ایسنا نوشت: در مراسمی که پنجشنبه شب ششم مهر ماه در تالار ایوان شمس برگزار شد، پری صابری و پرویز پورحسینی به عنوان دو تن از اعضای قدیمی گروه تئاتر «پازارگاد» نشان ویژهی عبدالحسین نوشین را به هما روستا همسر حمید سمندریان اهدا کردند.
پری صابری با اظهار تاسف فراوان از درگذشت حمید سمندریان، این اتفاق را ضایعهای بزرگ برای تئاتر ایران دانست و یادآور شد: «گروه «پازارگاد» بهترین نمایشها را اجرا کرد. مطمئنم روح و کار حمید سمندریان همیشه زنده خواهد بود و امیدوارم کار و تلاش او برای دیگران الگو باشد. چرا که عاشقانه تئاتر هرگز خسته نمیشوند . آرزو دارم روح سمندریان آسوده باشد همچنان که دیگران راهش را دنبال میکنند.»
پرویز پورحسینی نیز با اشاره به شکلگیری گروه تئاتر «پازارگاد» در اوایل دهه 40 گفت: «حمید سمندریان همیشه برای ما زنده است نمایشهای بسیار جالبی اجرا کردیم و گروهی بسیار قوی داشتیم اما هیچ چیز و هیچ کس جای خالی سمندریان را پر نمیکند.»
در ادامه نشان ویژه «نوشین» به هما روستا اهدا شد اما روستا به علت تاثر فراوانش از پخش تصاویر مربوط به مراسم خاکسپاری حمید سمندریان، نتوانست سخنی بگوید و فقط از حاضران عذرخواهی کرد.
جمشید مشایخی: لیاقت این همه تشویق را ندارم
در بخش نکوداشت هنرمندان باسابقه، با پخش تصاویری از جمشید مشایخی تقدیر شد. در این تصاویر هنرمندانی چون علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، داوود رشیدی، مرتضی احمدی، عزت الله انتظامی، بهزاد فراهانی، نصرت کریمی، ایرج راد و حمید سمندریان مطالبی را درباره جمشید مشایخی ارائه کردند. سپس جواد مجابی نشان ویژه این بخش را به جمشید مشایخی اهداء کرد.
مجابی گفت: «بسیار خوشحالم در نکوداشت هنرمندی بزرگ و استاد تئاتر حضور دارم تجلیل از مشایخی، تجلیل از تئاتر و هنر است؛ گرچه مرز هنر او فراتر از ایران است.»
وی ادامه داد: «پنجاه سال است تئاترها را دنبال میکنم، اما وقتی به عملکرد مدیریت تئاتر در این مدت نگاه میکنیم میبینیم همواره سیر نزولی داشته و فضا برای هنرمندان سختتر شده است. امیدوارم با وجود این سقوط، عشق به تئاتر همانگونه که در دل هنرمندان بزرگ هست با همان شدت هم در دل جوانها وجود داشته باشد، جوانهایی که با علاقه فراوان میکوشند تئاتر را زنده نگه دارند.»
مجابی تاکید کرد: «تا فرهنگ ایران وجود دارد تئاتر هم هست و مدیون پیشکسوتانی مانند جمشید مشایخی هستیم. امیدوارم روزگاری شاهد شکوفایی واقعی تئاتر باشیم نه اینکه فقط آمار و ارقام بدهیم بلکه مردم نفس به نفس با تئاتر دمخور باشند و از این راه فرهنگ انتقال پیدا کند.»
جمشید مشایخی نیز در برابر تشویق حاضران گفت: «لیاقت این همه تشویق را ندارم شاگرد همه شما هستم.»
او با یادآوری حمید سمندریان دچار تاثر شد و نتوانست جملهاش را تمام کند.
مشایخی در ادامه از بستن روزنامه «شرق» و دیگر روزنامهها اظهار تاسف کرد و شعری خواند.
شمس لنگرودی به قاضیزاده نشان داد
در ادامه این برنامه، با پخش کلیپی از علی اکبر قاضیزاده روزنامهنگار باسابقه، استاد دانشگاه و نویسنده، تقدیر شد.
در این کلیپ قاضیزاده به نقش و تاثیر مطبوعات اشاره و از حمید سمندریان به عنوان یکی از استادانشان در دانشگاه یاد کرد.
وی در این تصاویر گفت: «بیش از 40 سال است کار روزنامهنگاری میکنم اما افتخارم را در لحظهای میدانم که توانسته باشم اثری گذاشته باشم. دریافت یادگاری به نام نوشین افتخاری بسیار بزرگ برایم است.»
سپس شمس لنگرودی شاعر و نویسنده نشان نوشین را به قاضیزاده اهداء کرد. قاضی زاده که در میان تشویق حاضران روی صحنه آمد، با اظهار تاسف از بسته شدن روزنامه «شرق» گفت: «تعطیلی «شرق» و هر روزنامه دیگری، حادثه بزرگ برای جامعه ما است. برخی فکر میکنند تعطیلی یک روزنامه فقط به روزنامهنگاران آن مربوط میشود در حالی که این تاثیر بسیار عمیقتر و به معنای قطع گفت وگو در جامعه است. امیدوارم روزی را ببینیم که مطبوعات بتوانند نقش خود را در جامعه ایفا کنند؛ نقش اطلاعرسانی که بسیار بزرگ و اثرگذار است.»
تقدیر از عضو فعال انجمن
در بخش تقدیر از عضو فعال انجمن نیز با پخش تصاویری از عباس غفاری تقدیر شد. در این تصاویر، اعضای انجمن مطالبی را درباره عباس غفاری ارائه کردند.
سپس محمد چرمشیر روی صحنه آمد و جایزه عباس غفاری را اهداء کرد.
چرمشیر هنگام ارائه این جایزه گفت: «اگر عباس امروز برای ما دایرهالمعارف تئاتر است به این دلیل است که در تئاتر حضور دارد. او متعلق به نسلی است که تئاتر آنقدر برایشان عزیز بود که به دیدن همه نمایشها میرفتند متاسفم امروز ما فقط به تماشای نمایشهایی میرویم که آنها را دوست داریم.»
عباس غفاری نیز در سخنانی گفت: «تقدیر شدن در این جمع و گرفتن جایزه از دست استادم برایم بسیار خوشایند است. به طور همزمان دو حرفه روزنامه نگاری و تئاتر را که جزو سختترین حرفهها است انتخاب کردم که با وجود سختی فراوان، هیچ یک شغل به حساب نمیآیند.»
او از بیکاری هنرمندان تئاتر و روزنامهنگاران ابراز تاسف کرد و ادامه داد: «یکی دو سال اخیر جزو سختترین سالها برای روزنامهنگاران در سراسر جهان بوده، برای آنها که خواستهاند آگاهی بدهند.»
غفاری سخنانش را با خواندن قطعه شعری از شمس لنگرودی به پایان رساند.
معرفی کارگردانان برتر سال 90
در بخش دیگری از این برنامه جوایز کارگردانهای برگزیده سال 90 که به انتخاب اعضای انجمن و با رای مخفی آنها انتخاب شدهاند، ارائه شد.
حمید پورآذری جایزه سوم را به جلال تهرانی برای نمایش «مخزن» ارائه کرد.
همچنین محمد رضاییراد جایزه رتبه دوم را به محمد یعقوبی برای نمایش «خشکسالی و دروغ» اهداء کرد.
یعقوبی ضمن ابراز خرسندی از حضور رضاییراد در این برنامه گفت: «چند سال است او کار نمیکند و دلیل کار نکردنش را نمیدانیم. امیدوارم تصمیمگیران با درایت و هوش بیشتری تصمیم گیری کنند. با کار کردن افراد است که جامعه پیشرفت میکند. رضایی راد را تحسین میکنم که با وجود مشکلات و عوامل بازدارنده، همچنان مینویسد.»
رضاییراد نیز گفت: «افتخار میکنم جایزه یعقوبی را به او میدهم؛ او برای من نویسنده متنهای مجروح است.»
امجد و دوری خودخواسته از تئاتر
همچنین حمید امجد، دیگر هنرمند تئاتر جایزه رتبه اول را به امیررضا کوهستانی برای اجرای نمایش «ایوانف» اهداء کرد.
امجد که یک دهه است در تئاتر کار نکرده، گفت: «شاید خیلی دیر متوجه شدم آدمی وقتی کار نمیکند، گویی احترامش بیشتر حفظ میشود.»
وی در عین حال تاکید کرد: «دوری من از صحنه به این دلیل نیست که دیگر تئاتر را دوست ندارم بلکه دلم خیلی برای صحنه تنگ شده و منتظر روزی هستم که عوامل بیرونی و درونی تئاتر را فرسوده نکند. نیاز دارم تئاتری اجرا کنم که متعلق به خود و دلخواه خودم باشد. وقتی فکر میکنی نمیتوانی صدایت را آنگونه که دوست داری به دیگران برسانی بهتر میبینی کار نکنی تا شاید صدایت را بهتر بشنوند. دوری خودخواسته من از تئاتر به معنی دوست نداشتن صحنه نیست.»
سپس امیررضا کوهستانی که هنوز درگذشت سمندریان را به روستا تسلیت نگفته است، خطاب به او گفت: «هنوز نتوانستهام درباره آن ماجرا با شما صحبت کنم چون اعتقادی به آن ندارم. فکر نمیکنم کسی از جمع ما رفته باشد. به همین دلیل هنوز خدمت شما تسلیت نگفته و نخواهم گفت.»
کوهستانی ادامه داد: «ای کاش این جایزهها باعث میشد کمی حالمان بهتر شود و حتی بتوانیم به آن افتخار کنیم. به این جایزه افتخار نمیکنم وقتی میدانم در غیاب بسیاری از هنرمندان آن را گرفتهام وقتی هنرمندانی مانند محمد رحمانیان،حمید امجد، حامد محمدطاهری و... کار نمیکنند. چرخاندن حمید سمندریان در سالنهای تئاتر از گناه کسانی که نگذاشتند تئاتر اجرا کند، چیزی کم نمیکند.»
امیررضا کوهستانی در پایان سخنانش خطاب به مدیران هنری قطعه شعری درباره شرایط متغیر دنیا عوض میشود.
برگزیدگان مسابقه مطبوعاتی
در این برنامه جوایز برگزیدگان مسابقه مطبوعاتی انجمن اهداء و بیانیه هیات داوران توسط حمیدرضا مدقق عضو هیئت داوران قرائت شد.
در بخش «عکس» سارا ساسانی جایزه این بخش را گرفت.
در بخش گزارش سید جواد اشکذری جایزه گرفت.
در بخش «مقاله» نیز کیوان محمدی و نیایش پورحسن به طور مشترک جایزه این بخش را گرفتند.
در بخش «گفتوگو» فروغ سجادی جایزه گرفت و امین عظیمی جایزه هر دو بخش «یادداشت» و «نقد» را دریافت کرد.
عظیمی که برای انتشار مطالبش در روزنامه «روزگار» جایزه گرفت، هنگام گرفتن جایزهاش گفت: «متاسفانه آنقدر عمر مطبوعات در کشور ما محدوداست که روزنامه «روزگار» به یک خاطره تبدیل شده است. متاسفم که روزنامه «شرق» نیز دچار سرنوشت روزگار شده است.»
امین عظیمی جایزهاش را به رامتین شهبازی، علیرضا نراقی، محسن حسنزاده و دیگر کسانی که در صفحه تئاتر «روزگار» قلم میزدند، اهداء کرد.
در بخش «ترجمه» نیز هیئت داوران، جایزه را به بهشته هادیان اهداء کرد.
در این برنامه با حضور هنرمندانی همچون رویا تیموریان، مسعود رایگان، اسدالله امرایی، مجید رضاییان، خسرو احمدی، علی اصغر دشتی، علی سرابی، آیدا کیخایی، علی شمس و ... برگزار شد، دو قطعه موسیقی نواخته شد.
این مراسم با دبیری و اجرای رسول صادقی برگزار شد.