پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 25 - ۱۵ شوال ۱۴۴۵
برچسب ها
# اقتصاد
۲۵ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۶:۵۲
محمد حسین فاطمی

ایران اکونومیست بیان می کند: چالش های سیستم بانکی به زبان ساده

در این فرصت برخی مشکلات سیستم بانکی از جمله قدرت تسهیلات دهی بانک ها، دارایی های سمی، طرز برخورد با معوقات در صورت های مالی بانک ها و مخاطرات بنگاه داری سیستم بانکی را به زبان ساده برای مخاطبان ایران اکونومیست بیان خواهیم کرد.
کد خبر: ۶۰۸۱۴
موضوعی که طی چند هفته گذشته به دفعات مورد نقد کارشناسان و دولت مردان قرار گرفته موضوع انحراف بانک ها از وظایف اصلی شان است.

در این فرصت برخی مشکلات سیستم بانکی از جمله قدرت تسهیلات دهی بانک ها، دارایی های سمی، طرز برخورد با معوقات در صورت های مالی بانک ها و مخاطرات بنگاه داری سیستم بانکی را به زبان ساده برای مخاطبان ایران اکونومیست بیان خواهیم کرد.

وضعیت اعطای تسهیلات بانکی

اصولا در بعد اقتصاد کلان واسطه گری مالی اصلی ترین وظیفه بانک ها به حساب می آید. با توجه به نقش پیش گفته برای بانک ها به وضوح مشخص است که توسعه و پیشرفت در بسیاری از بخش ها بدون اصلاح نظام بانکی امکان پذیر نیست، این بخش ها برای توسعه و گرداندن چرخ های خود نیاز به تسهیلات بانکی خواهند داشت در حالی که در کشور ما قدرت تسهیلات دهی بانک ها از مبلغ بودجه عمومی دولت پایین تر است، برای ایجاد یک ساختار پویا به منظور توسعه زیر بخش های اقتصاد باید قدرت تسهیلات دهی در بانک ها چند برابر بودجه عمومی دولت باشد زیرا این تسهیلات در سطح کل کشور و کل اقتصاد مطرح است.

وزیر راه و شهر سازی در یکی از مصاحبه های خود بیان کرد که "میزان تسهیلات واقعی رقمی بین 116 هزار  میلیارد تا 46 هزار میلیارد تومان در نوسان خواهد بود که هر دو رقم برای اقتصاد ما بسیار کوچک هستند."

دارایی های سمی چیست؟

واژه "دارایی سمی" در بحران مالی سال 2008 و پس از آن مورد استفاده قرار گرفت، منظور از دارایی های سمی دارایی هایی است که قابلیت نقد شوندگی بالایی نداشته ، تقاضایی چندانی برای آن وجود ندارد و به همین دلیل بازاری برای معاملات آنها موجود نیست، در نتیجه نگهداری آنها می تواند نشانه ای از زیان باشد. 

اما چطور یک دارایی تبدیل به دارایی سمی می شود؟ به عنوان مثال فرض کنید فردی با کمک وثیقه از بانک مبلغی را وام می گیرد، حال اگر تحت تاثیر اتفاق یا تکانه ای در اقتصاد ، ارزش این وثیقه کمتر از ارزش وام فرد شود به این وثیقه که اکنون دارای ارزش کمی شده و قابلیت نقد شوندگی کمی دارد دارایی سمی گویند.

به این ترتیب وقتی مشخص شود که وثیقه های وام در بانک ها دارای ارزش پایین تر از ارزش وام و یا دارای ریسک بالا برای نقد شوندگی هستند به این دارایی ها، دارایی سمی می گویند.
مثال دیگر این نوع دارایی می تواند موردی باشد که یک بنگاه چندین برابر ارزش کل دارایی های خود از بانک وام بگیرد.

طرز برخورد با معوقات در صورت های مالی بانک ها

یکی از مشکلاتی که در سیستم بانکی وجود دارد مشکل معوقات بانکی و نحوه ی برخورد با آنها در صورت های مالی بانک ها است، به عنوان مثال فرض کنید فردی به بانک بدهکار است و بدهی خود را نمی پردازد، در عین حال بانک در هر دوره در صورت های مالی خود قید می کند که از فرد مذکور طلبکار است، نتیجه اینکه در هر دوره میزان اصل وام فرد و سود آن و همچنین جریمه دیرکرد آن (به علت عدم پرداخت از سوی فرد) در صورت های مالی بانک وارد می شود و از آنجا که این اجزاء در قسمت دارایی و درآمد بانک قرار دارد روی کاغذ، بانک درآمد و سود آوری را نشان می دهد در صورتی که این اتفاق فقط روی کاغذ افتاده و در واقعیت این درآمد محقق نمی شود.
نکته مهم در این مسئله تلاش در جهت کاهش معوقات بانکی و همچنین اصلاح برخورد بانک ها با این وجوه در صورت های مالی و آمار سود آوری خود است.

چرا بنگاه داری بانک ها مخاطره آمیز است؟

در سال های اخیر بانک ها خود به طور مستقیم یا به واسطه شرکت های سرمایه گذای خود میزان بنگاه داری خود را افزایش داده اند. سوال اینجاست که چه مشکلی وجود دارد که بانک ها نباید بیش از حد به بنگاه داری بپردازند؟ در پاسخ باید گفت که مشغولیت بانک ها به تعداد محدودی بنگاه تحت مالکیت خود و توجه کمتر به ارائه تسهیلات به بخش های مختلف باعث تخصیص ناکارآمد منابع آنها خواهد شد. از سوی دیگر وقتی بانکی به بنگاه داری بپردازد و این بنگاه دچار زیان دهی باشد بانک ها به ناچار معمولا سرمایه بیشتری به آن تزریق کرده و تضمینی وجود ندارد که با این اقدام زیان برطرف شده و حتی ممکن است زیان بیش تر شده و این چرخه معیوب ادامه پیدا کند. بنابراین وقتی بانک به بنگاه داری بپردازد ناچار خواهد شد بخشی از سرمایه خود را صرف این گونه بنگاه های زیان ده کند و از انجام وظیفه اصلی خود و اعطای تسهیلات به بنگاه ها باز ماند.

به همین دلیل است که کمیته بین المللی بانکداری به بانک ها توصیه می کند که بیش از 15 درصد سرمایه خود را صرف بنگاه داری نکنند  و توصیه می شود هرگاه بانک ها مجبور باشند برای وصول مطالبات خود بنگاهی را تحت مالکیت خود درآورند سریعا آن را واگذار کنند. 


یک دیدگاه در این زمینه وجود دارد به این صورت که چون در کشور ما نرخ سود تسهیلات به صورت دستوری توسط شورای پول و اعتبار تعیین شده و این نرخ بخاطر تشویق سرمایه گذاران نرخ پایینی است، اعطای تسهیلات برای بانک ها جذابیت خود را از دست داده و آنها به بنگاه داری روی آورده اند و از این رو باید با تکیه بر ساز و کارهای بازار و مناسب ساختن نرخ سود، بانک ها را به اعطای تسهیلات بیش تر ترغیب کرد.

اما به نظر می رسد تقویت اقتدار و نظارت بانک مرکزی بر بانک های تجاری و موسسات مالی و اعتباری، محدود کردن بانک ها برای ورود به بنگاه داری ، عزم هرچه بیش تر برای حل مشکل معوقات بانکی و بررسی و حساسیت بانک مرکزی بر روی ترکیب و میزان سرمایه بانک ها می تواند اثر بخشی زیادی بر روی تصحیح عملکرد بانک ها داشته باشد.

لیکن به نظر نگارنده مشکل اصلی در نوع نگرش به فعالیت اقتصادی و سود آوری است که این مشکل کم و بیش می تواند در میان عوامل اقتصادی وجود داشته باشد. تا زمانی که دید و هدف عوامل اقتصادی حداکثر سود خود باشد و ورای آن هدف دیگری برای این عوامل متصور نباشد حل هر مشکلی به صورت یک راه حل مقطعی مطرح خواهد بود و راه حل اصلی برای پایداری و آرامش دائمی اقتصاد، اصلاح ساختار و دید عوامل اقتصادی است که مربوط به حوزه ی ایدئولوژی افراد بوده که به علت گستردگی و تخصصی بودن بحث ، مجال آن در این فرصت نیست.

ف/ف

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار