جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29 - ۱۸ رمضان ۱۴۴۵
۲۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۴:۲۷
سیده فاطمه مقیمی

اولین نیاز کارآفرینی خودباوری است

درصد کمی از زنان بعد از اتمام تحصیلاتشان به این فکر می‌افتند که کاری برای خود راه اندازی کنند. بدون شک شنیدن حرف‌های زنانی که در این راه پیش رو بوده‌اند و یا در موقعیت‌های خاص زندگی خود این راه را انتخاب کرده‌اند می‌تواند چشم انداز بهتری را در عرصه کار زنان به نمایش گذارد.
کد خبر: ۷۲۹۹۷
ایران اکونومیست- اشتغال زنان امروز دیگر از سوی جامعه ایرانی کاملا پذیرفته شده، اغلب دختران حداقل در تهران و شهرهای بزرگ تحصیلاتی دانشگاهی دارند و مشغول به کار هستند. آن‌ها «کار» می‌کنند، اما «کارآفرینی» و ورود به فعالیت‌های اقتصادی هنوز آنقدر‌ها مورد توجه زنان نیست.
 
درصد کمی از زنان بعد از اتمام تحصیلاتشان به این فکر می‌افتند که کاری برای خود راه اندازی کنند. بدون شک شنیدن حرف‌های زنانی که در این راه پیش رو بوده‌اند و یا در موقعیت‌های خاص زندگی خود این راه را انتخاب کرده‌اند می‌تواند چشم انداز بهتری را در عرصه کار زنان به نمایش گذارد.
 
سیده فاطمه مقیمی، مدیرعامل شرکت کشتیرانی و حمل و نقل بین المللی «سدید بار» یکی از زنان موفق و کارآفرین است که اکنون رییس هیات مدیره کانون بانوان بازرگان و کارآفرین ایران و رییس دوره ایی کمیته بانوان کارآفرین عضو اکو است. 

این زن، در دفا‌تر امور بانوان اتاق‌های بازرگانی ایران، تهران و دانشگاه شریف فعالیت دارد. مقیمی در سال ۲۰۱۲ موفق به اخذ عنوان کارآفرین بر‌تر کشورهای اسلامی شده است. در ادامه گفت‌و‌گوی «فرارو» با او را می‌خوانید:
 
از تعریف کار آفرینی آغاز کنیم، به ما بگویید کارآفرینی چیست و چه طور باید وارد این عرصه شد؟
کارآفرینی در علم به معنی ایجاد و استفاده از فرصت هاست. فرصتی که با نوآوری و خلاقیت عجین شده باشد اما متاسفانه در ادبیات محاوره‎ای کارآفرینی و اشتغال زایی با هم اشتباه گرفته می‌شود در صورتی که این دو مقوله کاملا از هم جداست. اشتغال زایی نیز مقوله مهم و ارزشمندی است اما با کارآفرینی تفاوت دارد زیرا کارآفرین حتما باید یک ایده نو و خلاق را بپردازد. این نگاه نو و خلاقانه است که می‌تواند فرصت‌های بسیار خوبی را برای جوانانی که وارد فضای کسب و کار می‌شوند، با الگوهای مدرن و جدید مهیا می‌کند.

در مورد کارآفرینی زنان بگویید.
به اعتقاد من کارآفرینی اصلا تفکیک جنسیتی ندارد و گفتن کارآفرینی زنان معنا ندارد. کارآفرینی یک ادبیات مشترک برای ایده داشتن و انگیزه ایجاد کردن در تفکر زن و مرد است. ممکن است نوع اندیشه و کارآفرینی تفاوت داشته باشد اما لزوما این طور نیست.
 
شما در همه دفا‌تر مربوط به کار آفرینی پست مدیریتی دارید، بفرمایید فعالیت در عرصه بازرگانی و کار آفرینی را از کجا آغاز کردید که امروز در این سمت‌ها هستید؟
کار اقتصادی من در صنعت حمل و نقل است. به عنوان اولین زن در این حوزه شرکت کشتیرانی و حمل و نقل راه اندازی کردم که امروز جزء یکی از بنگاه‌های موفق کشور است.

چند سال است که در این حوزه فعالیت می‌کنید؟
سی و چهار سال قبل کارم را شروع کردم و از آن زمان مدیریت و مالکیت شرکت را داشته‌ام. 

سی و چهار سال قبل که کار را شروع کردید، تصمیم گرفته بودید که کارآفرین شوید؟
اینکه بگوییم خواستم که کارآفرین شویم مثل این است که بگوییم خواستم که نخبه شوم. خیلی چیز‌ها با برنامه اولیه و خواستن پیش نمی‌آید اما وقتی شما در یک جریان قرار می‌گیرد، برای تکمیل شدن و رسیدن به هدف است که خواست شما اهمیت پیدا می‌کند.

چه شد که حمل و نقل را به عنوان مسیر اولیه خود انتخاب کردید؟
رشته اولیه من عمران بود و با برنامه ریزی حمل و نقل را انتخاب نکردم، این بر حسب یک اتفاق بود اما بعد از دو سال فعالیت که متوجه شدم به این کار علاقه‌مند هستم به فکر توسعه کارم افتادم. این توسعه را از استقال در کار شروع کردم و از آنجایی که اولین زن بودم توانستم یک فرایند تحول را شکل و بسط دهم. در ادامه کار با تغییراتی که در روش‌های مدیریتی این نوع بنگاه‌ها می‌توان ایجاد به جایی رسیدم که یک کار موفق را با مدیریت زنانه عرضه کنم. همین بسط و توسعه کار باعث شد که امروز من را در این جایگاه ببینید. 

آن اتفاقی که شما را وارد حوزه حمل و نقل و کشتی رانی کرد برایمان تعریف کنید.
من سال اول انقلاب بعد از آنکه تحصیلاتم را در انگلستان تمام کردم به ایران آمدم. آن زمان فضای کار در رشته مهندسی عمران برایم فراهم نبود، به همین خاطر تصمیم گرفتم از زبان انگلیسی که بلد بودم استفاده کنم و وارد یک شرکت حمل ونقل شدم. این‌‌ همان اتفاقی بود که باعث شد سال‌ها در این عرصه فعالیت کنم.

شما سی و چهار، پنج سال قبل و با یک پشتوانه تحصیلی و مالی قوی وارد حوزه کارآفرینی شدید و می‌دانیم که داشتن این پشتوانه قوی هنوز هم برای همه زنان کشور فراهم نیست، آیا شما لازمه فعالیت‌های بازرگانی و کارآفرینی را داشتن چنین پایه و پشتوانه ایی می‌دانید؟
اتفاقا به نظر من شرایط امروز خیلی بهتر از آن زمان است. در آن سال‌ها شروع کسب و کار در شرایطی بسیار بد‌تر از امروز بود. کار کردن زنان بعد از انقلاب هنوز خیلی مشکل بود، آن هم در یک فضای کاملا مردانه مثل صنعت حمل و نقل. امروز نسبت به آن زمان یک زن را در این صنعت خیلی راحت‌تر می‌پذیرند. اکنون که ۶۵ درصد دانشجویان را زنان تشکیل می‌دهند نمی‌توانیم بگوییم مهندس بودن در آن زمان امتیازی بود که حالا دیگر نیست. من در طی این سال‌ها توانستم کارم را ادامه دهم و موفق شوم، ازدواج کردم و بچه دار شدم، ادامه تحصیل دادم و دو تا کار‌شناسی ارشد، یک دکتری گرفتم و اکنون دوباره دانشجو دکتری هستم. پس مشکل از همت افراد است نه شرایط جامعه.

سوال من این نبود و قصد مقایسه جامعه امروز و سی و پنج سال قبل را نداشتم. به من بگویید اگر زنی پشتوانه تحصیلی، مالی وحمایتی را که شما آن زمان داشتید، نداشته باشد می‌تواند به کارآفرینی فکر کند و وارد این حوزه شود؟
حتما می‌تواند وارد شود اما سطح کار‌ها متفاوت است. من اینجا یک اتاق فکر دارم که در آنجا یک طوفان فکری راه می‌اندازیم، یعنی هر ایده‎ای را که هر چه قدر کوچک باشد مطرح می‌کنیم و از تلفیق این ایده‌ها با سرمایه گذاری‌های جدید به موفقیت می‌رسیم. نمونه آن همین کاری است که گوشه اتاق من می‌بیند (اشاره به گلدان کنار پنجره)؛ این‌ها کسب و کارهای خانگی است. همه کسب و کار چیزی نیست که خانم مقیمی انجام داد و موفق شد. روزی که من شروع کردم کسی فکر نمی‌کرد زنی وارد عرصه حمل و نقل شود و موفق هم باشد. امروز هم خیلی از کار‌ها همین طور است.

اولین توصیه شما برای موفقیت در کارآفرینی چیست؟
شما اگر وارد کاری شوید و بتوانید آن را مدیریت کنید حتما موفق می‌شوید به همین دلیل توصیه می‌کنم که اول به آن کار علاقه‌مند شوید. من همیشه قبل از ورود به هر کار عاشق آن می‌شوم. یعنی اگر قرار باشد شیشه پاک کنم اول عاشق شیشه پاک کردن می‌شوم. 

بعد از علاقه، گام دوم چیست؟
مرحله بعدی، آموزش است. یک کار هیچ وقت ثابت نیست. در علم فیزیک می‌گویند ثابت بودن، سقوط است. شما یک سیب را ببینید که اگر در هوا ثابت نگه داریم سقوط می‌کند اما اگر به صورت پاندولی حرکت کند این طور نمی‌شود. این حرکت به دنبال خود تکامل می‌آورد. آموزش دایمی در هر کاری همین نقش را دارد و می‌تواند فرد را به جایی برساند که در حوزه کار خود حرفی برای گفتن داشته باشد.
علاوه براین از موضوع بومی‎سازی نیز نباید غافل شد. شما باید با ادبیات محل خود و خواستگاه مصرف کنندگان خود پیش روید بنابراین بومی سازی مرحله بعدی است.
 
شما از اهمیت آموزش گفتید و خودتان نیز سابقه تدریس دارید، بفرمایید شرایط آموزش در کشور ما چگونه است و ما با آنچه که مورد نیاز است چقدر فاصله داریم؟
ما یک مبحث به عنوان آموزش و مبحث دیگری به نام پرورش داریم. ما امروزه در کشورمان آموزش را داریم اما خبری از پرورش نیست.

یعنی همه چیز تئوری است؟
بله، درصورتی که الان آموزش همراه با کار بیشتر جواب می‌دهد مثل کارورزی‌هایی که دوره ایی در دبیرستان‌ها بود. اگر تئوری و اجرا همگام با هم پیش رود به نتیجه بهتری خواهیم رسید.

توجه به این امر را از چه کسی بخواهیم؟
نظام آموزشی باید به این فکر باشد. به نظر من موسسات علمی و کاربردی این روز‌ها بهتر عمل می‌کنند. باید افقی کار کرد یعنی فقط به این فکر نباشیم که تحصیلات را به صورت عمودی بالا ببریم. به اعتقاد من باید تحصیلات را همزمان با تجربه کار پیش ببریم زیرا یک مدیر وقتی موفق می‌شود که همزمان با تحصیلات، کار کند و اشکالات هر یک را در دیگری پیدا کند.

می‌خواهم نگاه در بحث کارآفرینی بیشتر به زنان توجه کنیم. آماری هست که بگوید چند درصد از کارآفرینان زن هستند و یا چه تعداد زن فعال در این عرصه داریم؟
نمی‌توانیم آمار درستی در این زمینه بگوییم زیرا مرکز آماری در این خصوص نیست. حتی اگر حدودی هم رقمی را بگویم شما امکانی برای رصد کردن آن ندارید. 

در مورد نوع کارهایی که بیشتر زنان انجام می‌دهند، چطور؟ می‌توان گفت که زنان به کدام کار‌ها بیشتر تمایل دارند؟
واقعیت این است که محدودیتی که در اقتصاد دنیا به وجود آمده است، بیشترین نوع کار در دنیا، کارهای خدماتی است و زنان نیز بیشتر در همین حوزه فعال هستند زیرا زنان در این حرف تبحر‌های مدیریتی بیشتری دارند. در حوزه کارآفرینی نیز زنان بیشتر به کسب و کار خانگی می‌پردازند اما عدد و رقمی در این خصوص نمی‌توانم ارایه کنم.

خاص‌ترین بخش‌هایی که مورد توجه زنان قرار گرفته است، چیست؟
این را من نباید بگویم اما فکر می‌کنم یکی از آن‌ها کارهای سنگین مثل همین صنعت حمل و نقل است که من به آن وارد شدم. من اسم نمی‌دانم اما می‌دانم که در ساخت تونل نواب گروه خانم‌های مهندس کار می‌کردند (اطلاعات بیشتری ندارم که پیمانکار بودند یا کار مستقل خودشان بود). پانزده سال قبل کتابی با عنوان «اولین زنان» منتشر شد که من نیز در آن بودم اما اطمینان دارم که پس از آن خانم‌هایی وارد شدند و کارهای بزرگتری کردند. متاسفانه اطلاعات من در این زمینه محدود است و توصیه می‌کنم در مورد آن جست‌و‌جو کنید. 

متوسط سن خانم‌های فعال چیست؟
در کارآفرینی آمار نشان می‌دهد که بین ۳۰ تا ۳۵ سال سن شروع و شکوفایی کارآفرینی است. این متوسط سن است و محدودیتی در کار نیست. من خودم در بیست و یک سالگی کار را آغاز کردم و کسی هم ممکن است در شصت سالگی وارد عرصه کارآفرینی شود.
فراموش نکنید که اگرچه از ایده خلاق به عنوان بستر کارآفرینی صحبت می‌کنیم اما نیاز جامعه و نیاز شخص کارآفرین اهمیت ویژه ای دارد، پس ممکن است در یک برهه زمانی نیاز شخص انگیزه کارآفرینی را ایجاد کند.

شما در دفا‌تر مختلفی که دارید چطور به خانم‌هایی که قصد ورود به کار بازرگانی و کارآفرینی را دارند، کمک می‌کنید؟
ما یکی از کارهایی که می‌کنیم، مشاوره رایگان است. در طول هفته بین ۲۰ تا ۶۰ نفر برای مشاوره می‌آیند. کار دیگری که می‌کنیم آموزش است. بورسیه‌های یک هفته ایی و ده روزه خارج از کشور برای کارگاه‌های آموزشی نیز از دیگر فعالیت‌های ما در این دفا‌تر است. اتاق فکر که هر هفته برگزار می‌شود نیز مقوله دیگری است که البته مختص به خانم‌ها نیست. 

خیلی بر موضوع آموزش تاکید کردید اما می‌خواهیم اشاره‎ای هم به آگاهی و اطلاع رسانی بفرمایید.خانم‌های جامعه ما چقدر با توانایی‌های خود برای ورود به این عرصه آشنا هستند و به نظر شما چقدر در این رابطه خوب عمل شده است؟ 
من در طول ماه یک یا دو برنامه در رادیو و تلویزیون دارم، علاوه بر این سایتی داریم که هر روز به روز می‌شود. توجه داشته باشید که ما یک NGO هستیم و حتی اتاق بازرگانی بخش خصوصی و تا حدی می‌تواند به موضوع ورود کند و بیشتر از آن توان و امکان و زمان ندارد. ارتباطات ما با مجموعه‌های دولتی مثل دفتر آموزش زنان و خانواده، دفتر معاونت زنان ریاست جمهوری، دفتر امور زنان در وزارت خانه‌های مختلف و... می‌تواند به واسطه امکان آن دفا‌تر برای فعالیت‌های بیشتر، مفید باشد. 

به این ترتیب شما با آن گروه از بانوانی در ارتباط هستید که در حال حاضر کارآفرین و بازرگان هستند.
نه خیر، این طور نیست.

یعنی شما جذب هم دارید؟ کسانی در ابتدای راه هستند نیز از طریق مجموعه‌های تحت مدیریت شما کار خود را شروع می‌کنند؟
وقتی ما کارگاه آموزشی برگزار می‌کنیم، نمی‌گوییم که فقط فعالین حوزه در کلاس شرکت کنند.

شما این را نمی‌گویید اما در عمل کسانی که شرکت می‌کنند جزء فعالین هستند یا علاقه مندان؟
فعالین هر حوزه ایی بیشتر از خدمات مشاوره ایی ما بهره می‌گیرند و این علاقه مندان و دانش آموختگان دانشگاهی هستند که از کارگاه‌های آموزشی استقبال می‌کنند. ما حتی در استان‌ها نیز دفاتری داریم و فرصت‌ها را برای جذب به فرصت‌های موجود در پایتخت محدود نمی‌کنیم. 

سرمایه لازم برای ورود به کارهای بازرگانی و کارآفرینی چقدر است؟
کسب وکار‌های خانگی را برایتان مثال زدم، همه چیز در حد کارهای صنعتی نبینیم که بعد نگران باشیم سرمایه تاسیس کارخانه یا شرکت تعاونی و... را نداریم. کسب و کار‌های کوچک خانگی با حداقل‌های سرمایه هم مقدور است و ما در این زمینه هیچ پیشنهادی نمی‌دهیم بلکه آنچه که در ذهن افراد است را متبلور می‌کنیم. من نمی‌توانم به شما بگویم که اکنون درآمدزایی در حرفه عکاسی خوب است پس عکاسی را دنبال کن زیرا اگر به این حرفه علاقه‌مند نباشید به دنبال آن نمی‌روید. ما فقط در ایجاد انگیزه تمرکز می‌کنیم.

اگر به سال‌های گذشته برگردید باز هم حوزه حمل و نقل را به عنوان کار مورد علاقه خود انتخاب می‌کنید؟
حتما همین کار را می‌کنم اما مطمئن هستم که با ورود در هر کاری که زندگی، شرایط و جامعه جلوی پایم بگذارد نیز می‌توانم بهترین باشم.

بدون شک کار بازرگانی و کارآفرینی پر از مشکل و سختی‌های مخصوص به خود است. آیا زن بودن در این عرصه مشکلات مضاعفی به همراه می‌آورد؟
این فقط به ایران محدود نمی‌شود و در همه دنیا کار خارج از منزل برای زنان یک مشکل بیشتر از مشکلات مردان دارد، زیرا وظیفه، عاطفه و مسئولیت در قبال خانواده نیز به آن اضافه می‌شود. در ایران یا کشورهای اسلامی که تعهدات ریشه ایی تری نسبت به خانواده دارند این مشکل کمی بیشتر می‌شود. در کشورهای اروپایی بعد از یک سنی بچه‌ها مستقل می‌شوند و پدر ومادر‌ها از برخی مسایل در مورد نگهداری بچه‌ها‌‌ رها می‌شوند اما در اینجا این طور نیست و ما تا زمانی که بچه‌هایمان ازدواج کنند و بچه دار شوند و... هنوز حس تملک مادری و پدری که ناشی از احساس مسئولیتمان است را داریم. بنابراین حتما یک دغدغه اصلی برای هر کدام از خانم‌ها خانه و خانواده است. به همین علت مسئولیت خانم‌ها در پذیرش جایگاه در اجتماع نسبت مردان سخت‌تر است و از همین رو برای کار کردن همپای مردان در جایگاه مشابه فشار بیشتری به خود وارد می‌کنیم. نگاه بیرونی نیز وجود دارد که همیشه زنان را جنس ضعیف قلمداد می‌کنند و فکر می‌کنند که نمی‌تواند مسئولیت قبول کند و یا مشکلات بیشتری دارد و روی زن نمی‌شود حساب کرد. می‌گویند که این طور نیست اما شما به روشنی می‌بینید که مردان در یک کار مشابه بیشتر از زنان حقوق می‌گیرند یعنی حقوق یک مدیرکل زن و مدیرکل مرد در یک سازمان با هم متفاوت است. نمی‌خواهم وارد جزییات این مسایل بشوم اما حتی مسایل مربوط به بازنشستگی یا پرداخت حقوق به وراث به قوانینی برمیگردد که ما به عنوان بخش خصوصی یا زنان ننوشته‌ایم و مردان در جایگاهی که نوشته (پارلمان) اکثریت را دارند.

در پایان این بحث و با همه این تفاسیر اگر قرار باشد حرفی بزنید که تلنگری برای زنان باشد و بتواند نگاه آنان را تغییر دهد، چه خواهید گفت؟
تغییر نگاه در زنان با شکل گیری خودباروی به وجود می‌آید. این یعنی توانمند شدن زنان با حفظ تمام چارچوب‌هایی که گفتم. ما انتظار نداریم زنی که توانمند می‌شود و در جامعه کار می‌کند اصالت و ریشه خود را فراموش کند و باید با حفظ آن کیان به فعالیت‌های خود ادامه دهد.
نظر شما در این رابطه چیست