ایران اکونومیستمتن نامه سرگشاده صادق زیباکلام به سعید حدادیان به این شرح است:
بسمه تعالی
جناب آقای حاج سعید حدادیان
مداح ارجمند اهل بیت عصمت و طهارت
با سلام و آرزوی قبولی طاعات؛ اخیرا در یکی از سخنرانی‌هایتان بنده را دعا فرموده‌اید که از اظهار لطفتان ممنونم. این التفات بواسطه آن بود که گفته بودم آقای هاشمی رفسنجانی 50 درصد تغییر یافته‌اند.
این به زعم جنابعالی "اعتراف" در مورد ایشان که "عوض" شده‌اند آنقدر شما را به وجد می‌آورد که در حق بنده دعا می‌فرمایید. اما جناب حدادیان اگر لختی به صدر و ذیل آن "اعتراف" توجه می‌کردید شاید آنقدرها هم بنده را مستحق دعا نمی‌یافتید.
مراد بنده از "تغییر" آقای هاشمی رفسنجانی آن بود که مشارالیه هم همچون بسیاری از چهره‌ها و شخصیت‌های دیگر انقلابی دهه 60 که ما امروزه آنان را "اصلاح‌طلب" می‌نامیم پی برده‌اند که مهم‌تر از آمریکاستیزی، غرب‌ستیزی،استکبارستیزی و شعار مرگ بر اسراییل، تلاش در جهت استقرار دموکراسی، آزادی بیان، آزادی اندیشه، آزادی مطبوعات، انتخابات آزاد، حاکمیت قانون و این دست ارزش‌ها می‌باشد؛ ارزش‌هایی که انقلاب اسلامی بواسطه تحقق آنها شکل گرفت.
مع‌الاسف غرب‌ستیزی و آمریکاستیزی که بعد از انقلاب به‌راه افتاد به‌تدریج این ارزش‌ها را کنار زد.
فرموده بودید آقای هاشمی رفسنجانی می‌بایستی پاسخگوی عملیاتی که منجر به شهادت غواصان گردیده، باشند. نفس پاسخگو بودن صد البته که کاملا درست است.
اما فکر نمی‌کنید پیش و بیش از آقای هاشمی رفسنجانی، فرماندهان نظامی که طراحی و مسئولیت آن عملیات را برعهده داشتند و امروزه همچون قهرمانان و فاتحین ظاهر می‌شوند می‌بایستی پاسخگو باشند که آن 175 غواص چگونه بدست عراقی‌ها اسیر شدند و به شهادت رسیدند؟ آیا فکر نمی‌کنید فرماندهان نظامی که امروز آقای هاشمی رفسنجانی را متهم می‌کنند که چرا مرحوم امام خمینی را وادار به پذیرش قطعنامه 598 نمودند در حالیکه آنان همچنان توان ادامه جنگ را داشتند، خیلی بیشتر از ایشان می‌بایستی امروز پاسخگوی شکست آن عملیات باشند؟
توهین به آقای هاشمی رفسنجانی و ایضا سایر مسئولین و چهره‌ها و شخصیت‌های سیاسی و دینی نظام و اساساً بکارگیری شیوه های مذموم توهین، بی‌احترامی، هتک حیثیت و حرمت، دادن نسبت‌های زشت و ناروا، مثل آب خوردن دروغ گفتن و استفاده از سایر رفتارهای غیراخلاقی مع‌الاسف مدتهاست که توسط عده‌ای در این مملکت بصورت شیوه‌ای رایج و عادی درآمده.
نمی‌دانم اشاعه این روش‌های ناشایست چگونه با اهداف دیگر نظام همچون تهذیب و اصلاح اخلاقی و مهندسی فرهنگی قابل تجمیع می‌باشند.
جنابعالی، یاران و همفکرانتان با خیال راحت به صغیر و کبیر این مملکت که مورد غضب قرار گرفته‌اند هرچه را که بخواهید و هر ناسزا و توهینی که به ذهنتان می‌رسد را روا می‌دارید. این هم از الطاف خفیه است که اتفاقا هر قدر که شما بیشتر توهین روا می‌دارید محبوبیت آنان بیشتر می‌شود.
در عین حال دریغم آمد این چند جمله را در قبال توهین‌هایی که به آقای هاشمی رفسنجانی در آن سخنرانی روا داشته بودید نگویم.
فرموده بودید که ایشان به‌جای بازدید از جبهه‌ها و رفتن با کاروان راهیان نور، به کیش و جت‌اسکی می‌روند و ...؛ من فرض می‌گیرم جناب حاج سعید حدادیان آنچه می‌گویید واقعیت دارد.
با چنین مفروضه‌ای خدمتتان عرض می‌نمایم که ای‌کاش جنابعالی هم به کیش و جت‌اسکی تشریف می‌بردید اما در عوض شش میلیون جوان مملکت امروز بیکار نبودند؛ ای‌کاش جنابعالی و همفکرانتان هم به کیش و جت‌اسکی می‌رفتید اما از در و دیوار مملکت پرونده فساد نمی‌ریخت؛ ای‌کاش جنابعالی هم عید نوروز به کیش و جت‌اسکی می‌رفتید اما صف فارغ‌التحصیلان بهترین دانشگاه‌هایمان در مقابل سفارتخانه‌های غربی هر روز طولانی‌تر نمی‌شد؛ ای‌کاش جنابعالی هم به جت‌اسکی می‌رفتید اما به فکر سرمایه‌گذاری و تامین آب مملکت هم می‌بودید؛ ای‌کاش جنابعالی هم به کیش می‌رفتید اما جنگل‌های مملکت بواسطه بی‌توجهی و کمبود امکانات این چنین در معرض نابودی قرار نمی‌گرفت؛ ای‌کاش جنابعالی هم به کیش و جت‌اسکی می‌رفتید اما در عوض محیط زیستمان در این حال و روز نبود؛ ای‌کاش جنابعالی و یارانتان هم به کیش و جت‌اسکی می‌رفتید اما شمار هم‌میهنانتان که به زیر خط فقر رفته‌اند چند برابر نشده بود؛ ای‌کاش و ای‌کاش و باز هم ای‌کاش ... .
ایام بکام باد
صادق زیباکلام
سی و یکم خردادماه یکهزار و سیصد و نود و چهار»
