در بسياري از سازمانها نقش تبليغي روابط عمومي به خوبي درک شده و از اين رو در پشتيباني ، فروش محصولات و جذب مشتري از کارکرد روابط عمومي به خوبي استفاده مي شود و روابط عمومي را جهت ارائه محصول به خدمت مي گيرند .
البته ممکن است نقش تبليغات در روابط عمومي براي فروش ، پشتيباني و ... به حساب نيايد و جدي گرفته نشود.
بهترين ورود و مشارکت روابط عمومي اين است که بتواند فضايي را خلق کند تا براي فروش موقعيت مناسب و تلاشي همراه با موفقيت حاصل شود.
تصور کنيد در زندگي روزانه با معرفي بانک يا موسسه اي که شما نسبت به آن شناخت چنداني نداريد، براي جذب سپرده هاي خود مواجه مي شويد ، آيا اين معرفي مي تواند شما را براي سرمايه گذاري در اين مجموعه ترغيب کند ؟ آيا پاسخ شما اين نخواهد بود که من نه شما و مجموعه شما را مي شناسم و يا حتي درباره مجموعه شما مطلبي نشنيده ام ، حال چگونه انتظار داريد بدون شناخت از مجموعه شما ، سرمايه گذاري کنم؟
در مقابل مجموعه هاي اقتصادي ديگري نيز هستند که با تبليغات و ترغيب افکار عمومي به سمت خود در جذب مشتري و نگاهها مي کوشند ، و در اذهان مردم جاي خود را باز کرده اند . آيا شما در مقايسه اين دو مجموعه ناخودآگاه به سمت يکي سوق پيدا نمي کنيد ؟ آيا مي توانيد نقش تبليغات را در فروش و حتي پشتيباني محصولات کم اهميت تصور کنيد؟
روابط عمومي مي تواند در ارتباطي که با رسانه ها اعم از روزنامه ها، سايتها ، شرکتهاي تبليغاتي و ... دارد ، محصولات جديد مجموعه خود را معرفي مي کند و شخصيت و هويت سازماني مجموعه را به مرور زمان به شکلي شفاف و مناسب به اقشار مختلف معرفي نمايد . ايجاد چنين رويکردي مي تواند هدف واقع گرايانه يک روابط عمومي فعال و خلاق باشد و در اين صورت مشتري ، بالقوه به مجموعه شما احترام مي گذارد و مثلا اينچنين مي گويد :
از رسانه ها تبليغات شما را زياد به چشم ديده ام ، تعريف شما را زياد شنيده ام ، تبليغات شما در مترو ، بازار و ... ديده ام ، بانک يا موسسه شما را مي شناسم و از روش و رويکرد شما خوشم آمد . طرح هاي شما شناخته شده است و اين اعتبار و حسن نظر مردم به شما ستودني است ، شما بايد نيروي انساني فعال و خلاقي داشته باشيد که براي سازمان شما اينگونه کار مي کنند .
حال با اين تعاريف يک نکته قابل تامل وجود دارد و آن اينکه روابط عمومي قبل از معرفي محصول و طرح سازمان خود ، بهتر با کارکنانش صحبت کند ، نظرات آنها را دريافت و به پيشنهادات و انتقادات آنها ترتيب اثر دهد ، با اين کار اعتبار و ارزشي در بين مجموعه کارکنان خود و افرادي که با آنها در ارتباط هستند پيدا مي کند.
اگر سازمان شما اعتبار و جايگاهي نداشته باشد ، مسئولين شما در هنگام ارائه طرح ها و محصولات شما با تعداد کمي از مشتريان مواجه خواهند شد چرا که اين مديران فرصت زيادي نياز دارند تا در بين مردم براي ايجاد اعتبار و برقراي رابطه صرف کنند . يک ساعت صرف وقت مؤثر درباره ارائه طرح يا فروش محصول ممکن است به مفيدي درج يک اگهي ، تيزر تبليغاتي و ارائه طرح مورد نظر شما در يک رسانه ي پربازديد يا روزنامه کثيرالانتشار نباشد.
پس بهتر است به فکر ارائه طرح ها و محصولات خود در يک نشريه ، روزنامه و ... ويژه متخصصين مورد نظر خود باشيد . به عنوان مثال ممکن است جامعه پزشکان ، ماهنامه و يا روزنامه اختصاصي خود را بيشتر مطالعه کنند و از مطالب مندرج در رسانه اي که با جامعه مهندسي در ارتباط است بي اطلاع باشند و اصلا رجوعي به آن رسانه نداشته باشند.
شرکتها ، سازمانها و ارگان هايي که مي کوشند محصولات و طرح هاي خود را به مجموعه هاي اقتصادي ارائه دهند ، سعي مي کنند مذاکرات و ارتباط خود را با روزنامه نگاران ، کارشناسان سرشناس رسانه هاي اقتصادي آغاز کنند و تصميم بگيرند که مواردي ارزشمند مطرح کنند.
همين استدلال را مي توان درباره مديران ، اصحاب رسانه ، فروشندگان يه محصول حاص و ... به کار برد.
حال بايد روابط عمومي براي خلق محيطي جهت ارائه و فروش محصولات خود تلاش کند تا بتواند بهره لازم را از اين محيط ببرد.
بهمن علي بخشي
کارشناس روابط عمومي و تبليغات
موسسه اعتباري کوثر
