چهارشنبه ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 24 - ۱۴ شوال ۱۴۴۵
۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۹
نگاهی به مجموعه پلیسی «آمین» که روی آنتن شبکه یک رفت

جذاب و سرگرم‌کننده

مجموعه‌های پلیسی تولید شده در شبکه‌های تلویزیونی عموما با توجه به مولفه‌های محبوب همیشگی، ساخته شده و در این بین تنها تلاش‌های ‌چندان پررنگی برای خلق یک پلیس ایرانی با فاکتورهای بومی صورت نگرفته است.
کد خبر: ۹۰۱۵۲

 مجموعه تلویزیونی «آمین» که در هفته نیروی انتظامی روی آنتن شبکه یک رفت، از جمله این آثار است که تلاش فراوانی برای هرچه جذاب‌تر شدن آن صورت گرفته و در عین حال ساختار حرفه‌ای و شکیلی هم دارد.

در سریال آمین که زامیاد سعدوندیان فیلمنامه‌ آن را نوشته داستان سرهنگ شیرازی، فرمانده تیم ویژه آمین مسئول رسیدگی به پرونده مجرم و خلافکار فراری به نام همایون تمدن است که سال گذشته طی عملیات گروگانگیری، برادر سرهنگ را به شهادت رسانده است.

پلیس با کشف کانتینری حامل مواد مخدر به ردی از همایون می‌رسد. همزمان فرزند همایون برای مراسم سالگرد مرگ همسرش مریم نوین وارد ایران شده و ماموران علاوه بر بررسی سرنخ کانتینر، او را نیز برای رسیدن به همایون تحت نظر می‌گیرند.

مهم‌ترین نقطه ضعف مجموعه‌های پلیسی که گاه به پاشنه آشیل آن تبدیل شده و قصه را از حرکت پرشتاب به جلو بازمی‌دارد، فیلمنامه است که حضور بهترین عوامل در پشت و جلوی دوربین هم نمی‌تواند ضعف‌های آن را بپوشاند.

اما آمین با وجود بهره‌گیری از بسیاری کلیشه‌های رایج از فیلمنامه قرص و محکمی برخوردار بوده و پیچیده و چند لایه به نظر می‌رسد. همین امر هم در جذب مخاطب تاثیر بسیار داشته و آنان را به تماشای ادامه آن ترغیب می‌کند.

زامیاد سعدوندیان که نگارش چند مجموعه تلویزیونی را در کارنامه خود دارد، در آمین تلاش بسیاری برای روایت سرراست قصه خود و نیز خلق شخصیت‌هایی جذاب به خرج داده که تا حدود زیادی هم به نتیجه رسیده است.

یکی از ترفندهای رایج در مجموعه‌های تلویزیونی، بهره گرفتن از شروعی جذاب و تاثیرگذار است که سعدوندیان هم از این فرمول تبعیت کرده و کشته شدن نادر و برادرش را به شیوه‌ای مرموز و کنجکاو‌برانگیز طراحی کرده است.

در ادامه سرهنگ سلیم به‌عنوان قهرمان قصه به مخاطب معرفی شده که از تبهکاری زیرک به نام همایون تمدن زخم خورده و برادرش را از دست داده است.

همین نکته مخاطب را به سمت سرهنگ کشانده و به همذات‌پنداری با او وامی‌دارد. در عین حال نباید از فرم سکانس به شهادت رسیدن احمد (برادر سرهنگ) در زیرزمین مجتمعی مسکونی که بمب‌گذاری شده به‌سادگی گذشت که تاثیرگذاری این اتفاق روی مخاطب را دو‌چندان کرده است.

در طرف دیگر داستان با ضد‌قهرمان‌هایی مواجهیم که دیگر شباهت چندانی به تبهکارهای قدیمی نداشته و مجهز به امکاناتی به روز هستند.

همین موضوع هم به تقابل ازلی و ابدی دزد و پلیس شمایل متفاوتی بخشیده و آن را به واقعیت نزدیک‌تر کرده است.

سعدوندیان در آمین ضدقهرمان شناسنامه‌داری به نام همایون تمدن را خلق کرده که هوش بالایی داشته و به‌شدت جاه‌طلب جلوه می‌کند.

در عین حال او نیز مثل بسیاری از این دست شخصیت‌ها سبک خاص خود را دارد که کاملا هم به آن وفادار است، اما بردن او به سمت پدر خوانده شدن لطمه زیادی به این شخصیت وارد کرده و باورپذیری‌اش را تا اندازه‌ای خدشه‌دار کرده است.

برای مثال می‌توان به صحنه گردهم آمدن سرکردگان باندهای مختلف در خانه تمدن و تک‌گویی طولانی او در باب خیانت و... اشاره کرد که بیشتر کاریکاتوری از دون کورلئونه، در فیلم سینمایی پدرخوانده ساخته فرانسیس فورد کاپولا به حساب می‌آید.

با همه اینها تقابل این دو با یکدیگر خوب از آب درآمده، به‌خوبی موتور حرکت داستان را به چرخش درآورده و مخاطب را با آن همراه می‌کند.

یاشا تمدن یکی دیگر از شخصیت‌های مهم و کلیدی فیلمنامه آمین است که نقش موثری در پیشبرد داستان دارد و شخصیت‌اش از لایه‌های درونی مختلفی تشکیل شده است.

پسر یک تبهکار قدیمی که یک سال قبل نامزدش (مریم) را از دست داده و بیش از هر کسی پدرش را در این اتفاق مقصر می‌داند.

همکاری‌اش با پلیس که در نهایت به دستگیری همایون منجر می‌شود، یکی از نقاط عطف فیلمنامه این مجموعه است که به‌خوبی قصه را وارد مرحله تازه و در عین حال پیچیده‌تری می‌کند.

سریال آمین

در کنار شخصیت‌های یاد شده به شخصیت‌های مکمل دیگری هم برمی‌خوریم که بعضا بسیار خوب و پذیرفتنی از کار درآمده‌اند.

دیه‌گو (آدمکشی خونسرد و حرفه‌ای) یکی از آنهاست که متفاوت از آب درآمده و شخصیت‌اش در سایه‌ای از ابهام قرار دارد، ابهامی جذاب و کنجکاو‌برانگیز که با پیشرفت داستان از آن کاسته شده و مخاطب هرچه بیشتر با وجوه مختلف آن آشنا می‌شود.

تقابل او با همایون یکی دیگر از دوئل‌های دیدنی آمین به حساب می‌آید که موش و گربه‌وار بوده و با توجه به علاقه همایون به یاشا و نفرت یاشا از پدر، یک مثلثی جذاب را شکل داده است.

دنیای مردانه گونه پلیسی عموما جای چندانی برای زنان ندارد، اما سعدوندیان و بهرنگ توفیقی در مقام کارگردان توجه چندانی به این قاعده کلی نکرده‌اند.

برادرزاده سرهنگ سلیم که در نیروی انتظامی مشغول به کار است، در روند پیشبرد داستان نقش پررنگی داشته و در مقام دستیار عموی خود کاملا کنشمند جلوه می‌کند.

برای مثال می‌توان به پیدا کردن سرنخ‌هایی از دسته گل پیدا شده در خانه نادر فیضی به قتل رسیده و نیز افشای هویت دیه‌گو و همکارش پس از سوء‌قصد نافرجام یاشا اشاره کرد.

بخش مهمی از آمین را صحنه‌های اکشنی تشکیل داده که در یک اثر پلیسی کاملا ضروری به نظر می‌رسد.

توفیقی در این بخش تلاش زیادی به خرج داده که تا حدودی هم جواب داده و برای اقناع مخاطب کافی به نظر می‌رسد، هرچند که آمین در تدوین می‌توانست بهتر از اینها هم از کار درآید که نمونه شاخص آن را در سکانس درگیری پلیس با تبهکاران داخل سوله متعلق به برادر فرخ شاهی شاهد بوده‌ایم.

توفیقی در انتخاب بازیگران آمین هم تا حدود زیادی محافظه‌کارانه عمل کرده و به کلیشه‌های امتحان شده در این باب توجه زیادی نشان داده است.

برای مثال می‌توان به حضور داریوش فرهنگ در نقش سرهنگ سلیم اشاره کرد که تداعی‌کننده سرگرد کلانی شلیک نهایی بوده است. هرچند فرهنگ با تکیه بر تجربه سال‌ها بازیگری گلیم خود را در این مجموعه به‌خوبی از آب بیرون کشیده و آمین از این حیث به‌هیچ‌وجه لطمه نخورده است.

کاظم بلوچی هم برای ایفای نقش همایون تمدن انتخاب فوق‌العاده‌ای بوده که به‌خوبی توانسته به لایه‌های زیرین نقش نفوذ کرده و یک ضد‌قهرمان باورپذیر را پیش روی مخاطبان قرار دهد.

وی به‌خوبی از بیان پخته خود بهره گرفته و صداسازی را به شکل مطلوبی انجام داده است. آشا محرابی هم در نقش برادرزاده سرهنگ بازی روانی را ارائه کرده که به باور مخاطبانش می‌نشیند.

آمین به‌عنوان یک مجموعه پلیسی خوش‌ساخت و سرگرم‌کننده به نظر می‌رسد نمره قبولی گرفته و می‌تواند سرمشق خوبی برای فیلمسازان بعدی در تولید مجموعه‌هایی از این جنس باشد.

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار