جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 26 - ۱۶ شوال ۱۴۴۵
برچسب ها
# اقتصاد
۱۴ خرداد ۱۳۹۳ - ۲۰:۱۲

علل و پیامدهای سفر امیر کویت به تهران

شیخ «صباح الاحمد الجابر الصباح» امیر کویت، یازدهم خرداد پس از 17 سال در صدر هیات بلندپایه سیاسی و اقتصادی وارد تهران شد و در مجموعه «سعدآباد» مورد استقبال رسمی «حسن روحانی» رییس جمهوری اسلامی ایران، قرار گرفت.
کد خبر: ۵۷۴۳۶
سفر امیر کویت به ایران نقطه عطفی در روابط دوجانبه است و هم فصل تازه ای از مناسبات را میان ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس می گشاید تا با همکاری یکدیگر، بسیاری از چالش های منطقه را حل و فصل کنند. سفر دو روزه امیر کویت به تهران، به دعوت رسمی روحانی انجام گرفت. بررسی همکاری‌های دوجانبه و مسائل منطقه‌ای و امضای چند سند همکاری، از جمله دستورهای کار دیدار امیر کویت با مقام‌های کشورمان بود. در این سفر  وزیران امورخارجه، نفت، دارایی و تجارت و صنعت کویت، شیخ صباح الاحمد الصباح را در این سفر همراهی کردند.

امیر کویت پس از دیدار با مقام های بلندپایه کشورمان، 6 سند همکاری درباره حمل و نقل هوایی، همکاری های گمرکی، ورزشی، گردشگری، زیستی محیطی و امنیتی میان مسوولان 2 کشور به امضا رسید. به باور تحلیلگران افزون بر اینکه این سفر سبب گسترش همکاری میان 2 کشور می شود، باعث خواهد شد کشورهای منطقه با هم افزایی به رویارویی با تنش‌های منطقه بپردازند که در نتیجه تندروی (افراط گرایی) به وجود آمده است.

سفر امیر کویت به ایران افزون بر اینکه سبب تقویت همکاری مشترک و مناسبات میان 2 کشور می شود در میانجیگری میان ایران و عربستان سعودی برای عادی سازی روابط هم نقش خواهد داشت.

به هر حال سفر الصباح مفاهیم زیادی در خود دارد به این دلیل که مرحله جدیدی از همکاری میان کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس از یک سو و تهران از سوی دیگر را می گشاید. به ویژه اینکه امیر کویت اولین و تنها تلاشگر برای آغاز تماس های مستقیم با کشور اسلامی ایران نداشته است، بلکه پیش از وی قاموس بن سعید سلطان عمان دست به چنین تماسها و تحرکاتی در پی آغاز حل پرونده هسته ای زده بود و پس از وی هم، قطر از طریق فعال کردن تماسهای دیپلماتیک و تغییراتی در مواضع خود در برابر حزب الله و بحران سوریه این رویکرد را در پیش گرفته بود.

در همین رابطه حسین رویوران کارشناس مسائل خاورمیانه در گفت و گو با تابناک به برررسی علل و دستاوردهای سفر امیر کویت به ایران پرداخته است.

به عنوان اولین سئوال به نظر شما چرا در چند سال گذشته شاهد چنین سفرهای و روابط دیپلماتیک با کشورهای منطقه از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس نبوده ایم؟

ایران و کویت دو کشور همسایه هستند و این دیدارها یک مسئله طبیعی است. اگر در گذشته این سفرها وجود نداشته است، به دلایل خصومت و یا قطب بندی بوده که در منطقه وجود داشته است. به همین دلایل تاکنون این روابط به وجود نیامده بود.

دلایل خصومت این کشورها چیست؟


کشورهای همسایه موضوعات زیادی برای بحث دارند. بحث امنیت منطقه ای و مسائل مختلفی که در سطح منطقه وجود دارد که همه کشور را تحت تاثیر قرار می داد. این خصومت ها و تفاوت نگرش ها باعث شده بود که روابط میان این کشورها با ایران به دلیل ان جو سیاسی که در منطقه بوده است؛ شکل نگیرد. امروز شرایط تغییر پیدا نموده است، به دلیل اینکه اراده متفاوتی وجود دارد.
چه تغییری در شرایط رخ داده است؟

ایران از امیر کویت دعوت کرده است که نشان دهنده اراده ایران است و هم امیر کویت پذیرفته است که نشان دهنده اراده متقابل است. این دو اراده الان در کنار هم قرار گرفته است. این اراده سیاسی می تواند یک صفحه جدید در رابطه دوجانبه به وجود آورد . قطعا این ارتباط می تواند تاثیر گذاری خودش را در منطقه بگذارد.

عده ای از تحلیلگران معتقدند که سفر دوجانبه امیرکویت به ایران به دلیل میانجیگری برای بهبود روابط ایران و عربستان است؟ ارزیابی شما از این تحلیل چیست؟


سئوال اینجاست که ایا کویت می تواند چنین نقشی را ایفا کند یا خیر؟ در جواب باید گفت بله. کویت می تواند نقش میانجیگر را بازی کند، به دلیل اینکه با عربستان نزدیک است و از طرف دیگر ایران هم می تواند به عنوان طرف قابل قبولی باشد. اما من تصور می کنم الان ارتباط با عربستان با صورت مستقیم صورت می گیرد. دعوتی که آقای سعود الفیصل از اقای ظریف کرد نشان دهنده این موضوع است. البته هر چند اقای ظریف به دلیل جلسات ایران با 5+1 قابل نتوانست برود و عذرخواهی کردند. اما خود نفس دعوت ارزش زیادی دارد. این دعوت نشان می دهد که عربستان نیز می خواهد یک فصل جدیدی از روابط با ایران را شروع کند. این فصل جدید از روابط میان ایران و عربستان دیر یا زود شروع خواهد شد.

با توجه به اینکه شورای همکاری خلیج فارس بعد از انقلاب با هدف مهار ایران شکل گرفت. ایا پذیرفتنی است که آنها سیاست خود نسبت به ایران را تغییر داده اند؟

شورای همکاری خلیج فارس به گونه ای سازمان دهی شده بود که کل این ساختار در مقابل ایران قرار بگیرد. الان اتفاقی که افتاده، این است که ایران موفق شده است با عمان و قطر یک رابطه خوبی برقرار کند. ایران درصدد است با کویت نیز رابطه را ترمیم کند. این نشان می دهد که ایران وارد شورای همکاری خلیج فارس شده است. در واقع موفق شده است که شورای همکاری خلیج فارس را در کنار خودش داشته باشد. این اتفاق یعنی شکست غرب و عربستان در جهت خصومت و قطب بندی در سطح منطقه است. این گونه نیست که ایران یک طرفی یا یک کشور را رها کرده و یک طرف دیگر را گرفته است. در کنار نوع رابطه ای که با عمان و قطر دارد با کویت و سایر کشورها نیز میخواهد تعامل کند. مثلا در همین سفر اخیر شش موافقتنامه نیز با این کشور  امضا کرده است و قرار است همکاری ها با این کشور شروع شود.

در چند روز مانده به سفر امیر کویت به تهران برخی از رسانه های خبری ضمن استقبال از سفر اعلام می کردند که ایران باید برای ترمیم روابط با کشورهای عربی نگاهش را نسبت به سیاست های منطقه ای تغییر دهد. ارزیابی شما از این تبلیغات رسانه های عربی چیست؟

معمولا رابطه با پیش شرط نیست. اینکه ایران یک پیش شرط مطرح کند و طرف دیگر نیز یک موضوع دیگری را به عنوان پیش شرط مطرح کند اصلا تعامل شکل نمی گیرد. پیدا کردن نقاط مشترک باعث تعامل می شود. چنین اراده ای در همه طرف ها وجود دارد. سیاست دولت یازدهم تعامل با کشورهای دیگر است. تعامل به معنی تقابل نیست. تعامل یعنی اینکه نیازهای همدیگر را بسنجند و آنچه منطقی است را به اجرا دربیاورند و بازی برد-برد باشد. در این تعامل نه ایران بازنده باشد و نه طرف مقابل بازنده باشد. تصور این که یک طرف بازنده و یک طرف برنده در دنیای امروز معنا ندارد. معادله ی برد- باخت پایادار نیست و چنین معادله ای در سطح منطقه شکل نخواهد رفت. تا الان در چارچوب بازی برد - باخت اتفاق ها و تلاش های زیادی صورت گرفته است ولی به نتیجه نرسیده است.

عده ای معتقدندکه عربستان به عنوان برادر بزرگتر کشورهای عربی است و در صورتی که روابط ایران و عربستان بهبود پیدا نماید، روابط ایران با تمام کشورهای عربی بهبود پیدا می کند؟


یک زمانی عربستان برادر بزرگ بود. الان اختلافی که بین عربستان و قطر است به قدری است که قطر سفیرش را از این کشور فرخوانده است. مثلا در اجلاس قبل عربستان بحث اتحاد را مطرح کرد. بعضی از کشورها گفتند، که اگر اتحاد بحث شود، از شورای همکاری خلیج فارس خارج خواهند شد. این نشان دهنده چه چیزی است. نشان می دهد که اینگونه نیست که همه تسلیم عربستانند و حرف های عربستان را می پذیرند. بلکه الان کشورها مستقل از عربستان هستند و جدا از عربستان تصمیم می گیرند .این در حالی است که ایران قصد ارتباط با تک تک این کشورها را دارد و می خواهد با تک تک این کشورها گفت و گو کند.
تصور این که کویت تابعی از عربستان است پیش فرض درستی نیست. تصور اینکه کویت به جای عربستان تصمیم بگیرد درست نیست. لذا من تصورم این است که ما در یک شرایط کاملا متفاوت از گذشته هستیم، که چیزی به عنوان برادر بزرگتر معنی و مفهوم ندارد.

ایران در این زمینه به پیشرفت هایی دست پیدا کرده است؟

ایران به توافقاتی رسیده و همکاری هایی آغاز شده است.در این زمینه بحرین  و عربستان از بقیه کشورها جدا مانده اند. به مین دلیل این کشورها نیز تلاش هایی را آغاز کرده اند که با ایران وارد تعامل همه جانبه شوند.

چه عاملی باعث شده است که عربستان سعی کند به ایران نزدیک شود؟

ایران و عربستان دو قدرت منطقه ای هستند. قدرت منطقه ای معمولا نفوذ فراملی دارد. توان دارد . طبیعی است که ایران که توان خارج مرز خودش دارد. این توان و این نفوذ در جاهایی در تزاحم با دیگران قرار می گیرد. نفوذ ایران در عراق به معنای کاهش نفوذ عربستان است. نفوذ ایران در لبنان و سوریه همینطور است. به هر حال رویه گذشته برد- باخت بود. این معادله یک تقابل بین ایران و عربستان را تقسیم کرده است. به همین خاطر دو طرف تصمیم گرفته اند که رویه گذشته را ادامه ندهند.

چگونه می شود معادله برد – برد را جایگزین برد- باخت در روابط کرد؟


در این مورد سیاستمدارن مسئول گفت و گو بین دو طرف هستند و باید وضعیت تخاصم را به تعامل و همکاری در سطح منطقه تبدیل کنند.

این اتفاق خواهد افتاد؟

شرایط ایجاب می کند چنین تعاملی بین ایران و عربستان صورت بگیرد. به دلیل اینکه در منطقه مهمترین پیامد تقابل تهدید امنیتی است که تکفیری ها در منطقه ایجاد کرده اند. امنیت ایران و عربستان را این گروه ها تهدید می کنند. برای حفظ امنیت کشور ها باید این تعامل صورت می گیرد.

مثلا باید تعریف شود که چگونه می شود مشکل سوریه حل شود. ایران الان پیشنهاد می دهد که باید مرجع مردم باشند. این مردم باشند که تعیین کننده آینده سوریه هستند. عربستان هم قبول کند. چنین چیزی می تواند مشکلات را حل و فصل کند. چنانچه هر دو طرف موافقت کنند، نه ایران از نظام سوریه حمایت کند و نه عربستان از مخالفان حمایت کند. بلکه مردم سوریه هستند که اینده شان را انتخاب کنند. در حوزه های دیگر هر کدام به تناسب به تعامل و همکاری دست پیدا نمایند.
قدرت هر کشور پیشاپیش میزان برد را تعیین نمی کند، بلکه در نتیجه گفت و گو میزان برد تقسیم می شود. به هرحال امریکایی ها می خواهند از منطقه خلیج فارس خارج شوند و نیاز دارند که به ایران نقش منطقه ای بیشتری دهند.
نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار