پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 25 - ۱۵ شوال ۱۴۴۵
۱۴ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۱:۱۷

سه فیلمی که بیشترین تماشاچی را داشتند

سومین روز جشنواره فیلم فجر در شرایطی با اکران «مرگ ماهی» اثر قابل تامل روح اله حجازی در کاخ جشنواره آغاز شد و با نمایش پنج فیلم دیگر استمرار خواهد یافت که فيلم‌های سينمايی رخ ديوانه، عصر يخبندان و كوچه بي‌نام در صدر آرای مردمی دومين روز از سي و سومين جشنواره فيلم فجر قرار گرفتند.
کد خبر: ۷۱۷۶۰


  ايران اكونوميست-سالن اصلی برج میلاد در روز سوم از سی و سومین مجموعه فیلم فجر با نمایش شش فیلم میزبان مخاطبان است تا پس از رگه‌های امید که روز دوم جشنواره با نمایش فیلم‌های «خداحافظی طولانی»، «چهارشنبه 19 اردیبهشت» و تا حدودی «خانه دختر» درباره گیشه سینما در سال آینده ایجاد شد، امروز بتوان با تامل بیشتری به فضای پیش روی سینمای ایران نگریست.

«مرگ ماهی» تازه‌ترین اثر روح اله حجازی که حتی تریلری از آن نیز منتشر نشده، مستند «بختک» به کارگردانی محمد کارت و تهیه کنندگی رامبد جوان، «احتمال باران اسیدی» نخستین تجربه کارگردانی سینمایی بهتاش صناعی‌ها که از قضا فیلم مهمی است، «تگرگ و آفتاب» تازه ترین ساخته رضا کریمی و «شکاف» دومین فیلم بلند کیارش اسدی زاده پیاپی نمایش خواهند داشت و «جزیره رنگین» تازه ترین فیلم خسرو سینایی نیز آخرین فیلم به نمایش درآمده این روز است.

در این میان با شمارش ۲۰۷۲۲رای در روز دوم جشنواره فیلمهای برگزیده «رخ دیوانه» به کارگردانی ابوالحسن داوودی با میانگین امتیاز ۳/۲۳حائز رتبه نخست و جایگاه عصریخبندان را موقتاً گرفت، «عصریخبندان» به کارگردانی مصطفی کیایی با میانگین امتیاز ۳/۱۳ رتبه دوم را در اختیار گرفت و «کوچه بی نام» به کارگردانی هاتف علیمردانی با میانگین امتیاز۳/۰۱ سومین رتبه را در اقبال تماشاگران به خود اختصاص داده اند.

10:02- تورج اصلانی فیلمبردار توانمند و البته کارگردان فیلم «جینگو» درباره فیلمش به شرق گفته است:

- شما می‌توانید به‌عنوان یک تحلیلگر مثال بزنید که ٣٠سال سینمای ایران عباس کیارستمی را پس زد، ‌بااین‌حال عباس کیارستمی در جهان درخشید. خیلی‌ها خواستند مانند کیارستمی فیلم بسازند، ولی نشد. عباس کیارستمی یک امضا و برند است. اگر او با دوربین از مورچه‌ها فیلم می‌گیرد، یک دنیا تجربه پشت این کار وجود دارد و می‌تواند آن را منتقل کند.

- فیلم در اوج سخت‌گیری دوره آقای احمدی‌نژاد تولید شد. در موقعیتی که دنیا ما را پس زد و در تحریم بودیم و خودمان هم در داخل همدیگر را پس می‌زدیم. «جینگو» محصول شرایطی بغض‌آگین بود که طی کردیم. در این دوران شرایطی را که به‌عنوان شهروندان یک شهر لمس کرده‌ام، در فیلم بازگو کردم. به دوستان گفته‌ام اگر چنین کاری می‌کنم درانتها می‌خواهم خودم را سرگرم کنم و به خودم زمان بدهم ریشه‌ای که در این خاک دارم را نخشکانم. آن زمان در موقعیتی قرار گرفتم که ممنوع‌الکار و ممنوع‌الخروج شدم. در این موقعیت چند راه داشتم؛ اول اینکه به اپوزیسیون تبدیل شوم، که اصلا کار من نیست.

کار من هنر است نه سیاست. دیگر اینکه به آن طرف مرزها بروم که بازهم کار من نیست. چون اعتقاد دارم حرف خانه به همسایه ربطی ندارد. من ممنوع‌الکار بودم. اما دوسال در این مورد مصاحبه نکردم. البته به‌دلیل ترس نبود. چون دنیا از من استقبال می‌کرد. باور من این است که اینجا ریشه دارم و اینجا باید ثمر دهم. اگر هم هجرتی می‌کنم و دور دنیا را می‌گردم باید به همین‌جا برگردم و ثمرم اینجا باشد. آدم‌هایی که از این ریشه پرستاری می‌کنند؛ اول پدر و مادر و خانواده‌ام، ‌بعد هم‌محله‌ای‌ها و همشهری‌هایم و بعد مردم مملکتم هستند. اینها از این درختی که کاشته شده سهم دارند. در آن شرایط دوربین را روشن کردم و مشاهداتم را در تهران گرفتم.

«جینگو» برای من برون‌ریزی مقطعی بود و سعی کردم ثمر هم بدهم. حال این ثمر نه گیلاس است و نه زردآلو، اما در عین حال، ‌همه طعمی دارد. میکس چندمیوه است. درخت ‌فیلم من یعنی «جینگو»، محصولش طعم چندگانه دارد. شاید فیلم دومم طعم خالص‌تری بگیرد. ته همه اینها این است که فلسفه نگاه من به جهان این است که خیام‌وار به زندگی نگاه ‌کنم. در انتهای فیلم هم می‌گویم «بی‌خیال». اگر بی‌خیال نشویم نگرانی‌ها زیر پوست به عفونت چرکین تبدیل می‌شود. اگر بی‌خیال نشویم همه نسبت به هم گارد می‌گیریم و تبدیل به دوست و دشمن می‌شویم. همان چیزی که در جامعه ما باب شده و امیدوارم روز‌به‌روز کمتر شود.

- به ممیزی فکر نمی‌کنم و خیلی درگیر آن نیستم. چون فیلم را با هزینه خودم ساختم و دست آخر بگویند اکران نکن، اکران نمی‌کنم. مگر پول نفت وارد فیلم «جینگو» شده که بخواهم پاسخگو باشم؟ کسانی که با درآمد نفت، فیلم می‌سازند پاسخگو نیستند، ‌حالا چرا من به‌دلیل فیلمی که با هزینه خودم ساخته‌ام باید پاسخگو باشم؟ وظیفه من این است که اثری را تولید کنم. اگر هیچ‌جایی در انتظار اثر من نیست مهم نیست. ولی قرار نیست تولید نکنم. کارم را تولید می‌کنم و در زیرزمین خانه‌ام نگه می‌دارم تا زمانش برسد. به این شک ندارم.

- بازیگران الان یکی، دوساعت منتظرشان می‌شویم و می‌گویند ترافیک بود یا مصاحبه داشتیم. الان آدم‌ها به کارشان تعهد ندارند و ایمانشان به کارشان قوی نیست. این افراد به کارشان ایمان دارند. الان، بازیگران غرغرویی داریم که اولا سواد علمی و غریزی ندارند و فقط غر می‌زنند و یک منِ گنده دارند که با خودشان سر صحنه می‌آورند. اگر بازیگران یاد بگیرند مثل آقای ملک‌مطیعی من خودشان را کنار بگذارند، سینمای ایران پیشرفت می‌کند و گران نمی‌شود. الان، برخی از بازیگران یاد گرفته‌اند یک کارخانه را اسپانسر ‌کنند، ‌برای اینکه ٢٠٠میلیون‌تومان دستمزد بگیرند. هیچ‌جای دنیا مثل ایران به بازیگر دستمزد نمی‌دهد. مگر سینمای ایران چقدر بضاعت دارد و چقدر می‌فروشد؟

10:05- نمایش فیلم «مرگ ماهی» تازه ترین ساخته روح اله حجازی آغاز شد. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «همیشه فکر می‌کردم ماهی‌ها موقع مردن، وقتی لب می‌زنن، یه چیزی می‌خوان بگن که من اونو نمی‌شنوم.» طناز طباطبایی، مهناز افشار، پانته آبهرام،علی مصفا،ریما رامین‌فر،بهرنگ علوی، حسام محمودی، مروارید کاشیان و مهرداد میرکیانی و نیکی کریمی بازیگران اصلی این فیلم هستند.
نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار