پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 25 - ۱۵ شوال ۱۴۴۵
۰۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۴

ضرورت همکاري استراتژيک بانکها و موسسات اعتباري(اتحاد استراتژيک)

در محيط رقابتي امروز که رقابت در آن افسار گسيخته است سازمانها قادر نخواهند بود که به صورت انفرادي و تنها با تکيه بر منابع خود به اهداف استراتژيک مورد نظر خود دست يابند و ناگزير از مشارکت با شرکتها و سازمانهاي ديگر که داراي فعاليت هاي مشابه هستند ميباشند.
کد خبر: ۸۳۹۴۹
يکي از طرق همکاري و مشارکت اتحاد استراتژيک است که به ابزار مهمي براي مديريت کسب و کار جهت افزايش توانايي رقابت سازمان تبديل شده و شکاف بين منابع موجود شرکت ها و الزامات مورد نياز آينده آنان را پر ميکند و با فراهم شدن شرايط دسترسي سازمانها به منابع بيروني توسط ايجاد هم افزايي و ترويج يادگيري و تغيير سريع، رقابت پذيري سازمانها را افزايش ميدهد.اتحادهاي استراتژيک ميتواند موتور رشد و سودآوري در بازار هاي داخلي و خارجي باشد.عوامل مزبور باعث شده موارد اتحاد استراتژيک بين سازمانها و شرکتهاي رقيب در چند سال گذشته رو به فزوني باشد.


اتحاد استراتژيک چيست؟

يک توافقنامه همکاري بين دو يا تعداد بيشتري سازمان است که ميخواهند از اين راه موقعيت رقابتي و عملکرد خود را از طريق منابع مشترک افزايش دهند .
در جاي ديگر اتحاد استراتژيک  اين گونه تعريف شده است:مشارکت دو شرکت يا دو واحد کسب و کار و يا بيشتر جهت رسيدن به اهداف مهم استراتژيکي که شرکا به طور متقابل از آن سود ميبرند.

انواع اتحاد استراتژيک:

1-سرمايه گذاري مشترک:

عبارت است از يک فعاليت مشارکتي و تجاري که توسط دو يا چند سازمان با اهداف استراتژيک شکل ميگيرد  و براي نيل به اهداف آن نهاد مستقلي ايجاد و  به هر يک از اين نهادها مسئوليتهاي عملياتي، مخاطرات مالي و پاداشهايي تخصيص ميدهد. در حالي که استقلال و هويت آنها حفظ ميشود.اين نوع اتحاد از انواع ديگر آن رايج تر است.

2-کنسرسيوم خدمات متقابل:

عبارت است از مشارکت شرکتهاي مشابه در صنايع و بخشهايي که نياز به سرمايه گذاري زياد داشته و هزينه بر ميباشند در اين قسمت شرکتها منابع خود را جهت کسب منافع و استفاده از تکنولوژي پيشرفته يکپارچه ميکنند.

3-موافقتنامه صدور مجوز :

توافقنامه اي است که طبق آن شرکت صادر کننده مجوز حقوقي را به شرکت ديگر در يک کشور يا بازار ديگر جهت توليد يا فروش کالا يا خدمات اعطا ميکند و شرکت گيرنده مجوز مبالغي را به شرکت صادر کننده مجوز پرداخت ميکند . اين اتحاد وقتي مفيد است که علامت تجاري شرکت مجوز دهنده شناخته شده و مشهور باشد.

4-مشارکت در زنجيره ارزش:

عبارت است از يک اتحاد قوي و نزديک که در آن يک شرکت يا واحد کسب و کار موافقتنامه بلند مدتي با عرضه کنندگان يا توزيع کنندگان کليدي جهت کسب مزيت رقابتي شکل ميگيرد . اين نوع اتحاد ، حد اعلاي اتحاد است.

سرمايه گذاري مشترک ميتواند در شش زمينه به شرح زير صورت ميپذيرد:

بازاريابي:جهت کسب منابع و اطلاعات بازاريابي

فناوري:استفاده از دانش خاص و يا ساير مهارتهاي فناوري

مواد خام و قطعات:دستيابي به قطعات متفاوت فرايند توليد

مالي:کسب سرمايه از منابع خارج از شرکت

مديريتي:استفاده از مهارتها و استعداد هاي مديريتي و کارآفرينانه

سياسي:ورود به کشورهاي درحال توسعه جهت کسب تعهد سياسي آنها به سازمان

مزايا و معايب:

مزاياي اتحاد هاي استراتژيک:

ايجاد يک اتحاد استراتژيک براي شرکا مزاياي متعددي به همراه دارد که اهم آن عبارتند از :
1-دستيابي سريع و آسان به دانش و بازار
2-کاهش نيازهاي سرمايه اي و ريسک موجود در گسترش محصولات و تکنولوژي هاي جديد
3-احتمال تاثيرگذاري بر ساختار رقابت در بازارهاي مرتبط
4-کاهش ريسک مالي و سياسي
5-رسيدن به مزيت رقابتي
6-بهبود رشد فروش
7-ايجاد پرتفوي کسب و کار
8-افزايش عايدات
9-صرفه جويي ناشي از مقياس و حوزه فعاليت
10-گسترش، تنوع و دسترسي به منابع
اتحاد استراتژيک براي شرکت هاي کوچک هم داراي مزاياي زير خواهد بود.
1-هزينه هاي پايين تر و توسعه عمليات
2-بوروکراسي کمتر و نوآوري بيشتر
3-ايجاد ثروت و شغل به طور موثرتر
4-مديريت کارآفرينانه براي رشد در مراحل اوليه

از جمله معايب اتحادهاي استراتژيک عبارتند از:

1-محدود کننده هستند:زيرا يک سازمان کنترل ناقصي بر سرمايه گذاري داردو درصد اندکي از رشد و سودآوري حاصله را به دست مي آورد.
2-ايجاد هزينه هاي زياد اداري و کاهش تناسب سازماني که باعث کاهش مشارکت و شکست اتحاد ميشود.( ناهمساني و عدم تناسب سازماني و نداشتن اصول و ضوابط مدون و معين  باعث ايجاد شکست اتحاد خواهد گرديد)
3-در کنسرسيوم متقابل حداقل تعامل و ارتباط بين شرکا وجود دارد.
4-در موافقتنامه صدور مجوز شرکت مجوز گيرنده قوي شده و به راحتي به رقيب شرکت مجوز دهنده تبديل ميشود.لذا شرکت مجوز دهنده نبايد براي صلاحيتهاي عمده و متمايز خود مجوز صادر کند.

جدي ترين خطر اتحاد استراتژيک منحرف کردن تلاشهاي يک سازمان در زمينه ارتقا تواناييها و منابع خود است زيرا مديريت معتقد به اتکا بر شريک مقابل خود است، اين موضوع ممکن است باعث حذف يک رقيب تهديد کننده شده و باعث ايجاد رکود سازماني گردد.از اينرو در اينگونه اتحادها ميبايست اتحاد بر اساس يک ضوابط مشخص و مدون و رعايت اخلاق حرفه اي صورت پذيرد.

مراحل ايجاد يک اتحاد استراتژيک:

1-تجزيه و تحليل استراتژيک و تصميم به اجراي فعاليت هاي مشترک : در اين مرحله شرکت بايد زمينه هايي را که نياز به همکاري مشترک دارد شناسايي کند و به انعطاف پذيري استراتژيکي سطح بالا و نياز محدود به کنترل توجه کند. شرکت بايد به نقاط قوت خاصي توجه کند و در جستجوي منابع مشابه يا مکمل باشد. و نهايتاً شرکت مذکور بايد اهداف موردنظر اتحاد را از استراتژي کسب و کار خود استخراج کند و آن را سرلوحه کار خود قرار دهد.

2-جستجو براي شريک:شرکت بايد درپي ايجاد روابط تثبيت شده مبتني بر اعتماد باشد و شريکي که انتخاب مي کند بايد در آن رشته از فعاليتهاي موردنظر برتر و عالي باشد. شريک موردنظر بايد کمکهاي مکمل به سازمان ارائه دهد. در اين مرحله دو سازمان بايد بر سر ارزشها و عقايد خود به توافق برسند.

3-طراحي يک اتحاد: در اين مرحله بايد حقوق شرکا و وظايف آنها به دقت تعريف شود و ابهامي وجود نداشته باشد. شرکا در اين مرحله بايد کمکهاي يکساني داشته باشند و تمام کار بر دوش يک سازمان نباشد. بايد بر ايجاد ارزش مشترک تاکيد شود. در اين مرحله همچنين شرکتها بايد از صلاحيتهاي عمده خود محافظت کنند و توافقهاي لازم را در اين جهت به دست آورند. شرکا بايد با اجتناب از رفتار فرصت طلبانه و تعهدات يک جانبه اعتماد ايجاد کنند. و بر سر اهداف آشکار و واقع بينانه به توافق برسند.

4-اجرا و مديريت اتحاد: در اين مرحله شرکا بايد يک سيستم هماهنگ کننده و اطلاعاتي را برپا سازند و منابع لازم را ايجاد کنند. اين مرحله نياز به حمايت مديريت عالي دارد. در اين مرحله همچنين بايد از انتقال ناخواسته دانش جلوگيري شود. شرکا بايد توان يادگيري از شريک مقابل را داشته باشند. در مرحله مديريت اتحاد عملکرد اتحاد بايد پيوسته بازنگري شود.

5-پايان دادن به اتحاد : شرکت بايد آماده پايان دادن به اتحاد حتي در مرحله طراحي نيز باشد.

عوامل موثر بر موفقيت يک سازمان در اتحاد استراتژيک:

يک سازمان وقتي از شراکت در يک اتحاد نفع مي برد که پنج بعد آن با هم و با اتحاد استراتژيک تناسب داشته باشند. اين پنج بعد عبارتند از:

1 - تناسب فرهنگي؛
2 - تناسب عملياتي؛
3 - تناسب نيروي انساني؛
4 - تناسب سازماني؛
5 - تناسب استراتژيک

زمينه هاي اتحاد استراتژيک بانکها و موسسات مالي و اعتباري :

-استفاده از شعب، نرم افزار، خدمات متقابل، دريافت اقساط، پرداخت تسهيلات، آموزش،ايجاد زمينه هدف‌يابي بهتر براي منابع جذب‌شده، ارائه خدمات بانکي بهتر، استفاده از تجربيات ديگران، تسهيل سرمايه‌گذاري‌ها، کاهش هزينه پول، ارتقا امکانات سخت‌افزاري،  افزايش دامنه نفوذ بانک در بازار پولي.

عوامل بيروني و دروني تاثير گذار بر اتحاد استراتژيک در بانک :

از عوامل بيروني مي‌توان به مسئله فناوري، عدم قطعيت در بازار، نيازهاي پاسخ داده نشده و لزوم عرضه خدمات جديد، کاهش نرخ سود خدمات و تسهيلات و غلبه بر محدوديت‌هاي قانوني حوزه تجارت اشاره کرد.
از عوامل دروني نيز مي‌توان به: بهبود دسترسي به مشتري نهايي، کاهش هزينه‌ها، صرفه‌جويي ناشي از مقياس، کاهش تسهيم ريسک، امکان دسترسي به منافع دارايي‌هاي ساير شرکا، يادگيري و جذب دانش تخصصي و ايجاد هم‌افزايي و سينرژي اشاره کرد.
 
 
حسين کرمي

معاون اعتبارات و تسهيلات موسسه اعتباري کوثر
نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار