رو درمان های بعدی را در فرد آغاز می کنیم. به تازگی شروع به ساخت این کیت کرده ایم و هنوز در حال رایزنی هستیم که به چه شکلی ساخته و تولید شود. تا کنون کیت تشخیصی که مرتبط با بیماریهای عصبی باشد در دنیا ساخته نشده است.
آیا بعد از اینکه بروز آلزایمر با این کیت تشخیصی در یک فرد به اثبات رسید و مشخص شد که در آینده به این بیماری مبتلا می شود، اقداماتی در دست اجرا دارید که آلزایمر را در این فرد ریشه کن کنید؟
برای این قسمت از قضیه هم فکری کرده ایم و بنا داریم در راستای درمان آن گام برداریم. در راستای همین تحقیقات، واکسینه کردن فرد مهم است از این رو اقدام به ساخت و تولید واکسنی جهت درمان آلزایمر کرده ایم. به واسطه این واکسن شخص در برابر آلزایمر واکسینه می شود. امیدواریم که به زودی نتیجه بگیریم.
اکنون این واکسن برای موش طراحی شده و اگر بخواهد برای انسان باشد باید بدون عوارض ساخته شود؛ بنابراین باید بیشتر مورد مطالعه قرار بگیرد.
با این تفاسیر می توان گفت که ممکن است در آینده فرد مبتلا به آلزایمر نداشته باشیم؟
امیدوارم این اتفاق بیافتد و همه کارها به خوبی پیش برود . در واقع می توان با صراحت گفت که پایان آلزایمر در دنیا امکان پذیر است و سرچشمه این تحقیقات هم در ایران است. تاکید می کنم که ان شاالله کشورهای دیگر محتاج ما برای درمان آلزایمر خواهند شد.
آیا آماری در خصوص افراد ابتلا به آلزایمر در دنیا و ایران وجود دارد؟
به صورت کلی آماری نداریم ولی در امریکا شایع ترین بیمار عصبی آلزایمر است. البته در ایران هم شایع شده و در حال افزایش است. در ایران آمار دقیق وجود ندارد زیرا به هیچ عنوان سابقه بیماریهای یک فرد در یک پرونده به صورت مشخص وجود ندارد که بتوانیم آنرا براورد کنیم.
در امریکا اطلاعات بیماری یک فرد در یک پرونده ای مجازی ثبت می شود. اگر در ایران این رویه پیش گرفته شود می توانیم آمار داشته باشیم و به واسطه آن، می توانیم از آلزایمر و خیلی از بیماری های دیگر جلوگیری کنیم.
کمی درباره سختی های کار روی این پروژه طولانی که از ایران شروع شده، به ژاپن و بعدا به آمریکا رسیده صحبت کنید. اگر مایل هستید از روند پیشرفت خود بگویید، آیا خاطره جالبی دارید؟
یادم می آید که برخی روزها به کشتارگاهی نزدیک ورامین می رفتم و مغز گوسفند تازه را می خریدم و به دانشگاه تهران می بردم تا روی آن آزمایشاتی انجام دهم. هفته ای دوبار این کار را انجام می دادم. من سعی می کردم خودم صفر تا صد همه مطالب را یاد بگیرم که البته راهنمایی اساتیدم بسیار مهم و رهگشا بود. بعد که به ژاپن رفتم فهمیدم که با دانش روز دنیا فاصله زیادی دارم.
همچنین همان اوایل، بعد از ژاپن به امریکا رفتم. در آنجا دیدم که چقدر دنیا گسترده است؛ باز هم از دانسته های خود ناامید شدم. هنوز هم هیچی بلد نیستم چون علم گسترده است و دنیا در این حیطه با سرعت زیادی در حال پیش روی است.
سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ ژاپن بودم. اول از ژاپن به فلوریدا (جنوب امریکا) رفتم و دو الی ۳ ماه در آنجا بودم. در آنجا دیدم که سطح علمی فلوریدا طوری نیست که باب میل من و در راستای پیشروی پروژه ام باشد. به همین دلیل از فلوریدا به هاروارد در بوستون امریکا (شمال امریکا) نزدیک نیویورک رفتم.
با توجه به اینکه در زمان تحریم ایران شما به عنوان یک ایرانی در امریکا به انجام تحقیقات مشغول بودید، آیا مشکلی برای شما در این دوره به وجود نیامد؟
بله. در سال ۲۰۱۴ حساب بانکی ام را بستند و از من خواستند چون ایرانی هستم باید مدارک، پاسپورت، ویزا خود را برای بررسی مجدد ارائه کنم. همچنین سابقه جنایی بنده را هم مورد بررسی قرار دادند. در آنجا همه کارها با حساب بانکی انجام می شود و این بزرگترین استرسی بود که در این دوره به من و خانواده ام وارد شد.
برگردیم به خودتان و انگیزه از سفر به ایران. بعد از ۸ سال تحقیقات در امریکا روی پروسه درمان و پیشگیری از آلزایمر چطور شد که به ایران آمدید؟
البته که دلتنگ ایران و خانواده شده بودم. واقعیت این است که من از دانشگاههای معتبر دنیا پیشنهاداتی برای تدریس داشتم. دانشگاه پیتسبرگ در فیلادلفیا، دانشگاه هایدلبرگ آلمان، دانشگاه قطر از جمله این دانشگاه ها بودند. حتی دانشگاه قطر به من پیشنهادی داده که هنوز آن را رد نکردم. در عین حال پیشنهاداتی هم از دانشگاههای شهیدبهشتی، تربیت مدرس، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری، مرکز تحقیقات آی بی بی دانشگاه تهران و پژوهشگاه رویان داشتم.
فعلا پژوهشگاه رویان را انتخاب کرده ام زیرا شخصا به این پژوهشگاه علاقمندم و رابطه نزدیک و صمیمانه ای با محققان و کارکنان آن داشته و دارم.
با توجه به اینکه پیشنهاداتی از کشورهای خارجی برای اقامت و تدریس به شما داده شده است، آیا قصد دارید با وجود این پیشنهادات در ایران بمانید؟
فعالیت هایم طوری نیست که بخواهم دائما در ایران بمانم. بلکه باید بخشی از سال را در جای دیگری غیر از ایران باشم.
آیا تا کنون اقداماتی از سوی مسئولان برای ماندن شما و ادامه فعالیت های تحقیقاتی تان در کشور انجام شده است؟
طی جلسه ای که با معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری داشتم خواسته های خود را مطرح کردم. البته پیشنهاداتم حتی نزدیک به پیشنهاداتی نیست که دانشگاههای خارجی به من داده بودند. انتظار ندارم که دولت ایران برای من پیشنهاداتی مثل قطر بدهد زیرا عملی نیست ولی امیدوارم شرایط برای تحقیق و زندگی تا حد امکان تلطیف شود. در کل علاقه خاصی به ایران دارم و علاقمندم که بمانم چون کشورم هست و دلتنگش می شوم.
به صراحت می توانم بگویم که معاون علمی و فناوری نیز مصمم در پیشبرد اهداف و ارتقا جایگاه علمی کشور است و امیدوارم که بتوانم در این راستا اثرگذار باشم و در ایران بمانم.
پس به نظر می رسد ماندن شما در ایران شرط دارد؟
بله، به عنوان یک محقق نیاز دارم که بتوانم تحقیقات خود را در سطحی قابل قبول به پیش ببرم که بنظر می رسد این امر در ایران عملی باشد. بویژه با تمهیداتی که بنیاد ملی نخبگان و پژوهشگاه رویان فراهم آورده اند، این مهم قابل انجام خواهد بود.
اگر این شرایط فراهم نشود در جای دیگری به غیر از ایران مشغول به کار می شوید؟
اگر هم این شرایط برایم فراهم نشود سعی می کنم بمانم چون دوست دارم که با چنگ و دندان در ایران به فعالیت بپردازم ولی اگر شرایط خیلی سخت شود شاید پاره وقت در ایران کار کنم. در هر صورت اولویت و ارجحیت من ایران است چون خودم را مدیون کشورم می دانم.
در آن زمان شهیدانی برای امنیت و سربلندی کشور جان دادند و از آنجا که دایی من هم شهید شده بود این موضوع را با تمام وجود حس می کنم به همین دلیل است که سعی می کنم در هر صورت ایران را برای فعالیت هایم انتخاب کنم.