سه‌شنبه ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 23 - ۱۳ شوال ۱۴۴۵
برچسب ها
# اقتصاد
۲۸ مهر ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۰
شهين تسليمی:

دوست دارم مجبوب مردم باشم نه مشهور

با اين هنرمند پيرامون «مادرانه»، كارهايش، خودش و خانواده اش گفت و شنودي داشته ايم كه مي خوانيد.
کد خبر: ۴۲۵۲۶

به گزارش ایران اکونومیست, شهين تسليمي كه در ماه مبارك رمضان امسال با بازي به ياد ماندني اش در مجموعه تلويزيوني «مادرانه» به خوبي درخشيد، اولين حضورش در عرصه بازيگري در مجموعه تلويزيوني «باغ مظفر» به كارگرداني مهران مديري بود، بعد با بازي در مجموعه تلويزيوني «زن بابا» به كارگرداني سعيد آقاخاني به شهرت رسيد و به دنبال آن در مجموعه هاي متعدد به خوبي ديده شد و ثابت كرد در ژانرهاي ملودرام و جدي كاربلد است. با اين هنرمند پيرامون «مادرانه»، كارهايش، خودش و خانواده اش گفت و شنودي داشته ايم كه مي خوانيد.

شهين تسليمي در يك نگاه


متولد: تهران
تحصيلات: ديپلم/ متاهل
كارنامه هنري
سينما: طلا و مس، يكي مي خواد باهات حرف بزنه، فصل فراموشي فريبا (آماده اكران) و...
تلويزيون: باغ مظفر، مرد هزار چهره، زن بابا، چهارچرخ، خانه اجاره اي، ارمغان تاريكي، وضعيت سفيد، مادرانه و...
تله فيلم: پيش شرط ازدواج، وام عسل و مرغ تخم طلا (همه آماده پخش)

چه شد كه بازيگر شدم


در سال هاي نوجواني فعاليت تئاتري داشتم. به عبارت بهتر از سال هاي تحصيل در دبيرستان، تئاتر كار مي كردم، اما چون بعد از گرفتن ديپلم ازدواج كردم، سرگرم همسرداري و بچه داري شدم و از بازيگري در تئاتر دور شدم.

من، از بچگي بدون اينكه سينما رفته باشم يا نمايشنامه اي را در سالن تئاتر ديده باشم، عاشق بازيگري بودم. بيشتر روزها جلو آينه مي نشستم و براي خودم نقش بازي مي كردم. حتي زماني هم كه در مدرسه تئاتري بازي مي كردم هيچ نمايشنامه اي را نديده بودم و اگر در سال هاي جواني مخالفت پدر و مادرم سد راهم نمي شد، چه بسا امروز بازيگري بودم با ده ها سال سابقه بازيگري. بعد از انقلاب اسلامي احساس كردم نگاه مردم به بازيگران خيلي احترام آميز است و تصميم گرفتم به طور جدي در اين عرصه فعاليت كنم. توسط يكي از دوستان هنرمندم به مهران مديري معرفي شدم و در مجموعه تلويزيوني «باغ مظفر» ايفاي نقش كردم. مهران مديري، بعد از ضبط اولين پلان سكانس بازي من، مورد تشويق قرارم داد. بعد از بازي در باغ مظفر، در «مرد هزار چهره» هم بازي داشتم و به دنبال آن افتخار همكاري با كارگردان هاي مختلف از جمله منوچهر هادي را پيدا كردم و در تله فيلم «آخرين روز سال» كه در تعطيلات نوروز ۹۲ از شبكه ۲ پخش شد و فيلم سينمايي «يكي مي خواد باهات حرف بزنه» و تله فيلم «اشتباه محض» به كارگرداني او، بازي داشتم.

نسبت به تربيت فرزندانم مسئولانه برخورد مي كنم


وقتي فيلمنامه «مادرانه» را خواندم، با كمك گرفتن از حس مادر بودنم به كاراكتر مادر فرزاد نزديك شدم و از آنجا كه بيش از دو سال در مجموعه تلويزيوني «وضعيت سفيد» با عباس غزالي همبازي بوديم و از كم و كيف بازي هاي هم خبر داشتيم، به كمك همديگر توانستيم كاراكتر مادر و فرزند را در مجموعه «مادرانه» به نمايش بگذارم. رسيدن به كاراكتر مادري متدين كه پسر خلافكار دارد كاري سخت بود و ايمان قوي مادر توانست پسر خلافكارش را به جامعه و خانواده برگرداند. قصه «مادرانه» خيلي جذاب بود، كه از مدت ها پيش جايش در تلويزيون خالي به نظر مي رسيد. از آنجا كه من آدمي كاملاً احساساتي هستم و نسبت به تربيت فرزندانم مسئولانه و دلسوزانه برخورد مي كنم، برايم حس مادري كه فرزندي مثل فرزاد دارد خيلي سخت بود، اما براساس داستان شالوده تفكر تربيتي مادر نسبت به فرزندش، راستي، درستي و ايمان است. فرزاد به رغم جسور بودنش در خارج از خانه، در خانه و در حضور مادرش كاملاً مطيع بود مديريتي در ذات مادر فرزاد است كه موجب مي شود فرزاد ضمن اينكه عاشقانه مادرش را دوست دارد، از او حساب هم مي برد. ناگفته نماند عباس غزالي كاراكتر فرزاد را به خوبي به تصوير كشيد و حس لازم را در بده بستان هاي خوبي كه با هم داشتيم، به من القا مي كرد. در چند پلان سكانس، من اشك ريختم و اشك به چشم تماشاگران آمد. تمام اشك هايي كه در «مادرانه» ريخته شد، حقيقي و در حقيقت اشك مادراني بود كه فرزنداني مثل فرزاد دارند.

كارهايي كه آماده پخش است


فعلاً در حال استراحت هستم، اما در طول بازي در مجموعه «مادرانه» در فرصت هايي كه داشتم در چند تله فيلم از جمله «لبخند خدا» به كارگرداني مجيد موسويان و «وام عسل» به كارگرداني مهدي گلستانيان بازي داشتم كه تله فيلم «لبخند خدا» در دو قسمت در شب هاي احيا روي آنتن رفت.
در آن تله فيلم با عبدالرضا اكبري، پندار اكبري و پرديس افكاري همبازي و ايفاگر كاراكتر مادري بودم كه پسرش در حادثه اي به قتل رسيده و خواهان قصاص است، اما در نهايت رضايت مي دهد. در تله فيلم «وام عسل» با سحر قريشي، مهدي اميني خواه، محمد شيري و... همبازي بودم نقش همسايه اي را بازي كردم كه در ارتباط با ساير همسايه ها ماجراهايي ديدني را به وجود مي آورد و... اين تله فيلم به زودي از طريق شبكه رسانه اي وارد بازار خواهد شد. به اضافه اينكه در فيلم سينمايي «فصل فراموشي فريبا» به كارگرداني عباس رافعي با ساره بيات و امين زندگاني بازي كردم. در اين فيلم اگرچه تعريف مي شود كه من مادر امين زندگاني هستم، اما همانند فيلم سينمايي «يكي مي خواد باهات حرف بزنه»، به كارگرداني منوچهر هادي است كه در آن ايفاگر كاراكتر مادر شهاب حسيني هستم كه به دليل زنداني بودنش با او رودررو نمي شود و بيشترين رودررويي را با آنا نعمتي و حميدرضا پگاه دارم.
در يك تله فيلم هم چند ماه قبل به نام «مرغ تخم طلا» به كارگرداني رضا آشتياني بازي كردم كه با فيض نوروزي، افشين سنگ چاپ، سوسن پرور، سياوش خيرابي و... همبازي هستم. «مرغ تخم طلا» در ژانر طنز و آماده پخش از تلويزيون است. همچنين به من پيشنهاد شده در يك مجموعه ۹۰ قسمتي به كارگرداني محمد آهنگراني كه پيرامون ميراث فرهنگي است بازي كنم. اين مجموعه در مرحله پيش توليد است. حضور من در آن قطعي شده و ساير بازيگران مجموعه در حال گزينش هستند.

بازيگري ذاتي است


از بين كارهايم تله فيلم «گنجشك و قناري» به كارگرداني بهبودي فر را، كه در آن ايفاگر نقش زن مسني هستم كه گوشش سنگين است و با شهرام قائدي كه در دو نقش كاراكتر پسران آن زن را ايفا مي كند، خيلي دوست دارم. اين كار تاكنون چند بار از شبكه هاي مختلف صدا و سيما به خصوص شبكه پنج پخش شده است. از نظر من، بازيگري امري ذاتي است و كسي كه استعداد بازيگري نداشته باشد هر قدر هم تلاش كند، موفق نخواهد شد، حتي اگر مدرك دانشگاهي در رشته بازيگري دريافت كرده باشد.

عاشق محبوبيت هستم


سه تا خواهر و يك برادر دارم، دو دختر و سه نوه. دختر بزرگم ارغوان طراحي خوانده و ازدواج كرده و يك دختر ۱۷ ساله به نام مانلي دارد كه مشغول تحصيل و جزو دانش آموزان ممتاز است. دختر ديگرم آهنگ، دو دختر به نام هاي ملودي و مليسا دارد. ملودي ۱۸ ساله و مليسا ۱۴ ساله است كه همگي در كشور كانادا اقامت دارند. نوه كوچكم مليسا به بازيگري علاقمند و مايل است روزي بازيگر شود. من عاشق اين هستم كه محبوب مردم باشم. هيچ وقت از شهرت خوشم نيامده و هميشه با مردم و در كنار آنان زندگي كرده ام و با اينكه چند سال تجربه زندگي در كشور كانادا را دارم حاضر نيستم كشور خودم را ترك كنم.

از تكرار شدن بدم مي آيد


در كارهاي قبلي ام گاهي اتفاق مي افتاد كه انتقاداتي از بازي خودم داشتم، اما در مجموعه «مادرانه» به دليل راهنمايي هاي دلسوزانه سعيد نعمت الله و جواد افشار از كاراكتري كه ايفا كردم رضايت زيادي دارم. خيلي ها از بازي من در «مادرانه» و «وضعيت سفيد» تعريف و تمجيد مي كنند و معتقدند در ژانر جدي و ملودرام هم به اندازه ژانر طنز موفق بوده ام، كه در جواب همه گفته ام، اگر استعدادي دارم، آن را مرهوم لطف خدا هستم. ضمن اينكه سعي كرده ام هر نقشي كه بازي مي كنم در كار ديگري تكرار نشود. دلم نمي خواهد در يك نقش كليشه شوم، چون از تكرار شدن بدم مي ايد. مادرانه مجموعه اي بسيار آموزنده براي خانواده ها بود، به شرط آنكه دختراني كه شرايط زندگي شان شبيه رها است از آن سوء استفاده نكنند.

مجله خانواده

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار