جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19 - ۹ شوال ۱۴۴۵
۱۵ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۰
سودای سیمرغ

« بی صدا حلزون»، قصه ای برای دنیای سکوت

ایران اکونومیست-بی صدا حلزون، فیلمی‌ست که به صورت گل درشت، مشکلات و دغدغه های ناشنوایان را نشان می دهد. این فیلم گرچه سوژه جالبی را انتخاب کرده است اما پرداخت مناسبی در آن شکل نگرفته و بازی خوب هانیه توسلی در بین خلاها و مشکلات فیلمنامه ، به نحو مطلوبی دیده نشده است.
کد خبر: ۳۴۰۴۶۷

بی صدا حلزون، فیلمی که در روز دوم جشنواره فیلم فجر برای اهالی رسانه منتشر شد درباره قشری از جامعه است که مشکلات و دغدغه های منحصر به خودشان را دارند. بهرنگ دزفولی زاده سعی کرده تا در این فیلم، مخاطبان را دقایقی با دنیای ناشنوایان همراه کند.

قصه درباره زنی است که از شوهرش متارکه کرده و برای عمل کاشت حلزون در گوش فرزندش مهرشاد تلاش می کند تا پول جمع آوری کند. هانیه توسلی و محسن کیایی نقش زن و شوهر ناشنوایی را بازی می کنند که برای عمل کاشت حلزون و شنوا شدن فرزندشان با یکدیگر اختلاف نظر دارند.

فیلم با نمایش محیط گرم و آراسته آتلیه شروع می شود و امیر (مهران احمدی) که با حوصله و توجه با هانیه توسلی گفت وگو می کند و اشکالات کار وی را گوشزد می کند. در همان دقایق اولیه و از رفتار امیر متوجه می شویم که او بی هیچ چشم داشتی از زنی مطلقه و ناشنوا حمایت می کند و نگاه ناپاک یا آلوده ای در این میان وجود ندارد. چرا که امیر، از گرفتن عکس از زنی که خودش اصرار دارد که او عکاسش باشد، امتناع می کند و حتی نگاهش را از زن می گیرد. این سکانس، یک کدی است تا درستکاری امیر از همان ابتدای فیلم به مخاطب ثابت شود.

هانیه توسلی توانسته با مهارت زیاد، نوع رفتار افراد نانوا و کم شنوا را درک کرده و به خوبی بازی کند. حتی اصواتی که از دهانش خارج می شود، مطابق با فردی با چنین ویژگی هاست. محسن کیایی نیز مردی ناشنواست که با بدبینی به دنیای آدم‌های شنوا می نگرد. او کینه و خشمی در دل دارد که ناشی از همه تحقیرها و تمسخرها از گذشته تاکنون است و این خشم در جاهای مختلف بروز می کند و به پرخاشگری تبدیل می شود. ساعد با بازی پدرام شریفی برای ماله کشیدن روی اشتباهات برادرش، همیشه و در همه جا حاضر می شود.هر چند قصد ساعد برای خروج از کشور و مهاجرت، یاد نقش او در فیلم شبی که ماه کامل شد را زنده می‌کند اما او بازهم میانجی‌ای برای رابطه برادرش با همسر سابقش است و مهرشاد نیز علاقه زیادی به عمویش دارد و در جایی که از پدرش می ترسد به عمو پناه می‌برد.

بازی محسن کیایی نیز آن چنان درخشان و در خور توجه نبود و نتوانسته بود به طور کامل شخصیت کمیک خود را فراموش کند و در نقش یک کاراکتر خشمگین فرو برود اما بازی احساسی اش در مواجهه با فرزندش، تأثیر گذار بود. ترس و استرس سعید از اینکه مهرشاد پس از شنوا شدن او را نپذیرد در عین حال که می تواند خودخواهی پدر را نشان دهد امابیشتر احساس ترحم و دلسوزی را در بیننده بیدار می کند.

مهران احمدی که در ابتدا یک کاراکتر مثبت بود در انتهای فیلم مشخص می شود که چه اشتباه بزرگی مرتکب شده است و این تغییر رفتار در بازی او مشخص نیست البته یکی از نقاط ضعف فیلم این است که پیش از وقوع هیچجرم و اشتباهی، میزان ترحم و مماشات او با کارمندش، تا حدود زیادی اغراق آمیز است.

نمایش حیواناتی نظیر گربه و سگ و نشان دادن محل نگه داری ویژه آنها و حتی عکس گرفتن اختصاصی از حیوان خانگی و اهمیت و ارزشی که انسان ها به حیوانات می دهند اما در مقابل انسان هایی از جنس خودشان ولی با کمی عیب و نقص ، مهربان نیستند نیز ابزار کارگردان برای تلنگر زدن به مخاطب بود.

یکی از تکنیک های مورد استفاده در این فیلم استفاده از اصوات بلند پیرامون شخصیت های اصلی است و البته سکوت در زمانی که می خواهد دنیای ناشنوایان را به تصویر بکشد. وقتی پدر و فرزند ناشنوا در کنار یکدیگر قرار می گیرند هیچ صدایی شنیده نمی شود و تنها زبان بدن و نگاه است که حرف می زند.

از المان هایی که کمک می کند مشخص شود که مهرشاد نیز نظیر مادرش علاقه به شنوا شدن دارد، کم و زیاد کردن ولوم تلویزیون، علاقه به لمس لرزش گلوی افراد شنوا ناشی از اصوات و پیراهنی است که بر تن دارد و بر روی آن یک هدفون نقش بسته است.

احساس طرد شدگی پدر با ازمیان رفتن او و فراهم شدن پول عمل کاشت حلزون با حق السکوت قتل او، با وجود غیر انسانی و وجدانی بودن، نشان از این دارد که پدر هم در انتها با خواسته فرزندش که از صمیم قلب آرزوی شنواشدن دارد، موافقت کرده است.

قضاوت درباره رفتار مادر مهرشاد و اینکه در مقابل کشته شدن همسر سابقش سکوت می‌کند در لابلای احساس و واکنشی که فرزند از شنیدن گنگ صداهای اطرافش نشان می دهد و ذوق می کند، گم می شود.

بی صدا حلزون، فیلمی بود که به صورت گل درشت، در لابلای فیلم، مشکلات و دغدغه های ناشنوایان را نشان می دهد. این فیلم که در بخش نگاه نو در جشنواره حضور یافته است، گرچه سوژه جالبی را انتخاب کرده است اما پرداخت مناسبی در آن شکل نگرفته و بازی خوب هانیه توسلی در بین خلاها و مشکلات فیلمنامه ، به نحو مطلوبی دیده نشده است.

هانیه توسلی سعی کرده است تا در این فیلم، هم مشکلات یک زن مجرد و مطلقه را نمایش دهد و هم مشکلاتی که یک فرد ناشنوا با آن درگیر است و زن بودن هم او را آسیب پذیرتر کرده است.

فارس

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار