جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29 - ۱۸ رمضان ۱۴۴۵
برچسب ها
# اقتصاد
۰۴ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۰

کارگری که کیف ١٩میلیونی را به صاحبش پس داد

کارگر راه‌آهن شمال که کیف حاوی ١٩میلیون‌تومان ایران‌چک و دلار یک تبعه عربستانی زایر حرم امام‌رضا(ع) را هنگام نظافت قطار مسافری مشهد-ساری پیدا کرده بود، به صاحبش تحویل داد.
کد خبر: ۷۰۷۸۳
 ایران اکونومیست- کارگر راه‌آهن شمال که کیف حاوی ١٩میلیون‌تومان ایران‌چک و دلار یک تبعه عربستانی زایر حرم امام‌رضا(ع) را هنگام نظافت قطار مسافری مشهد-ساری پیدا کرده بود، به صاحبش تحویل داد. 

 «اکبر شمسی»، کارگر ٣٧ساله راه‌آهن شمال است که در خانه‌ای کوچک در روستایی در ٣٥کیلومتری ساری زندگی می‌کند و از نظر مالی در مضیقه است با این حال بعد از پیداکردن کیف پول که حاوی ٢٩قطعه چک‌پول ٥٠هزارتومانی و ٥٠قطعه اسکانس صددلاری بود، با توجه به کارت‌های شناسایی موجود در کیف، صاحب عربستانی‌اش را شناسایی کرد و  کیف را به او بازگرداند. اکبر در گفت‌وگو با «شرق» ماجرا را شرح داده است:

 کیف را چطور پیدا کردی؟

به‌عنوان نظافت‌چی قطار کار می‌کنم. حدود دوهفته پیش وقتی قطار در ایستگاه ساری ایستاد و بعد از پیاده‌شدن مسافران من و همکارانم کارمان را شروع کردیم، چنددقیقه بعد کیفی را پشت صندلی یکی از کوپه‌ها که مشغول نظافتش بودم، پیدا کردم. بلافاصله داخل کیف را نگاه کردم تا بفهمم مال چه کسی است. وقتی داخل آن را نگاه کردم پول، دلار و کارت شناسایی غیرایرانی دیدم. چون سوادم کم است، دونفر از مسوولان راه‌آهن را در جریان گذاشتم و با هماهنگی آنها پول‌ها را شمردیم. از طریق کارت‌های شناسایی فهمیدیم کیف برای مردی عربستانی است که برای زیارت به مشهد رفته بود.

 آیا قبلا هم هنگام کار چیزی پیدا کرده بودی؟

قبلا تبلت، دوربین، انگشتر نامزدی، کیف پول و چیزهای دیگری پیدا کرده بودم البته نه‌تنها من، بلکه بقیه همکارانم هم وقتی چیزی پیدا می‌کنند آنها را به صاحبان‌شان بازمی‌گردانند. حتی پیش آمده است که مردم بسته‌های بزرگ سوغاتی را که از مشهد خریده بودند به خاطر عجله برای پیاده‌شدن در کوپه‌ها جا گذاشته باشند که من و همکارانم آنها را به صاحبان‌شان بازمی‌گرداندیم. پدرم هم بازنشسته راه‌آهن است و او هم بارها اموالی را هنگام کار پیدا کرده و تحویل داده بود.

 وضع مالی‌ات چطور است؟

وضع مالی من خوب نیست. تا مدتی قبل مستاجر بودم اما چندی‌پیش از پدرزنم زمینی به ما رسید و به کمک کمیته‌امداد یک اتاق در روستایمان برای خودم و خانواده‌ام درست کردم. همین الان هم در خانه مشکلات زیادی دارم. پسرم دندانش به سیم‌کشی نیاز دارد و خودم هم هرروز از روستای بیزکی که حدود ٣٥کیلومتری ساری است، با موتور به محل کارم می‌روم. ١٥روز در ماه کار می‌کنم و به همین حقوقی که می‌گیرم، قناعت می‌کنم و مجبورم با همان، روزی بگذرانم.

 چند فرزند داری؟

یک‌پسر ١٤ساله و یک‌دختر ٢/٥ساله.

با توجه به شرایطی که توضیح دادی، آن ١٩میلیون‌تومان می‌توانست زندگی‌ات را عوض کند. کسی هم نمی‌فهمید پول را تو برداشته‌ای. وسوسه نشدی پول‌ها را برای خودت برداری؟

اصلا وسوسه نشدم. همان‌طور که گفتم، پدرم هم بازنشسته راه‌آهن است و هیچ‌وقت نان حرام سر سفره ما نبود. چطور می‌توانم برای فرزندانم نان حرام ببرم. ١٩میلیون که هیچ ارزشی برای من ندارد اگر بالای صدملیون‌تومان هم بود، برایم ارزش نداشت. مادربزرگم همیشه می‌گفت: «باد آورده را باد می‌برد.» بر فرض که من این پول را برای خودم برمی‌داشتم، آن دنیا چطور می‌خواستم جواب این کارم را بدهم؟ یک‌لحظه هم به فکر برداشتن آن پول‌ها نبودم. این پول‌ها به درد من نمی‌خورد.
ممکن است همان کسی که پول را گم کرده هزارجور مشکل داشته باشد و اگر من یا هر کس دیگری این پول را خرج کند، همان بلاها سر خودش و خانواده‌اش بیاید. من حتی اگر خانه نداشتم، فرش زیرپایم نبود و در چادر زندگی می‌کردم، بازهم این پول را به صاحبش پس می‌دادم چون این پول حق من نیست.

یعنی اگر باز هم پول پیدا کنی همین کار را می‌کنی؟

بله، باز هم وسوسه نمی‌شوم و پول یا هرچیزی را پیدا کنم به صاحبش تحویل می‌دهم. راه‌آهن، خانواده‌ام را می‌شناسند همه خانواده‌ام نمازخوان و باخدا هستند.

مسافر عربستانی بابت کاری که کردی مژدگانی هم داد؟

آن مسافر هیچ‌چیز به من نداد و فقط مدیر ما در راه‌آهن یک لوح تقدیر به من داد.

 از اینکه مژدگانی نگرفتی، ناراحت نشدی؟

اصلا ناراحت نشدم. من وظیفه‌ام را انجام دادم و بازهم این کار را می‌کنم.

نظر شما در این رابطه چیست