جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19 - ۹ شوال ۱۴۴۵
۲۴ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۰:۵۱

فارن پالسی از اقتصاد اروپا گزارش داد* نشانه‌های آخرالزمان

ايران اكونوميست :هر روز بر وخامت شرایط اقتصادی اروپا افزوده می شود و عوامل مختلفی این قاره سبز را به پایان راه نزدیک می کند. گویی تا سقوط اقتصاد این قاره یا آخرالزمان اروپا راه چندانی نیست.
کد خبر: ۵۶۳۰
euro shekast
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از فارن پالسی، تنها دو سال پیش اگر کسی پیشنهاد بررسی گزینه هایی چون تضمین های سپرده گذاری میان مرزی، اوراق قرضه مشترک اروپایی و راه های حیات بخشیدن به ارز مشترک را مطرح می کرد، تمام پیشنهاداتش با استدلال بر غیرمنطقی بودن، در لحظه رد می شد. اما آنچه که آن زمان حتی ارزش تفکر را نداشت حال به گزینه ای اجتناب ناپذیر تبدیل شده است. حال با توجه به بسته کمک مالی که بانک های اسپانیا هفته گذشته دریافت کردند و پیامدهای نامعلوم انتخابات هفته آینده در یونان، می توان با اطمینان کامل گفت که اتحادیه اروپای با ثباتی که برای دو دهه می شناختیم، در گذشته ماندگار شد.

تنها مسئله ای که در حال حاضر مشخص نیست، این است که جایگزین این اتحادیه چه خواهد بود. پیچیدگی و گستردگی بحران مالی اروپا و مشکلات اقتصادی که در هر گوشه این قاره دیده می شود، پیدا کردن سر این کلاف سردرگم از میان تیترهای هر روزه را دشوار کرده است. به خصوص اینکه خبرها بر پیشرفت روزانه یا حتی ساعتی بحران تمرکز دارند که این امر اغلب مانع پرداختن به محرک های بزرگتری می شود که واکنش مسئولان اروپایی طی چند ماه آینده و به تبع آن خود اروپا طی چند دهه آینده را شکل می دهند.

در بخش اول این گزارش به شش نشانه از 12 نشانه کلیدی اشاره شده که بررسی آنها طی چند هفته آینده به پیش بینی آنچه اروپای جدید در صورت رهایی نهایی از منجلاب فعلی به آن تبدیل خواهد شد، کمک می کند.

1. تداوم اختلال عملکرد یونان. صاحب نظران و تحلیل گران با نفس هایی در سینه حبس شده منتظر نتایج انتخابات یونان هستند که 17 ژوئن برگزار می شود و بسیاری از آنها معتقدند این انتخابات رفراندوم واقعی در مورد ماندن یا رفتن یونان از منطقه یورو است. اما واقعیت این است که پیامدهای احتمالی این انتخابات محدودتر از آنچه مردم می اندیشند است و در دامنه بد و بدتر گرفتار خواهد بود. در بهترین شرایط اگر احزاب یونان بتوانند به اجماع نظر رسیده و دولت ائتلافی تشکیل دهند، باز هم تردید بسیاری در مورد توافق آنها برای دریافت 15 میلیارد یورو طی دو سال آینده در ازای اجرای برنامه های ریاضت اقتصادی وجود دارد. هرگونه تجدید نظر در مورد شرایط دریافت بسته کمکی نیز تنها باعث تداوم شرایط بحرانی موجود برای مدت طولانی تر می شود و این بدان معنا است که یونان برای چند سال آینده مجبور است با سیاستی فلج شده، هزینه بالای مخارج و افزایش طلبکاران هر روز و هر روز دست به گریبان باشد. ضمن اینکه در حال حاضر احتمال اینکه پیامد انتخابات آتی به ماندن یونان در منطقه یورو منجر شود، بسیار اندک است.

2. بانک های اسپانیا، کاتولیزور. برخی در یونان گمان می کنند که آتن می تواند از شرکای اروپایی خود باج بگیرد و آنها را مجبور به پذیرش شرایط جدید کند تا مبادا بحران یونان تمام منطقه یورو را ویران کند. اما آنها به بیراهه می روند؛ یونان آنقدر بزرگ نیست که بتواند تمام تجربیات اروپا را با خود غرق کند. اما اسپانیا ابعاد نگران کننده ای برای اروپائیان دارد و بسته نجاتی که هفته گذشته دریافت کرد دلیلی بر این مدعا است. با وجود آنکه اصول بسته تجات اسپانیا اعلام شد، اما هنوز جزئیات این برنامه مشخص نیست- اینکه پول چنین وامی از کجا تامین خواهد شد و بر اساس چه شرایطی پرداخت خواهد شد. بحران بخش بانکداری اسپانیا شاید نیازمند تجدید نظر در قانون اساسی نباشد اما تاثیری که بر اروپا می گذارد می تواند تغییر چشمگیری در چگونگی عملکرد این قاره طی دهه های آتی داشته باشد.

3. افزایش احزاب افراطی. به نظر می رسد روند افراطی گری این روزها در سراسر اروپا تقویت شده، از راست ها تا چپ ها. در یونان حزب چپ افراطی با نام سیریزا در حالی به پارلمان راه یافته که نئونازی ها در انتخابات ماه می تنها 7 درصد آرا را کسب کردند. در آلمان حزب دزدان دریایی توانسته طرافدارانی را به خود جذب کند. در آلمان جبهه ملی راست افراطی مارین لوپن و جبهه چپ ملنچون برای کسب آرا مبارزه می کنند و این در حالی است که ایتالیا نیز با وجود فساد، رسوایی و استعفای رهبر کهنه کار حزب دست راستی لیگ شمال، امبرتو بوسی هنوز هم شاهد ایفای نقش این حزب در سیاست کشورش است. مطمئناً اروپا به شکل چشمیگری به سمت راست یا چپ گرایش نخواهد یافت اما ظهور این احزاب افراطی و احزاب مشابه دو مشکل در کوتاه مدت و بلند مدت ایجاد خواهد کرد. اول اینکه شکل گیری چنین احزابی می تواند باعث ایجاد مشکلاتی برای تشکیل یک ائتلاف با ثبات شود. ساختار پارلمانی اکثر دولت های اروپایی تاثیر اندکی از این احزاب می پذیرند چراکه نیازمند ایجاد ائتلاف اکثریت هستند. دوم اینکه این احزاب افراطی چپی و راستی مردمی و ضد مهاجرت هستند. بحران اقتصادی اروپا باعث کاهش جذابیت این قاره برای مهاجران شده اما این روزها اروپا نیازمند مهاجران است تا بتواند با روند نزولی جمعیت و روند نه چندان مستحکم اقتصاد مقابله کند.

4. مرکل در مرکز توجهات. شاید بیش از انتخابات یونان یا ترازنامه اسپانیا، سیاست های داخلی آلمان باشد که عامل اصلی پاسخگویی به بحران فعلی باشد. با توجه به اینکه انتخابات آلمان پائیز سال آینده برگزار خواهد شد، آنگلا مرکل، صدر اعظم این کشور و متحدان و رقبایش تمام تحرکات و تاثیر اقدامات فعلی بر رای دهندگان را مورد بررسی قرار داده ند. مرکل حال تبدیل به رهبری شده است که تعداد اندکی از کارشناسان چند سال پیش، آن را پیش بینی می کردند. با روش و آرامش خاص خود نیز به رهبری اروپا ادامه می دهد اما ائتلاف حاکم فعلی مرکل در نظرسنجی ها از محبوبیت بالایی برخوردار نیست. اگر مرکل بتواند به حزب خود و حزب دموکرات آزاد پشت کند، می تواند اروپا را نجات دهد اما چنین اقدامی از وی بسیار عجیب و دور از انتظار خواهد بود.

5. آمریکا سکوت کرده است. هیچ رازی در اینباره پنهان نیست: ایالات متحده هیچ تمایل، ایده یا حتی ظرفیت مالی برای تاثیرگذاری بر نتایج بحران اروپا ندارد. مسئله دیگری که باز هم راز نیست و همه از آن آگاهی دارند نگرانی کاخ سفید از تاثیرات این بحران بر اقتصاد شکننده آمریکا و فرصت باراک اوباما برای کسب دوباره مقام ریاست جمهور در دور بعدی است. باراک اوباما موضع خود در مورد اینکه بحران اروپا متعلق به این قاره است و مسئولان اروپایی باید از پس حل آن برآیند را تغییر نمی دهد. به هر صورت عیرغم سخنرانی هفته گذشته اوباما، امکان اینکه در سخنرانی های انتخاباتی رئیس جمهوری آمریکا نکات بسیاری در مورد اروپا و مشکلاتش شنیده شود، بسیار اندک است. اوباما ترجیح می دهد سخن در اینباره را کوتاه کند تا ناتوانی کشورش برای حل یک بحران اقتصادی مهم در اروپا چندان دیده نشود.

6. توجه آژانس های رتبه بندی اعتباری بیش از گذشته به اروپا جلب شده است. واقعیت این است که طی دو سال گذشته اغلب راه حل هایی که از سوی رهبران اروپایی به منظور بهبود شرایط منطقه یورو ارائه شده مملو از ابهامات بوده است. رهبران اروپایی برنامه های خود را برای آرام کردن بازار، تقریباً همیشه در آخر هفته اعلام کرده اند اما صرف نظر از زمان اعلام تصمیمات، واکنش به این بحران اغلب اطلاعیه هایی هستند که برای کاهش واکنش ناگهانی بازار طراحی شده اند. چنین تلاشی برای حفظ ثبات بازار چندان هم بی تاثیر نبوده اما تا زمانی که پای موسسات رتبه بندی اعتباری به میدان باز نشود. این موسسات که طی بحران مالی سال 2008 و پس از آن با افت زنجیره ای اعتبار خود روبرو شدند، حال مصمم تر از هر زمان دیگری هستند تا اجازه ندهند دود بحران مالی جهان به چشم آنها برود، به خصوص که این روزها با انتقادات رو به رشدی از سوی سیاست مدارانی روبرو هستند که به دنبال محدود کردن اعتبار و نفوذ این موسسات هستد. اما کشتن پیام آور مشکلات اروپا را حل نمی کند.
نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار