پنجشنبه ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 28 - ۱۷ رمضان ۱۴۴۵
۲۵ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۷
یادداشتی به بهانه سالروز درگذشت افشین یداللهی

روزی که ترانه یتیم شد...

ایران اکونومیست- اگر رویش را همگی ندیده باشند، صدایش را نشنیده باشند و از حضور در کنارش لذت نبرده باشند، اما با قاطعیت تمام می‌توان گفت که ترانه‌هایش را تمام مردم شنیده‌اند، زمزمه کرده‌اند، شاید با آن عاشقی کرده باشند و جزئی از خاطرات زندگی‌شان شده باشد؛ شاید بدون اینکه حتی او را بشناسند و بدانند که ترانه‌ای که هر روز او را زمزمه می‌کنند را اویی نوشته که دیگر در کنار ما نیست.
کد خبر: ۳۷۷۴۸۲

اگر رویش را همگی ندیده باشند، صدایش را نشنیده باشند و از حضور در کنارش لذت نبرده باشند، اما با قاطعیت تمام می‌توان گفت که ترانه‌هایش را تمام مردم شنیده‌اند، زمزمه کرده‌اند، شاید با آن عاشقی کرده باشند و جزئی از خاطرات زندگی‌شان شده باشد؛ شاید بدون اینکه حتی او را بشناسند و بدانند که ترانه‌ای که هر روز او را زمزمه می‌کنند را اویی نوشته که دیگر در کنار ما نیست. 

افشین یداللهی با حضورش در کنار برخی از افراد و مکان‌ها، به خیلی از آن‌ها اعتبار و رونق بخشید. افرادی هستند از کنار نام او به نان و نوایی رسیدند و مکان‌هایی هستند که به یمن حضورش رونق گرفتند. شاید بتوان گفت که او حتی آغاز کننده راه تیتراژ ‌خوانی در فیلم‌ و سریال‌های تلویزونی بود؛ چراکه اکثر ترانه‌های تیتراژهای دهه ۸۰ تلویزیون را او سروده و توانسته در این راه موفق باشد و الگویی برای باقی ترانه‌سرایانی باشد که می‌خواهند تیتراژ بنویسند. از برخی ترانه‌های تیتراژ او می‌توان به «میوه ممنوعه» با صدای احسان خواجه‌امیری، «شب دهم» و «مدار صفر درجه» با صدای علیرضا قربانی، «معمای شاه» و «تبریز در مه» با صدای سالار عقیلی، «زمانه» با صدای گروه سون، «پژمان» با صدای علی زندوکیلی اشاره کرد. 

کمتر کسی پیدا می‌شود که هم‌زمان در دو یا چند رشته‌ و تخصصی که هیچ ربطی به یکدیگر ندارند بهترین بوده و تأثیرگذار باشد، اما یداللهی یک شاعر و ترانه‌سرای فوق حرفه‌ای و یک روان‌پزشک درجه یک بود. آن‌قدر مهم بود که در روز تشییع‌ او دو وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در کنار تمام بزرگان و اهالی موسیقی و پزشکی بر مزارش حاضر شدند و همگی از کوچ کردن او به دیاری دیگر ناراحت و غمگین بودند. 

۲۵ اسفند ۱۳۹۵، روزی بود که افشین یداللهی پرکشید؛ روزی که ترانه یتیم شد و خانه ترانه که به سختی به دست او پا گرفته بود، صاحب خود را از دست داد. خانه ترانه‌ای که اگر نبود، بسیاری از ترانه‌های محبوب و محترم تاریخ ترانه‌ سرزمین‌مان متولد نمی‌شدند. خانه‌ای که خانه دوم تمام ترانه‌سرایان و اهالی موسیقی است و اکنون هم تنها توانسته با نام و یاد او زنده بماند و حالا شاگردانش او را اداره می‌کنند. مکانی که محل تنفس و آرامش ترانه و موسیقی این سرزمین و تجمع اهالی آن است. 

نام افشین یداللهی، حتی پنج سال پس از فوتش منشأ بسیاری از اتفاقات مهم و خوب ترانه‌ این سرزمین است. به عنوان مثال جشنواره ترانه افشین یداللهی تنها جشنواره تخصصی و انحصاری مرتبط با ترانه‌ است که پس از فوت او به واسطه شاگردانش راه‌اندازی شده و هرساله محلی معتبر برای معرفی و ارائه آثار بهترین‌های ترانه سال است؛ چه آن‌ها که ترانه‌های خود را در طی یک سال پیش از جشنواره ترکیب با موسیقی کردند و به اجرا رسانده‌اند و چه آن‌ها که هنوز ترانه‌شان در مراحل اولیه پس از سرودن به سر می‌برد. 

کتاب «دستور زبان خط گفتار فارسی» را نیز یداللهی تدوین کرده است و امروز این دستور زبان، محلی برای مراجعه تمام شاعران و ترانه‌سرایانی است که می‌خواهند با زبان گفتار و به اصطلاح محاوره، شعر و ترانه بنویسند و مرجعی است برای کارگاه‌های آموزشی و اساتید ترانه که می‌خواهند به جوانان تازه نفس ترانه‌ این سرزمین مشق ترانه دهند. 

 

روزی که ترانه یتیم شد...

با توجه به با تمام باقیات‌ و صالحاتی که او باقی گذاشته، می‌توان گفت که او تمام شدنی نیست. یداللهی ادامه دارد و شاگردانش و همچنین شاگردان شاگردان او آینده ترانه این سرزمین را تضمین می‌کنند و قطعاً با گذشت زمان وضعیت ترانه و موسیقی ما را تغییر می‌دهند، همان‌طور که برخی شاگردان او مانند حسین غیاثی و مهدی ایوبی توانسته‌اند تا کنون قدم‌های مثبتی در ترانه بردارند و با ارائه آثاری قابل احترام، ذائقه مردم را به شنیدن موسیقی و ترانه خوب تغییر دهند. 

یادداشت از محمدرضا صبوریان،ایسنا

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار